گفتگو با حجت الاسلام ثمری | مادحین و ذاکرین در کلام و رفتار خود مراقبت کنند

گفتگو با حجت الاسلام ثمري | مادحين و ذاكرين در كلام و رفتار خود مراقبت كنند

خانه / مطالب و رویدادها / مصاحبه و گفتگو / گفتگو با حجت الاسلام ثمري | مادحين و ذاكرين در كلام و رفتار خود مراقبت كنند

برخي از هيأت‌ها به واسطه منيت‌ها، مقابل همديگر قرار گرفتند. هم‌اكنون هر كسي مي‌خواهد طرحي نو دراندازد و يك عده‌اي را جمع كند. ريشه گرفتن عوامل ناپسند در بدنه برخي هيئات مذهبي سبب شده براي جذب مخاطب بيشتر و شهرت افزون تر، قالب هيأت‌ها را از بار شعور و محتوايي تهي كنند و هيأت را ميداني براي رقابت بپندارند

برخي هيأت‌ها به واسطه شور و احساس جوانان بستر را براي حضور پررنگ مادحين فراهم مي‌كنند و از سوي ديگر نقش منبرها را كم رنگ جلوه مي‌دهند. اين كار عامدانه يا غيرعامدانه آسيب‌هاي مختص به‌خود را دارد كه به‌طور مستقيم در جامعه نمود مشخص دارد. مي‌توان برش‌هايي از آن را در سطح جامعه به نظاره نشست. واقعا تا چه اندازه مي‌توان از هيأت‌هاي مذهبي در راستاي ارتقاي سطح اخلاق در جامعه و ايجاد نشاط و زندگي بهتر براي خانواده‌ها ناظر به اصلاح سبك زندگي، انتظار داشت؟ موانعي كه بر سر راه تحقق اين مهم وجود دارد چيست؟ در اين خصوص با حجت‌الاسلام علي ثمري، كارشناس مسائل مذهبي به گفت‌وگو نشستيم. متن كامل اين گفت‌وگوي تفصيلي پيش روي شماست.

شور و شعور دو مقوله مهم و اساسي در مجموعه هيأتهاي مذهبي بهحساب ميآيد. در اين ميان بهنظر ميرسد طي دو دهه اخير مقوله شور زلف محكم تري با هيأتها گره زده و در اين بين مسائل معرفتي در برخي از محافل و مجالس عزارداري اباعبدالله الحسين و ائمه معصومين كمرنگتر شده است. ريشه اين موضوع را در چه ميدانيد؟

يكي از پديده‌هايي كه متأسفانه امروز نه فقط هيأت‌هاي ما را، بلكه مساجد و نسل جوان ما را تهديد مي‌كند و بايد نسبت به آن توجه و دقت داشته باشيم، ارائه محتوا براساس احساسات و شور صرف است. گاهي اوقات مي‌بينيم حركت كردن بدون توجه به اينكه اين احساسات و شور بايد به شعور و معرفت تبديل شود به يك مبناي كلي مبدل شده است. بايد همه جا به اين معنا توجه شود. بالاخره محبت آل محمد با همه وجود جامعه ما عجين شده است. مردم ما مردمي ولايت محور هستند و كسي هم با مقوله شور مخالفتي ندارد. جواني كه با مختصات خاص خودش در اوج حس و توجه قرار دارد ابتدا به ساكن مقدس و خوب است، مشروط بر اينكه همين جا نماند و درجا نزند. آن احساسات مقدس و پاك و ارزشمند بايد به معرفت تبديل شود. اين شورهاي آن چناني در هيئات مذهبي بايد مقدمه‌اي براي شعور باشد.

يعني معتقديد كه بايد اين شور، هدايت شده و در نهايت به شعور برسد، همينطور است؟

بله دقيقا. نكته‌اي كه به‌عنوان تهديد بايد به آن نگاه شود و مي‌بايست از آن ترسيد، اينكه جوان با اين شور و احساسات در مسجد و هيأت حضور مي‌يابد، آن وقت ما اين شعور و حس مقدس را نتوانيم درست هدايت كنيم. اين مقوله يك وظيفه سنگيني بر دوش هيأت‌ها محسوب مي‌شود. مديريت اين احساسات مقدس و اين شورها لازمه‌اش تربيت مداح پربار از جهت محتوايي و اهل مطالعه است. كنار دست هيأت‌ها و متوليان هيأت‌ها خود برادران عزيز مداح ما بايد به اين معنا توجه داشته باشند كه جهت دهي به شور و احساسات جوانان در راستاي تكامل معرفتي يكي از وظايف حياتي آنها به‌حساب مي‌آيد. در اين زمينه بايد مراعات شود و همه با هم هماهنگ شوند.

قبل از پيروزي انقلاب، منابر مذهبي نقش بسيار حياتي در شكلگيري مسير و در نهايت پيروزي انقلاب اسلامي داشتند.در آن دوران، پس از پيروزي انقلاب و حتي در دوران هشت ساله دفاعمقدس، منابر بهعنوان رسانهاي قدرتمند، اثرگذار و پويا نقش جدي در شكلگيري و پيروزي انقلاب اسلامي داشت. منتهي بعد از دوران دفاعمقدس بهنظر ميرسد منبرها از بعد محتوايي، ديگر اثرگذاري آن دوران را نداشت. آيا نبايد منابر ما در ارتقاي سطح اخلاقي جامعه و در راستاي اصلاح سبك زندگي و حتي بهبود جنبه تربيتي جامعه گام بردارد؟

اكنون با دو مبحث روبه‌رو هستيم. يك مسئله اين است فضايي كه در برخي هيأت‌هاي ما غالب شده فضاي درستي نيست. هيأت‌ها به نوعي مديران خود را نمي‌شناسند و اصلا معلوم نيست كي به كي هست. برخي رفتارهاي غلط، حركت كساني را كه دغدغه دارند هم تحت الشعاع قرار مي‌دهد. بايد فكري به حال كساني شود كه ميكروفون در دست مي‌گيرند و هر چه به دهانشان آمد را بر زبان جاري مي‌كنند. معمولا پاي تريبون‌ها اين افراد را مي‌ببينيد. آدم جا افتاده‌اي كه منطق و عقل برايش مفهوم و معناي آن چناني داشته باشد كم ديده مي‌شود. متوليان هيأت‌ها بايد توجه كنند كساني كه به هر دليلي صاحب تريبون مي‌شوند مديريت شوند تا هر مفهوم اشتباهي را نخوانند.

شايد برخي بگويند كار مداح ساخت شور است و تنها ميتواند يك بال مستمع را به سوي معرفت كامل كند و بال ديگر وظيفه منبر است.

نه. اين منطقي نيست. بله، مداحي و منبر مكمل هم هستند، ولي همه يك هدف عالي دارند و آن رسيدن به نقطه هويتي است. اگر شوري ايجاد مي‌شود، بايد مقدمه‌اي براي شعور باشد. اگر يك مداحي توانست شور ايجاد كند، اما نتوانست آن را در مسير درست قرار دهد و به شعور برساند، اين مداح كار را خراب كرده است.

خب اين موضوع درخصوص منبر هم صدق ميكند، اينطور نيست؟

همانطور كه اشاره كرديد برخي خطبا و اهل منبر ما گاهي نسبت به آن وظايف و رسالت آسماني و الهي كه بر عهده دارند بي‌توجهي مي‌كنند. گاهي اوقات مي‌بينيم كه مخاطب شناسي اين بزرگواران صفر است. جواني كه به تعبير حضرت آقا از قتلگاه فضاي مجازي پاي منبر من آمده بايد برايش جاذبه ايجاد كنم تا در اينجا ماندگار شود. البته اين مهم يك سري ريزه كاري دارد. بسته به نوع مباحثي كه مطرح مي‌شود، بيان و شيوه گفتار و ارتباطي كه با مستمع برقرار مي‌شود. متأسفانه در هيأت‌ها با آفات مختلفي روبه‌رو هستيم. گاهي اوقات مي‌بينيم يك دخمه درست كرده‌اند و عده‌اي داخل هستند. مداح و روحاني را – تازه اگر منبري داشته باشند – از سوراخي وارد و مقابل جمع مي‌آورند. بعد هم مي‌نشيند يك سري حرف كه ان شاالله حساب شده است، مي‌زند و بعد تمام مي‌شود. قديم اينطور نبود. يادم هست در هيأت بعد از پناه پدر و مادري كه بالاي سر ما بودند نام روحاني هيأت مطرح بود كه به‌عنوان مربي تربيتي و پرورشي پا به پاي ما مي‌آمد. الان متأسفانه اينطور نيست. مطلق اين حرف را نمي‌زنم، ولي اكثرا دنبال كار خودشان هستند.

خب چه بايد كرد، منبريها چه وظيفهاي برعهده دارند؟

قطعا من به اندازه وقتي كه مي‌خواهم از مستمع بگيرم بايد زمان بگذارم، مطالعه كنم و نيازسنجي دقيق از مخاطب خودم داشته باشم. شما ببينيد؛ امروز چند درصد بچه هيأتي‌هاي ما بچه مذهبي هستند؟ اول وقت مقيدند نماز بخوانند؟ من آخوند و آن برادر مداح هر دو وظيفه مان اين است كه مشوق جوانان باشيم و بگوييم، برادر و خواهر من مقدمه همه عزاداري‌ها براي اباعبدالله عليه‌السلام و هيأت گرفتن‌ها، نماز است. اگر نماز پذيرفته شود يعني شور و احساسات تو، سكوي پرتاب تو مي‌شود. ولي بعضا مي‌بينيم كه گاهي اوقات متأسفانه هيأت قتلگاه نماز مي‌شود.تازه بعضي از مداح‌هاي موجه و چهره ما هم مي‌گويند، وقتي خوابيديد قضا شد كه مواخذه ندارد، مگر مي‌شود اينقدر بي‌رمق و بي‌تعهد. با اين گوش‌هاي خودم شنيدم گفت تو كارت را بكن، عزاداري بكن، صبح نمازت قضا شد، اشكالي نيست، به‌خاطر نماز قضا كسي را چوب نمي‌زنند.

استنباط من از سخنان شما اين است كه شايد روحانيت شناخت و ارزيابي دقيق از ذائقه جوان امروز ندارد. محتوايي كه ارائه ميشود با اقبال نوجوانان و جوانان از منابر مذهبي نسبت مستقيم دارد. يك سري افراد بر اين نكته تأكيد ميكنند كه شرايط جامعه تغيير كرده و اساسا با منبر ديگر نميتوان ارتباط برقرار كرد، اما عكس اين موضوع را ميبينيم. منابري كه در ايام محرم وماه مبارك رمضان برگزار ميشود و يك سري از سخنرانان را بهخود ميبيند كه همچون آهنربا جمعيت جوان و نوجوان را بهخود جذب ميكند. با توجه به شرايط امروز در عرصه فضاي مجازي ميتوانيم از هيأتهاي مذهبي اين انتظار را داشته باشيم كه عرصه تبيين سبك زندگي ايراني اسلامي را در دستور كار قرار دهند و ما نيز شاهد اثرپذيري جامعه از اين مهم باشيم؟

شكي در اين نيست و چنين توقعي كاملا بجا و درست است. خوب است در اين خصوص آسيب شناسي كرد و جايگاه منابر را در هيأت‌ها ارتقا داد. من مي‌خواهم از تعبير مداح محوري كه شما فرموديد فراتر بروم و از اين بگويم كه چه شده ما با نسل جوان نمي‌توانيم ارتباط برقرار كنيم؟ ما با شور و احساسات اينها چه كار كرديم؟ چرا برخي از آنها به حرف ولي خود گوش نمي‌كنند و چشم‌شان در دهان مداح است؟ اين آفت خطرناكي است. چه كار كرديم؟ چه قواره‌اي براي اين جايگاه پر نور دوختيد كه آش اينقدر شور شد كه آشپز هم صدايش درآمد. يك وقت‌هايي حضرت آقا در ديدار با ذاكرين و مادحين سيدالشهدا عليه‌السلام حرف‌هاي اساسي و نابي را فرمودند، ولي متأسفانه به يك شكلي در فضايي افتادند كه اصلا به روي خودشان نمي‌آورند. اين تكليفي است كه به دوش جامعه مادحين ذاكرين و اهل منبر است و آن اينكه جلسات، مقدمه‌اي براي بندگي خدا و تبليغ سبك زندگي درست ايراني و اسلامي باشد، نه اينكه جلسات را محل تسويه حساب‌هاي قومي و شخصي كنيم.

خب بالاخره چه كنيم تا هيأتها، كاركرد اصلي خود را پيدا كنند؟

برخي از هيأت‌ها به واسطه منيت‌ها، مقابل همديگر قرار گرفتند. هم‌اكنون هر كسي مي‌خواهد طرحي نو دراندازد و يك عده‌اي را جمع كند. ريشه گرفتن عوامل ناپسند در بدنه برخي هيئات مذهبي سبب شده براي جذب مخاطب بيشتر و شهرت افزون تر، قالب هيأت‌ها را از بار شعور و محتوايي تهي كنند و هيأت را ميداني براي رقابت بپندارند. در همين راستا نيز مقام معظم رهبري هر سال بياناتي دارند. اگر بيانات ايشان را درباره هيأت و هيأت داري از اواخر دهه 60مورد ارزيابي قرار دهيد، ملاحظه خواهيد كرد كه ايشان بارها و بارها نسبت به انحراف در مقوله هيأت و هيأت داري و نحوه برگزاري مراسم تذكرات لازم را داده‌اند. اگر اينطور شد و گره‌ها رفع شد، آن وقت آن كاركرد مدنظر شما نيز قطعا به وقوع خواهد پيوست. حضرت آقا مي‌خواهند ما مسير را اشتباه نرويم. چون دلخور هستم اين را مي‌گويم كه حضرت آقا فرمودند و تذكر دادند كه قلبي و زباني با لخت شدن مخالف هستند. يك عده از اين بزرگواران مداح گوش نكردند و بعدا هم براي خودشان محل شرعي درست كردند كه آقا فتوا نداده است. اين يعني ما در فضايي غيرمعنوي افتاده‌ايم كه سبب شده مسير اصلي را گم كنيم.

حوزه‌هاي علميه و مراكز مرتبط پژوهشي

از حجت‌الاسلام علي ثمري مي‌پرسيم كه حوزه‌هاي علميه و مراكز مرتبط پژوهشي در بعد توليد محتوا و خوراك معنوي براي هيأت‌ها چه كرده‌اند؟ او در پاسخ مي‌گويد: «امروز به بركت خون شهدا بعد از 40سال انقلاب واقعا ما متن‌ها و محتوايي داريم كه غني و حساب شده است و از فيلترهاي متعدد و درستي رد شده. اما متأسفانه اين مواد غني دست آشپزهاي ناشي افتاده است، لذا نگاه كنيد در هيأتي كه مراقبت مي‌شود و روي انتخاب متن و مداح درست پيش مي‌روند خروجي‌هاي خوبي نيز پيدا مي‌كنند.» او به كاركردهاي خوب مجالس مذهبي هم اشاره كرده و مي‌افزايد: «با همه اين تفاسير آنچه در فتنه‌ها دشمن را ناكام گذاشته خروجي همين مساجد و هيأت‌هاي ماست. ما ناشكري نمي‌كنيم، منتهي مي‌گويم اين كافي نيست و به‌نظر مي‌رسد اگر يك سر و ساماني خصوصا در جامعه مداح ما صورت پذيرد قطعا شرايط از ايني كه هست بهتر خواهد شد. متأسفانه الان بعضي از ترانه‌هاي زمان طاغوت را با بعضي از اشعاري كه بعضي از ذاكرين ما مي‌خوانند و شور مي‌گيرند كنار هم بگذاريم، مي‌بينيم كه هيچ فرقي با هم ندارند. حالا كه تريبون دستتان است هر چيزي را نخوانيد، آن شخص در اوج شور منتظر است ببيند من چه مي‌گويم تا با من بالا و پايين كند. نيم ساعت نه، گاهي دو ساعت. بعضي از جلساتي كه خودم منبر مي‌رفتم گاهي تا يك يا دو شب عزاداري مي‌كردند و جمعيت قابل توجهي‌شان همگي صبح نمازشان قضا بود. خب من مي‌نشينم بالاي منبر نصيحت مي‌كنم به‌عنوان منبري كه ان شالله دلسوز باشم و مي‌گويم پسر خوب، عزيزم. تو كه تا دو شب اينجا ميماني مگر زن و بچه يا پدر و مادر نداري؟ مگر صبح نماز نداري؟ در هسته مركزي بعضي جلسات وارد شويم، مي‌بينيم كه بعضي از آدم‌هاي پايه ثابت هيأت، خانواده‌شان را از دست داده‌اند. برخي خانواده‌ها هم كه انگار از درون پوكيده و از اين جهت كه بچه‌شان تا سحرگاه هيأت است نگران نيستند. برايم جالب است كه وقتي نصيحت مي‌كنم يك وقت نماز صبحت قضا نشود، آن شخص مداح براي اينكه بازارش تعطيل نشود، مي‌گويد نماز صبح كه قضا شد خيالي نيست قضاي نماز چوب ندارد. گفتن قضايش را بخوان، تو حواست به امام حسين عليه‌السلام باشد كه يك وقت عزاداري قضا نشود. حالا كه به بركت خدا و خون شهدا اين بستر فراهم شده نبايد همينطور بالاي منبر برويم و سخنان اشتباه بر زبان جاري كنيم.

شور و شعور دو مقوله مهم و اساسي در مجموعه هيأتهاي مذهبي بهحساب ميآيد. در اين ميان بهنظر ميرسد طي دو دهه اخير مقوله شور زلف محكم تري با هيأتها گره زده و در اين بين مسائل معرفتي در برخي از محافل و مجالس عزارداري اباعبدالله الحسين و ائمه معصومين كمرنگتر شده است. ريشه اين موضوع را در چه ميدانيد؟

يكي از پديده‌هايي كه متأسفانه امروز نه فقط هيأت‌هاي ما را، بلكه مساجد و نسل جوان ما را تهديد مي‌كند و بايد نسبت به آن توجه و دقت داشته باشيم، ارائه محتوا براساس احساسات و شور صرف است. گاهي اوقات مي‌بينيم حركت كردن بدون توجه به اينكه اين احساسات و شور بايد به شعور و معرفت تبديل شود به يك مبناي كلي مبدل شده است. بايد همه جا به اين معنا توجه شود. بالاخره محبت آل محمد با همه وجود جامعه ما عجين شده است. مردم ما مردمي ولايت محور هستند و كسي هم با مقوله شور مخالفتي ندارد. جواني كه با مختصات خاص خودش در اوج حس و توجه قرار دارد ابتدا به ساكن مقدس و خوب است، مشروط بر اينكه همين جا نماند و درجا نزند. آن احساسات مقدس و پاك و ارزشمند بايد به معرفت تبديل شود. اين شورهاي آن چناني در هيئات مذهبي بايد مقدمه‌اي براي شعور باشد.

يعني معتقديد كه بايد اين شور، هدايت شده و در نهايت به شعور برسد، همينطور است؟

بله دقيقا. نكته‌اي كه به‌عنوان تهديد بايد به آن نگاه شود و مي‌بايست از آن ترسيد، اينكه جوان با اين شور و احساسات در مسجد و هيأت حضور مي‌يابد، آن وقت ما اين شعور و حس مقدس را نتوانيم درست هدايت كنيم. اين مقوله يك وظيفه سنگيني بر دوش هيأت‌ها محسوب مي‌شود. مديريت اين احساسات مقدس و اين شورها لازمه‌اش تربيت مداح پربار از جهت محتوايي و اهل مطالعه است. كنار دست هيأت‌ها و متوليان هيأت‌ها خود برادران عزيز مداح ما بايد به اين معنا توجه داشته باشند كه جهت دهي به شور و احساسات جوانان در راستاي تكامل معرفتي يكي از وظايف حياتي آنها به‌حساب مي‌آيد. در اين زمينه بايد مراعات شود و همه با هم هماهنگ شوند.

قبل از پيروزي انقلاب، منابر مذهبي نقش بسيار حياتي در شكلگيري مسير و در نهايت پيروزي انقلاب اسلامي داشتند.در آن دوران، پس از پيروزي انقلاب و حتي در دوران هشت ساله دفاعمقدس، منابر بهعنوان رسانهاي قدرتمند، اثرگذار و پويا نقش جدي در شكلگيري و پيروزي انقلاب اسلامي داشت. منتهي بعد از دوران دفاعمقدس بهنظر ميرسد منبرها از بعد محتوايي، ديگر اثرگذاري آن دوران را نداشت. آيا نبايد منابر ما در ارتقاي سطح اخلاقي جامعه و در راستاي اصلاح سبك زندگي و حتي بهبود جنبه تربيتي جامعه گام بردارد؟

اكنون با دو مبحث روبه‌رو هستيم. يك مسئله اين است فضايي كه در برخي هيأت‌هاي ما غالب شده فضاي درستي نيست. هيأت‌ها به نوعي مديران خود را نمي‌شناسند و اصلا معلوم نيست كي به كي هست. برخي رفتارهاي غلط، حركت كساني را كه دغدغه دارند هم تحت الشعاع قرار مي‌دهد. بايد فكري به حال كساني شود كه ميكروفون در دست مي‌گيرند و هر چه به دهانشان آمد را بر زبان جاري مي‌كنند. معمولا پاي تريبون‌ها اين افراد را مي‌ببينيد. آدم جا افتاده‌اي كه منطق و عقل برايش مفهوم و معناي آن چناني داشته باشد كم ديده مي‌شود. متوليان هيأت‌ها بايد توجه كنند كساني كه به هر دليلي صاحب تريبون مي‌شوند مديريت شوند تا هر مفهوم اشتباهي را نخوانند.

شايد برخي بگويند كار مداح ساخت شور است و تنها ميتواند يك بال مستمع را به سوي معرفت كامل كند و بال ديگر وظيفه منبر است.

نه. اين منطقي نيست. بله، مداحي و منبر مكمل هم هستند، ولي همه يك هدف عالي دارند و آن رسيدن به نقطه هويتي است. اگر شوري ايجاد مي‌شود، بايد مقدمه‌اي براي شعور باشد. اگر يك مداحي توانست شور ايجاد كند، اما نتوانست آن را در مسير درست قرار دهد و به شعور برساند، اين مداح كار را خراب كرده است.

خب اين موضوع درخصوص منبر هم صدق ميكند، اينطور نيست؟

همانطور كه اشاره كرديد برخي خطبا و اهل منبر ما گاهي نسبت به آن وظايف و رسالت آسماني و الهي كه بر عهده دارند بي‌توجهي مي‌كنند. گاهي اوقات مي‌بينيم كه مخاطب شناسي اين بزرگواران صفر است. جواني كه به تعبير حضرت آقا از قتلگاه فضاي مجازي پاي منبر من آمده بايد برايش جاذبه ايجاد كنم تا در اينجا ماندگار شود. البته اين مهم يك سري ريزه كاري دارد. بسته به نوع مباحثي كه مطرح مي‌شود، بيان و شيوه گفتار و ارتباطي كه با مستمع برقرار مي‌شود. متأسفانه در هيأت‌ها با آفات مختلفي روبه‌رو هستيم. گاهي اوقات مي‌بينيم يك دخمه درست كرده‌اند و عده‌اي داخل هستند. مداح و روحاني را – تازه اگر منبري داشته باشند – از سوراخي وارد و مقابل جمع مي‌آورند. بعد هم مي‌نشيند يك سري حرف كه ان شاالله حساب شده است، مي‌زند و بعد تمام مي‌شود. قديم اينطور نبود. يادم هست در هيأت بعد از پناه پدر و مادري كه بالاي سر ما بودند نام روحاني هيأت مطرح بود كه به‌عنوان مربي تربيتي و پرورشي پا به پاي ما مي‌آمد. الان متأسفانه اينطور نيست. مطلق اين حرف را نمي‌زنم، ولي اكثرا دنبال كار خودشان هستند.

خب چه بايد كرد، منبريها چه وظيفهاي برعهده دارند؟

قطعا من به اندازه وقتي كه مي‌خواهم از مستمع بگيرم بايد زمان بگذارم، مطالعه كنم و نيازسنجي دقيق از مخاطب خودم داشته باشم. شما ببينيد؛ امروز چند درصد بچه هيأتي‌هاي ما بچه مذهبي هستند؟ اول وقت مقيدند نماز بخوانند؟ من آخوند و آن برادر مداح هر دو وظيفه مان اين است كه مشوق جوانان باشيم و بگوييم، برادر و خواهر من مقدمه همه عزاداري‌ها براي اباعبدالله عليه‌السلام و هيأت گرفتن‌ها، نماز است. اگر نماز پذيرفته شود يعني شور و احساسات تو، سكوي پرتاب تو مي‌شود. ولي بعضا مي‌بينيم كه گاهي اوقات متأسفانه هيأت قتلگاه نماز مي‌شود.تازه بعضي از مداح‌هاي موجه و چهره ما هم مي‌گويند، وقتي خوابيديد قضا شد كه مواخذه ندارد، مگر مي‌شود اينقدر بي‌رمق و بي‌تعهد. با اين گوش‌هاي خودم شنيدم گفت تو كارت را بكن، عزاداري بكن، صبح نمازت قضا شد، اشكالي نيست، به‌خاطر نماز قضا كسي را چوب نمي‌زنند.

استنباط من از سخنان شما اين است كه شايد روحانيت شناخت و ارزيابي دقيق از ذائقه جوان امروز ندارد. محتوايي كه ارائه ميشود با اقبال نوجوانان و جوانان از منابر مذهبي نسبت مستقيم دارد. يك سري افراد بر اين نكته تأكيد ميكنند كه شرايط جامعه تغيير كرده و اساسا با منبر ديگر نميتوان ارتباط برقرار كرد، اما عكس اين موضوع را ميبينيم. منابري كه در ايام محرم وماه مبارك رمضان برگزار ميشود و يك سري از سخنرانان را بهخود ميبيند كه همچون آهنربا جمعيت جوان و نوجوان را بهخود جذب ميكند. با توجه به شرايط امروز در عرصه فضاي مجازي ميتوانيم از هيأتهاي مذهبي اين انتظار را داشته باشيم كه عرصه تبيين سبك زندگي ايراني اسلامي را در دستور كار قرار دهند و ما نيز شاهد اثرپذيري جامعه از اين مهم باشيم؟

شكي در اين نيست و چنين توقعي كاملا بجا و درست است. خوب است در اين خصوص آسيب شناسي كرد و جايگاه منابر را در هيأت‌ها ارتقا داد. من مي‌خواهم از تعبير مداح محوري كه شما فرموديد فراتر بروم و از اين بگويم كه چه شده ما با نسل جوان نمي‌توانيم ارتباط برقرار كنيم؟ ما با شور و احساسات اينها چه كار كرديم؟ چرا برخي از آنها به حرف ولي خود گوش نمي‌كنند و چشم‌شان در دهان مداح است؟ اين آفت خطرناكي است. چه كار كرديم؟ چه قواره‌اي براي اين جايگاه پر نور دوختيد كه آش اينقدر شور شد كه آشپز هم صدايش درآمد. يك وقت‌هايي حضرت آقا در ديدار با ذاكرين و مادحين سيدالشهدا عليه‌السلام حرف‌هاي اساسي و نابي را فرمودند، ولي متأسفانه به يك شكلي در فضايي افتادند كه اصلا به روي خودشان نمي‌آورند. اين تكليفي است كه به دوش جامعه مادحين ذاكرين و اهل منبر است و آن اينكه جلسات، مقدمه‌اي براي بندگي خدا و تبليغ سبك زندگي درست ايراني و اسلامي باشد، نه اينكه جلسات را محل تسويه حساب‌هاي قومي و شخصي كنيم.

خب بالاخره چه كنيم تا هيأتها، كاركرد اصلي خود را پيدا كنند؟

برخي از هيأت‌ها به واسطه منيت‌ها، مقابل همديگر قرار گرفتند. هم‌اكنون هر كسي مي‌خواهد طرحي نو دراندازد و يك عده‌اي را جمع كند. ريشه گرفتن عوامل ناپسند در بدنه برخي هيئات مذهبي سبب شده براي جذب مخاطب بيشتر و شهرت افزون تر، قالب هيأت‌ها را از بار شعور و محتوايي تهي كنند و هيأت را ميداني براي رقابت بپندارند. در همين راستا نيز مقام معظم رهبري هر سال بياناتي دارند. اگر بيانات ايشان را درباره هيأت و هيأت داري از اواخر دهه 60مورد ارزيابي قرار دهيد، ملاحظه خواهيد كرد كه ايشان بارها و بارها نسبت به انحراف در مقوله هيأت و هيأت داري و نحوه برگزاري مراسم تذكرات لازم را داده‌اند. اگر اينطور شد و گره‌ها رفع شد، آن وقت آن كاركرد مدنظر شما نيز قطعا به وقوع خواهد پيوست. حضرت آقا مي‌خواهند ما مسير را اشتباه نرويم. چون دلخور هستم اين را مي‌گويم كه حضرت آقا فرمودند و تذكر دادند كه قلبي و زباني با لخت شدن مخالف هستند. يك عده از اين بزرگواران مداح گوش نكردند و بعدا هم براي خودشان محل شرعي درست كردند كه آقا فتوا نداده است. اين يعني ما در فضايي غيرمعنوي افتاده‌ايم كه سبب شده مسير اصلي را گم كنيم.

منبع:ماهنامه هیأت رزمندگان اسلام

پايگاه اطلاع رساني هيأت رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *