سخنرانی مکتوب حجت الاسلام ماندگاری در بیستمین نشست هم اندیشی سخنرانان مرتبط با هیات رزمندگان اسلام

سخنرانی مکتوب حجت الاسلام ماندگاری در بیستمین نشست هم اندیشی سخنرانان مرتبط با هیات رزمندگان اسلام

خانه / اختصاصی هیأت / سخنرانی مکتوب حجت الاسلام ماندگاری در بیستمین نشست هم اندیشی سخنرانان مرتبط با هیات رزمندگان اسلام

دشمن در چهل سال با هر حربه ای می خواست مردم را ناامید کند، با جنگ نظامی نتوانست با اینکه همه ی شهرهای ایران موشک خورد. همه ی شهرها آسیب دید ولی مردم ناراضی نشدند بلکه در جنگ منسجم تر شدند

سخنرانی مکتوب حجت الاسلام ماندگاری در بیستمین نشست هم اندیشی سخنرانان مرتبط با هیات رزمندگان اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

حاج آقا ماندگاری موضوع: عوامل توقف انقلاب، تبدیل تهدید به فرصت

من دو سه تا بحث را طرح بحث می کنم. قطعا نظرات شما دوستان می تواند این طرح بحث را تقویت کند.

عوامل توقف

ما میگوییم برای انقلاب دو چیز عامل توقف است، برای یک فرد انقلابی، برای یک جامعه ی انقلابی، برای دولت انقلابی، برای حوزه ی انقلابی، برای دانشگاه انقلابی دو چیز عامل توقف است:

  • رضایت از وضع موجود؛ از خود راضی بودن. اینکه احساس کنند به همه ی اهدافشان رسیده اند. کلا ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی. اگر احساس کنم دیگر نیاز به چیزی ندارم، همانجا متوقف می شوم
  • ناامیدی از وضع مطلوب: ناامیدی هم باز باعث توقف و خسارت می شود. گاهی این توقف و خسارت به شورش هم می انجامد. لذا شما این زمزمه را در بعضی از افراد انقلابی می شنوید که می گویند انقلاب اسلامی تمام شد، همین وضعی که داریم خوب است و همین را نگه داریم و کاری به صدور انقلاب نداشته باشیم، کاری به اسرائیل و لبنان و فلسطین نداشته باشیم. اینها آدمهای شاخصی هم بودند. ما می گوییم این مایه ی توقف انقلاب است در حالی که انقلاب اصلا توقف ندارد.

اگر دو اتفاق با هم جمع شود شرایط سخت و بحرانی ایجاد می کند. پس ما می خواهیم راضی از وضع موجود نباشیم، اما اگر ناراضی بودیم و ناامید ، می شود شورش.

سخنرانی مکتوب حجت الاسلام ماندگاری در بیستمین نشست هم اندیشی سخنرانان مرتبط با هیات رزمندگان اسلام

 

تبدیل تهدید به فرصت

یکی از حرفهایی که حضرت آقا خیلی می گویند تبدیل تهدیدها به فرصتها است. اصلا دین ما این را می گوید. ریشه ی این حرف، قرآنی و دینی است. دنیا هم تهدید است هم فرصت. از همین دنیا هم بهشت در می آید هم جهنم، یعنی هنر تدین و تربیت این است که تهدید را به فرصت تبدیل کنیم. آنچه که در این دنیا هست که می تواند عامل جهنم شود عامل بهشتش کنیم. این قرآن است دیگر : و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین و لا یزید الظالمین الا خسارا.

خب می خواهم دسته بندی کنم و توضیح ندهم.

دو چیز عامل توقف انقلاب می شود. هر چیزی که انقلابی باشد اعم از فرد، خانواده، دانشگاه و حوزه و … یکی رضایت از وضع موجود و دیگر ناامیدی از وضع مطلوب. نگذاریم راضی بشویم، همیشه رو به جلو حرکت کنیم و نگذاریم ناامید شویم

انواع حربه های دشمن

دشمن در چهل سال با هر حربه ای می خواست مردم را ناامید کند، با جنگ نظامی نتوانست با اینکه همه ی شهرهای ایران موشک خورد. همه ی شهرها آسیب دید ولی مردم ناراضی نشدند بلکه در جنگ منسجم تر شدند. بعد شروع کرد جنگ سیاسی، از روز اول ما را تحریم کردند تحریم های سیاسی، با تحریم سیاسی هم مردم ناامید نشدند باز هم منسجم تر شدند. بعد شروع کردند تهاجم فرهنگی. خودشان می گویند تهاجم فرهنگی را محرم و صفر خنثی می کند. با آن هم نتوانستند مردم را ناراضی کنند. البته یک درصدهایی ایجاد شد.

الان رو آورده اند به مسأله ای که خیلی امیدوارشان کرده است و آن هم جنگ اقتصادی است. می گویند لولا الخبز نان نباشد مردم دین ندارند، من لا معاش له لا معاد له. اگر ما پا روی گرده ی اقتصادی مردم بگذاریم، تحریم اقتصادی و بعضی از بی تدبیری هایی که حضرت آقا فرمودند عمده اش مربوط به بی تدبیری ها و بی مدیریتی ها است اگر این اتفاق رقم بخورد ،  مردم ناراضی می شوند، وقتی مردم ناراضی شدند می شود تهدید، ما می خواهیم این تهدید را تبدیل به فرصت کنیم.

راهکار تبدیل تهدید به فرصت

 من دوتا فرمول بگویم هرجایش اشکال دارد به من بگویند. نارضایتی به اضافه ی ناامیدی می شود شورش و اغتشاش و عقب گرد انقلاب و توقف انقلاب. ناامیدی از اصلاح. ما می خواهیم این را تبدیل به فرصتش کنیم. همه ی طرح بحث من در محرم می خواهم این باشد. نارضایتی به اضافه ی امیدواری می شود حرکت به سوی اصلاح. این می شود تبدیل تهدید به فرصت. مردم در اوج نارضایتی هستند، حضرت آقا ناراضی هستند، نخبگان ناراضی هستند، حوزه ناراضی است، دانشگاه ناراضی است ولی اگر این نارضایتی به اضافه ی امیدواری شود، مردم تلاش می کنند مشکلات را حل می کنند می شود حرکت رو به جلو و اصلاح.

تحلیل دشمن

من تحلیل دشمن را برای شما بگویم. دشمن می داند مسؤولین عقب نشینی می کنند و بعضیشان عقب نشینی کرده اند در مورد موشک و حضور منطقه ای ما و تمام بهانه هایی که آنها آورده اند. تنها کسی که عقب نشینی نمی کند در نظام آقا است. اما اینها یک سابقه ای از آقاهای ما در طول تاریخ اسلام دارند. آقاهای ما هم یک جاهایی عقب نشینی کرده اند. کجا؟ جایی که اصل اسلام در خطر باشد. پیامبر، امیرالمؤمنین، امام حسن و … عقب نشینی کرده اند، شما می خواهید اسمش را هرچه بگذارید ولی عقب نشینی کرده اند. ظاهرش این است که دشمن پیشروی کرده است. اینها می گویند اگر ما فشار اقتصادی روی گرده ی مردم بگذاریم چون بعضی از این دولتی ها عزم بر حل مشکلات اقتصادی ندارند (البته آنها می گویند ان شاء الله دروغ می گویند) در این صورت مردم ناامید می شوند و ناراضی و در خیابانها می ریزند و آقا می بیند نظام در خطر است بعد وقتی خطر را حس کرد عقب نشینی می کند. الان سناریوی آنها این است.

امیدوار کردن مردم و مسئولان ؛ وظیفه ی ما در مقابل دشمن

 ما چه کار کنیم؟ ما هم مسؤولین را امیدوار کنیم هم مردم را. حالا امیدوار کردن مسؤولین هم را شما می دانید. چند روز پیش آقا فرمودند اینهایی که فکر می کنند دولت باید برود کنار، زمزمه ی آقای احمدی نژاد و بعضی از مجلسی ها و بعضی فضاهای مجازی که آقای روحانی باید مثل بنی صدر عدم کفایتش اعلام شود ؛ آقا شدیدا با این مخالف هستند. حتی میگویند اگر گند هم زده اند خودشان باید جمعش کنند. مثل قصه ی خاتمی که گند زد و آقا فرمودند خودشان باید جمع کنند. لذا نظر آقا آن طور که ما فهمیدیم و صریحا هم فرمودند این است که خود این دولت باید تا آخر بایستد. یعنی اینقدر باید به اینها تلقین کنیم که خود اینها هم در جهت اصلاح بر بیایند که ان شاء الله دارد یک اتفاقاتی هم می افتد. من همه ی طرح بحثم این است که چطور می شود ناامیدی را تبدیل به امید کرد.

راهکار های تبدیل ناامیدی به امید

 سه دلیل آورده ام که شما باید پرورش دهید.

اول :کسی که چاره دارد نباید ناامید شود

  • ما می گوییم انسان یا جامعه ای که چاره ندارد، دولتی که چاره ندارد حق دارد ناامید شود، آدم بیچاره ناامید است. آدم بیچاره مثل کسی است که جایی آمده و آدرس ندارد و راهنما هم ندارد و همینطور دور خودش می چرخد مثل مریضی که دارو ندارد طبیب هم ندارد این بیچاره است. بیچاره حق دارد ناامید شود ولی آدمی که چاره دارد حق ندارد ناامید شود. حالا امت اسلامی و دولت اسلامی بیچاره است یا چاره دارد؟ ان الدین عند الله الاسلام (آل عمران/19) چاره ی ما اسلام است. چاره ی ما قرآن است. چاره ی ما اهل بیت است. چاره ی ما ولایت است. هر کس چاره دارد حق ندارد ناامید بشود. و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخره من الخاسرین (آل عمران/85) ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین (بقره/2) لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین (انعام/59) ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم (اسرا/10) و کل شیء احصیناه فی امام مبین (یس) اینها همه دلالت بر این دارد که شما چاره دارید. الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا، اتفاقا روز غدیر که روز ولایت است روز بیچارگی دشمن است الیوم یئس الذین کفروا (مائده/3) و من اعرض عن ذکری فإن له معیشة ضنکا و نحشره یوم القیامة اعمی (طه) این آیاتی که اسلام را معرفی می کند، ولایت را معرفی می کند، و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون (مائده/56) الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون همه ی این آیاتی که قرآن و انبیاء و اولیاء را، به عنوان دارو و راهنما معرفی می کند اینها دارد چاره ی ما را بیان می کند شرطش این است که الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. ما باید در این مسیر چاره حرکت کنیم.

جامعه دارای ولیّ چاره دارد

من برای مردم مثال میزنم بحرانی ترین روز تاریخ روز عاشورا بوده است ولی زینب کبری سلام الله علیها بیچاره نبود چون وقتی امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند ولیِّ بعدی جایشان نشست، حضرت زینب آمد راه چاره را از امام سجاد علیهما السلام سؤال کرد. ما وقتی چاره ای داریم که تکلیف ما را در هر شرایطی معلوم می کند حق نداریم ناامید شویم. آمدند از امام یک سؤال ناقص کردند و جواب هم تابع سؤال است ای کاش سؤال کامل می پرسیدند. این را یکی از نزدیکان امام به من گفت از ایشان سؤال کردند شما فقهای شیعه می گویید بعضی از خوردنیها حلال و بعضی از خوردنیها حرام است اگر چین با یک و نیم میلیارد جمعیت مسلمان شود که بیچاره می شود! چون آنها هرچه گیر می آورند می خورند. هیچ چیز را هم تفکیک نمی کنند. امام یک کلمه فرموده بودند که اگر چینی ها مسلمان شوند اسلام راضیشان می کند. این یعنی چاره. و رضیت لکم الاسلام دینا. ما در هیچ شرایطی بیچاره نیستیم. حکم ثانوی داریم ، حکم حکومتی داریم، حکم اولیه داریم. وقتی ولی داریم چاره داریم. حالا دولت اسلامی، جامعه ی اسلامی، مردم انقلابی اگر ازچاره شان استفاده کردند هیچ وقت ناامید نمی شوند.

با وجود ولی فقیه چرا وضع کشور ما این است؟

 همینجا مردم یک سؤال از من و شما می کنند که الان چهل سال است حکومت اسلامی است پس چرا ما الان داریم بیچاره می شویم؟ می گویم خب به اسلام عمل نکرده ایم! میگویند مگر در حکومت اسلامی ولی فقیه حرف آخر را نمی زند؟ الان یا آقا اشکالات را می داند یا نمی داند، اگر نمی داند چرا در جایگاه رهبری نشسته است؟ اگر می داند یا می تواند حل کند یا نمی تواند، اگر نمی تواند چرا در جایگاه رهبری نشسته است و اگر می تواند پس چرا حل نمی کند؟ من یک جواب داده ام، گفته ام نظام ما جمهوری اسلامی است، سه گروه اجرایی را مردم انتخاب می کنند؛ قوه ی مجریه، قوه ی مقننه و شوراها و شهرداری ها. اگر این سه تایی که مردم انتخاب می کنند تابع ولی فقیه نباشند ولی فقیه نمی تواند حرف آخر را بزند چون به حرفش گوش نمی کنند. مثال اینکه دور و بری های پیغمبر به حرف پیغمبر عمل نکردند آیا پیغمبر توانست کاری کند؟ پیغمبر فرمود کاغذ و قلم بیاورید. در جنگ صفین به حرف امیرالمؤمنین گوش نکردند آیا امیرالمؤمنین توانستند کاری کنند؟ خیر، حکمیت را قبول کردند. به حرف امام حسن علیه السلام گوش نکردند صلح را قبول کردند. نمی خواهم توپ را کامل در زمین مردم بیندازم بلکه می گویم مردم! روزی که می خواستید انتخاب کنید باید ولایتمدارترین را انتخاب می کردید. من در آخرین برنامه ی سمت خدای قبل از انتخابات 96 گفتم مردم همه ی اینهایی که شورای نگهبان تأیید کرده همه ولایی و انقلابی و خادمند، سابقه های خوبی هم دارند ان شاء الله خدمت کرده اند ولی شما بیایید ولایتمدارترین، خادمترین، دشمن ستیزترین، ساده زیست ترین و… را انتخاب کنید. همه خوب هستند و نمره ی ده را دارند ولی شما نمره ی بیست را انتخاب کنید. بعد از برنامه با من تماس گرفتند و گفتند چرا شما از آقای رییسی حمایت کردید؟ گفتم اِ شما خبر دارید این ترین ها را دارد و باز هم به آن یکی رأی دادید؟!

ببینید ما چاره داریم به شرطی که مردم تمسک به چاره داشته باشند ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا بروید ببینید تمسک را چی معنا کرده اند. و اعتصموا بحبل الله را بروید ببینید چه معنایی کرده اند.

 اینجا بحث دین دانی و دین داری و دین بانی را مطرح می کنیم. مردم باید بدانند دین چاره ی امور است ولی باید آن را بشناسند. باید بدانند دینداری یعنی چه، ولایتمداری یعنی چه؟ باید بفهمند دین را باید حفظش کنند تا دین آنها را حفظ کند. بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین و ما انا علیکم بحفیظ همه را با آیه قرآن. پس علت اول تبدیل ناامیدی به امیدواری. مسؤولین! ما چاره داریم. بعد یک سؤال مطرح می کنم. اگر این سؤالها را کُدوار جواب بدهیم خیلی برای مردم شیرین است.

راه حل مشکل اقتصادی در قرآن

می گویند حاج آقا! همین مشکل اقتصادی را قرآن چه گفته است؟ گفتم قرآن دو توصیه کرده است. همه ی توصیه های اقتصادی قرآن دو چیز است:

  • قرآن گفته است حرام نخورید. جلوی حرام خواری را بگیرید. احل الله البیع و حرم الربا. کم فروشی حرام است، قاطی کردن حرام است، … بعد می پرسم حرامخواری را از کجا باید جلویش را گرفت؟ همه می گویند قوه ی قضاییه. می گویم اشتباه می کنید باید از داخل خانه جلوی آن را گرفت. چون تخم مرغ دزد شتر دزد می شود. تربیت را در خانه ها ببریم. یک خاطره ای هم از ننه ام می گویم. ایشان 30 سال پیش فوت کرده و این قصه مال 40 سال پیش است. داداش ما کوچک بود با ننه ام مغازه رفته بودند. این داداش ما دست برده بود یک نخود از این مغازه بقالی برداشته بود ننه ما چنگ زده بود در دهانش تا این نخود را در آورد. صاحب مغازه گفته بود من حلال کردم بچه را اذیت نکن. گفته بود تو حلال کردی، این نباید دست درازی به مال مردم را یاد بگیرد. دو تا هم تو دهان بچه زد که دیگر دست به مال مردم نزند. خب ولی تربیت اینطور باشد در خانه، وقتی این بچه به بیت المال برسد دست درازی نمی کند. ولی فکر کنم بعضی از اینها از بچگی شتر دزد بودند که الان دارند قافله ی شتر می دزدند!! من این را در تلویزیون خیلی گفته ام شما هم بگویید بیایید تمام خانمها هر شب یک جمله به مردشان بگویند که ما حاضریم کم بخوریم ولی حلال بخوریم. حضرت عباسی اثر می کند. ولی وقتی توقعات زنها زیاد می شود مردها یا به پرکاری بیهوده می افتند یا به حرام کاری. پس توصیه ی اول این است که جلوی حرام خواری گرفته شود که اگر این اتفاق بیفتد مشکل مملکت حل می شود. بله قوه ی قضاییه هم باید محکم جلوی حرامخواری را بگیرد با هیچ ملاحظه ای چون امیرالمؤمنین و اهل بیت در حرام خواری هیچ ملاحظه ای نکرده اند، آبرو برده اند، جلوی حرامخواری باید گرفته شود.
  • توصیه ی دوم قرآن این است که حلال خود را هم تنها نخورید. خمس خود را بدهید، زکات هم بدهید، صدقات هم بدهید، احسان و انفاق هم بکنید و فی اموالهم حق معلوم للسائل و المحروم. حتی برای این هم مثال قشنگی زدم. گفتم وقی بنا کار می کند این ملات را با سطل یک جا می ریزند و مثل کوهی می شود. این آقای بنا این را با ماله پخش می کند به اطراف که همه جا یکسان شود. خدا برای بعضی ها با سطل پول ریخته است، هذا من فضل ربی لیبلونی ءأشکر ام اکفر، 15 میلیون فقیر هست، 65 میلیون دستشان به دهنشان می رسد. این 65 میلیون یک ذره با ماله از مالی که خدا به آنها داده به بغل دستی بدهد کسی هم نگوید ندارم که با این آیه جوابش را می دهم. و من قدر علیه رزقه فلینفق روزی که تنگدست شدی صدقه بده، حتی در روایت داریم قرض کن و صدقه بده. اگر مردم خمس و زکات خود را بدهند فقیری در جامعه پیدا نخواهد شد. به همین دو توصیه ی قرآن عمل کنیم حل می شود. اما با عمل نکردن به توصیه ی قرآن، چاره نمی شود. قرآن روی طاقچه چاره نمی شود. امامی که فقط دورش بچرخیم چاره نیست.

سه ویژگی لازم برای امام

امامی که سه ویژگی داشته باشد چاره است اولا أَمام باشد، اتصال هم داشته باشد، اقتداء هم باشد. یک مثال حجی هم می زنم معمولا هم دعا می کنم. میگویم خدایا به آبروی صاحب این دهه ی ذی حجه، به آبروی حجاجی که دور خانه ات می گردند، به آبروی صاحبمان زیارت خانه ات، قبور اولیائت با عافیت و معرفت به زودی زود با نابودی آل سعود نصیب این جمع بفرما. من روحانی کاروان حج هستم وقتی احکام حج را می گوییم ناامید می شوند می گویند ما قطعا این اعمال را نمی توانیم انجام بدهیم. می گویم یک چاره برای شما دارم. می گویند چی؟ می گویم دنبال من بیایید من راهنمای شما می شوم بگویید الله بالله گردن ملا! پشت سر من بیایید اگر نیت خود را هم فراموش کردید بگویید همانی که حاج آقا گفت. آخر اعمال می گویم چطور بود؟ می گویند این که ساده بود که. اما آنهایی که تکی رفته بودند خراب کردند، هر کس پشت سر ما آمده درست انجام داده. می گویم شما راه ساده اش را انتخاب کردید، چاره را انتخاب کردید. می گویند یعنی چه؟ می گویم این کاری که شما کردید ولایتمداری بود در زندگی هم ولایتمدار باشید ساده می شود، سخت نمی شود. نماز جماعت شک ندارد، نماز فرادی شک دارد. به مردم یاد بدهیم ولایتمداری را. چاره ی ما ولایت است. حجت ما در عصر غیبت، ولایت است. ولی فقیه معصوم نیست ولی حجت هستند برای ما فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله. این را به مردم یاد بدهیم مخصوصا مسؤولین و به مردم هم بگوییم که اگر مردم و مسؤولین در این 40 سال به حرف امامین انقلاب گوش می کردند ما اینقدر مشکلات نداشتیم. بزرگترها یادشان است. اولین باری که در دوران جنگ ناو آمریکا در خلیج فارس آمد امام فرمودند اگر نظر من را می خواهید همین الان این ناو را بزنید. کلی مصلحت سنجی نظامی کردند که جنگ جهانی می شود و فلان می شود آقا گفتند باشد اگر نظر شما این است باشد. الان همه به این نتیجه رسیده اند که اگر آن روز زده بودیم این دمش را روی کولش گذاشته بود و از خلیج فارس رفته بود. بابا به حرف امام گوش کنیم. ما اعتقاد داریم که الله اعلم حیث یجعل رسالته. ما اعتقاد داریم بیان نورانی امام باقر علیه السلام را که خدا به ولی نوری می دهد که به احدی نداده است. ما اعتقاد داریم به آیه ی 65 سوره نساء که فلا و ربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما. بزرگترین قسم قرآن در مورد ولایت است. ما این را اعتقاد داریم.

خلاصه اینکه می خواهند امروز مردم را ناامید کنند ما می خواهیم این را به امیدواری تبدیل کنیم یعنی تبدیل تهدید به فرصت. سه دلیل داریم اول اینکه هر کس چاره دارد حق ندارد ناامید شود و هر کس چاره ندارد می تواند ناامید شود. چاره ی ما اسلام و ولایت است فقط باید به مُر اسلام و ولایت عمل کنیم. شما ببینید الان در دستگاههای حکومتی ما قطعا دستورات اسلام رعایت نمی شود دیدید چند وقت پیش آقا فرمودند که بعضی از ساختمان سازی ها را من نمی دانم این مسؤولین دولتی چطور می خواهند در روز قیامت جواب بدهند. بگوییم اینکه آقا می فرماید دفاع منطقی کنیم نقد منصفانه. بی انصافی نکنیم ولی همه چیز را بگوییم. در حرم امام رضا علیه السلام داشتم سخنرانی می کردم برنامه ی دین نشاط بود مثل سمت خدا گفتگویی بود مردم هم سؤال می کردند، یک جوانی بلند شد گفت آقای ماندگاری! مگر آقا نفرمودند اگر آمریکا برجام را پاره کند ما آتش می زنیم؟ گفتم چرا. گفت او پاره کرد چرا آتش نزدید؟ گفتم آقا از امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم السلام بالاتر نیستند. اگر دولت و ملت همه ی امت پشت سر امام بیایند امام برجام که هیچ، کاخ سفید را هم آتش می زنند ولی وقتی امام دارد می دود و جلو می رود ولی پشت سرش نگاه می کند و قلیلا ممن وفی لرعایة الحق فیهم مجبور می شود حکمیت را قبول کند اگرچه امیرالمؤمنین هم باشد، مجبور می شود صلح را قبول کند اگرچه امام حسن هم باشد. بعد گفت ما که دنبال هستیم گفتم یک نمونه بگویم ببینم دنبال هستید یا نه. گفتم در جلسه ای که آقا با دانشجوها داشتند دانشجوها سؤال کردند شما کار روزانه تان را از کی شروع می کنید، کار مدیریت جهان اسلام و رهبری را! گفتند من از ساعت 5 صبح شروع می کنم. آن ساعتی هم که با دانشجوها جلسه داشتند ساعت حدود ده شب بود. گفتم چند درصد از مسؤولین، ما حوزوی ها، منبری ها، مردم، صنعتگرها، کاسب ها چند درصد از امتی که می گویند ما همه سرباز توییم گوش به فرمان توییم از 5 صبح کارشان را شروع می کنند؟! مشکل این است که امام دارد می دود ولی ما پشت سرش نمی رویم تعارف هم نداریم. این را ثابت کنیم که ولی چاره است فقط باید پشت سرش حرکت کنیم المتقدم لهم مارق و المتأخر عنهم زاهق و اللازم لهم لاحق عبارات زیارت جامعه کمکمان می کند و مقدمکم امام طلبتی و حوائجی و ارادتی فی کل احوالی و اموری. آخذ بقولکم عامل بامرکم مستجیر بکم و … این عامل اول یعنی تبدیل ناامیدی به امیدواری.

امام حسین علیه السلام با 72 نفر امیدوارتر از 30 هزار لشکر دشمن است و به روایتی 120 هزار. اینها امیدوارانه جنگیدند. ما یک کشور بودیم در جنگ دهها کشور پشت سر صدام بودند ما امیدوارتر از آنها جنگیدیم. این ما را پیروز کرد. امام یک نفر بود موقع شروع انقلاب ولی امیدوارتر از همه بود، امیدوار به نصرت الهی بود، امیدوار به همراهی مردم بود، امیدوار به هدفش بود اینها تعابیری بود که آقا در مورد امام به کار بردند. امام امیدوار بود. این امید موتور حرکت است. اگر موتور خاموش بشود حرکت متوقف می شود. امروز می خواهند امید را از مردم بگیرند مخصوصا از نسل جوان. پس یک راه تبدیل ناامیدی به امیدواری این است که ثابت کنیم راه چاره داریم. فقط باید بدانیم این راه چاره چطور باید به کار گرفته شود.

نداشتن پشتیبان عامل دوم نا امیدی

2) هرکس پشتیبان ندارد، حامی ندارد حق دارد ناامید شود. جوانی در حرم امام رضا علیه السلام می گفت می خواهم ازدواج کنم هیچ کس را ندارم. در ذهنش این است که بابای پولدار ندارم، داداش ندارم ، عمو ندارم، دایی ندارم کارفرمای پولدار ندارم یک مؤسسه ای که به ما ده تومنی پول بدهد ندارم، ناامید از ازدواج است برای همین این همه جوان پشت سد ازدواج مانده اند چون ناامید از ازدواج هستند. ناامید از حمایت هستند حامی ندارند. برای فرزند آوری هر چه آقا داد بزند ناامید هستند چرا؟ چون احساس می کنند خرج زیاد می شود، پشتیبان ندارند. می گویم هرکس حامی ندارد حق دارد ناامید شود. هرکس حامی دارد حق ندارد ناامید شود. ما دوتا حامی داریم که در یک راستا هستند یکی خدا؛ توکل و یکی اهل بیت؛ توسل. البته این شرایط دارد. و من یتوکل علی الله فهو حسبه. حمایت خدا فرع هدایت است. از خدا هدایت بگیریم، حمایت هم بشویم. آیه ی 64 سوره ی نساء و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفرو الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما. فرع هدایت است. لذا جوانی می گفت آقای ماندگاری! این همه در سمت خدا می گویید ما ازدواج کنیم ازدواج کردیم بدبخت شدیم، حالا بیا جواب ما را بده. من گفتم که درست است که من گفتم ازدواج کنید ولی گفتم به فرمول الهی ازدواج کنید نه فرمول غربی. آیت الله مظاهری فرمودند خدا خرج ازدواج را می دهد ولی بَرج ازدواج را نمی دهد. خیلی از کارهایی که مردم می کنند بَرج است! کی گفته که ده تا مراسم بگیرید، این را اسلام نگفته است. با هدایت خدا ازدواج کنید با هدایت خدا کار کنید، با هدایت خدا مدیریت کنید. آیه ی 96 سوره ی اعراف روضه ی خدا است. و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض و لکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون خدا می گوید من گفتم چطوری حمایتتان می کنم! انگیزه هایتان را الهی کنید، چارچوب برنامه تان را هم روی تقوی بچینید من از آسمان و زمین برای شما می ریزم. خب شما گوش به حرف نمی کنید من هم شما را به غلط کاریهای خودتان واگذارتان می کنم. کسی که توکل دارد حق ندارد ناامید شود. چرا؟ چون خزانه ی خدا که خالی نمی شود. لله خزائن السموات و الارض، لله جنود السموات و الارض، لله ملک السموات و الارض. حکومت گفت هر کس بچه بیاورد ما یک میلیون تومن می دهیم همه رفتند بچه آوردند بعدش هم ندادند. بابا! خدا گفته ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله، جای دیگر فرموده نحن نرزقهم و ایاکم، نحن نرزقکم و ایاهم. هر کس حامی دارد حق ناامیدی ندارد چون هر کس خدا دارد همه چیز دارد ماذا وجد من فقدک و ما الذی فقد من وجدک. این شعر را هم من با دستکاری می خوانم:

با خدا باش پادشاهی کن         بی خدا باش هیچ غلطی نمی توانی بکنی

حاج آقا! اینهایی که بی خدا هستند یک کارهایی دارند می کنند!؟ للحق دوله و للباطل جوله. اینها جولان می دهند. یزید برای کشتن امام حسین علیه السلام جولان داد ولی هیچ غلطی نتوانست بکند. می خواست نام امام حسین علیه السلام را محو کند نتوانست. داعشی ها اینطور محسن حججی را سر بریدند می خواستند جوانها دیگر برای دفاع از حرم نیایند، یک جولانی دادند ولی دیدند نتیجه عکس شد، چی فکر می کردیم چی شد! هیچ غلطی نتوانستند بکنند. ما باید این را به مردم بگوییم. و من یتوکل علی الله فهو حسبه، حسبک الله و من اتبعک من المؤمنین و کفی بالله وکیلا، و کفی بالله حسیبا یعنی خدا کفایت می کند. آیه ی توسل را هم برای مردم درست بخوانیم این آیه 5 عنصر دارد؛ یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون؛ ایمان، تقوا، وسیله، جهاد، در راه او، این پنج عنصر را برای مردم بگوییم. این داستان عامیانه را هم من می گویم که نادر داشت به حرم امام رضا علیه السلام می رفت دید یک کوری دارد دم حرم گدایی می کند. گفت چند سال است دستت پیش مردم دراز است. گفت من می روم حرم و برمی گردم اگر چشمهایت را از امام رضا علیه السلام گرفتی که هیچ وگرنه گردنت را می زنم. دور و بری های نادر به این گفتند نادر با کسی شوخی نمی کند ها! یک فکری برای خودت بکن. نادر وقتی رفت این بدبخت رو کرد به امام رضا که یا امام رضا پای مرگ و زندگی است. جان مادرت، جان جوادت، دید چشمهایش باز شد. نادر بیرون آمد به او گفت بیچاره! بیست سال دستت را جلوی مردم دراز کردی اشتباهی بود، ای کاش نیم ساعت دستت را پیش امام رضا درست دراز می کردی؛

ای یک دله ی صد دله، دل یک دله کند              مهر دگران را ز دل خود یله کن

یک دم تو ز اخلاص بیا در بر ما              گر کام تو برنیامد آنگه گله کن

ما در مشکلات انقلاب و جنگ خدا و اهل بیت را امتحان کردیم. ببخشید من این تعبیر را می گویم. برونسی با گردانش وسط میدان مین گیر کرد توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها کرد دستش را گرفتند از توی میدان مین بیرونش آوردند. آقای قالیباف آن موقع فرمانده تیپ بود آقای برونسی فرمانده گردان عبدالله بود. آقای قالیباف به برونسی گفت چطور این بچه ها را از این جای به این شلوغی بیرون آوردی؟ خیلی آرام گفت به مادرم زهرا گفتم دستمان را گرفت. امروز هم کمک می کنند؛ نه پشیمان شده اند، نه ناتوان شده اند، نه نامهربان شده اند. ما توسل و توکل بلد نیستیم. عبدالمالک ریگی این جرثومه و نماینده ی فساد و قتل و غارت در منطقه از طرف آمریکا واقعا برای بچه های اطلاعات ما یک معضلی شده بود، آقای مصلحی می گفتند داشتند گیرش می آوردند یک مرتبه از دست رفت، تمام روابط قطع شد، ماندند ، فقط می دانستند یک ساعت و نیم روی آسمان ایران است هیچ رد دیگری از او نداشتند که چه مدلی است چه شکلی است. آقای مصلحی می گفتند فقط نشستیم گفتیم زیارت عاشورا گره ی کار را باز می کند. بیست دقیقه زیارت عاشورا را خواندیم فکرش آمد در ذهنمان که چطور برویم و هواپیما را پایین بیاوریم، و امام حسین علیه السلام مدد کرد. بابا! اهل بیتی که جنگ هشت ساله را مدد کردند جنگ 33 روزه را مدد کردند جنگ 22 روزه را مدد کردند، 40 ساله را مدد کردند، طول تاریخ بشریت را مدد کردند الان هم مدد می کنند. اهل بیت هنوز به دنیا نیامده انبیاء را مدد کردند ما را مدد می کنند. به مردم توسل را یاد بدهیم. از حرم بیرون آمدم یک مردی گفت حاج آقا! پسرم نماز نمی خواند چه کارش کنم؟ با خنده هم می گفت. گفتم حضرت عباسی اگر بچه ات سرطان داشت چطور پیش امام رضا علیه السلام می رفتی؟ گفت ضجه می زدم. گفتم الان هم برو پشت پنجره زوزه بزن، تا امام رضا جوابت را بدهد. مگر نشنیدیم پدری آمد به امیرالمؤمنین گفت من عاشق شما هستم ولی بچه ام دشمن شما است. حضرت گریه ی این پدر و حال او را دیدند فرمودند می شود این بچه ات را یک مرتبه بیاوری جلوی من از مسیر من عبور کند ؟ پسر با رفیق هایش آمدند از جلوی امیرالمؤمنین رد شدند جسارت هم کردند، حضرت چون اشک پدر را دیده بودند یک نگاه ولایتی کردند جوان خودش را روی قدمهای امیرالمؤمنین انداخت گفت غلط کرد. بابا خوشحال شد. من این داستان را می گویم روی منبر می گویم مردم بروید به امام رضا بگویید یابن امیرالمؤمنین! یابن الصراط المستقیم ما بچه مان گرفتار است. ضجه بزنید، توسل کار را حل می کند البته توسل هم شرایط دارد، توکل هم شرایط دارد.

آینده ی تاریک عامل سوم ناامیدی

3) سومین عامل تبدیل ناامیدی به امیدواری، این است که هر کس که آینده برای او تاریک است حق دارد ناامید شود. ولی کسی که جلویش روشن است حق ندارد ناامید شود. قرآن این همه می فرماید جلوی ما روشن روشن است و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین، و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر 1400 سال است شیعه همه ی سختی ها را به امید فرج تحمل کرده است. وقتی ما جلویمان مثل روز روشن است که وارثان آینده ی زمین صالحان هستند ما چرا ناامید بشویم؟ لذا آقا به هر کس رسیدند فرمودند آینده ی انقلاب خیلی روشن تر از امروز است. ما باید مردم را امیدوار کنیم. امروز اگر مردم امیدوار شدند در عین نارضایتی اصلاح می شود اما اگر ناامید شدند با این نارضایتی شورش می شود.

فکر می کنم این بهترین طرح بحثی است که می توان ارائه داد. البته آیات و روایات نیاز است که ضمیمه شود به اضافه ی زیارات که از زیارتها باید نمونه بیاوریم. اللهم ارزقنا ها امید درست کن است. مثل اللهم ارزقنا توفیق الطاعه و بعد المعصیه … 51 فراز است این دعا که ویژگیهای حکومت امام زمان است این امید درست کن است. از ادعیه، از زیارات، از آیات و روایات، از حکایات، از کلمات قصار، از ضرب المثل ها و از آمارها به مردم امید بدهیم. امید که در نسل جوان و مردم آمد .. ببینید حتی در عملیاتها دشمن می زد، بچه ها خوابیده بودند من در عملیات والفجر یک یادم هست به فرمانده گردان که خوابیده بود بدجور داشت رگبار کالیبر می بست همه بچه ها خوابیده بودند در عملیات هم بچه ها زمینگیر شوند دیگر بلند نمی شوند فرمانده گردان خدا بر درجاتش بیفزاید به من گفت بیا با هم بلند شویم و بگوییم الله اکبر، دشمن فرار می کند، در عین حالی که این خبرها نبود ما بلند شدیم الله اکبر گفتیم دشمن فرار کرد بچه ها بلند شدند واقعا دشمن فرار کرد. ما آینده ی قریب الوقوع را می گوییم در حکم ماضی است. اگر امید بدهیم همه بلند می شوند و حرکت می کنند و اصلاح جامعه اتفاق می افتد. خیلی سخت است ولی با مدد الهی شدنی است ان شاء الله.

سؤال:

نکته ای که جلسه قبل مطرح شد و جواب داده نشد اینکه فرمودید باید از ولی حمایت کرد. گفتید مردم سؤال می کنند چرا وضع جامعه اینجور است، شما جواب دادید به خاطر اینکه سه تا از قوا را شما انتخاب کردید مقننه، مجریه و شوراها. سؤالی که مطرح شد اینکه در جاهایی که خود رهبری فرد را انتخاب می کنند و دخالتی برای مردم وجود ندارد مثل قوه ی قضاییه، صدا و سیما، دفتر تبلیغات و … چه می گویید؟

جواب: در این موارد رهبری قطعا باید پاسخگو باشند و آقای نجات جواب می دهند. ولی من اول توپ را در میدان مردم می اندازم می گویم این سه گروهی که شما انتخاب می کنید و باید تابع صد در صد رهبری باشند درست انتخاب کنید. با یک ادبیات عوام پسند این را در حرم حضرت معصومه گفتم یک آقایی آمد و گفت من که قبول نکردم. گفتم پسرت برای داماد شدن عروسی را انتخاب کرده بدون نظر شما، برای تو شاخ شده است آیا تو می توانی مشکلات این خانه را جواب دهی؟ گفت نه. گفتم پسرت یک نفر را انتخاب کرده ها!! وقتی پسرت در مقابل تو ایستاده تو می خواهی چه کار کنی؟ در مدیریتهای کشور دو تفکر هست الان، یک تفکر برای امور مملکت نگاهش به بیرون است و یک تفکر نگاهش به درون است. دولتهایی که از اول آمده اند جزء کدام تفکر بوده اند؟ دولت بازرگان، رجایی که زیاد نبود، بنی صدر، میرحسین موسوی، هاشمی، خاتمی، و دولت روحانی این شش تا تفکرشان نگاه به بیرون است. احمدی نژاد هم که اولش نگاهش به درون بود دو سال آخر لگد زد همه را خراب کرد. احمدی نژاد به اوباما نامه نوشت که تا من هستم بیا باب مذاکره را برایت باز کنم ولی آنها به او پا ندادند. یعنی احمدی نژاد دو سال آخر از هر اصلاحاتی بدتر شد.

شورای نگهبان که مطرح می کند از نمره ی ده تأیید می کند تا نمره ی بیست. چرا ما همیشه عادت کرده ایم نمره ده ها را رأی بدهیم. رهبر فرموده هر کس مردم به او رأی بدهند من تنفیذ می کنم (قاعده ی جمهوری این است) نظر شورای نگهبان این است که نمره ی اینها ده است حداقل. حالا می دانیم که در شورای نگهبان هم اختلاف بوده، به مصلحت بوده یا هر چیز دیگر نمره ده را به اینها داده اند. تربیت عمومی جامعه دست من و شما است مردم می دانستند روحانی در چهارسال اول کاری نکرده است، می دانستند کارنامه اش خوب نیست اما چرا در دقیقه نود با تکنیکهای تبلیغاتی آقای روحانی که حدود 21 تکنیک رسانه ای ایشان همه را انجام داد من دوستان متخصص رسانه را برای شما بیاورم که یکی یکی اینها را توضیح بدهند یکی از اینها این بود ببخشید معذرت می خواهم دور از جناب ایشان ان شاء الله مصداق این نباشد مدل ابن زیاد جلو آمد. مردم را ترساند. و امروز یک عده به اشتباه در جامعه می گویند خوب شد آقای رییسی رأی نیاورد، اگر او رأی می آورد و ترامپ این کار را می کرد همه چیز می افتاد گردن آقای رییسی. من می گویم کاملا اشتباه می کنید به این دلیل که خدا فرموده شما تکلیفتان را انجام دهید من هم تکلیفم را انجام می دهم. اگر مردم در انتخابات تکلیفشان را درست انجام میدادند خدایی که محبت حضرت موسی را در دل فرعون انداخت بلد بود به دل ترامپ هم بیندازد که از برجام بیرون نرود. خدا بلد بود باران بفرستد. مردم به انگیزه ی شکم و ترس از جهاد و جنگ آمدند سراغ آقایی که یک بار دیگر هم انتخابش کرده بودند. خب خلایق هرچه لایق. اینها را گاهی وقتها رک به مردم بگوییم. یکی می گوید ما که رأی ندادیم 16 میلیون. ولی ما هم کم کاری کردیم. ما دو ماه آخر تبلیغ کردیم اگر دو سال قبل شروع به تبلیغ می کردیم اوضاع فرق می کرد.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

برای دریافت فایل صوتی این سخنرانی اینجا کلیک نمایید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *