حجاب و عفاف ، همواره در تاریخ | قسمت اوّل

خانه / پیروان عترت / حجاب و عفاف ، همواره در تاریخ | قسمت اوّل

اگرچه حجاب و عفاف، به ظاهر مسأله‌ای کهن و تکراری به شمار می‌رود، اما ابعاد نوینی در دنیای امروز با توجه به نیاز بشر امروز باز شده است. فلسفه پوشش چند بعد دارد: بعد روانی، خانوداگی و اجتماعی. حجاب را از جمله مفاهیم بنیادین می‌توان به‌شمار آورد که در مقام و شناخت گفتمان اجتماعی اسلام، دارای اهمیتی بی‌بدیل است. آن‌چه در بحث حجاب قابل توجه است، فطری و ذاتی بودن آن است. همین ویژگی بارز باعث شده است که موضوع و دغدغه حجاب را محدود به جهان اسلان نکنیم. واقعیت علمی ‌و تاریخی نیز حکایت از آن دارد که عقل سلیم بشری پیوسته به مسأله مهم پوشش، توجه داشته است. یکی از موضوعاتی که می‌توان سابقه آن را مساوی با سابقه عمر بشر دانست، بحث حجاب و پوشش است که در عین فراز و فرودها، ‌این پدیده را به موضوعی جدید و قابل توجه تبدیل کرده است.

حجاب و عفاف ، همواره در تاریخ – قسمت اوّل

مقدمه

     چرا زنان به رعایت حجاب یا ستر و پوشش دعوت شده‌اند؟ علت پوشش زن ‌این است که زن و مرد نسبت به هم احساسات مشابه ندارند و از نظر وضع حلقت هم متشابه نیستند. ‌این زن است که مورد تهاجم چشم مردان است؛ نه مرد؛ بنابراین زن در اصل خلقت با مرد متفاوت است. زن، مظهر زیبایی و جمال و لطافت است. مرد هرگز با خودآرایی نمی‌تواند نظر زن را به خود جلب کند؛ بنابراین هر قدر زن حدود و حریم الهی را نگه دارد، بر ارزش و احترام او افزوده خواهد شد و هر چقدر دست و دلبازی به خرج دهد و خود را آسان‌تر در اختیار دیگران قرار دهد، از ارزش او کاسته خواهد شد و مورد بی‌مهری‌ها، خشونت‌ها و آزار و اذیت‌های بی‌شماری واقع خواهد شد و تبدیل به کالا می‌شود. در‌این زمینه شهید مطهری معتقد است: اسلام نمی‌خواهد از طریق حجاب، زن را در خانه محبوس کند؛ جلوی بروز استعدادهای وی را بگیرد و او را از فعالیت‌های اجتماعی محروم کند، بلکه می‌خواهد حرمت و کرامت زن در عرصه اجتماع حفظ شود.

مسأله حجاب در اسلام و سایر ادیان

     در کتاب «سفر پیدایش»، پوشش را دلالت بر احترام و تکریم مطرح می‌کنند. در داستان اسحاق، ‌این داستان بیان شده است که رفقه یا ربکا با دیدن اسحاق با شتاب از شتر پیاده شد و از خادم خود پرسید آن مردی که از صحرا به استقبال ما می‌آید کیست؟ وی پاسخ داد: اسحاق، پسر سرور من ابراهیم است. با شنیدن ‌این سخن، ربکا با روبند، صورت خود را پوشانید.

     در «عهد جدید»، پولس در مورد حجاب زن می‌گوید: به یاد داشته باشید که در طرح الهی، زن و مرد به یکدیگر احتیاج دارند؛ زن و مرد هر دو از خالق خود خدا هستند و در ادامه می‌گوید: ‌آیا درست است که یک زن در جمع بدون پوشش وارد شد؟ آیا خود غریزه و طبیعت نمی‌آموزد که سر زن باید پوشیده باشد؟

HIJAB-MASIHIYAT

     در کتاب مقدس درباره لزوم آراستگی به حیا و کنار نهادن آرایش ظاهری چنین آمده است: همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباسِ مزّین به حیا و پرهیز؛ نه به زلف‌ها و طـلا و مروارید و رخت گرانب‌ها. از بررسى و مقایسه حد و کیفیت حجاب در ادیان چهارگانه، استنباط مى‌گردد که حجاب در ادیان دیگر، نسبت به اسلام از شدّت بیشترى برخوردار بوده است؛ به طور مثال، پوشاندن صورت، گرچه در زمان زرتشت معمول نبوده و بعد از او در میان زرتشتیان معمول شده است، اما طبق آنچه گذشت، چادر و روبنده از ارکان اخلاقى مسیحیان و یهودیان محسوب مى‌شده است؛ بنابراین، نه‌تنها اسلام واضع قانون حجاب نبوده است، بلکه در جهت جلوگیرى از افراط و تفریطهایى که در طول تاریخ در مورد حجاب به‌وجود آمده بود، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته است و آن را به صورتى متعادل و صحیح و متناسب با فطرت انسانى زن و غیرت‌مندى مرد، ارائه نموده است.

     «ویل دورانت» مى نویسد: اگر زنى به نقض قانون یهود مى پرداخت، چنان که مثلاً بى آن که چیزى بر سر داشت به میان مردم مى رفت و یا در شارع عام نخ مى‌رشت یا بر هر سنخى از مردان، درد‌و‌دل مى‌کرد، یا صدایش آن‌قدر بلند بود که چون در خانه اش تکلّم مى‌نمود، همسایگانش مى‌توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه‌اى او را طلاق دهد.

     سوره احزاب ‌آیه 59: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا»؛ ‌ای پیامبر! به همسران و دختران خود و زنان مومن بگو چادرهای خود را بر دوش گیرند؛ ‌این نزدیک‌تر است برای ‌اینکه شناخته و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند و خدا آمرزنده و مهربان است.

     احزاب ‌آیه 32: «‌يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ، …» پیامبر در حدیثی فرمودند: «بدترین زنان شما زنانی هستند که در برابر بیگانه آراسته‌اند، ولی در نزد شوهر پوشیده‌اند.» در جای دیگری می‌فرمایند: «نسبت به زنان مردم عفت کنید تا زنان‌تان عفیف بمانند.»

     شهید مطهری عامل دیگری را برای پوشش زن بیان کرده: «به عقیده ما ریشه اجتماعی پدید آمدن حریم و حائل میان زن و مرد را در میل به ریاضت زن یا استثمار زن توسط مرد یا عدم امنیت اجتماعی نباید جستجو کرد. بلکه ریشه ‌این پدیده را در یک تدبیر ماهرانه غریزی خود زن باید جستجو کرد. ریشه اخلاق جنسی خود زن از قبیل حیا و عفاف و از آن جمله، تمایل به ستر و پوشش خود از مرد است. حیا و عفت و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گران‌بها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن با هوش فطری دریافته است که پوشش او را جذاب‌تر می‌کند.»

     پوشش، تاریخی زنانه ندارد بلکه تاریخش انسانی است. حیا و عفت تاریخ برنمی‌دارد و مورد پذیرش همه انسان‌ها در همه ادوار تاریخی بوده است. پوشش پیشینه‌ای دارد به قدمت خلقت انسان. حجاب امری فطری و نهادی است. به خلقت آدم و حوا باز می‌گردد. وقتی آدم و حوا از میوه ممنوعه خوردند و عصیان کردند، متوجه شدند که پوشش ندارند، بلافاصله براساس فطرت خود، خود را ‌پوشاندند. انگیزه گرایش زن به حجاب، احساس فطری یا غریزی شرم و حیا می‌باشد. شرم، حیا، عشق و اشتیاق به عفاف و پاکدامنی؛ تدبیر و مکانیسمی ‌نهفته در خلقت است. همان چیزی که او را وادار می‌کند که خود را ازچشم نامحرم بپوشاند.

انواع حجاب در‌ آیات

وقتی به‌ آیات نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که انواع حجاب به‌طور جامع آورده شده است:

  1. حجاب چشم

     خداوند در‌ آیه 30 سوره نور می‌فرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ …»؛ یعنی به مردان با‌ایمان بگو چشمان خود را فروکاسته، از ‌این‌که به نامحرم بنگرند. از امام باقر(علیه السّلام) چنین نقل شده است که جوانی از انصار در مسیر بازگشت خود با زنی روبه‌رو شد و در آن روز زنان مقنعه خود را پشت گوش قرار می‌دادند و طبعاً گردن آن‌ها پیدا بوده است. چهره زینت شده آن زن، نظر جوان را به خود جلب کرد و هنگامی‌که زن گذشت، جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه می‌کرد؛ در حالی که راه خود را ادامه می‌داد تا‌ این‌که وارد کوچه تنگی شد و ناگهان صورت جوان به دیوار خورد و تیزی چوب یا جیز که در دیوار بود، صورت او را شکافت. هنگامی‌که زن رفت، جوان به خود آمد. دید که خون از صورتش جاری شده و روی لباسش ریخته است. تصمیم گرفت به محضر حضرت رسول برود و ماجرا را تعریف کند. وقتی جوان ماجرا را برای حضرت تعریف کردند، در‌این هنگام جبرئیل، پیک وحی، نازل شد و‌ آیه فوق را آورد.

  1. حجاب کلمات

     خدا در سوره احزاب می‌گوید: به‌گونه‌ای صحبت نکنید که طمع بیمار‌دلان را برانگیزید و در ادامه می‌گوید: «وَ قُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا»؛ سخن بگویید، اما سخن معروف و پسندیده.

  1. حجاب روان

     هدف اصلی حجاب، انتفاع و بهره‌مند شدن زنان در جامعه است و در همین ارتباط یکی از دستاوردهای قطعی حجاب برای زنان ‌این است که از تنش‌های روانی که حاصل رقابت بی‌حاصل برای جلوه‌گری در بین بد‌حجابان است، خلاص می‌شوند. بدیهی‌ترین بازتاب چنین رفتاری ‌این خواهد بود که جامعه هم رفتارش را با شما متناسب با آن سطحی می‌کند که از خود ارائه می‌دهید. به عنوان مثال اگر زنی با آرایش مبتذل وارد اجتماع شود، آگاهانه یا ناآگاهانه به پیرامون خود می‌فهماند که تصورتان غیر از آنچه من از خود ارائه داده‌ام نباشد.‌ این ترجمه رفتاری در دو جهت احساس‌برانگیز و رفتار‌برانگیز است. اولاً، درخود فرد که سطح روحی و حرمت خود را تا حد مقبولیت انسان‌های نازل، پایین می‌آورد و دیگر، رفتار سایرین، سطحی و فرصت‌طلبانه خواهد بود. لذا خدای متعال می‌فرماید کسی که حجاب را به‌عنوان وجه ظاهری یک بایدِ الاهی و عفاف را به عنوان وجه باطنی یک بایدِ فطری می‌پذیرد. در واقع، به سرمایه انسانی خود پی برده و اضافه کرده است.

فواید و آثار حجاب

1) محفوظ نگه داشتن زن از نگاه‌های آلوده: زن مسلمان، تجسم حرمت و عفت در جامعه است. در واقع، حفظ پوشش، احترام گذاردن به زن و محفوظ نگه داشتن وی از نگاه‌های آلوده است. چنان‌چه زن، حدود را رعایت نکند، هر بیمار‌دلی به او طمع می‌کند و حریم او را می‌شکند.

2) فراهم آوردن زمینه برای حضور زنان در جامعه: وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است، بدین معنی نیست که آنان از خانه خارج نشوند، بلکه به‌این معناست که زن در معاشرت خود با مردان به جلوه‌گری و خودنمائی نپردازد.

3) احساس خود ارزشمندی: اثری که از حجاب در زن به جای می‌ماند، ابتدا در روح و روان او پدیدار می‌شود؛ زیرا وقتی فرد با آزادی برای خود پوششی انتخاب کند و به آن احترام گذارد، به یقین در خود احساس آرامش و سربلندی می‌کند. ‌این همان حفظ ارزش‌های انسانی در زن مسلمان است؛ اما وقتی زن به واسطه نمایاندن زینت و بدنش در دید نامحرمان از خود تابلوئی هنری بسازد که بر دیوار حقارت آویخته شده، انسان‌های بدطینت، اطراف او جمع می‌شوند و نتیجه‌ای جز لگدمال شدن شخصیت انسانی وی نیست.

4) حفظ شخصیت انسانی: زنان نیز مانند مردان، از استعدادها و امکانات وجودی متعدد، از جمله حواس، هوش، فکر، عقل و … برخوردارند. پوشش اسلامی، ‌مجالی برای بروز و نمونه جنبه‌های مختلف وجود زنان به عنوان انسان است. در ‌این صورت نه فقط بدن و ظاهر او، بلکه نیروها و استعدادهای او نیز به‌طور متوازن رشد می‌کند و حقیقت انسانی او بروز پیدا می‌کند؛ چرا که در غرب، زن تنها کالا و ابزار لذت محسوب می‌شود. با پوشش مناسب و در شان زن، از توانایی‌های او به عنوان یک انسان معطوف می‌شود. نبود پوشش مناسب، زمینه نگاه غیراخلاقی و مفسده‌انگیز را به‌وجود می‌آورد.

5) ‌ایجاد امنیت، مصونیت و آرامش برای زن: انسان در پناه محافظ، احساس آرامش بیشتری دارد. زن موجودی گرامی ‌و نقش او، سرنوشت‌سازی و تربیت بشر است. ارزش او فراتر از آن است که در معرض و دستخوش ارتباطات و روابط بی‌مرز باشد. پوشش مناسب، زمینه آسیب‌پذیری زنان را در اجتماع کم می‌کند.‌ این پوشش در همه جوامع، چه جوامع مسلمان و چه غیرمسلمان به منزله علامتی است که پیام آن ‌این است: تعرض ممنوع! براساس گزارش‌ها به زنان غربی در محیط کاری و فعالیت‌های اجتماعی تعرض می‌شود. در گزارشی از دختران دانشجویی که در آمریکا مسلمان شده و پوشش اسلامی ‌را انتخاب کرده‌اند، همه به اتفاق هم گفته‌اند که پسران هم‌کلاسی‌شان برای ‌ایشان احترام بیشتری قائلند و دست ندادن و عدم شرکت در بازی‌های مختلط، باعث شده که پسرها همواره در مناسبات‌شان بیش از سایرین رعایت آن‌ها را کنند.

…ادامه دارد.

پرتال فرهنگی راسخون

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *