آزادی و حجاب | بخش سوم

خانه / آموزش / آزادی و حجاب | بخش سوم

آزادی و حجاب – بخش پایانی

بخش دوم: حجاب

     در راستای بحثِ آزادی، مطلبی که به نظر می‌رسد حائز اهمّیت باشد که بحث شود مسأله ی حجاب است. بی شک این مسأله که آیا حجاب در اسلام مخصوصاً برای زنان با آزادی منافاتی دارد یا خیر، یکی از مسائل مهمِّ بحثِ آزادی است. البتّه قبلاً اشاره‌ای به این مسأله شد لکن بهتر است به طور تفصیلی مورد بررسی قرار گیرد.

فصل 1: برهنگی ≠ آزادی

     اسلام با توجّه به مبانی خودش، حجاب را چه برای زن و چه برای مرد واجب می‌داند حال هر کدام به حسب خودشان، در مقابل تفکّراتِ دیگری مِن جمله تفکّراتِ غربی حجاب داشتن و پوشیده بودن را لازم نمی‌دانند. ما قبلاً اشاره کردیم اسلام با توجّه به اینکه که از جانبِ کامل مطلق آمده و این کامل مطلق است که می‌تواند انسان را به کمال برساند و همچنین کمال انسان در کمال روح است بیان کردیم که نظر اسلام این است که قانون حجاب اگر چه محدودیتی در ظاهر ایجاد می‌کند لکن آزادی روح را به همراه دارد. بنابراین انسانِ آگاه با تمام وجود این محدودیت را برای جسمش می‌پذیرد تا روحش که اصل و شالوده‌ی او را تشکیل می‌دهد به کمال برسد و اصلاً آزادی حقیقی هم همین است. در تفکّر غربی مبنا چیزی غیر از این است یعنی برخی از اندیشمندان غربی معتقدند که آزادی، آزادی جسم است و بنابراین حرف‌های دین در راستای تعالی روح بی پایه و اساس است و انسان هر طور که خواست باید با مسأله حجاب برخورد کند و به خاطر این طرز فکر، برهنگی برای بشر امروز به ارمغان آمده است.

     طبق آنچه که از دین اسلام بیان شد و نظرات مساعدی که از جانب اندیشمندان خودِ غرب هم مطرح است ما اینگونه برداشت می‌کنیم که برهنگی متضادّ آزادی است چون یک زن با برهنگی خودش، روح سایر افراد جامعه را اسیر خود می‌کند و از طرفی با در معرض قرار دادن خودش، خودش را اسیر نگاه‌ها و لذّت طلبی‌های سایرین می‌کند و این برهنگی سلب آزادی دو طرفه را به همراه دارد.

فصل2: پوشیدگی = آزادی

تبیین حجاب در اسلام

     در دین اسلام حجاب برای زن و مرد لازم است، طبق آیه 30 و31 سوره‌ی نور(1) و آیه‌ی 59 سوره‌ی احزاب(2) مؤمنین و مؤمنات وظیفه دارند پوشیدگی خود را حفظ کنند و همچنین چشم‌های خود را از نگاه به نامحرم باز دارند، آیه‌ای دیگر نیز هست که آیه‌ی 53 سوره‌ی احزاب است و معروف به آیه‌ی حجاب، که بیان می‌دارد اگر از آن‌ها چیزی خواستید از پشت پرده بخواهید. برخی با استفاده از این آیه خواستند اینگونه القاء کنند که اسلام اعتقاد دارد زنان در خانه بنشینند و همیشه در پشت پرده باشند و این معنای حجاب است، حال آنکه این آیه برای زنان پیامبر نازل شده که در پشت پرده باشند نه برای سایر زنان، دلیل آن هم این بوده که سوء استفاده های سیاسی از زنان پیغمبر نشود، ولی لفظ حجاب برای سایر زنانِ مسلمان به کار نرفته تا اینکه منظور پشت پرده و خانه نشینی آن‌ها باشد بلکه پوشیده بودن و سِتر داشتن به کار رفته برای حفظِ حیاء و عفّتِ فرد و جامعه وگرنه اسلام با اجتماعی بودن زن و روابطی که در شأن و عفّت او باشد هیچ مخالفتی ندارد.

hijab

     کلمه‌ی حجاب به مرور به جای ستر و پوشیدگی استفاده شده آن هم در بین خود مردم وگرنه قرآن و اسلام از این لفظ برای غیر زنان پیغمبر استفاده نکرده، در لسان فقهای قدیم هم کلمه‌ی ستر استفاده می‌شده،(3) اسلام با در نظر گرفتن پوشیدگی چه برای زن و چه برای مرد به دنبال مدینه‌ی فاضله است که باعث تعالی روح می‌شود که از باب نمونه برخی از اثراتِ حجاب را بیان می‌داریم.

اثرات حجاب داشتن

     شهید مطهّری در کتاب مسأله‌ی حجاب این‌گونه بیان می‌دارد: از نظر اسلام محدودیتِ کامیابی جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع، از جنبه‌ی روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می‌کند و از جنبه‌ی خانوادگی سبب تحکیمِ روابطِ افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین می‌گردد و از جنبه‌ی اجتماعی موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعّالیت اجتماعی می‌گردد و از نظر وضع مرد در برابر مرد سبب می‌گردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود پس اثرات حجاب یکی آرامش روانی، دوم استحکام پیوند خانوادگی، سوم استواری اجتماع و ارزش و احترام زن است. (4)

الف) آرامش روانی

     توضیح آنکه روح بشر، فوق‌العاده تحریک‌پذیر است، و این‌گونه نیست که تحریک‌پذیری آن محدود به حدِّ خاصّی باشد و پس از آن آرام گیرد. شهوت در انسان مانند آتش است که هر چه به آن خوراک بدهی شعله ورتر و سرکش‌تر می‌شود. پس با گسترش بی بند و باریِ جنسی نه تنها روح انسان آرام نمی‌گیرد بلکه بیشتر مشوّش و ناآرام می‌شود. بنابراین راه صحیح آن این است که با حفظ این غریزه آن را جهت دهی کنیم تا از ناملایمات و تشویش‌های روحی در امان باشیم.

ب) استحکام خانوادگی

     در جامعه‌ای که حجاب و عفّت حکم فرماست افراد با ازدواج، خود را از محرومیتِ جنسی آزاد کرده و با لذّت فوق العاده‌ای که می‌برند پایبندی زیادی نسبت به خانواده ایجاد می‌شود، لکن در جامعه‌ای که بی‌بند و باری جنسی رواج دارد فرد، ازدواج را برای خود محدودیت می‌داند و حاضر نیست ازدواج کند چون هر گونه لذّت جنسی را که بخواهد می‌تواند بدون ازدواج تجربه کند بنابراین ازدواج را می‌گذارد برای دوران بعد از جوانی که در این صورت دیگر یا برای فرزند آوری زن را می‌خواهد و یا برای خدمتکاری و رهایی از تنهایی، و مسلّماً خانواده در حالت اوّل بهتر و بهینه‌تر است نسبت به خانواده در حالت دوم.

ج) استواری اجتماع و ارزش و احترام زن

     در فرهنگ اسلام، هدف آن است که با تدبیری مثل حجاب، ارزش و جایگاه زن حفظ شود (آن چیزی که در فرهنگ غرب نمی‌توان مشاهده کرد). مرد غربی اینگونه احساس می‌کند که هر وقت خواست از هر زنی که خوشش آمد، می‌تواند بهره‌ی جنسی ببرد (حال یا در حدّ نگاه یا لمس وغیره) و مسلّماً این امر باعث پایین آمدن ارزشِ جایگاه زن در نزد مرد می‌گردد. این یک قاعده‌ی عقلی است که هر چیزی که ارزشمندتر بود را باید محافظت بیشتری کرد مثلاً هیچکس طلا و نقره‌ی خود را در کنار آهن آلات در کوچه نمی‌گذارد بلکه آن را در صندوق و جاهای امن نگه می‌دارد. این محدودیت و محفوظیت را هم نه تنها کسی رد نمی‌کند بلکه همه لازم می‌دانند چون پی به ارزشِ بالای طلا برده‌اند. حال اسلام نیز با محدودیتِ حجاب به بهای بالای زن ارج نهاده و نخواسته آن را بی ارزش در جامعه کند، لکن جوامع غربی با اهمّیت ندادن به ارزش ذاتی زن و تفاوت قائل نشدن بین زن و مرد ـ با وجود تفاوت‌های اساسی که بین آن دو هست ـ باعث بی ارزش شدن و نزول مقام زن شده‌اند. طبق تفکّر اسلام، تنها مردی می‌تواند از جسم زن و روح بلند او بهره ببرد که نفقه و خرج او را بدهد و بارِ مسؤولیت او را بپذیرد و برعکس در غرب مرد از زن بیشترین لذّت را می‌برد، بدون آنکه مسؤولیت بعدی در قبال او داشته باشد.

برداشت این بحث

     طبق آنچه که بیان شد اسلام می‌گوید التذاذاتِ جنسی ولو در حدّ نگاه، باید به محیط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع، خالص برای کار و فعّالیت باشد و برای همین به زن اجازه نمی‌دهد که وقتی از خانه بیرون می‌رود موجبات تحریک مرد را فراهم آورد.

     حجاب در اسلام مغایرت با آزادی ندارد بلکه باعث آزادی روح و روان انسان و چه بسا جسم انسان می‌گردد، اینکه در ابتدای بحث، ما برهنگی را متضادّ با آزادی معرّفی کردیم بیانگر این مطلب است که برهنگی نه تنها آزادی نیست بلکه در بند کردن روح و جسمِ عطشان سایر انسان‌هاست، یعنی یک زن با آرایش کردن و پوشش بدِ خود، ذهن و افکار مرد را به خود جلب می‌کند و روح او را در اسارت نفس خودش و آن زن در می‌آورد، از طرفی آن زن خودش را در اختیار آن مرد قرار داده و در بند نگاهِ شهوت آمیز و غرایضِ آن مرد قرار گرفته است، پس از طرفی سلب آزادی فکر و روح و حتّی جسم کرده از یک نفر دیگر و از طرفی سلب آزادی سیر در اجتماع کرده از خودش با خریدن اسارت سنگینِ نگاه های مردم. آنچه مسلّم است این است که در این بین دو روح این دو انسان در اسارت یکدیگر قرار می‌گیرد و این یعنی سلب آزادی، پس برهنگی متضادّ می‌شود با آزادی روح، و پوشیدگی مساوی می‌شود با آزادی روح و جسم و جان آدمی.

نتیجه

     در این مقاله سعی شد که تبیین شود محدودیت هایی که اسلام برای جسم در نظر می گیرد سبب آزادی روح می گردد تا مسیرش را به سمت رشد و کمال به خوبی طی کند. و از آنجا که جسم و روح هر دو خواهان آزادی ها و تمایلات خود هستند نیاز به منبعی بالاتر هست تا چارچوب آزادی این دو را مشخّص کند. در اینجاست که دین دو ساحتی بودن انسان را به او گوشزد می کند و اصالت انسان را به روح می دهد تا به کمال برسد. در این راستا یکی از جاهایی که دین برای جسم محدودیت ایجاد می‌کند مسأله‌ی حجاب است که به آن اشاره شد و بیان شد که حجاب، آزادی روحِ خود زن و آزادی روحِ مرد نامحرم را به همراه دارد. «والسّلام علی مَن اتَّبَع الهُدی»

پی نوشت:

1- قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ.

2-يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا.

3- مرتضی مطهّری، مسأله‌ی حجاب، ص 66

4- همان، ص 68

پرتال فرهنگی راسخون

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *