اختصاصی هیات |حاج حسین هوشیار؛اگر بنا بر سکوت بود کربلایی رخ نمی‌داد!

خانه / مطالب و رویدادها / یادداشت و گفتگو / اختصاصی هیات |حاج حسین هوشیار؛اگر بنا بر سکوت بود کربلایی رخ نمی‌داد!

گوشه دل زمزمه ی آه شنید ناله ای از دل جانکاه شنید

حاج حسین هوشیار؛اگر بنا بر سکوت بود کربلایی رخ نمی‌داد!

hooshyar

حسین هوشیار متولد 1353و متولد جنوب تهران، بزرگ شده جوادیه راه آهن با اصالتی اردبیلی می‌باشد. مدرکش لیسانس حقوق و فوق لیسانس الهیات است و الان نیز معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه 22 تهران می باشد، سالها در کسوت معلمی به عنوان معلم عربی و دینی در دبیرستان ها تدریس می‌کرده و تدریس را جزو شیرین‌ترین و ماندگارترین خاطراتش می‌داند و دوست دارد. روزی که ما به محل کارش در شهرداری رفتیم تولد چهل سالگی‌اش بود و می‌گفت چه زود گذشت. خود را مدیون حاج منصور ارضی و برادران طاهری و حاج سعید حدادیان می‌داند. آشنایی کامل با سبک‌های موسیقی دارد دغدغه‌هایی داشت از اوضاع روز جامعه مداحان و هیئات مذهبی که در گفتگویی تفصیلی با ماهنامه هیأت مطرح شد که در ادامه می‌آید.

هیأت: نحوه ورودتان به عرصه مداحی چگونه بود؟

سابقه آشنایی من با مداحی به نوارهای کاستی برمیگردد که خواهر بزرگترم از خواندن‌های حاج مرتضی طاهری و حاج منصور ارضی بین سالهای 61 تا 63 در خانه گوش می کرد و گاهاً با ایشان به مسجد جامع بازار تهران می رفتم و آنجا از منبر حاج حسین انصاریان و بعد هم از مداحی حاج منصور ارضی استفاده می‌کردیم، آن زمان کودکی هشت ساله بودم ولی اولین تقلید خواندنم را من از توی اون نوار انجام دادم که یادمه خواندن حاج محسن طاهری بود.

گوشه دل زمزمه ی آه شنید           ناله ای از دل جانکاه شنید …

مرثیه ای در رسای حضرت علی(ع) بود که در راهروی خانه می‌نشستم و می‌خواندم و صدا می پیچید. بدلیل شرایطی که در آن دوره و تاثیری که جنگ بر نوحه های داشت نوحه های حاج صادق آهنگران و غلام کویتی پور خیلی بر من تاثیر گذاشت.

«با نوای کاروان» را حفظ بودم درحالیکه نه سال بیشتر نداشتم و در مدرسه تمام نوحه های حاج صادق آهنگران را بازخوانی می کردم و این رویه تا زمان رحلت امام ادامه پیدا کرد که من خواندن رسمی‌ام را با رحلت امام آغاز کردم و آشنایی بیشتری با اساتیدی همچون حاج منصور ارضی پیدا کردم و در واقع هدایت اصلی خواندن من و سبک من تحت تاثیر حاج منصور بود که با ارتحال امام به اوج خودش رسید، مراسمی هم که در مسجد محل گرفته بودیم، در آن مراسم رسما برای عموم مردم خواندم. اول دبیرستان بودم، یعنی در سال 68 اولین خواندن رسمی‌ام را در رسای امام عزیزمان در مسجد محله انجام دادم، شعری بود از آقای پوراحمد؛ بعد از ارتحال امام وارد کلاس‌های مداحی حاج سعید حدادیان شدم، آن دوره در منزل حاج محمود ژولیده در میدان فلسطین برگزار می‌شد که به نظر من بی نظیر بود.

هم دوره‌ای‌های من آقایان حسن گروسی، ابوالفضل بختیاری و داوود حسن‌پور بودند نسلی بودیم که افتخار این شاگردی را در آن دوره داشتیم دوره ای که تا اواسط سال 72 طول کشید.

در سفری که سال 74 به مناطق جنگی دوکوهه داشتم باب آشنایی من با حاج محمد رضا طاهری آغاز شد و تا سال 78 با حاج محمد طاهری بودم به جرات می‌توانم بگویم که دوره اصلی تحول من در خواندن با آشنایی که با حاج محمد رضا طاهری پیدا کردم رخ داد که در هیأت ایشان در نازی آباد -هیأت رهروان شهداء- خواندنم و بصورت جدی هم پای ایشان به عنوان شاگرد می خواندم، واحد ها و شورها را می‌خواندم، البته شورهایی به سبک دهه 70 که دوره خیلی خوبی بود.

دو نگاه فلسفی به موضوع عزاداری وجود دارد که آیا در این مجالس می‌خواهید تغذیه شوید یا تخلیه؟ دهه 70 درشورها سوز و حماسه موج می‌زد، الان هم شورهای بسیار زیبایی داریم البته شورها آن زمان ساده‌تر بود. ریتم‌ها و شورهایی که خوانده می‌شد ساده‌تر و حماسی‌تر بود.

الان به نظر می رسد برخی نوآوری‌ها شورها سوز و حماسه را از مداحی‌ها گرفته و فانتزی به نظر می رسند، امروز شورها یک‌بار مصرف شده است و خطر اینجاست که به خاطره تولیدات زیاد و ذائقه مستمع دارد عوض می شود یعنی مستمعین سطح توقعشان به سمتی دارد میرود که ذائقه مستمع ما مورد تهدید قرار می گیرد. به یاد دارم در یکی از دیدارها حضرت آقا صحبتی با این مضمون داشتند که «شما مداحان هستید که ذائقه مستمع را با خواندن شعر قوی، تربیت می کنید».

هیأت: مداح محبوبتان کیست؟

همه مداحان نسل من قطعا پیر و مراد خودشان را کسانی که حماسه سرایی کردند می‌دانند، مداحی که ممزوج از دوران جبهه و شهدا بوده؛ همه ما بدون استثناء حاج منصور ارضی را در این زمینه به عنوان محبوب خودمان می‌دانیم اگر ایشان را مستثنی کنیم کسانی که بیشترین دینم را به اونها دارم حاج محمد رضا طاهری و حاج سعید حدادیان را در جزء مداحان محبوبم می‌دانم.

هیأت: مداحی علم اکتسابی است یا هنر ذاتی؟

مداحی هم علم است و هم هنر، به زبان دیگر مداحی علمی است که برای نشان دادنش باید هنر داشت و هنری است که بدون داشتن علم انتظار بروز آن را نباید داشت.

هیأت: آموزش مداحی و تشکیل کلاه‌های مداحی را چقدر ضروری می‌دانید؟

در بحث مداحی آموزش را یک ضرورت می‌دانم اما بستگی دارد چه کسانی اینکار را انجام می‌دهند. امروز به نظر می‌رسد با یک نگاه اجمالی به این کلاس‌ها که تبلیغاتشان را در سطح شهرها می‌بینیم؛ قطعاً این یک آفت است و به نظر می رسد عده‌ای شور و شوق کسانی را که می‌خواهند در وادی اهل بیت قدم گذارند این کلاس‌ها را تبدیل به یک متاعی کرده‌اند برای رسیدن به یک سری اهداف مالی، چون در برخی از این کلاس‌ها شهریه‌ای هم گرفته می شود، درحالی‌که من معتقدم باید پایه‌های مداحی  بر اساس همان آموزش‌های سنتی باشد، یعنی کسانی‌که مراحلی را گذراندند و استعداد و توانایی که در خواندن دارند را قبلا کشف کرده‌اند و بعد در یک فضای کاملا سنتی و یک فضای معلم و شاگردی، یک فضای پیر و مرشدی باید به تحصیل و به یادگرفتن مداحی بپردازند نه در یک کلاس صرف و شهریه و هزینه ثبت نام.

هیأت: حال با این صحبت‌هایی که فرمودید به نظرتان این آموزش اگر به صورت رشته‌ای در دانشگاه در بیاید مناسب است یا مخالف این امر هستید؟

از یک سطحی به بعد باید آموزش به صورت آکادمیک اتفاق بیافتد، یعنی باید کسانی‌که بصورت آکادمیک می‌خواهند آن را یاد بگیرند اشخاصی باشند که حتماً در بحث مداحی مراحلی را طی کرده باشند، توانایی گرداندن مجلس را داشته باشند و به عنوان یک مداح به رسمیت شناخته شده باشد. کلاس‌ها و آموزش‌های تخصصی مثل ادبیات عربی، شعر، ادبیات فارسی، مقتل، تاریخ و فقه، احکام و تمام مسائلی که یک مداح به عنوان یک عنصر مذهبی می‌بایست بداند را آنجا یاد بگیرند؛ پیش نیاز چنین تحصیلات دانشگاهی این است که این شخص قبلا توانایی اجرا را داشته باشد و بعد وارد این بحث شود، به عبارت بهتر صرفاً علاقمندی ملاک نباشد، توانمندی هم لحاظ شود.

هیأت: سبک‌های مداحی موجود را مناسب می‌دانید؟

خاطره‌ای دارم از منزل قدیمی حاج سعید حدادیان در خیابان تختی، شنبه‌ها ایشان روضه هفتگی داشت(هنوز هم دارد) و در انتهای مراسم روضه سینه زنی هم داشتیم، سال 74 یا 75 بود که من نوحه واحدی را با سبکی خاص ساخته بودم که قبلاً مورد استقبال حاج محمد رضا طاهری قرار گرفته بود، وقتی این واحد را در آن جلسه خواندم ایشان نه تنها من را تشویق نکردند بلکه بعد از جلسه مورد انتقاد هم قرار دادند که این سبک جدید چه بود که خواندی؟ وقتی پاسخ من را شنیدند جمله جالبی گفتند که من بعد از سالها متوجه عمق این جمله شدم، ایشان گفتند امروز اگر الگوی تو در نوآوری حاج محمد رضاست – اون موقع حاج محمد رضا نماد مداحان پیشرو و جوان بود و هنوز حاج محمود کریمی مطرح نشده بود- که دارد نوآوری می‌کند اعتبارش به برادران مداح و پدر مداحشان است و حداقل دوهزار بیت شعر حفظ هستند، منظور حاج سعید این بود که نوآوری نکن مگر اینکه تکیه گاهی به نام سنت داشته باشی، یعنی نمی‌شود بدون نگاه به قدیم و بدون داشتن پشتوانه بخواهیم نوآوری کنیم.

من معتقد هستم که امروز بهترین نوآوری ها، نوآوری هایی است که تکیه به سنت دارند، با نگاه به گذشته آینده را ترسیم می‌کند، اوج این قضیه را من در بسیاری از کارهای حاج محمود کریمی می‌بینم ایشان در اوج نوآوری سبک‌های قدیمی در خواندنش دیده می‌شود.

هیأت: جایگاه شعر را در مداحی چگونه می‌بینید؟

واقعیت این است که متاسفانه جایگاه شعر امروز نسبت به گذشته تضعیف شده، چرا که جایگاه شعر، جایگاه بی بدیلی است و من به جایگاه شعر اعتقاد قطعی دارم ولی واقعیت این است که امروز این جایگاه به خاطر پررنگ شدن بیش از حد موسیقی و آهنگ تا حدودی مورد تزلزل قرار گرفته. حالا موسیقی که میگوییم شاید مخاطب فکر کند منظورم آهنگ زدن است. امروز نغمات، تحریرها و به اصطلاح برخی سوز صدا و لحن و صوت به قدری جایگاه خودش را با توجه به تکنیک های صوتی که امروز وجود دارد در جوان‌ها باز کرده است، شما ملاحظه می‌کنید در مداحان جوان ما  دغدغه‌ای نسبت به اینکه چه پیامی می خواهد برساند وجود ندارند و در واقع نغمه دارد آرام آرام جای شعر رو می گیرد و به نظر من این یک خطر است. یعنی ما امروز باید بتوانیم جایگاه شعر را بین جوان‌ها جا بندازیم.

هیأت: در مداحی وضعیت سیستم صوتی برایتان مهم است؟

من با توجه به آسم و بیماری تنفسی که دارم ناگزیر به استفاده از سیستم صوتی مناسب هستم و باید از سیستم صوتی استفاده کنم تا جبران کمبود نفس من را بکند، اما واقعیت این است که هیچ‌گاه علاقه نداشتم جور صدای من را سیستم صوتی بکشد و تلاشم بر این بوده که اینطور نباشد.

هیأت: در بحث مولودی خوانی چرا ضعیف هستیم؟

بسیاری از مداحان در بحث مولودی باید سطح فنی در مولودی خوانی را بالا ببرند، کافی است که یک مداح فرق بین چند دستگاه اصلی موسیقی را بداند. اگر اینطور باشد مثلا دستگاه ماهور را بشناسد و مولودی را در این دستگاه شروع کند، طبیعتاً اون حزن که در مجلس عزاست دیگر در مجلس مولودی رخ نمیدهد.

بسیاری از مداحان مخصوصاً مداحان جوان ما چون شناخت کافی از کارکرد دستگاه های موسیقی در مداحی ندارند، فرقی بین مولودی و عزا در مجلس‌شان وجود ندارد و می‌بینیم شعری را که در مجلس مولودی پیامی شوق انگیز و شادی بخش دارد در محزون‌ترین حالت می‌خوانند و واقعیت این است که به غیر این هم بلد نیستند و اگر این شعر را عوض کنند و شعر عزا به او بدهند تفاوتی در لحن آن مداح ایجاد نمی‌کند. توجه داشته باشید که منظور من سرود نیست، منظورم غزل خوانی و شعر خوانی است، متاسفانه بسیاری از مداحان جوان ما به خاطر عدم آشنایی با کارکرد دستگاه های موسیقایی نمی‌توانند شعر خوانی درست از آن شعر مولودی یا همان غزل داشته باشند، کافی است که نقش و اثر و روح حاکم بر یک دستگاه موسیقی را یک مداح باید بداند و بتواند تشخیص دهد که کجا از این دستگاه استفاده کند، در اینصورت شاید نیمی از مشکل ما در بحث مولودی‌خوانی حل شود.

هیأت: استفاده مداحان از تریبون‌ها برای بیان مسایل سیاسی را صحیح می‌دانید؟

من معتقدم مرز حساسی را باید در این زمینه رعایت کنیم، اگر کسانی‌که اعتقاد دارند مداحان نباید وارد مسائل سیاسی شوند اگر منظورشان این است که مداح تبدیل به عناصری بی خاصیت شوند غلط است. جامعه مداحان به عنوان تاثیرگذارترین عناصر فرهنگی در جامعه اعلان موضعشان در موارد مختلف به عنوان کسانی‌که جمع کثیری تابع نظر آن‌ها، تحت تاثیر نظر آن‌ها و تحت تاثیر صحبت های آن‌ها هستند گریز ناپذیراست، یعنی اصل موضوع که مداح باید یک عنصر تاثیر گذار و فرهنگی و سیاسی باشد قبول داریم و من به این تاکید دارم اما موضوع اینجاست که نه در هر جایی و به هر نحوی؛ من معتقدم میکروفون جلسه امام حسین(ع) امانتی است در دست ما و نباید نظرات شخصی در آن بیان شود، معتقدم تریبون مجلس امام حسین(ع) محل اعلان مواضع سیاسی ما هم هست، قیام امام حسین(ع) هم به واسطه همین اعلان مواضع سیاسی بوده است، اصلاً اگر قرار بود اعلان مواضع سیاسی نکنیم و بنا برسکوت بود کربلایی رخ نمی‌داد چون امام حسین(ع) اعلان مواضع کرد کربلا رخ داد، ما نیز به عنوان نوکر امام حسین(ع) و به عنوان کسانی‌که در این راه قدم برداشتیم اعلان مواضع می‌کنیم ولی باید بصیرتمان را هر لحظه بالاتر ببریم و ببینیم آیا مواضع مبتنی بر مواضع و خط مشی اربابمان امام هست؟

بحث ولایت پذیری، بحث دعوت به وحدت، ظلم ستیزی، این‌ها مباحثی هستند که معتقدم یک نوکر امام حسین(ع) باید به آن حساس باشد. مقام معظم رهبری الان محور وحدت است، درست در جایی که یک گروه سیاسی انتظار می کشد یا آرزو می کند به اینکه موضع آقا در مورد شخص خاصی متفاوت باشد می‌بینیم ایشان با رفتاری پدرانه همه رو در حول دایره ولایت جمع می‌کنند، جامعه مداحان نیز باید با همین دید به مسایل نگاه کنند، مداح باید محور وحدت سلایق سیاسی باشد، اگر در جلسه‌اش کسانی‌که حضور دارند خط فکری و سیاسی مداح را هم بدانند ولو اینکه با خطوط سیاسی مختلف حضور پیدا کنند استفاده کنند ولی آن را قبول نکنند این یک برگ برنده‌ای برای مداح است.

بودند کسانی که به خاطر یک سری سوء تفاهمات سیاسی در نوع اعلان مواضع دل چرکین و آزرده خاطر شدند و جلسات را رها کردند، چقدر خوب است که مداح محور همدلی و وحدت در محله خودش باشد، ضمن اینکه در اعلان مواضع اصولی خودش کوتاه نیاید و با شیوه درست و پدرانه بیان کند.

در بحث وحدت شیعه و سنی هم که من فکر می کنم مقام معظم رهبری حجت را تمام کرده و امروز آنقدر ایشان واضح مطلب را بیان فرمودند که هیچ‌کس هیچ بهانه‌ای ندارد مبنی بر اینکه ایشان بدون هیچ‌گونه ملاحظه‌ای و با صراحت خاص خودشان اعلام کردند هرچیزی عمل یا رفتاری که وحدت مسلمانان را خدشه‌دار ‌کند حرام است.

هیأت: در خلوت خودتان کدام روضه را برای دلتان می‌خوانید؟

من علی اکبری هستم! یعنی نسبت به روضه حضرت علی اکبر(ع) حساسیت خاصی دارم.

هیأت: تأثیرات حضورتان در عرصه مداحی در عرصه زندگی شخصیتان چگونه بوده است؟

خدای خودم را شکرگزارم که این توفیق را به من دادند و از خداوند مسألت می‌کنم که این امر را از من سلب نکند، مادرم تعریف می‌کند که قبل از به دنیا آمدنم، در حالیکه من را باردار بودند خوابی را می‌بینند در رویای صادقه که در صحرایی خشک و بی‌آب و علف قدم برمی‌دارند و با هر قدمی که برمی دارند در زیر پایشان جواهراتی را می‌بینند، در خواب به مادرم گفته میشود که اینجا کربلاست، وقتی مادرم از خواب بیدار می‌شوند خواب را برای پدر بزرگ مرحومم -زین العابدین هوشیار بیان می‌کنند- تعبیر خواب را همانجا به مادرم می گویند کسی‌ را که در شکم دارید پسر است و او نوکر امام حسین(ع) می شود، با توجه به اینکه در سال 52 سونوگرافی نبوده و جنسیت بچه در شکم مادران قابل تشخیص نبوده و از آن مهم‌تر این‌که مادرم این داستان را در سن 20 سالگی‌ام برایم تعریف کردند و این درحالی بود که من مداح شده بودم.

 این قضیه در زندگی من مشیت الهی بوده، ما اهل بیت را حقایق هستی می‌دانیم، مهمترین چیزی راکه اهل بیت به من داده‌اند این است که نگاه من را به حقیقت هستی اصلاح کردند و من را با حقیقت اصلی آشنا کردند، به قول حافظ علیه الرحمه:

عاشق شو ار نه روزی، کار جهان سراید           نا خوانده درس مقصود، از کارگاه هستی

هیأت: چه توصیه‌ای به علاقه مندان این حوزه دارید؟

باید بی رو در بایستی بگم؛ امروز حقیقت این است که آفت بزرگی در بحث مداحی وارد شده و آن نگاه کاسب مآبانه به این عشق است، یعنی برخی مداحی اهل بیت(ع) را به یک شغل تبدیل کرده‌اند نه به یک عشق و این باعث شده که جاها عوض شود. خواهشم از عزیزانی که می‌خواهند وارد این عرصه شوند این است که هیچ‌گاه نیتشان را برای این حضور کسب و کار قرار ندهند، حال این کسب ممکن است کسب پول باشد، ممکن است کسب محبوبیت باشد؛ بعضی‌ها ادعا می‌کنند که ما در قبال خواندنمان پول نمی‌گیریم ولی در عین حل انتظار کاسبی دیگری را دارند و آن آبروست.

به نظر من مداحی که در قبال خوندنش حتی انتظار آبرو هم نداشته باشد نوکر واقعی است، مشکل از اینجاست که ما نوکر پرتوقع هستیم، نوکر پرتوقع فقط این نیست که من در ازای کاری که می‌کنم پول بگیرم، ممکن است در جمعی که حضور داریم نیز انتظار و توقع احترام داشته باشیم.

همه ما در این دستگاه وظیفه‌ای بر عهده داریم، یکی چراغ مجلس را روشن می‌کند، یکی چای می‌ریزد، یکی کفش‌ها را جفت می‌کند و یکی هم مداحی می‌کند، تا حالا شنیده‌اید کسی که کفش‌ها را جفت می‌کند و یا چای می‌ریزد انتظاری داشته باشد؟ روزی که مداحی‌های ما به آن مرحله برسد که هیچ توقعی از هیچ‌کس نداشته باشیم جزو آرزوهای من است، در دهه شصت این‌گونه بود. حالا این را مقایسه کنید با اتفافاتی که الان در جلسات می‌افتد، چه گله‌هایی می‌شود و دلخوری‌ها از چه جنسی است و من اعتقاد دارم اولین آسیب متوجه مستمعین می‌شود.

هیأت: در پایان اگر ناگفته‌ای دارید بفرمایید.

دست همه اساتیدم را می‌بوسم، حاج منصور ارضی، حاج سعید حدادیان، اخوان محترم طاهری، حاج حسن خلج و حاج محمود کریمی که همواره برایشان به خاطر حقی که به گردن ما دارند دعا می‌کنم و به همه مداحان هم‌دوره خودم سلام می کنم و می گویم یادش بخیر چه زود پیر شدیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *