احکام اجاره برگرفته از توضیح المسائل امام خمینی قدس سره الشریف

احکام اجاره برگرفته از توضیح المسائل امام خمینی قدس سره الشریف

خانه / احکام / احکام خرید و فروش / احکام اجاره برگرفته از توضیح المسائل امام خمینی قدس سره الشریف

احکام اجاره برگرفته از توضیح المسائل امام خمینی قدس سره الشریف؛ اجاره دهنده و کسى که چيزى را اجاره مى‏کند بايد مکلف و عاقل باشندو به اختيار خودشان اجاره را انجام دهند، و نيز بايد در مال خود حق تصرف داشته باشند، پس سفيهى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى‏کند، چنانچه حاکم شرع او را از تصرف در اموالش جلوگيرى کرده باشد، اگر چيزى را اجاره کند يا اجاره دهد صحيح نيست.

٢١٧٣ اجاره دهنده و کسى که چيزى را اجاره مى‏کند بايد مکلف و عاقل باشند و به اختيار خودشان اجاره را انجام دهند، و نيز بايد در مال خود حق تصرف داشته باشند، پس سفيه ى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى‏کند، چنانچه حاکم شرع او را از تصرف در اموالش جلوگيرى کرده باشد، اگر چيزى را اجاره کند يا اجاره دهد صحيح نيست.

٢١٧٤ انسان مى‏ تواند از طرف ديگرى وکيل شود و مال او را اجاره دهد.

٢١٧٥ اگر ولى يا قيم بچه مال او را اجاره دهد، يا خود او را اجير ديگرى نمايد اشکال ندارد، و اگر مدتى از زمان بالغ شدن او را جزو مدت اجاره قرار دهد،بعد از آنکه بچه بالغ شد مى‏ تواند بقيه اجاره را به هم بزند، ولى هرگاه طورى بوده که اگر مقدارى از زمان بالغ بودن بچه را جزو مدت اجره نمى‏کرد بر خلاف مصلحت بچه بود، نمى‏تواند اجاره را به هم بزند.

٢١٧٦ بچه صغيرى را که ولى ندارد بدون اجازه مجتهد نمى‏شود اجير کرد، و کسى که به مجتهد دسترسى ندارد مى‏تواند از يک نفر مؤمن که عادل باشد اجازه بگيرد واو را اجير نمايد، به شرط آنکه اجير گرفتن بچه نابالغ به مصلحت او بلکه بنابر احتياط واجب ترک آن داراى مفسده براى بچه نابالغ باشد.

٢١٧٧ اجاره دهنده و مستاجر لازم نيست صيغه عربى بخوانند، بلکه اگر مالک به‏ کسى بگويد ملک خود را به تو اجاره دادم و او بگويد قبول کردم، اجاره صحيح است، و نيز اگر حرفى نزنند و مالک به قصد اين که ملک را اجاره دهد آن را به مستاجر واگذار کند و او هم به قصد اجاره کردن بگيرد اجاره صحيح مى‏باشد.

٢١٧٨ اگر انسان بدون صيغه خواندن بخواهد براى انجام عملى اجير شود، همين که با رضايت طرف معامله مشغول آن عمل شد، اجاره صحيح است.

٢١٧٩ کسى که نمى‏تواند حرف بزند، اگر با اشاره بفهماند که ملک را اجاره داده يا اجاره کرده، صحيح است.

٢١٨٠ اگر خانه يا دکان يا اتاقى را اجاره کند و صاحب ملک با او شرط کند که فقط خود او از آنها استفاده نمايد، مستاجر نمى‏تواند آن را به ديگرى اجاره دهد، و اگر شرط نکند، مى‏تواند آن را به ديگرى اجاره دهد ولى اگر بخواهد به زيادتر از مقدارى که اجاره کرده آن را اجاره دهد، بايد در آن کارى مانند تعمير و سفيد کارى انجام داده باشد يا به غير جنسى که اجاره کرده آن را اجاره دهد، مثلا اگر با پول اجاره کرده، به گندم يا چيز ديگر اجاره دهد.

٢١٨١ اگر اجير با انسان شرط کند که فقط براى خود انسان کار کند، نمى‏شود او را به ديگرى اجاره داد. و اگر شرط نکند، چنانچه او را به چيزى که اجرت او قرار داده اجاره دهد بايد زيادتر نگيرد، و اگر به چيز ديگرى اجاره دهد مى‏تواند زيادتر بگيرد.

٢١٨٢ اگر غير خانه و دکان و اتاق و اجير چيز ديگر مثلا زمين را اجاره کند و مالک با او شرط نکند که فقط خودش از آن استفاده نمايد، اگر چه بيشتر ازمقدارى که اجاره کرده آن را اجاره دهد، اشکال ندارد.

٢١٨٣ اگر خانه يا دکانى را مثلا يک ساله به صد تومان اجاره کند و از نصف آن خودش استفاده نمايد، مى‏تواند نصف ديگر آن را به صد تومان اجاره دهد، ولى اگر بخواهد نصف آن را به زيادتر از مقدارى که اجاره کرده مثلا به صد و بيست تومان اجاره دهد، بايد در آن کارى مانند تعمير انجام داده باشد يا به غير جنسى که اجاره کرده اجاره دهد.

شرايط مالى که اجاره مى‏دهند

٢١٨٤ مالى را که اجاره مى‏دهند چند شرط دارد: اول: آنکه معين باشد، پس اگربگويد يکى از خانه‏هاى خود را اجاره دادم درست نيست. دوم: مستاجر آن را ببيند يا کسى که آن را اجاره مى‏دهد طورى خصوصيات آن را بگويد که کاملا معلوم باشد. سوم:تحويل دادن آن ممکن باشد، پس اجاره دادن اسبى که فرار کرده باطل است. چهارم: آن مال به واسطه استفاده کردن از بين نرود، پس اجاره دادن نان و ميوه و خوردنيهاى ديگر صحيح نيست. پنجم: استفاده‏اى که مال را براى آن اجاره داده‏اند ممکن باشد، پس اجاره دادن زمين براى زراعت در صورتى که آب باران کفايت آن را نکند و از آب نهر هم مشروب نشود صحيح نيست. ششم: چيزى را که اجاره مى‏دهد مال خود او باشد و اگر مال کس ديگر را اجاره دهد در صورتى صحيح است که صاحبش رضايت دهد.

٢١٨٥ اجاره دادن درخت براى آن که از ميوه‏اش استفاده کنند اشکال ندارد.

٢١٨٦ زن مى‏تواند براى آنکه از شيرش استفاده کنند اجير شود و لازم نيست از شوهر خود اجازه بگيرد، ولى اگر به واسطه شير دادن حق شوهر از بين برود، بدون اجازه او نمى‏تواند اجير شود.

شرايط استفاده ‏اى که مال را براى آن اجاره مى‏دهند

٢١٨٧ استفاده‏اى که مال را براى آن اجاره مى‏دهند چهار شرط دارد: اول: آنکه حلال باشد، بنابر اين اجاره دادن دکان براى شراب فروشى يا نگهدارى شراب و کرايه دادن حيوان براى حمل و نقل شراب باطل است. دوم: پول دادن براى آن استفاده در نظر مردم بيهوده نباشد. سوم: اگر چيزى را که اجاره مى‏دهند چند استفاده دارد،استفاده‏اى را که مستاجر بايد از آن ببرد معين نمايد، مثلا اگر حيوانى را که سوارى مى‏دهد و بار مى‏برد اجاره دهند، بايد در موقع اجاره معين کنند که سوارى يا باربرى آن مال مستاجر است‏يا همه استفاده‏هاى آن. چهارم: مدت استفاده را معين نمايند و اگر مدت معلوم نباشد ولى عمل را معين کنند، مثلا با خياط قرار بگذارندکه لباس معينى را بطور مخصوصى بدوزد کافى است.

٢١٨٨ اگر ابتداى مدت اجاره را معين نکنند، ابتداى آن بعد از خواندن صيغه اجاره است.

٢١٨٩ اگر خانه‏اى را مثلا يک ساله اجاره دهند و ابتداى آن را يک ماه بعداز خواندن صيغه قرار دهند اجاره صحيح است، اگرچه موقعى که صيغه مى‏خوانند خانه در اجاره ديگرى باشد.

٢١٩٠ اگر مدت اجاره را معلوم نکند و بگويد هر وقت در خانه نشستى اجاره آن ماهى ده تومان است اجاره صحيح نيست.

٢١٩١ اگر به مستاجر بگويد خانه را يک ماهه به ده تومان به تو اجاره دادم و بقيه به همان قيمت، در ماه اول صحيح است. ولى اگر بگويد هر ماهى ده تومان، و اول و آخر آن را معين نکند، اجاره حتى براى ماه اول هم باطل است.

٢١٩٢ خانه‏اى را که غريب و زوار در آن منزل مى‏کنند و معلوم نيست چقدر در آن مى‏مانند، اگر قرار بگذارند که مثلا شبى يک تومان بدهند و صاحب خانه راضى شود،استفاده از آن خانه اشکال ندارد، ولى چون مدت اجاره را معلوم نکرده‏اند اجاره صحيح نيست و صاحب خانه هر وقت بخواهد مى‏تواند آنان را بيرون کند.

مسائل متفرقه اجاره

٢١٩٣ مالى را که مستاجر بابت اجاره مى‏دهد بايد معلوم باشد، پس اگر ازچيزهايى است که مثل گندم با وزن معامله مى‏کنند، بايد وزن آن معلوم باشد، و اگراز چيزهايى است که مثل تخم مرغ با شماره معامله مى‏کنند، بايد شماره آن معين باشد، و اگر مثل اسب و گوسفند است، بايد اجاره دهنده آن را ببيند يا مستاجر خصوصيات آن را به او بگويد.

٢١٩٤ اگر زمينى را براى زراعت جو يا گندم اجاره دهد و مال الاجاره را جو يا گندم همان زمين قرار دهد، اجاره صحيح نيست.

٢١٩٥ کسى که چيزى را اجاره داده، تا آن چيز را تحويل ندهد حق ندارد اجاره آن را مطالبه کند، و نيز اگر براى انجام عملى اجير شده باشد، پيش از انجام عمل حق مطالبه اجرت ندارد.

٢١٩٦ هرگاه چيزى را که اجاره داده تحويل دهد، اگرچه مستاجر تحويل نگيرد يا تحويل بگيرد و تا آخر مدت اجاره از آن استفاده نکند، بايد مال الاجاره آن را بدهد.

٢١٩٧ اگر انسان اجير شود که در روز معينى کارى را انجام دهد و در آن روز براى انجام آن کار حاضر شود، کسى که او را اجير کرده اگرچه آن کار را به او مراجعه نکند، بايد اجرت او را بدهد، مثلا اگر خياطى را در روز معينى براى دوختن لباسى اجير نمايد و خياط در آن روز آماده کار باشد، اگرچه پارچه را به او ندهد که بدوزد، بايد اجرتش را بدهد، چه خياط بيکار باشد، چه براى خودش يا ديگرى کار کند.

٢١٩٨ اگر بعد از تمام شدن مدت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده، مستاجر بايد مال الاجاره را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد، مثلا اگر خانه‏اى را يک ساله به صد تومان اجاره کند بعد بفهمد اجاره باطل بوده، چنانچه اجاره آن خانه معمولا پنجاه تومان است، بايد پنجاه تومان را بدهد و اگر دويست تومان است، بايد دويست تومان را بپردازد، و نيز اگر بعد از گذشتن مقدارى از مدت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده، بايد اجاره آن مدت را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد.

٢١٩٩ اگر چيزى را که اجاره کرده از بين برود، چنانچه در نگهدارى آن کوتاهى نکرده و در استفاده بردن از آن هم زياده‏روى ننموده ضامن نيست، و نيز اگرمثلا پارچه‏اى را که به خياط داده از بين برود، در صورتى که خياط زياده‏روى نکرده و در نگهدارى آن هم کوتاهى نکرده باشد نبايد عوض آن را بدهد.

٢٢٠٠ هرگاه صنعتگر چيزى را که گرفته ضايع کند ضامن است.

٢٢٠١ اگر قصاب سر حيوانى را ببرد و آن را حرام کند چه مزد گرفته باشد چه مجانى سر بريده باشد، بايد قيمت آن را به صاحبش بدهد.

٢٢٠٢ اگر حيوانى را اجاره کند و معين نمايد که چقدر بار بر آن بگذارد، چنانچه بيشتر از آن مقدار بار کند و آن حيوان بميرد يا معيوب شود ضامن است و نيز اگر مقدار بار را معين نکرده باشند و بيشتر از معمول بار کند و حيوان تلف شود يا معيوب گردد ضامن مى‏باشد.

٢٢٠٣ اگر حيوانى را براى بردن بار شکستنى اجاره دهد، چنانچه آن حيوان بلغزد يا رم کند و بار را بشکند صاحب حيوان ضامن نيست، ولى اگر به واسطه زدن و مانند آن کارى کند که حيوان زمين بخورد و بار را بشکند ضامن است.

٢٢٠٤ اگر کسى بچه‏اى را ختنه کند و ضررى به آن بچه برسد يا بميرد،چنانچه بيشتر از معمول بريده باشد ضامن است و اگر بيشتر از معمول نبريده باشد ضامن نيست.

٢٢٠٥ اگر دکتر به دست‏خود به مريض دوا بدهد يا درد و دواى مريض را به او بگويد و مريض دوا را بخورد، چنانچه در معالجه خطا کند و به مريض ضررى برسد يا بميرد دکتر ضامن است، ولى اگر فقط بگويد فلان دوا براى فلان مرض فايده دارد و به واسطه خوردن دوا ضررى به مريض برسد يا بميرد دکتر ضامن نيست.

٢٢٠٦ هرگاه دکتر به مريض يا ولى او بگويد که اگر ضررى به مريض برسد ضامن نباشد، در صورتى که دقت و احتياط خود را بکند و به مريض ضررى برسد يا بميرد، دکتر ضامن نيست.

٢٢٠٧ مستاجر و کسى که چيزى را اجاره داده با رضايت‏يکديگر مى‏توانند معامله را به هم بزنند و نيز اگر در اجاره شرط کنند که هر دو يا يکى از آنان حق به هم زدن معامله را داشته باشند مى‏توانند مطابق قرارداد اجاره را به هم بزنند.

٢٢٠٨ اگر اجاره دهنده يا مستاجر بفهمد که مغبون شده است چنانچه در موقع خواندن صيغه ملتفت نباشد که مغبون است، مى‏تواند اجاره را به هم بزند ولى اگر در صيغه اجاره شرط کنند که اگر مغبون هم باشند حق به هم زدن معامله را نداشته باشند، نمى‏توانند اجاره را به هم بزنند.

٢٢٠٩ اگر چيزى را اجاره دهد و پيش از آن که تحويل دهد کسى آن را غصب نمايد مستاجر مى‏تواند اجاره را به هم بزند و چيزى را که به اجاره دهنده داده پس بگيرد،يا اجاره را به هم نزند و اجاره مدتى را که در تصرف غصب کننده بوده به ميزان معمول از او بگيرد، پس اگر حيوانى را يک ماهه به ده تومان اجاره نمايد و کسى آن را ده روز غصب کند و اجاره معمولى ده روز آن پانزده تومان باشد مى‏تواند پانزده تومان را از غصب کننده بگيرد.

٢٢١٠ اگر چيزى را که اجاره کرده تحويل بگيرد و بعد ديگرى آن را غصب کند نمى‏تواند اجاره را به هم بزند و فقط حق دارد کرايه آن چيز را به مقدار معمول از غصب کننده بگيرد.

٢٢١١ اگر پيش از آن که مدت اجاره تمام شود ملک را به مستاجر بفروشد اجاره به هم نمى‏خورد و مستاجر بايد مال الاجاره را به فروشنده بدهد و همچنين است اگر آن را به ديگرى بفروشد.

٢٢١٢ اگر پيش از ابتداى مدت اجاره ملک بطورى خراب شود که هيچ قابل استفاده نباشد يا قابل استفاده‏اى که شرط کرده‏اند نباشد اجاره باطل مى‏شود و پولى که مستاجر به صاحب ملک داده به او برمى‏گردد بلکه اگر طورى باشد که بتواند استفاده مختصرى هم از آن ببرد مى‏تواند اجاره را به هم بزند.

٢٢١٣ اگر ملکى را اجاره کند و بعد از گذشتن مقدارى از مدت اجاره به طورى خراب شود که هيچ قابل استفاده نباشد يا قابل استفاده‏اى که شرط کرده‏اند نباشد اجاره مدتى که باقى مانده باطل مى‏شود و اگر استفاده مختصرى هم بتواند از آن ببرد مى‏تواند اجاره مدت باقى مانده را به هم بزند.

٢٢١٤ اگر خانه‏اى را که مثلا دو اطاق دارد اجاره دهد و يک اطاق آن خراب شود چنانچه فورا آن را بسازد و هيچ مقدار از استفاده آن از بين نرود اجاره باطل نمى‏شود و مستاجر هم نمى‏تواند اجاره را به هم بزند، ولى اگر ساختن آن به قدرى طول بکشد که مقدارى از استفاده مستاجر از بين برود اجاره به آن مقدار باطل مى‏شود و مستاجر مى‏تواند اجاره باقى مانده را به هم بزند.

٢٢١٥ اگر اجاره دهنده يا مستاجر بميرد اجاره باطل نمى‏شود ولى اگر خانه مال اجاره دهنده نباشد مثلا ديگرى وصيت کرده باشد که تا او زنده است منفعت‏خانه مال او باشد، چنانچه آن خانه را اجاره دهد و پيش از تمام شدن مدت اجاره بميرد، از وقتى که مرده اجاره باطل است.

٢٢١٦ اگر صاحب کار بنا را وکيل کند که براى او عمله بگيرد چنانچه بناکمتر از مقدارى که از صاحب کار مى‏گيرد به عمله بدهد زيادى آن بر او حرام است و بايد آن را به صاحب کار بدهد، ولى اگر اجير شود که ساختمان را تمام کند و براى خود اختيار بگذارد که خودش بسازد يا به ديگرى بدهد در صورتى که کمتر ازمقدارى که اجير شده به ديگرى بدهد زيادى آن براى او

٢٢١٧ اگر رنگرز قرار بگذارد که مثلا پارچه را با نيل رنگ کند چنانچه با رنگ ديگر رنگ نمايد حق ندارد چيزى بگيرد.

هیات رزمندگان اسلام

 

منبع: آوینی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *