ائتلاف شیطان

این اتحادی است که ایالات متحده برای مبارزه با آنچه که دولت اسلامی عراق و شام خوانده می شود آن را رهبری می کند، هر چند به خاطر بزرگی و عظمت و سربلندی اسلام و جلوگیری از معرفی اسلام به شکل اقدامات این تروریست ها، نامگذاری آنها به دولت ترور در عراق و شام درست و صحیح است.

همه می دانند که داعش ساخته دست آمریکا و یهود است همان گونه که هیلاری کلینتون در برابر کنگره آمریکا به آن اعتراف کرد و در برابر افکار عمومی آمریکا پرده از حقیقت برداشت.

داعش ساخته دست آمریکاست پس مبارزه آمریکا با این گروه به معنای نگه داشتن آنها به عنوان دشمن فرضی برای ایالات متحده و اروپا می باشد تا توجیهی برای ایفای نقش و حضور آمریکا در منطقه باشد.

این سیاست دولت آمریکاست که همیشه برای خود دشمنی خیالی را درست می کند تا برای رویارویی با آن به منطقه بیاید و در این عرصه تاثیرگذار باشد و همواره مبارزه این دولت با آن دشمنان فرضی نقطه آغازی برای ورود و مداخله  در کشورها و به شکلی آشکار و قوی در عراق است.

این سیاست ابتدا با فرستادن مستشاران آمریکایی آغاز شد سپس از حملات هوایی استفاده شد و بعد به بهانه پشتیبانی از مصالح آمریکا و هوادارانش راه برای مداخله هموار شد تا در گام نهایی اقدام به براندازی نظام سوریه و تجزیه عراق با ترسیم حد و مرزهای ثابت برای ممانعت از حرکت تروریست ها و عدم دستیابی آنها به مناطق مرزبندی شده در ذهن آمریکا و موفق شدن به دخالت در امور آنها و ایجاد اتفاقی جدید مثل آنچه که پیش از سال 1948 م در فلسطین رخ داد، شود.

سناریوی ایجاد این ائتلاف ضربه وارد کردن به اهداف مختلف تروریستی، دولتی و ملی و بهانه ای برای عذرخواهی در صورت رخ دادن اشتباهی مانند افغانستان و پاکستان خواهد بود و جان بسیاری را خواهد گرفت.

همچنین بمباران هوایی به گسترش تروریست ها و پراکنده شدن آنها در بیشترین مساحت ممکن به منظور کاستن از میزان خسارت های وارده بر آنها کمک خواهد کرد و هزینه های حملات هوایی روی آسمان عراق همراه با مخارج مستشارانشان خواهد بود و هدف این دو، براندازی نظام بشار اسد به عنوان زمینه ساز تقسیم سوریه و عراق و آغاز خاورمیانه ای جدید تحت نظارت صهیونیست ها و پشتیبانی از مصالح رژیم صهیونیستی می باشد.

دولت عراق قبل از هر دولت دیگری مسئول است. این دولت در شکست دادن و راندن تروریست ها از طریق یک توافق ملی و رسمی و قومی و همچنین تمایل گروه های مختلف عراقی برای مقابله با تروریسم به پیروزی رسیده بود و این مهم ترین و برجسته ترین بخش ماجراست.

اما درست هنگامی که دولت عراق در رویارویی با تروریست ها نزدیک بود به موفقیت هایی دست یابد، آمریکا مستقیما وارد ماجرا شد و ائتلافی را به راه انداخت، درست مانند کاری که با رژیم سابق بعث انجام داد، یعنی بعد از مبارزات تلخ ملت عراق با این رژیم و تقدیم هزاران کشته از میان عرب ها و کردها و مقاومت ایشان تا فرسوده ساختن رژیم بعث و آماده ساختن زمینه برای سقوط، ناگهان آمریکا برای براندازی مداخله کرد و سقوط رژیم بعث را به نام خود ثبت کرد و منت آن را بر سر عراق گذاشت، و دولت عراق باید آن را به یاد آورد.

دولت با واردات هواپیماهای جنگنده درصدد مقابله با تروریست ها است و از این طریق وجهه و اعتبار ارتش عراق برخواهد گشت و قدرت و تجربه اش در عرصه مبارزه بیشتر خواهد شد و اگر خواست می تواند از کمک و حمایت دیگران بی نیاز شود.

از این راه ارتش عراق جایگاه خود را در میان ارتش های جهان باز می یابد و این عامل ایستادگی حکومت، تقویت دولت و استوار شدن پایه های ایجاد موسسه های امنیتی به دور از دخالت های خارجی می باشد و این همان نماد وحدت ملی است.

دولت باید دست به کار ایجاد دستگاه های مستقل ملی اطلاعاتی با تکنولوژی های جدید و پیشرفته ای شود که سیاست های خارجی این کشور را طبق داده هایی که دولت به آنها ارائه می دهد، وضع کند. همانا قدرت و ضعف حکومت بستگی به قدرت و ضعف سیستم های اطلاعاتی اش دارد.

دولت همچنین باید با احترام به ملت عراق به وسیله خودداری از پذیرش هر نوع دخالت خارجی، از یکپارچگی و انسجام دولت با ملت پیش از بحرانی تر شدن اوضاع، پاسداری کند.

«تنها مقصود من اصلاح امر شماست و از خدا در هر کار توفیق می طلبم و بر او توکل می کنم و به درگاه او از شر بدان پناه می برم» (هود/88)