ارج نهادن به شخصيت فرزندان

خانه / مطالب و رویدادها / ارج نهادن به شخصيت فرزندان

حضرت فاطمه روزى حسن و حسين را خدمت رسول خدا آورد و عرض كرد: يا رسول‏اللَّه حسن و حسين عليهماالسلام فرزند شما هستند. چيزى به ايشان عطا كن. فرمود: هيبت و سيادت خود را به حسن بخشيدم، و شجاعت وجود خودم را به حسين دادم.

دانشمندان روانشناس مى‏گويند: تربيت‏ كننده بايد شخصيت كودك را پرورش دهد و اعتماد به نفس را به او تلقين كند. او را بزرگ نفس و با شخصيت بار بياورد.
مربى اگر به كودك احترام نگذاشت و او را كوچك شمرد و شخصيت او را خرد كرد، طبعا ترسو و بى‏شخصيت بار مى‏آيد و خودش را زبون و بى‏ارزش مى‏پندارد. هنگامى كه بزرگ شد خودش را كوچكتر از آن مى‏داند كه به كارهاى بزرگ اقدام كند. چنين فردى در اجتماع منشأ اثر واقع نخواهد شد و به آسانى زير بار ذلت خواهد رفت. اما اگر خودش را بزرگ و باشخصيت دانست، به كارهاى پست، تن نمى‏دهد و زير بار خوارى و ذلت نمى‏رود. اين شخصيت نفسانى تا حدودى، به تربيت خانوادگى و روحيات پدر و مادر بستگى دارد.                                                    untitled-16
روانشناسان براى تقويت روحى كودك مطالبى را به تربيت كنندگان توصيه مى‏كنند كه از جمله‏ى آنها موضوعات زير است:
اول- اظهار علاقه و محبت و نوازش كودك. اين موضوعى است كه در درس اول بدان اشاره شد. و گفتيم كه حسن و حسين عليهماالسلام از جهت محبت پدر و مادر و رسول خدا بقدر كافى برخوردار بودند.
دوم- بايد صفات خوب كودك را يادآورى كرد و او را در حضور خودش و ديگران تعريف و توصيف نمود. و بزرگى نفس را به او تلقين كرد.
رسول خدا بارها مى‏فرمود: حسن و حسين عليهماالسلام بهترين جوانان اهل بهشتند و پدرشان از آنان بهتر است.
پيغمبر اكرم (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) به حسن و حسين مى‏فرمود: شما ريحان خدايى هستيد.
«ابوبكر» مى‏گويد: پيغمبر روى منبر نشسته بود و حسن عليه‏السلام در پهلويش قرار داشت. گاهى به مردم نگاه مى‏كرد و گاهى به حسن، و مى‏فرمود: فرزندم حسن، آقا و بزرگ است، شايد به بركت او در بين امتم اصلاح شود.
«جابر» مى‏گويد: روزى داخل خانه‏ى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله شدم ديدم حسن و حسين بر پشت آن حضرت سوارند و آن جناب با دست و پا راه مى‏رود و مى‏فرمايد: بهترين شتر، شتر شما است و بهترين سوار شماييد.
«يعلى عامرى» مى‏گويد: رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) روزى حسين را ديد كه با بچه‏ها بازى مى‏كند، پس دست مباركش را دراز كرد تا او را بگيرد. حسین (عليه‏السلام) به اين طرف و آن طرف مى‏دويد. پيغمبر اكرم با شوخى و تبسم او را در بغل گرفت. آنگاه يكى از دستهايش را زير چانه‏ى او و دست ديگرش را پشت گردن نهاد و دهان مباركش را بر لبهاى او گذاشته مى ‏بوسيد و مى‏فرمود: حسين از من و من از حسينم، هركس او را دوست بدارد خدا را دوست داشته است. حسين فرزند دختر من است.
على بن ابى‏طالب (عليه‏السلام) به حسن و حسين مى‏فرمود: شما پيشواى مردم و بزرگ جوانان اهل بهشتيد و از ارتكاب گناه معصوميد. خدا لعنت كند كسى را كه با شما دشمنى كند.
حضرت فاطمه روزى حسن و حسين را خدمت رسول خدا آورد و عرض كرد: يا رسول‏اللَّه حسن و حسين عليهماالسلام فرزند شما هستند. چيزى به ايشان عطا كن. فرمود: هيبت و سيادت خود را به حسن بخشيدم، و شجاعت وجود خودم را به حسين دادم.
«سلمان فارسى» مى‏گويد: حسين (عليه‏السلام) را ديدم كه بر زانوى رسول خدا نشسته بود. او را مى‏ بوسيد و مى‏ فرمود: تو بزرگ و بزرگ‏زاده و امام و پسر امام و پدر امامان هستى. تو حجت، پسر حجت و پدر نه حجت مى‏باشى كه آخرشان قائم است.
آرى پيغمبر اكرم (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) در پرورش شخصيت اولاد زهرا كوشش مى‏كرد و زهرا و على (عليهماالسلام) نيز از همين برنامه متابعت مى‏كردند. هرگز نشد كه كودكان را تحقير كنند و شخصيت آنها را در حضور ديگران كوچك سازند. و ضربه و شكست بر روحشان وارد نمايند. بدين علت، طبعاً بزرگ و آقا تربيت شدند.
روايت شده كه شخصى مرتكب گناهى شد كه مستوجب كيفر بود پس خودش را از رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) پنهان داشت تا گاهى كه حسن و حسين را در بين راه ملاقات نمود، آنان را بر دوش گرفته خدمت رسول خدا مشرف شد عرض كرد: يا رسول‏اللَّه حسن و حسين را شفيع قرار دادم.
پيغمبر اكرم خنديد و فرمود: ترا بخشيدم. سپس به حسن و حسين فرمود: شفاعت شما را قبول كردم.
براى همين عظمت و بزرگى نفس بود كه حسين بن على عليه‏السلام با سپاه مختصرى كه داشت، در مقابل سپاه بيشمار يزيد پايدارى كرد و مردانه جنگ نمود و تن بذلت و خوارى نداد. مى‏فرمود مانند بندگان فرار نمى‏كنم و تسليم خوارى و ذلت نمى‏شوم.
در اثر همين تربيت بود كه زينب كبرى با آن همه مصيباتى كه ديد خود را در قبال دستگاه ستمگر يزيد نباخت و مرعوب آنان واقع نشد و بوسيله‏ ى خطابه‏ هاى شورانگيزش شهر كوفه و شام را منقلب ساخت و دستگاه جبار و خونخوار يزيديان را رسوا و مفتضح ساخت.

منبع:شمیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *