ابراهیم الجعفری کیست؟ + تصاویر

خانه / مطالب و رویدادها / ابراهیم الجعفری کیست؟ + تصاویر

الجعفری با توجه به سابقه سیاسی و اجرایی که دارد از کلیدی‌ترین چهره‌های عراق و حزب الدعوه است. در آستانه تشکیل کابینه عراق، برخی معتقدند او به عنوان وزیر امور خارجه دولت حیدر العبادی معرفی خواهد شد.

 ابراهیم الجعفری، سیاست‌مدار 66 ساله عراقی و کربلایی الاصل است. الجعفری فعالیت‌های سیاسی خود را در سال 1968 با پیوستن به حزب الدعوه آغاز کرد.در سال 1980 میلادی پس از سرکوب این حزب توسط صدام به ایران پناه آورد و در سال 1989 میلادی به انگلیس رفت. جعفری با سقوط صدام به عراق بازگشت و در سال2003 میلادی عضو حکومت انتقالی عراق شد، او در سال های 2005- 2004 میلادی معاون رییس جمهور عراق بود و طی سالیان 2006 – 2005 میلادی نخست وزیر عراق شد. 
 


جعفری با توجه به سابقه سیاسی و اجرایی که دارد از کلیدی‌ترین چهره‌های عراق و حزب الدعوه است. لذا بررسی نقش آنها در معادلات عراق حائز اهمیت است. اما از آنجا که جعفری در سال 2008 میلادی از حزب الدعوه جدا شده و جریان اصلاح میهنی (الاصلاح الوطنی) را پایه‌گذاری کرد و پس از آن با رقیب حزب الدعوه، یعنی جریان صدر، در کنار مجلس اعلای اسلامی عراقی، ائتلاف میهنی عراق را پدید آورد.
 


به این ترتیب مسیر ابراهیم جعفری از حزب الدعوه جدا شده است و با وجودی که این جدایی به تقابل ختم نشده اما تحلیل آنان در موازات یکدیگر پیچیده خواهد بود. 
 


از این رو لازمه بررسی تاثیرات ابراهیم جعفری بر معادلات سیاسی عراق، داشتن تصویری دقیق از کم و کیف قدرت و نفوذ سیاسی- اجتماعی وی است. تصویری که برای ترسیم آن می‌بایست به بررسی جداگانه عوامل تحکیم و تضعیف قدرت جعفری پرداخت.
 


الف-عوامل تحکیم قدرت
ابراهیم جعفری دارای مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و سوابقی است که موجب تقویت جایگاه وی در معادلات سیاسی عراق شده که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود: 

  • سابقه انقلابی

جعفری از اعضای با سابقه حزب الدعوه عراق است که تقریباً از سنگرهای مقدم مبارزه علیه رژیم صدام بود. وی در حزب الدعوه دارای نقش‌های اثرگذار متفاوتی بوده است تا جایی که در ماجرای سرکوب سال 1980 میلادی نام او جزء نخستین اسامی لیست اعدامی دولت بغداد بود، اما وی توانست به انگلیس بگریزد و در آنجا به عنوان سخنگوی حزب الدعوه مشغول فعالیت شود. مجموعه این سوابق انقلابی موجب شده است تا او بتواند در بین جمعیت شیعه و کرد عراق که از مخالفین سرسخت دولت صدام بودند، صاحب جایگاه و صاحب احترام شود. 
 

  • عدم هرگونه تعامل با رژیم صدام

با وجود منفور بودن رژیم بعث نزد جامعه عراق و نامشروع دانستن این ساختار، ورود پرطمطراق حزب بعث به عرصه سیاسی بغداد و بالاخص تفکرات ضد یهودی و ضد غربی مرام نامه آن، سبب شد این حزب بتواند در بدو ورود بخش مهمی از جامعه سیاسی عراق را به خود جذب کند، به طوری که امثال ایاد علاویِ شیعه نیز به سمت این حزب کشیده شدند اما با وجود این، جعفری در کارنامه سیاسی خود کوچکترین همکاری با رژیم صدام ندارد که موجب ترسیم چهره‌ای وفادار و سرسخت از وی شده است. 
 

  • شیعه بودن

در جامعه‌ای مانند جامعه عراق که هم اکنون اسیر طایفه‌گری و فتنه اختلاف مذهبی شده است، مذهب نقش یک مؤلفه بسیار تاثیرگذار را دارد که ایجاد طبقه‌بندی اجتماعی مذهب‌مدارانه از آن جمله است.

 از این رو هم مذهب بودن جعفری با اکثریت 65-60 درصدی جامعه عراق مسلماً برای او در مصاف با نیروهای سنی نقش برگ برنده‌ای پنهان را بازی می‌کند. 
 

  •  همکاری با حزب الدعوه

حضور و فعالیت جعفری در حزب الدعوه علاوه بر اینکه موجب تقویت چهره انقلابی او شده، از جهت فعالیت کادری نیز برای وی مفید بوده است. چرا که جعفری توانسته در مهم‌ترین محافل سیاسی عراق فعالیت کرده و با سایر جریان‌های قوی سیاسی عراق مانند مجلس اعلاء نیز رابطه برقرار کند. 
 

  •  منجی و میانجی‌گر

در اوج اختلافات بین جریان العراقیه و دولت قانون چه بر سر صحت انتخابات سال2010 عراق و چه بر سر طارق الهاشمی، جعفری سعی کرد که نقش یک میانجی را بازی کند و طرفین نزاع را به دور یک میز بنشاند که موفق‌ترین تجربه او در زمینه را می‌توان در اجلاسی که به ریاست وی پس از کلید خوردن پروژه اسقاط دولت مالکی آغاز شد، دید. او توانست هم تا حدی جریان صدر را آرام کند و هم موفق شد اعضای فهرست العراقیه را به مجلس عراق بازگرداند. 
 



  • روابط قوی با پاره‌ای از جریانات سیاسی عراق

جعفری هم اکنون رهبری ائتلاف میهنی عراق را بر عهده دارد و توانسته است در پاره از موارد جریان صدر و مجلس اعلای اسلامی عراق را با خود به ائتلاف در آورد و از این رو با خانواده حکیم و هم شخص مقتدی صدر روابط حسنه‌ای پیدا کرده و موقعیت سیاسی خود را در عراق تحکیم کند. 
 

  • داشتن حسن شهرت در بین اکراد عراق

مبارزه جعفری با صدام و نزدیکی وی با جریان صدر که در بخش کرکوک و میدان‌های نفتی از اقلیم دفاع می‌کند و همچنین دفاع جعفری از ریاست جمهوری طالبانی، بر خلاف جریان علاوی که به دنبال ریاست جمهوری طارق الهاشمی بودند، باعث شده تا او در بین جامعه کرد عراق صاحب اعتبار شود. 
 



  • جلب اعتماد ایران

بر همگان محرز است که ایران مهم‌ترین بازیگر خارجی صحنه سیاسی عراق است و هماهنگی و داشتن اعتماد و حمایت ایران بسیار مفید و مؤثر خواهد بود. جعفری با حمایتش از ایران در طول جنگ تحمیلی، پیوستن به ائتلاف دولت قانون در سال 2010 میلادی و به دنبال آن تدوام دولت مالکی توانسته است تا حمایت ایران را به دست آورده و البته ارادت ایدئولوژیکی که جعفری از خود نسبت به مبانی عقدیتی نظام اسلامی و شخص رهبری معظم انقلاب نشان داده است، نیز در این مورد دارای تاثیر شگرف بوده است. همچنین فعالیت گسترده و تاثیرگذار وی در همایش‌های بیداری اسلامی و نقش بسزای او قابل تامل است. 
 



ب- عوامل تضعیف 
جعفری نیز مانند هر بازیگر صحنه سیاست همان‌گونه که نقاط قوتی دارد، ضعف‌ها و شکست‌های نیز برای خود ثبت و درج نموده است که به عنوان یک مؤلفه تضعیف‌کننده بر روی چهره سیاسی وی تأثیر گذاشته و باعث تخفیف اثرآفرینی وی بر معادلات سیاسی عراق شده است که از این رو به تعریف پاره‌ای از آنان پرداخته می‌شود. 
 

  •  نداشتن رزومه سیاسی موفق

با وجودی که جعفری دارای روابط سیاسی حسنه با جناح‌های سیاسی شیعه و اقلیم کردستان عراق است، اما باید اذعان داشت که وی تاکنون دارای کارنامه سیاسی موفقی نبوده است. در طول تاریخ سیاسی عراق پس از صدام، جعفری ضعیف‌ترین کارنامه زمام‌داری را دارد، زمان بیشتر پست‌هایی که وی در آنها به ایفای نقش پرداخته است، در بیشتر مواقع به یک سال هم نمی‌رسند. 
 


معاونت ریاست جمهوری او نزدیک یک سال (2005-2004 میلادی) و نخست وزیری او نیز قریب یک سال (2006-2005 میلادی) به طول انجامید که منجر شده است او نتواند از خود شخصیتی با قاطعیت و شایسته حکومت‌داری نشان دهد.
 

  • خروج از حزب الدعوه

جعفری در سال 2008 میلادی از حزب الدعوه خارج شد و جریان اصلاح میهنی عراق خروج وی از حزب الدعوه و تأسیس این جریان که به جای ائتلاف با جریان دولت قانون به سمت ائتلاف با جریان صدر رفت، موجب شد تا او بخشی از پایگاه سنتی‌اش در عراق را از دست بدهد و از سوی پاره‌ای از جامعه سنتی شیعیان عراق نیز متهم به خیانت و عدم وفاداری به سنت و آرمان‌های شیعی شود. 

 
به ویژه هم‌پیمانی او با جریان صدر، آن هم پس از درگیری‌های خونین بین ارتش عراق به رهبری مالکی و جیش المهدی، بازوی نظامی جریان صدر در شهرک صدر، پایگاه اجتماعی جعفری بین این طیف از شیعیان به شدت ریزش کرد. 
 

  • ایفای نقش مکمل در جناح‌بندی‌های سیاسی عراق

کارنامه ناموفق سیاسی جعفری در ایام مسئولیت‌های وی باعث شده است که جناح‌ها، جوامع و اذهان عمومی او را به عنوان یک چهره کاریزماتیک و یک رهبر سیاسی بالذاته نگاه نکنند و بیشتر به عنوان یک یار ذخیره و به عبارتی چهره مکمل در نظر بگیرند. 
 


با توجه به مؤلفه‌های یادشده تحکیم و تضعیف کننده پایه‌‌های نفوذ جعفری، می‌توان به اختصار این گونه برداشت کرد:

1- جعفری چهره‌ای تاثیرگذار است.

2- جعفری هم اکنون نفوذ و اقتدار اجتماعی لازم جهت رهبری جامعه شیعی عراق را ندارد.

3- موانع فزونی یافتن قدرت جعفری بیش از آنکه مربوط به اهل تسنن باشد، ناشی از اختلافات درون شیعی است. 

4- در صورت تحکیم پایگاه جعفری او ظرفیت رهبری یک اتحاد شیعی- کردی را در عراق دارد. 
 


با این همه اثرگذاری جعفری بر معادلات سیاسی عراق مانند هر مؤلفه تاثیرگذار داخلی برای بازیگران خارجی دارای تبعات مثبت و منفی متفاوتی است. بر این اساس با توجه به نفوذ فزاینده ایران در عراق و اثرگذاری تحولات عراق بر روی ایران در سطوح سخت، نیمه سخت و نرم قطعاً حضور جعفری و افزایش قدرت گرفتن او در جامعه سیاسی عراق دارای پیامدهای مثبت و منفی‌ای خواهد بود که به ذکر اهم آنان پرداخته می‌شود:

  •  جلب بیشتر همراهی جریان صدر با اهداف تهران

جریان صدر به واسطه مدیریت مقتدی صدر (که اخیرا از فعالیت‌های سیاسی کناره‌گیری کرده است) دارای رفتارهای هیجانی و متناقض است و از این رو شاهد جملاتی چون “ما بازوی ایران در عراق نیستیم” از سوی این جنبش بوده‌ایم. در عین حال این جریان یک حرکت شیعی و تاثیرگذار در عراق است. 
 


لذا مهار و کنترل جریان صدر می‌تواند برای ایران بسیار مفید و کارساز باشد. با توجه به ائتلاف جعفری با جریان صدر به نظر می‌‌رسد که با توسعه قدرت سیاسی جعفری به شرط هدایت آن توسط ایران و بهبهود بعضی کدورت‌ها از جمله موضع جعفری نسبت به ترکیه، می‌توان از جعفری به عنوان اهرمی برای کنترل جریان صدر استفاده کرد.
 

  • ایجاد ریزش در ائتلاف ضد دولت

 با توجه به اهمیت حوزه عراق برای ایران، تضعیف این جناح برای ایران حائز اهمیت خواهد بود، تضعیفی که جعفری در صورت قدرت یافتن می‌تواند در آن نقش کلیدی داشته باشد. 
 


چرایی نقش آفرینی جعفری در پایگاه اجتماعی این گروه نهفته است. این جریان دارای دو پایگاه اجتماعی سنی و شیعه سکولار(خسته از دولت قانون) است. جعفری می‌تواند نقشی بسیار کلیدی در ریزش نیروهای نه چندان سکولار این جریان ولی خسته از دولت قانون داشته باشد و از این طریق زمینه تضعیف بیش از پیش ائتلاف ضد دولت را فراهم نماید. 
 



  • ایجاد ظرفیت طرح پوتین- مدودف به سبک عراقی

از آنجا که استمرار قدرت در دولت مالکی ممکن است تصویری دیکتاتورگونه از نیروهای شیعه نزدیک به ایران به نمایش آورد، می‌توان از طریق ترکیب جعفری- مالکی طرح پوتین- مدودیف را به سبک عراقی اجرا نمود. 


اجرایی که لازمه آن ترمیم چهره جعفری در حزب الدعوه و مهار تندروی‌های صدر به عنوان متحد تاثیرگذار جعفری است. با ترمیم چهره جعفری در الدعوه می‌توان پایگاه سنتی او در این حزب را بازیافت. در عین حال جعفری را بیرون از چهارچوب دولت قانون به انتخابات کشاند تا هم ترکیب ائتلاف اصلاح میهنی (صدر، مجلس اعلاء و جریان اصلاح) به هم نخورد و هم بتوان بخشی از آرای ائتلاف العراقیه را بدست آورد. 
      

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *