ابزار افزایش محبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟

خانه / انتظار و مهدویت / ابزار افزایش محبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟

چشم انسان، دلِ انسان را با خود می برد؛ کما اینکه تفکر و اندیشیدن هم، دل انسان را با خود می برد. با این حساب، ما برای افزایش محبت خود نسبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دو راه داریم: 1. دیدن 2. تفکر و اندیشیدن.

طلیعه

تمام کسانی که شیرینی محبّت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را چشیده اند و آثار با برکت و نورانی این محبت را احساس کرده اند، به نوعی می خواهند این محبت را افزایش دهند تا به این وسیله، از گناه خودداری کنند، عبادات را به موقع و به شکل زیباتری انجام دهند، انفاق کنند و به طور کلی، در این راه سختی هایی را بر خود هموار نمایند. این موضوع جزء مطالبات جوانان است و سال هاست که این سؤال از سوی جوانان مطرح می شود که «چه کار کنیم تا محبّت مان به مولایمان افزایش پیدا کند؟»

البته این طبیعی است که با عمل به دستورات دین و تعالی روحی، محبت ما نسبت به مولایمان نیز افزایش پیدا می کند؛ اما می توان گفت این یک روش غیرمستقیم برای افزایش محبت حضرت در قلوب ما است. اگرچه انجام این اعمال، حداقل وظیفۀ عقلانی هر علاقمند به حضرت، و محک صداقت در علاقه می باشد و اثرات ریشه ای و عمیقی نیز دارد، اما اگر انسان در کنار این اعمال لازم، بتواند مستقیماً به افزایش اکسیر محبت در قلبش بپردازد، با انرژی و توانی که این محبت فزاینده به او می بخشد، تمام دستورات دین را خیلی بهتر و راحت تر اجرا خواهد کرد. چنین فردی، طبیعتاً با سرعت و سهولت بسیار بیشتری موانع را پشت سر می گذارد و رو به قله های معنویت حرکت می کند. اما راهکار عملی و مستقیم برای افزایش این اکسیر محبت چیست؟

دیدن و اندیشیدن، دو راه افزایش محبت

باید توجه داشته باشیم که ایجاد تحول در قلب انسان و تغییر گرایش ها و علاقه مندی های او بسیار دشوار است. قلبی که امام صادق علیه السلام در مورد آن می فرماید: «إزالَةُ الجِبالِ أهوَنُ مِن إزالَةِ قَلبٍ عَن مَوضِعِهِ؛ جابجا کردن کوه ها آسانتر از این است که قلبی بخواهد از جایش تکان بخورد.» در اینجا منظور از تکان خوردن قلب این است که تمایل یا گرایشی در قلب انسان کم و زیاد شود.

قلب انسان به این سادگی تحت امر او قرار نمی گیرد. به عنوان مثال، اگر از قلب بخواهی که به بهشت علاقه داشته باشد، به همین راحتی اطاعت نمی کند. اگر به او امر کنی که به دنیا علاقه نداشته باش، فرمان نمی برد. ما با قلبی سر و کار داریم که نه تنها به این سادگی انعطاف پذیر نیست، بلکه اگر به او میدان داده شود، دوست دارد همة عالم را به تسخیر خود درآورد و به همۀ خواسته های خود برسد. به حدی که گاهی از اوقات فکر می کنیم به شکل غیرقابل کنترلی، به چیزی علاقه مند یا از چیزی متنفر می شود.

یکی از مهمترین روش ها برای اینکه علاقه ای از علاقه های خوب، در دل انسان افزایش پیدا کند، و یا علاقه ای از علاقه های بد در دل کاهش یابد، استفاده از «علم و اندیشه» است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: «الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْفِکْر؛تفکر و اندیشیدن، در قلب انسان اثر می گذارد.» قلب مانند صفحه ای است که اندیشة انسان، مطالب مختلف را بر روی آن یادداشت می کند. هر چیزی که در موردش اندیشیدی، قلب تو به سوی آن گرایش پیدا خواهد کرد.

روش دیگری که برای تغییر قلب وجود دارد، «دیدن» است. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَر» هر آنچه چشم ببیند، قلب یادداشت می کند. این دو بیتی مشهور بابا طاهر نیز شاید بر اساس همین روایت سروده شده باشد. آنجا که می گوید:

زدست دیده و دل هر دو فریاد        هرآنچه دیده بیند دل کند یاد

بسـازم خنجری نیشش زفولاد        زنـم بر دیـده تا دل گردد  آزاد

چشم انسان، دلِ انسان را با خود می برد؛ کما اینکه تفکر و اندیشیدن هم، دل انسان را با خود می برد. با این حساب، ما برای افزایش محبت خود نسبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دو راه داریم: 1. دیدن 2. تفکر و اندیشیدن. برای افزایش علاقه به حضرت، راه اول که فعلاً به روی ما بسته است و ما از دیدن جمال دلربای حضرت محروم هستیم. اما راه دوم به روی ما گشوده است و ما می توانیم از عنصر تفکر و اندیشه برای رسیدن به منظور استفاده کنیم.

شهود وقایع غیبی با تفکر و اندیشه

اگر ما حکومت حضرت یا خودِ حضرت را دیده بودیم، طبیعتاً تحت تأثیر آن چه می دیدیم، قلب ما نسبت به ایشان علاقه مندتر می شد؛ اما حالا که حضرت در پشت پردۀ غیبت هستند، در غیاب ایشان چه می توان کرد تا این علاقه در قلب ما شعله ورتر شود؟ بر اساس اولین حدیث شریفی که بیان شد، می توانیم از قدرت فکر و اندیشۀ خود استفاده کنیم تا بر قلب خود اثر بگذاریم و این محبت را در قلبمان افزایش دهیم.

درست است که چشم سر، فقط واقعیت های عینی را می بیند از دیدن واقعیت های غیبی عاجز است، ولی ما به ابزاری به نام «فکر» مجهز هستیم که می تواند وقایع غیبی را برای ما آشکار کند و قلب ما را به سوی حقایق بگشاید. بدون استفاده از فکر، قلب انسان در بند علاقه به واقعیت های عینی باقی می ماند. لذا فکر انسان می تواند در نجات قلب، بسیار مؤثر باشد. اگر استفاده از چشم را با تفکر همراه کنیم، دیگر چشم هم ما را گمراه نخواهد کرد؛ چون می توانیم واقعیت ها را تحلیل کنیم و به حقایق برسیم.

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «القَلبُ بالتَّعلُّلِ رَهینٌ؛ قلب انسان در گروی برهان است.» به بیان دیگر، قلب اسیر دلیل است و اگر برای قلبمان دلیل بیاوریم، قانع خواهد شد. اگر با چشم خود، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیده بودیم، طبیعتاً با توجه به صفای دل، به سمت حضرت گرایش پیدا می کردیم و نیازی به دلیل و برهان نبود. اما حالا که ایشان را نمی بینیم برای بالا بردن محبت خود نسبت به حضرت، از چه ابزاری باید استفاده کنیم؟ طبیعتاً در اینجا می توانیم از ابزار فکر و اندیشه به خوبی استفاده نماییم. یعنی بر روی آگاهی هایی که در رابطه با حضرت داریم، فکر کنیم. منظور از فکر، رفت و آمد بین آگاهی هایی است که به دست آورده ایم؛ نه اینکه فقط آگاهی های جدیدی کسب کنیم. چنین فکری یکی از عوامل مهم برای بالا بردن محبّت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

البته علاوه بر تفکر، عامل دیگری هم وجود دارد که می تواند بر قلب ما تأثیرگذار باشد، و آن هم «ذکر» است. در روایات آمده است که ذکر حیات قلب است، ذکر جلادهندة دل است که شرح این عامل را باید در فرصتی دیگر پیگیری کرد.

یکی دیگر از روش های خوب برای رسیدن به درک بالاتر و عمیق تر، خواندن کتب تاریخی در رابطه با زندگانی اهل بیت علیهم السلام است. با مطالعۀ این گونه کتاب ها، قلب ما متحوّل خواهد شد و معارف والایی برای تفکر و اندیشۀ خود، به دست می آوریم. اینکه یک امام چه خصوصیات و احساساتی دارد؟ رابطۀ قلبی یک امام با آحاد امّتش چگونه است؟ امام چه ارتباطی با خداوند دارد؟ واسطة فیض بودنِ امام به چه معناست؟ با کسب این گونه آگاهی ها و تفکر و تأمل بر روی آنها، یک تحول قلبی در انسان به وجود خواهد آمد.

بالا بردن محبّت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، تنها با شنیدن سخنرانی ها و کسب آگاهی های جدید به دست نمی آید، بلکه نیاز به تفکر دارد. البته سخنرانی هم می تواند به فکر کردن انسان کمک کند و انسان را به تفکر وادارد. چقدر خوب است که انسان از شنیدن یک سخنرانی، صرفاً در پی کسب معلومات تازه نباشد؛ بلکه به تفکر پیرامون همان معلوماتی که دارد، هم بپردازد. ما معمولاً وقتی برای تفکر در این زمینه نمی گذاریم. البته برای فکر کردن درباره دنیا وقت می گذاریم، اما برای تفکر دربارة معانی بلند معنوی، کمتر وقت می گذاریم.

جایگاه ویژه تفکر در افزایش علاقه به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

برای افزایش علاقه به حضرت، حتی بیش از سایر ائمه علیهم السلام، به تفکر نیاز داریم. زیرا حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف مانند نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، امیرالمؤمنین علیه السلام، و اباعبدالله الحسین علیه السلام، خاطرات ثبت شده ای برای ما به جای نگذاشته اند. آگاهی های ما در مورد حضرت کم است. مثلاً اینکه ایشان چگونه زندگی می کنند برای ما روشن نیست. خاطرات چندانی از مهربانی های حضرت وجود ندارد که برای یکدیگر بگوییم، تا به این وسیله محبت ما نسبت به ایشان افزایش پیدا کند. به همین دلیل در مورد ایشان، نیاز به تفکر بیشتری داریم. به طور کلی می توان گفت: در مورد حضرت کمتر می توان علم و آگاهی پیدا کرد و بیشتر باید به ایشان فکر کنیم.

وقتی زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام را مرور می کنیم، باید به این توجه کنیم که معصومین علیهم السلام همه یک نور هستند: «کُلُّهُم نُورٌ واحِد» و ویژگی هایشان مانند هم است. آنگاه بنشینیم و آن مسائل را به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تعمیم هم دهیم، مثلاً این حکایت را به یاد بیاوریم: امیرالمؤمنین علیه السلام غلامشان را چندین مرتبه صدا زدند، و او جواب نداد. حضرت آمدند و دیدند آن غلام در کناری نشسته است. پرسیدند: تو که صدای مرا می شنوی پس چرا جوابم را نمی دهی؟ گفت: «حالِ جواب دادن نداشتم، ترسی هم از شما ندارم! (یعنی از شما حساب نمی برم.)» اگر ما به جای حضرت بودیم شاید می گفتیم: «کمی به او محبّت کردیم، ببین چگونه برخورد می کند!» اما حضرت عرضه داشتند: «خدایا ممنونت هستم که من را از کسانی قرار ندادی که مردم از آنها می ترسند.» بعد برای این مژده ای که غلام به حضرت داده بود، رو به غلام کرد و فرمود: «برو. من تو را در راه خدا آزاد کردم.» حضرت در قبال آن برخورد ناشایست، تا این حد به او محبت کردند.

خصوصیات امام زمان علیه السلام نیز شبیه جدشان امیرالمؤمنین علیه السلام است و برخوردشان به همان میزان، لطیف، ظریف و زیبا است. مثلاً اگر یک موقع ببینند ما فرصت پرداختن به رابطۀ خودمان با حضرت را نداریم و فقط برای گرفتن حاجت به در خانۀ ایشان آمده ایم، نمی گویند: «این فقط بخاطر حاجت خودش آمده و با من کاری ندارد.» بعدش هم ما را معطل نمی کنند و دست رد به سینۀ ما نمی زنند؛ بلکه با مهربانی حاجت ما را می دهند و ما را با لبخند، روانه می کنند.

باید در مورد حضرت فکر کنیم. اگر وقت نگذاریم و فکر نکنیم، عاشق حضرت نخواهیم شد. درباره اینکه حضرت الان چگونه زندگی می کنند بیندیشیم، درباره این روایت بیندیشیم که امیرالمؤمنین علی علیه السلام وقتی زردی صورت یکی از یاران خودشان را دیدند، از او علت زردی صورتش را پرسیدند، و او از دردی که داشته سخن گفت. حضرت به او فرمودند: «ما اهل بیت با شادی شما شاد می شویم. وقتی غمی، دلِ شما را می گیرد، دل ما را هم غم می گیرد. به خاطر مریضی شما مریض می شویم. برای شما دعا می کنیم و وقتی دعا می کنید، آمین می گوییم.» آن شخص پرسید: چطور آمین می گویید؟ حضرت فرمودند: برای ما غایب و حاضر تفاوتی نمی کند. در مورد اینها بیندیشیم. اندیشیدن در مورد این موضوعات، قلب ما را جلا می دهد.

بر اساس فرمایش امیرالمؤمنین علیه السلام که فرموده اند: «الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْفِکرِ»، فقط چشم نیست که می تواند دل انسان را ببرد، بلکه فکر هم، می تواند دلِ انسان را ببرد. مدت زمانی که انسان به تفکر می پردازد نیز خیلی مهم است، و در جلای دل انسان اثر دارد.

محبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به انسان ها بهانه ای برای فکر کردن

در میان معارف ولایی، یکی از موضوعات پیشنهادی برای تفکر، این است که «چرا امام زمان هفته ای یکبار، پروندة تک تک ما را ملاحظه می کنند؟» ایشان به حساب و کتاب بین ما و خدا چه کار دارند؟ آیا حضرت مانند یک مأمور و یا رییس اداره که مجبور است پرونده هایی را ببیند و امضا کند، پرونده های ما را مرور می کنند؟ آیا حسّ جستجوگری یا انگیزه های مشابه دیگر، ایشان را وادار می کند که پرونده ما را ببینند؟ آیا این کار ایشان از سر فراغت و بیکاری است؟ چرا حضرت دنبال این هستند که از احوال ما باخبر شوند؟

در واقع، حضرت مانند پدر مهربانی که وضعیت تحصیلی فرزندش برای او اهمیت دارد و آن را تعقیب می کند، دوست دارند از پروندة ما باخبر شوند. یعنی پرونده ما را از سرِ علاقه نگاه می کنند. برای اینکه برایمان در پیشگاه ربّ العالمین دعا و استغفار کنند، برای اینکه در مورد ما نگران هستند. آن وقت به این فکر کنید که تعداد شیعیان، تعداد امّت اسلامی، تعداد انسان هایی که بر روی کرۀ زمین زندگی می کنند، چقدر است؟ آیا دربارة این فکر کرده اید که قلب رئوفی که به آحاد ما و به تک تک ما عشق می ورزد، و جداگانه هر کدام را مورد علاقة خودش قرار می دهد، تا چه حد می تواند مهربان و دلسوز باشد؟

بیایید کمی در مورد میزان علاقه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به خودمان فکر کنیم؛ اینکه ایشان از سر علاقه، پرونده ما را به صورت هفتگی مرور می کنند. از کنار این موضوع به سادگی عبور نکنیم و در مورد آن تأمل نماییم. این تفکر ما را متحول خواهد کرد و علاقه ما به آن حضرت را افزایش خواهد داد.

غربت و مظلومیت حضرت، موضوع دیگری برای تفکر

مطلب دیگری که می تواند موضوع تفکر ما قرار گیرد، مظلومیت حضرت است. در این زمینه تا حدی می توان یک نوع مقایسه با دیگر امامان صورت داد. مقدار مظلومیت و غربت حضرت چقدر است؟ آیا تاکنون در این باره فکر کرده ایم؟ بعضی ها که سنّ و سال بالایی دارند، می گویند: کسانی که عمر طولانی دارند، بیش از دیگران داغ عزیزانشان را می بینند. حالا تصور کنید اگر کسی هزار سال عمر کند، با یک قلب فوق العاده عاطفی و نورانی، چقدر داغ خواهد دید؟ آیا کسی در دنیا، به اندازه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داغ دیده است؟ آیا ممکن است برایشان عادی شده باشد؟ باید از عاطفة حضرت، خبر داشته باشید. به علاقۀ یک پدر به جوانش فکر کنید. آیا علاقۀ ایشان به تک تک ما بیشتر از علاقة همة پدرها و مادرهای ما به فرزندانشان نیست؟ آیا عزای اباعبدالله الحسین علیه السلام برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ساده است؟ آیا مصائب زینب کبری سلام الله علیها برای ایشان ساده است؟ بیش از هزار سال است که برای حضرت زینب سلام الله علیها گریه می کنند؛ این ساده است؟ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حق دارند بفرمایند: «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْکِینَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً؛ صبح و شب برایت گریه می کنم، و آنگاه که نتوانم گریه کنم، به جای اشک برای تو خون گریه خواهم کرد.»

نباید به راحتی از کنار آن عبور کنیم. ما اطلاعات زیادی در مورد حضرت نداریم، و این موضوع از جهتی سازنده است؛ چون معمولاً کسب آگاهی و اطلاعات سرگرم کننده است. اما اینها موضوعاتی است که باید روی آنها فکر کنیم. آن وقت خواهیم دید به یکباره مکاشفه ای برای قلب انسان صورت می گیرد، و این موضوع، از اندیشة انسان به قلب انسان وارد می شود. اگر ما تنها بخشی از آگاهی هایی که به دست می آوریم را با تفکر در قلب مان وارد کنیم، متحوّل خواهیم شد. تفکر، نافذ است و در قلب نفوذ می کند. ما عموماً آگاهی ها و معارف بسیاری داریم، اما سعی نمی کنیم که این معارف را در قلب مان نفوذ دهیم، و به این وسیله از آنها بهره برداری کنیم. گاهی از اوقات به جای اینکه در پی کسب اطلاعات جدید باشیم، بهتر است بر روی همان اطلاعات قبلی خودمان بیندیشیم و خود را به تفکر دربارۀ آگاهی هایی که از قبل داریم وادار نماییم.

منبع: تحف العقول، ح 358. غرر الحکم، ح879. نهج البلاغه، حکمت 409. میزان الحکمه، ج9، ح 17193. بحارالأنوار، ج 98

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *