داستانی جالی و خواندنی از کتاب داستان های شگفت آیت الله دستغیب

خانه / مطالب و رویدادها / داستانی جالی و خواندنی از کتاب داستان های شگفت آیت الله دستغیب

تقريبا پانزده سال قبل ، از جمعى از علماى اعلام قم و نجف اشرف شنيدم كه پيرمرد هفتاد ساله اى به نام كربلائى محمد كاظم كريمى ساروقى داستان عجيب (ساروق از توابع فراهان اراك است ) كه هيچ سوادى نداشته ، تمام قرآن مجيد به او افاضه شده به طورى كه تمام قرآن را حافظ شده به طرز عجيبى كه ذكر مى شود.
عصر پنجشنبه ، ((كربلائى محمد كاظم )) به زيارت امامزاده اى كه در آن محل مدفون است مى رود، هنگام ورود، دو نفر سيد بزرگوار را مى بيند و به او مى فرمايند كتيبه اى كه در اطراف حرم نوشته شده بخوان .
مى گويد آقايان ! من سواد ندارم و قرآن را نمى توانم بخوانم . مى فرمايند بلى مى توانى . پس از التفات و فرمايش آقايان حالت بى خودى عارضش مى گردد و همانجا مى افتد تا فردا عصر كه اهالى ده براى زيارت امامزاده مى آيند او را افتاده مى بينند، پس او را بلند كرده به خود مى آورند. به كتيبه مى نگرد مى بيند سوره جمعه است ، تمام آن را مى خواند و بعد خودش را حافظ تمام قرآن مى بيند و هر سوره از قرآن مجيد را كه از او مى خواستند، از حفظ به طور صحيح مى خوانده و از جناب آقاى ميرزا حسن نواده مرحوم ميرزاى حجة الاسلام شيرازى شنيدم فرمود مكرر او را امتحان كردم هر آيه اى را كه از او مى پرسيدم فورا مى گفت از فلان سوره است و عجيبتر آنكه هر سوره اى را مى توانست به قهقرا بخواند؛ يعنى از آخر سوره تا اول آن را مى خواند.
و نيز فرمود: كتاب تفسير صافى در دست داشتم برايش باز كرده گفتم اين قرآن است و از روى خط آن بخوان ، كتاب را گرفت چون در آن نظر كرد گفت آقا! تمام اين صفحه قرآن نيست و روى آيه شريفه دست مى گذاشت و مى گفت تنها اين سطر قرآن است يا اين نيم سطر قرآن است و هكذا و مابقى قرآن نيست .
گفتم از كجا مى گويى تو كه سواد عربى و فارسى ندارى ؟ گفت : آقا! كلام خدا نور است ، اين قسمت نورانى است و قسمت ديگرش تاريك است (نسبت به نورانيت قرآن ) و چند نفر ديگر از علماى اعلام را ملاقات كردم كه مى فرمودند همه ما او را امتحان كرديم و يقين كرديم امر او خارق عادت است و از مبداء فياض جل وعلا به او چنين افاضه شده .
در سالنامه نور دانش ، سال 1335 صفحه 223 عكس كربلائى محمد كاظم مزبور را چاپ كرده و مقاله اى تحت عنوان (نمونه اى از اشراقات ربانى ) نوشته و در آن شهادت عده اى از بزرگان علما را بر خارق العاده بودن امر او نقل نموده است تا اينكه مى نويسد:((از مجموع دستخطهاى فوق ، موهبتى بودن حفظ قرآن كربلائى ساروقى به دو دليل ثابت مى شود.
1 – بى سوادى او كه عموم اهالى ده او شهادت مى دهند و احدى خلاف آن را اظهار ننموده است . نگارنده شخصا از ساروقيهاى ساكن تهران تحقيق نمودم و با اينكه موضوع بى سوادى او در جرايد كثيرالانتشار چاپ و منتشر شده ، معذلك هيچكس تكذيب نكرده است
2 – بعضى از خصوصيات حفظ قرآن او كه از عهده تحصيل و درس خواندن خارج است ، به شرح زير:
1 – هرگاه يك كلمه عربى يا غير عربى بر او خوانده شود، فورا مى گويد كه در قرآن هست يا نيست .
2 – اگر يك كلمه قرآنى از او پرسيده شود، فورا مى گويد در چه سوره و كدام جزو است .
3 – هرگاه كلمه اى در چند جاى قرآن مجيد آمده باشد تمام آن موارد را بدون وقفه مى شمارد و دنباله هركدام را مى خواند.
4 – هرگاه در يك آيه يك كلمه يا يك حركت غلط خوانده شود يا زياد و كم كنند بدون انديشه متوجه مى شود و خبر مى دهد.
5 – هرگاه چند كلمه از چند سوره به دنبال هم خوانده شود محل هر كلمه را بدون اشتباه بيان مى كند.
6 – هر آيه يا كلمه قرآنى را از هر قرآنى كه به او بدهند آنا نشان مى دهد.
7 – هرگاه در يك صفحه عربى يا غير عربى يك آيه مطابق ساير كلمات نوشته شود، آيه را تميز مى دهد كه تشخيص آن براى اهل فضل نيز دشوار است .
اين خصوصيات را خوش حافظه ترين مردم نسبت به يك جزوه بيست صفحه فارسى نمى توان دارا شود تا چه رسد به 6666 آيه قرآنى )).
و پس از نقل شهادت چند نفر از علما، مى نويسد: موهبت قرآن ((كربلائى كاظم )) براى مردمى كه فكر محدود خود را در چهارديوارى ماديات محدود و منكر ماوراى طبيعت هستند اعجاب آور بوده و سبب هدايت عده اى از گمراهان گرديده است ، ولى اين امر با همه اهميتش در نظر اهل توحيد يك شعاع كوچك از اشعه بيكران افاضات خداوندى و از كوچكترين مظاهر قدرت حق است ، نه تنها امور خارق العاده به وسيله انبيا و سفراى حق به كرات به ظهور رسيده و در تواريخ ثبت و ضبط است ، در عصر حاضر نيز كسانى كه به علت ارتباط و پيوند با مبداء تعالى صاحب كراماتى هستند وجود دارند كه اهميت آن به مراتب از حافظ قرآن ما بيشتر مى باشد.
نكته اى كه در پاپان اين مقاله لازمست تذكر دهم اينكه در نتيجه انتشار شرح حال حافظ قرآن و معرفى او به مردم تهران از عده اى از متدينين بازار شنيدم كه در چند سال قبل ؛ يعنى در زمان ((مرحوم حاج آقا يحيى )) يك مرد كورى به نام حاجى عبود به مسجد ((سيد عزيزاللّه )) رفت وآمد داشت كه در عين كورى حافظ قرآن باخصوصيات كربلائى ساروقى بود، او نيز محل آيه را در عين كورى نشان مى داده و براى مردم با قرآن استخاره مى كرده …
مى گويند روزى كتاب لغت فرانسه به قطر قرآن مجيد به او دادند استخاره كند، فورا آن را پرت كرد و عصبانى شد و گفت اين قرآن نيست .
در مجلسى كه حافظ قرآن حضور داشت ، جناب آقاى ابن الدين استاد محترم دانشگاه ، خصوصيات حاجى عبود را تاءييد و اظهار كردند كه نامبرده را در منزل آقاى مصباح در قم در حضور مرحوم آيت اللّه حاج شيخ عبدالكريم حائرى ملاقات و آزمايش كرده اند.
اينها از آثار قدرت حق است كه گاهى براى ارشاد مردم و اتمام حجت ظاهرى است :(ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَاللَّهُ ذُواْلفَضْلِ الْعَظيمِ).

منبع : کتاب داستان های شگفت آیت الله دستغیب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *