متن جلسه آموزش مداحی مجمع الذاکرین، مورخ 17 و 24 شهریورسال 95 ،توسط استاد حاج رضا بکائی

خانه / آموزش / متن جلسه آموزش مداحی مجمع الذاکرین، مورخ 17 و 24 شهریورسال 95 ،توسط استاد حاج رضا بکائی

مورخ 17 شهریور

«بِسْمِ ٱللّهِ ٱلرَّحْمنِ ٱلرَّحِيم»

انسان باید به سمت ذکر حرکت کند، ذکر کوچک، ذکر خفیّ، ذکر بزرگ، دائم الذکر باشد.                
یکی از معانی دعا ذکر است، تعبیر به ذکر شده است.                  
پیامبر(صلی الله علیه و آله) یک وصیتی دارد به امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود که:        «يَا عَلِيُّ ثَلَاثٌ لَا تُطِيقُهَا هَذِهِ الْأُمَّةُ» سه چیز است که این امت من تحملش را ندارند عمل کنند، اگر عمل کنند خیلی خوب است:                              
1-  یکی از آن ها «الْمُوَاسَاةُ لِلْأَخِ فِي مَالِهِ» کمک مالی به برادر مومن.             ماها وقتی با دوستانمان رفیق هستیم، رفاقتمان همینطوری عملیاتی که می شود جای خالی می دهیم، کسی می آید سراغمان گره اش را باز کنیم، وجهی می خواهد آخر ماه بهمان بر می گرداند، کارش گیر کرده است، آبرویش دارد می رود، با این ها خیلی کار نداریم.   
 2- «وَ إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِهِ» با مردم انصاف داشتن.
با مردم باید با انصاف زندگی کنیم. آن جایی که می بینید محل انتخاب است، یک انتفاعی در آن است، انتفاعتان را به سمت مردم سوق بدهید و خودتان را آخر خط بگذارید، این خیلی مهم است.                    
3- بعد فرمود «وَ ذِكْرُ اللَّهِ عَلَى كُلِّ حَال» ذکر خدا در هر حالی، از کارهایی است که امت من باید انجام دهند.                    
این ذکر الله چه است؟ (تا به حال این حدیث را نشنیده اید، پای این صحبت ها بنشینید چیزهای خوبی گیرتان می آید، این ها در هر منبری پیدا نمی شود).                  
فرمود علی جان «وَ لَيْسَ هُوَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ» ذکر معنایش این نیست که بنشینی تسبیح دستت بگیری هی بگویی لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، اللَّهُ أَكْبَرُ، سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ، این مقدمه ی ذکر است، اول راه است. این ها را دارم عرض می کنم برای بزرگوارانی که حوصله کردند، نشستند، در دهه ی ذیحجه هستیم، این دهه، دهه ی خیلی مهمی است. این ده روز، عشره ی ممتاز است، خیلی مهم است این ایام و لذا اعمال زیادی هم این ایام دارد دیگر، منتهی می شود به عید قربان، یوم الترویه هم در این دهه است، روز عرفه هم در همین دهه است، خیلی قدر بدانید این دهه را، دهه ی خاصی است، دهه ی ممتازی است، شماها که می خواهید دعا خوان بشوید، خیلی روی خودتان کار کنید، از همین ایستگاه ها استفاده کنید، ماه مبارک رمضان تقریبا قاطبه ی مردم می آیند اهل مسجد و نماز و منبر و ذکر و این ها می شوند، شب قدر معمولا دیگر همه می آیند پای کار، ولی همه ی مردم نسبت به عشره ی ذی الحجه توجه ندارند، خیلی غافل هستند. شماها مراقبت کنید، شماها از این دهه مواظبت کنید، همین ایستگاه ها است که انسان را خیلی جلو می اندازد. شب عرفه شب مهمی است، نروی این طرف و آن طرف خودت را معطل کنی خسته بیایی بگیری ساعت دو نصفه شب بخوابی. نروی در صحن حضرت عبدالعظیم دسته نگاه کنی، هیات نگاه کنی، کی چه می خواند و…! چه چیزی گیر تو می آید! سر شب برو بگیر بخواب، آخر شب بلند شو. اهل شب باشید دعا خوان ها.                               
حدیث از امیرالمومنین است، می فرمایند «كَذِبَ مَنْ زَعَمَ اَنَّهُ يُحِبُّنى» دروغ می گوید کسی که می گوید من را دوست دارد، ( این حدیث قدسی است از حضرت موسی، ناقلش امیرالمومنین است)، (این دوستی باید نشانه داشته باشد) «فَاِذا جَنَّه اللَّيْلُ نامَ عَنّى» اما همینکه شب می آید می گیرد تا صبح می خوابد، از من غافل است؛ خوابش را برای من می آورد «أَ لَيْسَ كُلُّ مُحِبٍّ يُحِب خَلْوَةَ حَبِيبِه» مگر نه این است که هر عاشقی دوست دارد که با معشوقش خلوت کند، شب خلوت است، دروغ می گویی که دوستت دارم، اگر دوست داشتی علامتی دارد، علامتش شب است، شب بیدار شو؛ شب عرفه است بلند شو، شب عید قربان است بلند شو، شب های خاصی حالا غیر از شب جمعه که خیلی توصیه شده، شب های خاصی است که ویژه است، سر شب بگیریدبخوابید.
 آقای حق شناس می فرمودند به هر کسی هر چیزی بخواهند بدهند آخر شب می دهند. آخر شب فضای خاصی است. عرفه را قدر بدانید. زنگ زده بودند برای یک تیزری که برای محرم آمده بود که آقا این تیزر ما را پخش می کنید؟ (بنده ی خدا آشنا بود)، گفتم برنامه تان چه موقع است؟ گفت از شب اول ماه محرم، گفتم کِی شروع می شود؟ گفت دوازده شب، کی تمام می شود؟ گفت دو نصفه شب. این چه مجلسی است! مجلس باید سر شب باشد یا آخر شب! آخر شب برای اهل شب است، از سر شب بروند بگیرند بخوابند و استراحت کنند و به نماز صبحشان لطمه نخورد، این دوازده تا دو چه صیغه ای است؟!! کسی ساعت دو برود بخوابد چطور می خواهد بیدار شود! چطور می خواهد اول اذان نماز صبحش را بخواند! نمی شود که!                         فرمود این ذکر فکر نکنید لا اله الا الله، سبحان الله، الحمدالله، این ها است، این ها مقدمات ذکر است.
ذکر چیست؟ فرمود ذکر این است که «وَ لَكِنْ إِذَا وَرَدَ عَلَى مَا يَحْرُمُ عَلَيْهِ- خَافَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَهُ وَ تَرَكَه» هر گاه با آن چیزی که برایش حرام است مواجه شد از خدا بترسد، وقتی با حرام مواجه شد ترمز را بکشد، این اهل ذکر است، مرتکب گناه نشود، ترک گناه کند، سبحان الله برای همین است، آن مقدمه ی این است، پیامبر فرمود خیلی سخت است ولی اگر بشود چه می شود.

دعا مغز عبادت است

اجمالا بحث دعا را داشتیم عرض می کردیم که همه عبادات را شما کنار هم ردیف کنید مغز این عبادت دعا است. «الدُّعَاءُ مُخُّ العِبَادَةِ» دعا مغز عبادت است.      
اگر کسی خودش را برای دعا مهیا کند در نمازش هم لذت می برد، اگر کسی خودش را برای دعا مهیا کند در ذکر مصیبتش هم لذت می برد. دل لطیف می شود دیگر، اینکه می بینی آقای مداح می خواند گریه نمی کنند، این مشکل من است، مشکل آن مداح ها نیستند، بنده خدا دارد می خواند، مشکل آن این است که دارد می خواند فکر می کند وظیفه اش گریاندن من است، مشکلش همین است، همین جا هم خطای یک مداح است. خطای یک مداح گریاندن مستمع نیست، وظیفه اش را باید انجام دهد، این گریه ای که من برای امام حسین(علیه السلام) دارم انجام می دهم یک مبنا و ریشه ای دارد، اگر صبح تا شب در کوچه، بازار، کلاس، اداره، در این دستگاه هایی که در دستتان است، اگر مراقبت نکنم این اثر سوءش را روی دل من می گذارد شب هرچه آقای مداح می خواند، من اشکم نمی آید، خب مشکل من است، مداح هم چون برای گریاندن من می خواند حرفهای راستش که تمام می شود می رود در دروغ ها! دروغ هایش که تمام می شود می رود روی سبک ها، می خواهد یک طوری از من اشک در بیاورد، بابا  من مریض هستم، امروز من برای گریه کردن آماده نیستم، اما اگر تو از صبح خودت را مراقبت کنی، مرحوم علامه امینی که کسی جرات نمی کرد کنار ایشان روضه بخواند، تا می خواستند اسم حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بیاورند این رگ های گلو متورم می شد، دلِ آماده است.

مرحوم میر آقا حامد حسین هندی صاحب عبقات که یک افتخار شیعه است، در هر مجلسی بود (در مقدمه ی کتابش دارد)، در هر مجلس روضه ای که بود، روضه خوان جرات نمی کرد روضه بخواند، می گفتند سید اینجا نشسته است.            
یک روز دست بر قضا در آن خانه های قدیم که دور تا دور اتاق بود و وسط حیات بود، از یک دری میر آقا حسین وارد روضه می شود، آقا منبر بوده، میر حامد حسین را نمی بیند شروع می کند بعد از منبر مقدمه ی روضه خواندن، در آن مقدمه ی روضه اش از آن اتاق دیگر داد می زنند به آقای روضه خوان بگویید بس کن سید افتاد، مقدمه ی روضه، نه اینکه مستمع را برداری با خودت جاهایی ببری که نباید ببری. آقا این مستمع خودش مشکل دارد، تو برای خودت بخوان، برای همین است که آن دستوراتی که برای اهل منبر صاحب لؤلؤ و مرجان دارد، یکی از آن ها این است که قبل از اینکه می روید برای مجلس، برای خودتان یک توسل داشته باشید، از راه نرسیده نرو پشت بلندگو و شروع کن به خواندن!

مرحوم آقای شیخ عباس قمی یک توصیه هایی دارد برای اهل منبر و برای ذاکرین، یک جلسه ای آخر ماه ذیحجه بوده یک توصیه هایی فرموده، آخر تتمّه ی کتابی به عربی است من ترجمه کردم، یک وقتی هم ده قسمت ضبط شد و تلویزیون پخش کرد، اگر زنده بودیم جلسه ی آخر ماه ذی حجه، قبل از محرم برایتان می آیم و می خوانم. توصیه هایی که مرحوم آقای شیخ عباس قمی دارد، صاحب نفس المهموم که مداح ها باید از روی آن روضه ی صحیح بخوانند، توصیه ای دارد که این کارها را بکنید بقیه اش را بسپارید دست او، آن مقدمات را حتما باید یک مداح انجام دهد، نسخه ی بنده نیست، نسخه ی کسی است که دستش در کار بوده، تاریخ نوشته، و لذا اگر می بینید در مجلست گریه نمی کنند تو به روی خودت نیاور، تو محزون باشی و دل شکسته، دنبالت می آیند.

بعضی از آقایان مداح برای مستمع می خوانند، سنگین ترین روضه را می خواند ولی خودش انگار نه انگار، مثل سنگ است! تو اصلا دل نداری! تو نمی دانی داری چه می گویی! تو برای سیدالشهدا این حرف ها را نمی زنی! پس تو خیلی فاصله داری با آن چیزی که داری می گویی. آنچه که می گویی اگر طرف خودش انکسار نداشته باشد که اصلا فایده ندارد!

مرحوم محدث نوری می فرمایند ترجیحا توسلتان به حضرت زهرا(سلام الله علیها) باشد بعد بروید بنشینید برای مردم ذکر مصیبت بخوانید. قدیمی ها اصلا روضه به آن معنا نمی خواندند، با صلی الله علیک یا اباعبدالله مجلس را بهم می ریختند. چه گیری این وسط است که این طور شده است، چه اتفاقاتی افتاده که به این شکل ما کشیده شدیم!!

دعا بلاهای گوناگون را پیشگیری می کند، پیشگیری می کند، نه درمان می کند. رسول خدا فرمود: دعا نگه می دارد انسان را از بلا، بلاهای گوناگون، بلاهایی که انسان به فکرش نمی رسد، استناد هم می کند به آیه پیامبر که «قال الله له : إِلاّ قَوْمَ یُونُسَ لَمّا آمَنُوا کَشَفْنا عَنْهُمْ». یک دستور داریم آقا فقط وقتی گیر کردید دعا نخوانید، در راحتی تان هم دعا بخوانید، ماها وقتی گیر داریم میرویم می گوییم پنج تا امن يجيب هم بخوانیم و نذری هم کنیم که ان شاءالله اگر این مشکلمان حل شد یک آل یاسینی در خانه مان بخوانیم، این ها دعا را ابزار قرار دادن است، ابزار مادیات!  این نوع نگاه به دعا نگاه معرفت المسئول نیست، خدا را بشناسد که با چه کسی داری حرف می زنی « إِذَا ذَکَرَ الْعَبْدُ رَبَّهُ فِی الرَّخَاءِ أَنْجَاهُ اللهُ مِنَ الْبَلَاء» بنده هر وقت در آسایش است دعا بخواند، خدا وقتی در بلا، ناگواری، ناهمواری می افتد دستش را می گیرد و به دادش می رسد. این ها فونداسیون دعا است که می خواهیم بخوانیم. این هم یک تعبیر و یک خاصیت دعا، یکی هم برکات دعا است که ان شاءالله آن را هم جلسه ی آینده عرض می کنم.

پس بنابراین، شروط دعا را گفتیم، دعا به عنوان یک ذکر است را هم گفتیم.

توصیه شده است که دائم الذکر باشیم، یعنی همیشه در حال دعا باشیم، در حال دعا نه اینکه همیشه مفاتیح جلویمان باشد، این توجه ما، آن معرفت المسئولی که امیرالمومنین فرمودند همیشه باشد.

راه کارهای دعای خوب خواندن را معصوم به ما فرموده است، من هیچ جا ندیدم بفرمایند که با صدای قشنگ بخوانید، در قرآن هم ندیدم. توصیه کردند دعا بخوانید، «ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُم» صدا کنید ما را من اجابت می کنم. «إِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیب» «أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَان» من وقتی صدایم می کنید نزدیک هستم به شما، اجابتتان می کنم، تو تنبل هستی که صدایم نمی کنی، تو بلد نیستی چطور صدایم کنی، من قول دادم که جوابت را بدهم. تو با آن چهار شرط راهبردی که امیرالمومنین فرمود دعا بخوان ببین چه می شود، ببین فضای دلت چه می شود، ببین ارتباط چطوری می شود، آن وقت تازه می بینی که مستمع هم با تو ارتباط برقرار کرده و همراه تو دارد دعا می خواند؛ دعای شب عرفه را بخوانید، روز عرفه هم که بروید یک جایی مجلسی، محفلی، خلاصه خودتان را بیندازید در اقیانوس، کسی دوباره چرک نماند، بندازید در اقیانوس که شستشویمان دهند.

روزه عرفه است، حالات رسول الله در روزه عرفه را ببینیم، در روایات دارد دستان مبارکشان را بلند می کردند مثل کسی که دنبال یک لقمه دست دراز کرده در محضر کسی که صاحب لقمه است می خواهد به او کمک کند، به او غذا دهد. دنبال سر و صدا اصلا نباشید، یک جایی بنشینید که خود خواننده اش حال دعا خواندن داشته باشد، بفهمد چه دارد می خواند، شلوغ هم نباشد عیبی ندارد، خلوت هم باشد بهتر است. این ها کدها است که دارم برای شما عرض می کنم. غروب عرفه هم خیلی مهم است، یک دعایی هم در غروب عرفه دارد، دعایی است که صبح بعد از نماز صبح در این دهه خوانده می شود و غروب این دهه هر روز تا روز عرفه شب عید این دعا خوانده می شود، خیلی فرازهای عجیبی است. غروب عرفه خیلی عجیب است، معمولا خسته می شوند، جلسه تمام می شود، به گفتگو می پردازند و..! اصلا دعا آدم را خسته نمی کند، می خواهند خستگی دو روز را در بیاورند از غروب عرفه غافل می شوند. غروب عرفه در اوقات دعا ممتاز است. زیارت امام حسین(علیه السلام) را هم بخوانید، اصلا زیارت امام حسین(علیه السلام) مهر قبولی همه دعاها است، همه ی اعمال است. هرجایی که خداوند یک امتیازی به آن زمان داده است، توصیه فرمودند زیارت امام حسین(علیه السلام)، شب نیمه ی شعبان، زیارت امام حسین(علیه السلام)، شب مبعث زیارت امام حسین(علیه السلام)، لیله القدر زیارت امام حسین(علیه السلام)، شب عید فطر زیارت امام حسین(علیه السلام)، شب نیمه ی رجب زیارت امام حسین(علیه السلام). از این فرصت غفلت نکنید، عرفه فرصت است. آن هایی که شب های قدر نتوانستند کاری کنند برای روز عرفه برنامه ریزی کنند. یک مقدار استراحت کنید، حالا یک روز هم مرخصی از سر کارت بگیری طوری نیست مرخصی بگیر، همه اش که نباید مرخصی هایمان خرج کارهای بی فایده  باشد، یک روز مرخصی مان هم خرج خودمان شود این یکی می ماند «مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّه باق» این یک روزی که مرخصی می گیری بروی آماده شوی سر سفره ی عرفه این برای تو است، آن مرخصی که بگیری با دوست هایت بروی شمال، آن برای دیگران است، این یک مورد برای خودت است، برای خودت هم یک فکری بکن.

خدا ان شاءالله توفیق دهد لذت دعا، مناجات را در کام ما بچشاند.

خداوند ما را پاک شده وارد عید قربان بکند.

خدا ان شاءالله که نورانیت عرفه را به همه ی ما عنایت بفرماید.

صلوات

مورخ 24 شهریور

بسم الله الرحمن الرحیم

(چند دقیقه اولش ضبط نشده) بین عید قربان و عید غدیر، و عید غدیر هم که نیاز به معرفی انسانی مثل من ندارد! «عیدالله اکبر» است و نقطه ی عطفی است غدیر در تاریخ، یک حلقه ی پیوند است در چهار رکنی که برای مسیر اعتقادی تعریف شده است در این خانه ی اعتقادات بعثت است و غدیر، عاشورا است و ظهور، این چهارتا است؛ هر کدام از این ها یک مبحث مستوفی و مستقلی است که نیاز به پردازش دارد و زمان و مجلس ما مقتضی نیست که عرض کنیم. غدیر خیلی مهم است، روز غدیر را هم مثل خیلی از این مناسبت ها قدر بدانید و از آن استفاده کنید؛ اعمال دارد، دعا دارد، نماز دارد، روزه اش خیلی توصیه شده، زیارت امیرالمومنین (علیه السلام) توصیه شده، یک زیارت مطلقه دارد حضرت امیر، زیارت دوم خیلی توصیه شده است که بخوانید، خیلی پر محتوا است. این ها را دیگر به مردم نمی توانیم بگوییم بخوانید ولی شما باید بخوانید، شما باید رعایت کنید، شما باید دیگر تمرینتان را شروع کنید اگر می خواهید بروید به سمت اینکه برای مردم دعا بخوانید باید خودتان را تقویت کنید. آن ذخیره سازی جلسه اول که عرض کردم؛ ذخیره سازی به اندازه ای که احساس کنید می توانید به یک جمعی خوراک معنوی مورد نیاز بدهید، به اندازه ای که خودتان احساس کنید می توانید الان به مستمعتان یک خوراک بدهید، آن هم با استفاده از ادعیه ای که از معصوم نقل شده است. این دعای عرفه ای که همه شما خواندید چه بود، چه اوجی بود، واقعا آدم را می برد به پرواز، آدم چیزهایی که به ذهنش نمی رسد باید چه چیزی به خدا عرض کند امام یادش می داد که این ها را بگو، از توحید، از عرفان، از اخلاق، آن هایی که ما نیاز داریم هی مرور می کردیم کلام امام حسین(علیه السلام) در آن شرایط، زیر آفتاب، در گرما، در خاک، نه زیر کولر، در آن شرایط، با آن حال که همه ی دعا در اشک، همراه با اشک، همراه با ضجه، که راوی می گفت یک وقت در آن فراز هایی که ثلث آخر دعا است، دیدم اطراف آقا سیدالشهدا خاک ها گِل شدند از اشک چشم امام حسین(علیه السلام). خلاصه یک کلاسی است برای ما، وقتی پای دعا می نشینید که دعا بخوانید، یا برای شما دعا بخوانند بدانید که یک ترم است، دارید این ترم را می گذرانید، دارید این ترم را سپری می کنید از آن حتما برداشت کنید. من همیشه به دوستان در جلسات عرض می کنم که به نیت ثواب این گروه کارهای معارفی را شروع نکنید، ثواب را می دهند اما گونه ای تجهیز بشوید که آن ثواب در وجودمان بماند، آن لازمه اش این است که برویم در عمق، همینکه هر جلسه داریم روی آن تاکید می کنیم.

دعای عرفه بهترین نمونه ای است که ما می توانیم روی آن بایستیم و مانور بدهیم، کار کنیم، در طول سال هم فکر نکنید که دعای عرفه برای روز عرفه است، دعای ابوحمزه برای شب های ماه رمضان است، در طول سال گاهی فرصت می کنید باز کنید یک صفحه اش را مرور کنید، برای خودتان مرور کنید، حداقلش این است که این ترجمه ی زیر نویسش را بخوانید. انسان را شارژ می کند، انسان را وارد یک فضاهای نورانی می کند، از این فراز و فرودهای ناهنجار جامعه ما از این طرف لازم داریم به یک چیزی که بالانس بشویم و الا در راه می مانیم، روزمرگی می آید سراغمان معتاد می شویم، معتاد روزمرگی می شویم و عادت می کنیم؛ الان بعضی ها عادت کردند، صبح می رود اداره، عادت است دیگر، بر اساس اینکه کارمند اداره است عادت دارد هر روز سر ساعت فلان برود و سر ساعت فلان هم بیاید، عادت کرده سر یک ساعتی هم غذا بخورد، ماها عادت کردیم شب ها یک هیاتی هم برویم، عادت کردیم، این عادت را از برنامه هایمان حذف کنیم، آن وقت است که هر وقت می رویم در یک جلسه ای می نشینیم احساس می کنیم اولین بار است که آمدیم اینجا، نیاز داریم که آمدیم اینجا. بعد هم یک وقت می بینی شما تلاش می کنید، مردم بهره می برند ولی خودتان بهره نمی برید، ته خط می روی می ایستی که! عقل هم که اجازه نمی دهد! یک کسی با نفس زدن من یک صفایی کند و کسب فیضی کند و من خودم آن ته خط باشم، این که دیگر خسران است، آدم عاقل هیچ وقت این کار را نمی کند.

برای اینکه ما پیش از مستمعمان حرکت کنیم و بقیه را دنبال خودمان بکشانیم لازمه اش مراقبت است، لازمه اش مطالعه است، لازمه اش تداوم در بعضی از مستحبات است.

جلسه ی پیش چهار شرط دعا را گفتیم. یک نفر آن چهار شرط را بگوید (یکی از مستمعین چهار شرط را می گوید)، معرفه المسئول، انصاف المسئله، بشناسی از چه کسی می خواهی و بدانی چه می خواهی، این خیلی مهم است تا به حال نمی دانستیم، به ما چارچوب دادند برای دعا، دعا بخوان بعد هم یاد بده، به مستعمت بگو که داد و فریاد نکنی که افلاک بخواهی و معراج بخواهی و…، این چارچوب دعا کردن است، بدانی با چه کسی صحبت می کنی، ادب دعا کردن، و لذا داریم که امام صادق(علیه السلام) فرمودند «احفظ آداب الدعا» آداب دعا را حفظ کن، رعایت کن، که بعضی وقت ها طرف همینطوری دستش را می گذارد و داد می زند، نمی داند دارد چه می گوید به خدا، دارد تمرین صوت می کند، بعضی وقت ها هم داد و قال است و خبری نیست. دعا که داد و قال نیست، دعا یک بانک معارف است، یک مخزن، یک معدن، معدنی که هیچ وقت تمام نمی شود، انتها ندارد، هر چه می خواهی برو برداشت کن، فرمود «إحفِظ آدابَ الدّعا». خیلی عجیب است، این ها برای شما است نه برای آن هایی که پای دعای شما می نشینند، برای شما است که می خواهید دعا خوان بشوید. حضرت فرمود «فَاِن لَم تأَتِ بِشَرطِ الدُّعاء فَلا تنَنتَظِرُ الاِجابَة» اگر شرایط دعا را به آن بی توجهی کنی و به جای نیاوری منتظر اجابت دعا نباش، اگر رعایت نمی کنی از آن طرف هم منتظر نباش که یک اتفاق خارق العاده ای بیفتد. تو با یک چارچوبی در خانه ی خدا را بزن، ادب دعا، ادب گفتمان با حضرت حق را داشته باش، رعایت کن، خدا هم بلد است چطور جوابت را بدهد، بعضی احادیث قدسی را شما ورق بزنید، اصلا کتاب احادیث قدسی چاپ شده است، اخیرا هم ترجمه شده، ببینید خداوند برای پیامبران چگونه دستور داده که حرف بزنید و دعا بخوانید، خلوت کنید، نجوا کنید، همه را در آنجا دستور داده، به همه ی پیامبران دستور داده؛ به حضرت داوود در خلوت خودش کنار کوه، حضرت موسی در وادی طور، حضرت عیسی، به پیامبر خودمان، دستورهای عجیبی داده است، این دستورات یعنی من به تو به عنوان سفیرم این ها را یاد می دهم تو به امتت بگو، ماهم بشنویم.
 اگر شرط دعا را رعایت نکنی، انتظار اجابت نداشته باش.

یکی از آداب دعا این است، فرمود انتظار اجابت نداشته باشید اگر دعا را بدون رعایت آداب بخوانید، این سنجاق می شود به آن روایت قبلی، وجود مبارک رسول خدا(سلام الله علیها) فرمودند « و یقول الله عزّوجلّ» خداوند تبارک و تعالی فرمودند ای پیامبر ما، « من سألنی و هُوَ یَعلَمُ أنّی اُضرُّ و أنفعُ أَسْتُجیبَ لَهُ » هر کسی از من درخواست کند، آن دو معنایی که گفتیم برای دعا 1- خواندن 2- خواستن.

من معتقد به جزوه و این مسائل نیستم، چون دوست دارم آنچه که می گویم را یاد بگیرید و بعد بروید روی آن کار کنید و الا بگوییم آقا این جزوه را بگیرید و حفظ کنید و یک نمره ای بگیرید و…! این آدم را دعا خوان بار نمی آورد. اگر ده تا ولی فقیه امضا کنند که شما مراحل آموزش دعا را گذرانده اید و هر ده برگه را بچسبانید به اتاقتان پز بدهید، دعا خوان نمی شوید، باید بروید زحمت بکشید تا دعا خوان بشوید، شما می خواهی مسلح بشوی آن تجهیز شده هایت را منتقل کنی به مردم. پس بنابراین انتظار حقیر این است که نفس می زنید برای اینکه انتظار دارید از زمان واقعا یکی از روزهای ایده آل من که دوست دارم ببینم و بمیرم این است که در این شهرمان وقتی بگویند چند دعا خوان دارید؟ من بتوانم ده نفر را بشمارم بگویم ما ده نفر دعا خوان در تهران داریم.

یکی از شب های ماه مبارک رمضان بود، خسته بودم نشسته بودم بعد از مراسم کنار صندلی که معمولا می نشستیم چایی بخوریم، هر کسی می آمد سوالی می کرد، یک نفر با عصبانیت آمد به من گفت که اگر تو بمیری چه کسی جای تو دعا بخواند؟! به همین شفافی گفت، نگفت خدایی ناکرده و…، فهمیدم خیلی عاطفی شده قضیه. سال ها بود من روی این قضیه فکر کردم که دعا را می شود منتقل کرد، الان هم صد در صد معتقد نیستم که دعا را بشود منتقل کرد و آموزش داد، و لذا در بخش های بعدی آموزشمان خواهیم گفت که اگر کسی می تواند خودش یک سبکی را داشته باشد دعا بخواند با تجهیزاتی که دارد، یعنی آشنایی با ادبیات عرب، آشنایی با مفاهیم و بقیه مسائل، اگر بتواند یک سبکی را ابداع کند و خودش داشته باشد، اگر نمی تواند چی؟ از یکی از دعا خوان هایی که واقعا دعا خوان هستند، یعنی پر می خوانند و همه ی شرایط را دارند بروند از آن قالب استفاده کنند.                   
الان شما در قرائت قرآن می بینی یک کسی مثل منشاوی می خواند، یکی مثل مصطفی اسماعیل می خواند، یکی مثل عبدالباسط می خواند، هر کسی از یک سبکی تقلید می کند، از یک استاد تقلید می کند؛ باید هم همینطور باشد، اما اگر توانستید بعدها، بعد از سال ها خودتان یک سبکی را ابداع کنید، سبک خودتان را بخوانید، آن اولی است و بهتر است و تاثیر گذار تر است، ماندگارتر است، اما در ابتدای کار بروید بنشینید پای دعای یک نفر ، دعا مثل مداحی نیست که هر جایی سرک بکشید، پای دعای یک نفر بنشینید، از آن یک نفر هم مرتب الگو بگیرید. ما در قرائت هم باید یک همچنین کاری بکنیم که از یک جایی شروع کنیم، مثلا دعای کمیل، هر هفته یک ساعتی را برای تمرین دعا بگذارید که هم خواندنش را و هم محتوایش را مرور کنید، یعنی نیاز معنوی مان را هم تامین کنیم، جایی هم برویم بنشینیم که از آن دعا خوان دریافت کنیم، سبک خواندنش به سبک خواندن ما نزدیک است، صدای ما، تارهای صوتی ما، جوهر صدای ما، لحن ما، به آن دعا خوان نزدیک است، ما راحت تر می توانیم از آن استفاده کنیم برویم استفاده کنیم ، یک وقت بنده مثلا اصلا تُن صدایم به آقای حدادیان نمی خورد هی می خواهم بروم تلاش کنم مثل آقای حدادیان بخوانم، خواندن خودم را یادم می رود، تارهای صوتی ام هم می سوزد، داد می زنم دیگر، فکر می کنم هرچه داد بزنم مثل آن خوانده ام؛ پس برویم مطالعه کنیم ببینیم که ما با چه صدایی آشناتر هستیم، تارهای صوتی ما همسایگی و قرابت با کدام صوت دارد، با کدام لحن دارد. یک کسی می خواهد مثل آقای فلانی بخواند، وقتی دعا می خواند بقیه فکر می کنند برای مرده دارد تلقین می خواند، دعا نیست که   آدم خسته می شود، مستمع هم خسته می شود، می گوید کی تمام می شود حوصله مان سر رفت! یک وقت هم می خوانی می گوید عجبا، کاش یک مقدار بیشتر می خواند. ببینید چقدر فاصله است که آن ملال آور است و این صدای شما به شوق می آورد مستمعت را که بیاید در خانه ی خدا، تشویق می کند دیگر، پس بنابراین این کار را هم باید بکنیم.

خداوند فرمود خطاب به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) که هر کسی من را بخواند و بداند که سود و زیان به دست من است، « اُضرُّ و أنفعُ » شاه کلید دست من است، در خواستش را واگذار می کند به ما؛ این دعای خود پیامبرمان بوده «اللهم وفقنا لما تحب وترضی» خدایا آنچه که تو راضی هستی ما را موفق کن آن کار را انجام دهیم.           
ادبیات دعا خودش مهم است که ما چه بخواهیم.

در خانه ی خدا با عجز مطلق برویم، عجز مطلق یعنی آن فونداسیون را هم نداریم، ما فقط پِی را کندیم، پِی را کندیم یعنی دل را آماده کردیم، جلسه ی قبل راجع به دل صحبتی کردیم، دل از ناپاکی باید تخلیه شود این خیلی حرف مهمی است، دل ظرف است و دعا مظروف است، در ظرف آلوده هر چیزی بریزی شکل آن ظرف را می گیرد، ظرف اگر آلوده باشد شما ویتامین در آن هم بریزید، شیر هم بریزی، آب میوه هم بریزی مسموم می شود؛ دل باید صاف شود بعد در آن دعای عرفه بریزی، و لذا می گویند در شروط دعا داریم استغفار کنید، دل را یک تکانی دهید بریزد پایین هرچه از قبل بود، یک دل آماده آن وقت در آن غذای خوب بریزی. دعا غذای معطر است، دعا غذایی است که امام معصوم برای ما تدارک دیده است، این دل اگر همانی باشد که رسیدم بسم الله الرحمن الرحیم اللهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت کل شی، خدا یک نگاهی می کند می گوید آره ارواح بابات! “اسئلک” “برحمتک” چه قسم هایی می دهی، با چه چیز آمدی! هنوز لنگ کفشت را در نیاوردی! تو هنوز داری نفس نفس می زنی. درِ خانه ی خدا بده برویم نیست، ما از خدا طلبی نداریم، لطف او است، هر چه هم بدهد لطف او است. در دعای عرفه اشاره کردیم به نعمت های خدا؛ خدایا قبل از اینی که ما را خلق کنی، قبل از اینکه فیزیک بدن ما را شکل بدهی، آن موقعی که هیچ چیز نبودیم، باز نعمت تو را ما استفاده می کردیم، برای ما نعمت کنار گذاشته بودی؛ در همین عرفه می گفتی، قبل اینکه بوده باشیم. آن وقت این است که آدم را می شکند، دعا که می آیی بنشینی باید بشکنی تا بسازند. ساختمانی که زلزله خورده و ترک ترک است نمی آیند روی آن یک طبقه ی دیگر بسازند، همه اش می ریزد، ساختمان ترک خورده را از اول بنیان می کنند دوباره فونداسیون می کنند و ده طبقه اش می کنند؛ در دعا شما یک همچنین کاری می کنید، اول خودتان و بعد مستمعتان؛ استغفار های اولی که می گویند متوجه بشوید برای همین است، بکوبید بعد دوباره بسازید، طوری بسازید که با زلزله ی دو ریشتری نریزد، زلزله ی دو ریشتری چیست؟ یک نامحرمی می آید یک طوری نگاهش می کنی، آن رفت، زلزله ی نیم ریشتری هم نبود، اما یک جای این دل ما ترک خورد، یک غیبت می کنیم ترک یک خورده بالاتر رفت، یک غیبت می شنویم زلزله می شود پنج ریشتری تکانش خیلی زیاد شد، همراه می شویم آبروی یک مومنی را می بریم، وامصیبتا! می گویند آبروی مومنی را ببری مطابق سی و سه مرتبه زنای محصنه در کنار مسجدالحرام است؛ این دیگر می شود زلزله!! این دیگر ویران می کند، بعد هم می خواهیم برویم بنشینیم بگوییم «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لىَ الذُّنُوبَ الَّتى» ملائکه می خندند به ما، می گویند نگاه کن ما را سر کار گذاشته، خودش را سر کار گذاشته، چه دارد می گوید! با کدام دل آمده دعا بخواند. ذکرش هم همینطور است، اقامه ی عزا برای اهل بیت هم همینطور است، فکر نکنید حالا ما داریم بحث دعا را می کنیم چون دعا ساختاری است.

ما وقتی به وجود مبارک سیدالشهدا می گوییم یا رحمت الله الواسعه، رحمت واسعه ی خدا، معنایش این است که کم آوردیم می آیم در خانه ی تو تجدید عهد می کنیم، دلمان را به تو می سپاریم، تو درمانش کنی، تو مهندسی اش کنی، تو بسازیش بدهی دست ما می خواهیم برویم در محرم، هر کدام از این ها مفهوم دارد دیگه.

مستمع سوال می پرسد که: این حدیثی که الان فرمودید در مورد بردن آبرو، می گویند آبروی مومن از حرمت کعبه هم بالاتر است، این مومن را معمولا آنقدر بد ترجمه کردند که افراد فکر می کنند که مومن یک شرایط خاصی دارد فلذا در جامعه هرکاری کردی چون آن شرایط آن فرد رو نداری و…!             
پاسخ: مومن مراتب دارد، مراتبش از یک شروع می شود تا صد، اگر کسی یک درجه مراحل ایمانی داشته باشد، نماز خوان باشد، مسلم باشد، این مومن است، بی نماز نه! مسلمان باشد و نماز خوان باشد این مومن است، ما آدم خوبی ببینیمش، ما وظیفه ی به درون نداریم، خدا که عالم سر فی الخفایا است می پوشاند، ما چه اجازه ای داریم! تازه خداوند کرمنا بنی آدم ، ما کرامت دادیم به این انسان، تو با آبرو بردنش کرامتش را می شکنی، تو چه کاره هستی! این بنده برای ما است، تو می آیی می شکانی اش! برای همین است که می گویند کار سخت می شود، برای همین است که می گویند جزئی از حقوق است، حق الناس است، اگر هم می گویند حرمت مومن حرمت کعبه این از این وجه گفته شده است.                   
ما در قرآن داریم غیبت به چه چیز تشبیه شده؟ گوشت برادر مومن خوردن؛ از این طرف غیبت برای ما فرهنگ شده است! غیبت برای ما یک چیز طبیعی است! از آن طرف همش دعا می خوانیم برای ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، آقا تشریف بیاورند برای یک مشت آدم خوار حکومت کنند! یک مشت آدم خوار، اصلا این ها باهم جمع می شود! منتظران حضرت که این شاخص ها را دارند، جوان هستند، شاخص ترین افراد این ها هستند، این کارها را می کنند، بعد ما می بینیم که نه آن کارها را نمی کنیم در جهت اینکه غیبت کردن جزء ادبیات متداول ما شده در روز، اصلا ناراحت نیستیم، اصلا ناراحت نیستیم غیبت می کنیم! حضرت بیاید برای یک مشت آدم خوار حکومت کند! خوردن گوشت برادر مومن است دیگه، وقتی انسان غیبت می کند انگار دارد آدم می خورد؛ چقدر ما فاصله داریم با ظهور. گاهی اوقات یک چیزهایی می گوییم که نمی فهمیم چه می گوییم! خداوند می گوید جاهل هستند نمی دانند چه می خواهند، اگر چیزی می خواستند یک قدم بر می داشتند، قدم بر نمی دارند فقط می خواهند، ما هم تا یک جایی چیزهایی را که می خواهند به آن ها می دهیم اما دیگر موعود را به آن ها نمی دهیم، چون این ها هیچ یک از شرایط تحقق وعده ما را ندارند. موعود تحقق وعده الهی است دیگه، رکن چهارم عالم خلقت است، بعثت، غدیر، عاشورا، “ظهور”. آن وقت نباید آدم یک مقدار شلوغی های دور و اطرافش را کم کند، خلوت کند، برای خودش فکر کند، از آن هیاهوهای عالم که دور و اطرافش است یک مقدار فراغت ایجاد کند برای خودش یک مقدار فکر کند؛ کجا چه بخوانم، کجا جمعیت زیاد بود و کجا کم بود، من کجا خواندم گرفت، کجا فلانی خواند نگرفت، اصلا ببینید چقدر فاصله داریم ما، دعا ما را به این بستر می اندازد؛ برای همین است شما ؛ یک جمله ی کوتاهی بود که من برای شما از ابوحمزه خواندم، امام سیدالساجدین (علیه السلام) ما را در نیمه شب بر می دارد می شکاند، خورد می کند، زیر پایت را خالی می کند تو می روی ته چاه می بینی هیچی نیستی؛ مالی و ماخطری، من کیم؟! من چیم؟! قیمت من چه است؟! خودت به خودت نرخ بده دیگه، قیمتت چند است؟! قیمت به صداها است؟ قیمت به مستمع است؟ قیمت من به این است که پای منبرم پنج هزار نفر، ده هزار نفر می نشینند؟! این ها قیمت است؟! اصلا فردای قیامت از این مردم از من می پرسند که چقدر پای منبرتان نشسته بودند؟! نمی پرسند، اصلا نداریم در روایات همچنین چیزی! خودت چه کار کردی؟ تو خواندی بقیه فیض بردند به جایی رسیدند، تو چه کار کردی؟ تو خودت چه کار کردی؟! تمام این کلماتی هم که ما از معصومین داریم می گوییم بخاطر این چارچوب دعا خواندن درستمان را هم از عمق و باطن و یک مقدار از ظاهر همراه کند اول خودمان راه بیفتیم بعد مردم، همیشه من این را به دوستان عرض می کنم، اول خودمان بعد مردم، خودمان بیشتر نیاز داریم.

مستمع سوال می پرسد که: هر چیزی که در غیاب یک طرف گفته بشود، غیبت می شود؟ مثلا نهان طرف را آشکار کنیم؟

پاسخ: نه آنکه آبرو بردن است! مگر ما وظیفه داریم نهان کسی را آشکار کنیم! اصلا مگر ما علم غیب داریم که نهان کسی را بدانیم چیست!

مستمع: نه، نهان را برای مثال گفتم. مثلا نماز نمی خواند، روزه نمی گیرد.

پاسخ: یک وقت یک کسی فسق علن دارد، ما در آن موضوع و مصداق می توانیم در غیاب او صحبت کنیم. مثلا یک کسی ریشش را می تراشد، چون خودش اعلام می کند این کارش را، در غیابش می توانی بگویی فلانی ریشش را می تراشد، بیشتر نمی توانی بگویی. نه اینکه چون ریشش را می تراشد پس مثلا نماز هم نمی خواند! به این می گویند فسق علن. این را اشکال ندارد، در همین حد.                         
اما یک موقع است که اصلا نمی دانی طرف چه کار می کند! ما یک دینی داریم که در شریعتش گفتند اگر شما دیدید یک کسی تلو تلو دارد می خورد، تو اجازه نداری بگویی مشروب خورده است، شرع می گوید باید بگویی که این بخار کربن گرفته  این را، گاز گرفتگی برایش ایجاد شده که دارد تلو تلو می خورد، اصلا اجازه نداری به خودت اجازه بدهی که مشروب خورده است. اصلا پیش گیری کرده است، نقطه ضعف ما را می داند اسلام، می داند ما چه موجوداتی هستیم که یک ذره باز کند دریچه را، ما می خواهیم دروازه را باز کنیم، لذا دریچه را اصلا باز نکرده بسته است، تو اجازه نداری بگویی. حالا اگر برای بنده ثابت شد که فلانی دارای اینطور رذیله اخلاقی است (که اصلا ثابت نمی شود. حالا گیرم که شد) من این را اجازه ندارم به نفر دوم بگویم. حالا بعضی از روایات دارد که غیبت آن است که تو حتی در غیابش خوبی هایش را هم نگویی «فیه یکره» آنچه که او اکراه دارد نگویید.  حالا ما خوبی ها را می گوییم نشر ارزش های الهی است اشکال ندارد، اما بدی ها را چه بگوییم؟! نشر فواحش است دیگه! اشاعه ی فحشا. اشاعه ی فحشا ذنب کبیر است.

  غیبت حق الناس است، حال دعا را از تو می گیرد. یکی از موانع اجابت دعا معصیت است. یعنی اولین مانع اجابت دعا معصیت است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *