اصحاب و شاگردان امام محمد باقر علیه السلام

خانه / پیشنهاد ویژه / اصحاب و شاگردان امام محمد باقر علیه السلام

خاندان رسالت و اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، از آن جا که به گواهی قطعی وانکار ناپذیر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، عدل و همپا و هماوای قرآنند با حقیقت، محتوا و پیام قرآن، همگونی و سنخیت دارند

خاندان رسالت و اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، از آن جا که به گواهی قطعی وانکار ناپذیر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، عدل و همپا و هماوای قرآنند با حقیقت، محتوا و پیام قرآن، همگونی و سنخیت دارند.

حدیث ثقلین از جمله احادیث مهم مورد پذیرش اهل سنت و امامیه است.

در این حدیث، رسول خدا، ثمره تلاشهای طاقت فرسای خود در مسیر ایفای رسالت و هدایت خلق را، در دو یادگار گرانبها که پس از خود برجا گذاشته خلاصه کرده و گفته است: من دو شی ء گرانبها در میان شما باقی می گذارم: قرآن و اهل بیتم را، این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا در قیامت بر حوض کوثر، بر من وارد شوند… (1)

با توجه به مقام معنوی و الهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که کمترین خود خواهی و هوا و هوس در او راه نداشته و آنچه او می گفته در حقیقت مورد تأیید خداوند بوده و رأی و سخنی جز به اشاره و تأیید وحی اظهار نمی داشته است، (2) می توان بیقین اقرار کرد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، خاندانش را بر اساس ملاحظات خویشاوندی و روابط نسبی و علایق مادی بشری، در کنار قرآن، بزرگترین معجزه خویش ننهاده است، بلکه قرین ساختن اهل بیت، با پیام وحی، از آن جهت بوده که میان آن دو هماهنگی و سنخیت وجود داشته است .

اگر خداوند قرآن را بدور از کمترین ضعف و کاستی و کجی و نادرستی فرو فرستاده، (3) اهل بیت را نیز از هر انحراف و گناه، پاک گردانیده و مصونیت بخشیده است. (4)

اگر قرآن، دارای حقایقی اصولی و محکم و نیز مسایلی متشابه (5) است که برای فهم آنها باید به منبعی الهی و آگاه به رموز وحی مراجعه کرد، اهل بیت، همان آگاهان و عالمانی هستند که مفسر قرآن و مبین احکام و پیامهای آنند. (6)

هر چند آیات قرآن، روشن و روشنگر است، ولی معنای روشنی مفاهیم قرآن، این نیست که تمامی مطالب و مفاهیم آن برای همه اندیشه ها آشکار و بی نیاز از توضیح باشد، چه، خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمان داده تا آیات وحی را برای مردم توضیح و تبیین کند. (7)

با این بیان، اهل بیت از آن جهت، قرین قرآن و جدایی ناپذیر از آن معرفی شده اند که پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به تبیین مفاهیم وحی و حقایق قرآن، برای توده ها بپردازند و این توان و شایستگی در همه اهل بیت رسالت (معصومین علیهم السلام) بوده است.چنانکه علی علیه السلام به سینه اش اشاره می کرد و می گفت: در اینجا دانشهای فراوانی است که کاش شاگردان شایسته ای می یافتم و این حقایق را بدانها می آموختم. (8)

آن چه پس از وفات رسول اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای جامعه اسلامی و خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، رخ نمود هرگز به آنان، مجال نداد تا آن گونه که می خواستند و می بایست، به نشر معارف قرآنی بپردازند .

جریانهای سیاسی حاکم بر جامعه، پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، سبب تفکیک قرآن از عترت در باور و اندیشه بخش عظیمی از مردم شد.قرآن بظاهر محور نظام دستوری دین و حکومت گردید، ولی چون نیازمند مفسر و مبین بود، باعث شد تا میدان تفسیر و تأویل بشدت گسترش یابد و چهره هایی در محافل علمی و دینی مطرح شدند که هرگز آیه ای در تطهیر آنان نازل نشده و سفارشی از ناحیه رسول خدا در تمسک به آنان نرسیده بود.از سوی دیگر، کسانی چون علی بن ابی طالب علیه السلام که با صدای رسا فریاد بر می آورد: سلونی قبل از تفقدونی، یعنی هر چه می خواهید از من بپرسید، قبل از این که مرا از دست بدهید، مهجور وناشناخته ماندند.

حسن بن علی علیه السلام، از سوی حکومت معاویه، تحت شدیدترین فشارهای روحی و اجتماعی قرار داشت و هرگز به او فرصت نشر معارف واقعی داده نشد.

حسین بن علی علیه السلام تحت فشار قرار گرفت که حکومت ضد دینی و ضد بشری یزید را بپذیرد و از آنجا که پذیرش حکومت وی را مایه نابودی اساس شریعت می دانست، از آن اجتناب کرد و در این راه به شهادت رسید.

بنی امیه بر جان و مال و ناموس و دین مردم مسلط شدند.و زمینه چنان شد که فردی چون زین العابدین ناگزیر، معارف حقه را در قالب دعا و نیایش اظهار می کرد.در این میان، در عصر امام باقر علیه السلام، شرایط سیاسی جامعه به گونه ای تغییر یافت که آن حضرت توانست، مجمعی علمی تشکیل داده، به تعلیم و تربیت مردانی دانشمند و متعهد به ارزشهای شریعت بپردازد.

این است که وقتی صفحات تاریخ صدر اسلام مرور شود، در زندگی علمی امام باقر علیه السلام نام بسیاری از شاگردان آن حضرت و شخصیتهای ممتاز علمی جهان اسلام جلب نظر می کند.

با این همه، نباید تصور کرد که امام باقر علیه السلام آسوده و ایمن از محدودیتها و ممنوعیتهایی بوده است که حکومتها برای اهل بیت علیه السلام فراهم می آورده اند، بلکه بی تردید، جو حاکم بر زندگی امام باقر علیه السلام به شدت جو تقیه بوده است، زیرا با فرهنگ خاصی که در نتیجه حکومتهای ناصالح بر جامعه حاکم شده بود، کنار نهادن تقیه به منزله دست کشیدن از فعالیت علمی و دور ماندن از ترویج معارف اصولی دین بشمار می رفت.

باری، شرایط زمان، برای امام باقر علیه السلام و نیز امام صادق علیه السلام زمینه ای را فراهم آورد که سایر ائمه علیه السلام هرگز برایشان آماده نشد.آن شرایط مساعد، معلول سستی پایه های حکومت امویان بود.بحرانهای درونی نظام سیاسی در آن عصر، به حاکمان مجال نمی داد تا بر خاندان رسالت مانند حاکمان پیشین، فشار آورند و ایشان را منزوی سازند.بی تردید اگر همین زمینه برای هر یک از امامان علیه السلام فراهم می آمد، آنان قادر به تأسیس حوزه های بزرگ درسی بودند و عالمان و فقیهان بیشتری را پرورش می دادند.این زمینه مساعد، سبب شد تا امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام بیشترین آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی را در کتب فقهی و حدیثی از خویش بر جای گذارند.

این چنین است که فردی چون محمد بن مسلم می تواند سی هزار حدیث از امام باقر علیه السلام (9) نقل کند.و شخصیتی چون جابر جعفی هفتاد هزار حدیث. (10)

در نزد عالمان امامیه، فقیه ترین فقیهان صدر اسلام شش نفرند که همه آنان از اصحاب امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام بوده اند.آنان عبارتند از: زرارة بن اعین، معروف بن خربوذ المکی، ابو بصیر الاسدی، فضیل بن یسار، محمد بن مسلم الطائفی و برید بن معاویة العجلی . (11)

شیخ الطائفة، ابو جعفر محمد بن حسن طوسی در کتاب رجال خویش، اصحاب و شاگردان امام باقر علیه السلام را که از آن حضرت نقل حدیث کرده اند 462 مرد و دو زن دانسته است.

در میان اصحاب و شاگردان امام باقر علیه السلام برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتفاق اهل سنت و امامیه اند، و دسته ای به دلیل گرایشهای عمیق شیعی، در دایره رجال اهل سنت قرار نگرفته، بلکه تنها مورد اعتماد امامیه می باشند.

برای ارائه نموداری فهرست گونه از شاگردان امام باقر علیه السلام با استفاده از چند منبع رجالی، نام گروهی از آنان را یادآور می شویم، بی این که ادعای استقصا داشته باشیم.

1 ابان بن ابی عیاش فیروز، تابعی

2 ابان بن تغلب ابو سعید البکری الجریری

3 ابراهیم بن الأزرق الکوفی

4 ابراهیم الجزیری (الجریری)

5 ابراهیم بن جمیل، برادر طربال الکوفی

6 ابراهیم بن حنان الأسدی الکوفی

7 ابراهیم بن صالح الانماطی

8 ابراهیم بن عبد الله الاحمری

9 ابراهیم بن عبید أبو غرة الانصاری

10 ابراهیم بن عمر الصنعانی الیمانی

11 ابراهیم بن مرثد الکندی الأزدی ابراهیم بن معاذ

13 ابراهیم بن معرض الکوفی

14 ابراهیم بن نصر بن القعقاع الجعفی

15 ابراهیم بن نعیم العبدی الکنانی

16 احمد بن عائد

17 احمد بن عمران الحلبی

18 اسحاق بن بشیر النبال

19 اسحاق بن جعفر بن علی

20 اسحاق بن عبد الله بن ابی طلحة المدنی

21 اسحاق بن الفضل بن یعقوب بن عبد الله بن الحرث…

22 اسحاق القمی

23 اسحاق بن نوح الشامی

24 اسحاق بن واصل الضبی

25 اسحاق بن یزید بن اسماعیل الطائی

26 اسحاق بن یسار مولی قیس بن مخرمة

27 اسرائیل بن غیاث المکی

28 اسلم بن ایمن التمیمی المنقری الکوفی

29 اسلم المکی القواس

30 اسماعیل بن ابی خالد

31 اسماعیل بن جابر الخثعمی

32 اسماعیل بن زیاد البزاز الکوفی الأسدی

33 اسماعیل بن سلمان الأزرق معروف به ابو خالد

34 اسماعیل بن عبد الخالق الجعفی

35 اسماعیل بن عبد الرحمان الجعفی الکوفی

36 اسماعیل بن عبد العزیز

37 اسماعیل بن الفضل بن یعقوب بن الفضل بن عبد الله

38 اسماعیل ابو احمد الکاتب الکوفی

39 اسماعیل معروف به ابو العلا از بنی قیس بن ثعلبه

40 اسید بن القاسم

41 اعین الرازی، معروف به ابو معاذ

42 انس بن عمرو الأزدی

43 ایوب بن ابی تمیة کیسان السجستانی العنبری البصری

44 ایوب بن بکر بن أبی علاج الموصلی

45 ایوب بن شهاب بن زید البارقی الأزدی

46 ایوب بن وشیکة

47 بدر بن الخلیل الأسدی، ابو خلیل الکوفی

48 برد الاسکاف الأزدی الکوفی

49 برد الخیاط برید بن معاویة العجلی، معروف به ابو القاسم.

51 بسام بن عبد الله الصیرفی، معروف به ابو عبد الله

52 بشار الاسلمی

53 بشار بن زید بن النعمان

54 بشر بن أبی عقبة المداینی

55 بشر، بیاع

56 بشر بن جعفر الجعفی، ابو الولید

57 بشر بن خثعم

58 بشر الرحال

59 بشر بن عبد الله بن سعید الخثعمی

60 بشر بن عبد الله الخثعمی الکوفی

61 بشر بن میمون الوابشی الهمدانی النبال الکوفی

62 بشر بن یسار

63 بشیر، ابو عبد الصمد بن بشر الکوفی

64 بشیر معروف به ابو محمد المستنیر الجعفی الأزرق

65 بشیر بن سلیمان المدنی

66 بکر بن أبی حبیبه

67 بکر بن حبیب الأحمسی البجلی الکوفی

68 بکر بن خالد الکوفی

69 بکر بن صالح

70 بکر بن کرب

71 بکرویة الکندی الکوفی

72 بکیر بن اعین بن سنسن الشیبانی الکوفی

73 بکیر بن جند بن الکوفی

74 بکیر بن حبیب الکوفی

75 تمیم بن زیاد

76 ثابت بن أبی ثابت

77 ثابت بن دینار ابو صیفه الأزدی

78 ثابت بن زائدة العکلی

79 ثابت بن هرمز ابو المقدام العجلی

80 ثویر بن أبی فاخته سعید بن جهمان غلام ام هانی

81 جابر بن عبد الله بن عمر بن حرام ابو عبد الله الانصاری

82 جابر بن یزید بن الحرث بن عبدیغوث الجعفی

83 جارود، معروف به ابو المنذر

84 جارود بن السری التمیمی السعدی الکوفی

85 جراح المداینی

86 جعدة بن ابی عبد الله

87 جعفر بن ابراهیم الجعفی

88 جعفر الأحمس

89 جعفر بن حکیم بن عباد الکوفی

90 جعفر بن عمرو بن ثابت أبی المقدام بن هرمز الحداد العجلی

91 جعفر بن محمد بن علی بن الحسین (امام صادق علیه السلام)

92 الحارث بن حصین الأزدی

93 الحارث بن شریح المنقری

94 الحارث بن المغیرة النصری

95 حبیب بن أبی ثابت الأسدی الکوفی

96 حبیب ابو عمرة الاسکاف

97 حبیب بن بشار الکندی

98 حبیب بن جری العبسی الکوفی

99 حبیب بن حسان بن الأشرس الأسدی

100 حبیب السجستانی

101 حبیب العبی الکوفی

102 حبیب بن المعلی السجستانی

103 حجاج بن ارطاة ابو ارطاة النخعی الکوفی

104 حجاج بن دینار الواسطی

105 حجاج بن کثیر الکوفی

106 حذیفة بن منصور بن کثیر ابو محمد الخزاعی

107 حسان بن مهران

108 الحسن بن أبی سارة النیلی الانصاری

109 الحسن بن حبیش الأسدی

110 الحسن الجعفی الکوفی

111 الحسن بن الحسن بن الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السلام

112 الحسن بن رباط

113 الحسن بن زیاد البصری

114 الحسن بن زیاد الصیقل ابو محمد الکوفی

115 الحسن بن زیاد الصیقل

116 الحسن بن السری الکاتب

117 الحسن بن شهاب بن یزید البارقی الأزدی

118 الحسن بن صالح بن حی الهمدانی الثوری الکوفی

119 الحسن بن علی الأحمری الکوفی

120 الحسن بن عمار

121 الحسن بن عمار عامی

122 الحسن بن المغیرة

123 الحسن بن منذر

124 الحسن بن یوسف

125 الحسین بن ابتر الکوفی

126 الحسین بن أبی العلاء الخفاف

127 الحسین بن احمد المنقری

128 الحسین بن بنت ابی حمزة الثمالی

129 الحسین الجعفی ابو احمد الکوفی

130 الحسین بن حماد

131 الحسین بن عبد الله الأرجانی

132 الحسین بن عبد الله بن عبید الله بن العباس بن عبد المطلب

133 الحسین بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام (برادر امام باقر علیه السلام)

134 الحسین بن مصعب

135 الحسین بن منذر

136 حفص الأعور الکوفی

137 حفص بن غیاث

138 حفص بن وهب الأفرعی

139 الحکم بن الصلت الثقفی

140 الحکم بن عبد الرحمان بن أبی نعیم البجلی

141 الحکم بن عتیبة ابو محمد الکوفی الکندی

142 الحکم بن المختار بن ابی عبیده

143 حکیم بن صهیب ابو صهیب الصیرفی ابو شبیب

144 حکیم بن معاویة

145 حماد بن ابی سلیمان الأشعری

146 حماد بن ابی العطارد الطائی الکوفی

147 حماد بن بشر الطنافی الکوفی

148 حماد بن بشر اللحام

149 حماد بن راشد الأزدی البزاز ابو العلاء الکوفی

150 حماد بن المغیرة

151 حمران بن أعین الشیبانی

152 حمزة، ابو الحسین اللیثی داماد ابو حمزة الثمالی

153 حمزة بن حمران بن أعین

154 حمزة الطیار

155 حمزة بن عطا الکوفی

156 خازم الاشل الکوفی

157 خالد بن ابی کریمة

158 خالد بن أوفی ابو الربیع العنزی الشامی

159 خالد بن بکار ابو العلاء الخفاف الکوفی

160 خالد بن طهمان الکوفی

161 خیثمة بن عبد الرحمان الجعفی الکوفی ابو عبد الرحمان

162 داود الأبزاری

163 داود بن ابی هند القشیری السرخی

164 داود بن حبیب ابو غیلان الکوفی

165 داود بن الدجاجی الکوفی

166 داود بن زید الهمدانی الکوفی

167 دلهم بن صالح الکندی الکوفی

168 دینار ابو عمرو الأسدی الکوفی

169 ربیع بن صبیح

170 ربیع العبسی الکوفی

171 ربیعة بن ابی عبد الرحمان، معروف به ربیعة الرأی

172 ربیعة بن ناجد بن کثیر ابو صادق الکوفی

173 رشید بن سعد المصری رفید بن مصقلة العبدی الکوفی

175 رفید غلام بنو هبیرة

176 زایدة بن قدامه

177 زرارة بن اعین الشیبانی

178 زرین الأبزاری

179 زرین الأنماطی

180 زکریا برادر المستهل، معروف به ابو یحیی

181 زکریا بن عبد الله النقاض الکوفی

182 زهیر المدائنی

183 زیاد بن أبی الحلال

184 زیاد بن أبی زیاد المنقری التمیمی

185 زیاد الأحلام، غلامی کوفی

186 زیاد الأسود

187 زیاد بن الأسود النجار

188 زیاد بن سوقه البجلی الکوفی

189 زیاد بن صالح الهمدانی الکوفی

190 زیاد بن عیسی ابو عبیدة الحذاء

191 زیاد المحاربی الکوفی

192 زیاد بن المنذر ابو الجارود الهمدانی العوفی الکوفی

193 زیاد غلام امام باقر علیه السلام

194 زیاد الهاشی

195 زید الآجری

196 زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام (برادر امام باقر علیه السلام)

197 زید بن محمد بن یونس ابو اسامة الشحام الکوفی

198 زید الهاشی

199 سالم بن ابی حفصة

200 سالم الأشل

201 سالم الجعفی

202 سالم المکی

203 سدیف بن حکیم الصیرفی

204 سعد بن أبی عمرو الجلاب

205 سعد الحداد

206 سعد بن الحسن الکندی

207 سعد بن طریف

208 سکین المعدنی

209 سلام الجعفی

210 سلام بن سعد الأنصاری

211 سلام بن المستنیر

212 سلم بن بشر

213 سلمان بن خالد طلحی قمی (شاعر)

214 سلمة بن الاهثم

215 سلمة بن قیس الهلالی

216 سلمة بن کهیل

217 سلمة بن محرز

218 سلیمان بن محرز

219 سلیمان بن مروان عجلی

220 سلیمان، غلام طربال

221 سلیمان بن هارون العجلی سنان ابو عبد الله بن سنان

223 سورة بن کلیب بن معاویة الاسدی

224 شجرة، برادر بشیر النبال

225 صالح بن سهل الهمدانی

226 صالح بن عقبة

227 صالح بن میثم الکوفی

228 صامت

229 صلت بن الحجاج

230 ضریس

231 طاهر، غلام امام باقر علیه السلام

232 طربال

233 طلحة بن زید بتری

234 ظریف بن ناصح

235 عامر بن أبی الأحوص

236 عباد بن صهیب

237 عبد الجبار بن اعین الشیبانی، برادر زرارة بن اعین

238 عبد الحمید بن عواض الطائی

239 عبد الحمید الواسطی

240 عبد الرحمان، معروف به ابو خینمة

241 عبد الرحمان بن أعین برادر زرارة

242 عبد الرحمان بن سلیمان الأنصاری

243 عبد الرحیم القصیر

244 عبد الغفار بن القاسم الأنصاری، معروف به ابو مریم

245 عبد الله بن بکیر الهجری

246 عبد الله بن الجارود

247 عبد الله بن جریح

248 عبد الله بن الحسن بن الحسن بن علی بن ابی طالب علیه السلام

249 عبد الله بن زرعه

250 عبد الله بن دینار

251 عبد الله بن سلیمان

252 عبد الله بن شریک العامری

253 عبد الله بن عجلان

254 عبد الله بن عطاء المکی

255 عبد الله بن عمرو

256 عبد الله بن الغالب الأسدی (شاعر)

257 عبد الله بن محمد الأسدی

258 عبد الله بن محمد الجعفی

259 عبد الله بن المختار

260 عبد الله بن الولید الوصافی

261 عبد المؤمن بن القاسم، برادر ابو مریم الأنصاری

262 عبد الملک بن اعین الشیبانی برادر زرارة

263 عبد الکریم بن مهران

264 عبد الواحد بن المختار الأنصاری

265 عبید الله بن محمد بن عمر بن أمیر المؤمنین علیه السلام

266 عبیدة الخثعمی عبیدة السکسکی

268 عذافر بن عبد الله

269 عطیة أخو عرام

270 عطیة بن ذکوان

271 عطیة الکوفی

272 عقبة بن بشیر الأسدی

273 عقبة بن شعبة، معروف به ابو شبیة الأسدی

274 عقبة بن قیس مثیلة

275 عکرمة، معروف به ابو اسحاق

276 العلاء بن الحسین

277 العلاء بن عبد الکریم

278 علباء بن دراع الاسدی

279 علقمة بن محمد الحضرمی، برادر ابو بکر الحضرمی

280 علی بن أبی المغیرة الزبیدی الأزرق

281 علی بن حنظلة العجلی

282 علی بن رباط

283 علی بن سعید بن بکیر

284 علی بن عبد العزیز

285 علی بن عطیة

286 علی بن میمون، معروف به ابو الحسن الصایغ

287 عمار بن أبی الأحوص

288 عمر بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام أبو حفص الأشراف

289 عمر بن شمر

290 عمر بن حنظلة

291 عمر بن هلال

292 عمران بن أبی خالد الفزاری

293 عمران

294 عمر و بن ابی بتان

295 عمر و بن ثابت

296 عمر و بن جمیع

297 عمر و بن خالد

298 عمر و بن خالد الواسطی

299 عمر و بن دینار المکی

300 عمرو بن رشید

301 عمرو بن سعید بن هلال الثقفی

302 عمرو بن عبد الله الثقفی

303 عمرو بن قیس الماصر

304 عمرو بن معمر بن أبی و شیکة

305 عمرو بن یحیی

306 عنبسة بن بجاد

307 عنبسة بن مصعب

308 عیسی بن أبی منصور القرسی

309 عیسی بن حمزة

310 عیسی بن اعین الشیبانی، برادر زرارة

311 عیسی الطحان

312 عیسی بن عمر

313 غالب أبو هذیل (شاعر کوفی) غالب جهنی

315 غیاث بن ابراهیم

316 فرات بن احنف

317 فضیل بن الزبیر الرسان

318 فضیل بن سعدان

319 فضیل بن شریح

320 فضیل بن عثمان الأعور المرادی

321 فضیل بن غیاث

322 فضیل بن میسرة

323 فضیل بن یسار بصری

324 فلیح بن أبی بکر الشیبانی

325 قاسم بن عبد الملک

326 قاسم بن محمد

327 قدامة بن سعید بن ابی زائدة

328 قیس بن الربیع

329 قیس بن رمانة الأشعری

330 کامل صاحب السابری

331 کامل بن العلاء

332 کامل النجار

333 کامل الوصافی

334 کثیر بن اسماعیل (النواء)

335 کمیت بن زید الأسدی

336 کیسان بن کلیب

337 کلیب بن معاویة الأسدی

338 کلیب بن معاویة الصیداوی

339 لیث بن أبی سلیم

340 لیث بن البختری المرادی

341 مالک بن أعین الجهنی

342 مالک بن عطیة

343 محمد بن أبی حمزة

344 محمد بن أبی سارة

345 محمد بن أبی منصور

346 محمد بن اسحاق المدنی

347 محمد بن أسلم الجبلی

348 محمد بن حمید

349 محمد بن رستم

350 محمد بن زید

351 محمد بن السایب الکلبی

352 محمد بن سعید بن غزوان

353 محمد بن سلیمان القرا

354 محمد بن شر الحضرمی

355 محمد الطیار غلام فزارة

356 محمد بن عجلان

357 محمد بن عجلان المدنی

358 محمد بن قیس الانصاری

359 محمد بن مروان البصری

360 محمد بن مروان الکلبی

361 محمد بن مسعود

362 محمد بن مسلم الثقفی الطحان الطائفی

363 محمد بن علی الحلبی

364 محمد بن الفضل الهاشمی

365 محمد بن یزید

366 محمد بن الیسع بن حمزة القمی مستهل بن عطاء الکوفی

368 مسعدة بن زیاد

369 مسعدة بن صدقة

370 مسکین

371 مسکین بن عبد الله

372 مسمع کردین، معروف به ابو یسار

373 معروف به خربوذ المکی

374 معمر بن رشید

375 معمر بن عطاء

376 معمر بن یحیی بن بسام دجاجی

377 المفضل بن ابی قرة

378 المفضل بن زید

379 المفضل بن قیس بن رمانة

380 المفضل بن مزید

381 مقاتل بن سلیمان

382 مقرن السراج

383 منهال بن عمرو الأسدی

384 منصور بن الولید الصیقل

385 منصور بن حازم

386 منذر بن أبی طریفة

387 منصور بن المعتبر

388 معاذ بن مسلم الهراء

389 موسی أبو الحسن الأشعری

390 موسی بن اشیم

391 موسی التمار

392 موسی بن خلیفة

393 موسی الخیاط

394 موسی بن زیاد

395 مهزم الأسدی

396 میسر بن عبد العزیز النخعی المدائنی

397 میمون البان

398 میمون القداح غلام بنی محزوم

399 ناحیة بن أبی عماره

400 نجم بن الحطیم (أبو حطیم العبدی)

401 نجم الطائی

402 نجیح بن مسلم

403 نصر بن مزاحم

404 نضر بن قراوش الخزاعی

405 نعمان الاحمسی

406 وردان أبو خالد الکابلی الأصغر

407 ورد بن زید الأسدی، برادر کمیت بن زید

408 ولید بن بشیر

409 ولید بن عروة الهجری

410 ولید بن القاسم

411 هارون الجبلی

412 هارون بن حمزة الغنوی

413 هاشم بن أبی هاشم

414 هاشم الرمانی

415 هلقام

416 هیثم النهدی، ابن أبی مسروق

417 یحیی بن أبی العلاء الرازی

418 یحیی بن أبی القاسم، معروف به ابو بصیر

419 یحیی بن السابق

420 یحیی بن القاسم الحذاء

421 یزید، معروف به ابو خالد الکناسی

422 یزید بن زیاد الکوفی

423 یزید بن عبد الملک الجعفی

424 یزید بن عبد الملک النوفلی

425 یزید بن محمد النیسابوری

426 یزید، غلام حکم بن أبی الصلت الثقفی

427 یعقوب بن شعیب الأزرق

428 یعقوب بن شعیب بن میثم الأسدی

429 یعقوب بن یونس پدر یونس بن یعقوب

430 یونس بن أبی یعقوب

431 یوسف بن الحارث

432 یونس بن خال أبی المستهل

433 یونس بن جناب

434 یونس بن المغیرة

باب الکنی (شاگردان امام باقر علیه السلام که نامشان با کنیه ثبت شده است)

435 ابو البلاد

436 ابو بشر

437 ابو حارم

438 ابو جعفر المدائنی

439 ابو الحجاج

440 ابو حسان الانماطی

441 ابو حسان العجلی

442 ابو خالد الفزاری

443 ابو شبیة الفزاری

444 ابو الصحاری

445 ابو صامت الحلوانی

446 ابو العلاء الخفاف

447 ابو عروة الأنصاری

448 ابو عمار

449 ابو عمر البزار

450 ابو عیینة

451 ابو لبید الهجری

452 ابو المأمون

453 ابو محمد

454 ابو مخلد الخیاط

455 ابو مرهف

456 ابو مسکین السمان

457 ابو موسی

458 ابو النعمان العجلی

459 ابو هارون

460 ابو هارون المکفوف

همچنین در مکتب امام ابو جعفر باقر العلوم-که درود فرشتگان بر او باد اصحابی نمونه و ممتاز پرورش یافتند که اینک به نام برخی از آنان اشاره می شود:

1-«ابان بن تغلب »:محضر سه امام را دریافته بود-امام زین العابدین و امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام-ابان از شخصیتهای علمی عصر خود بود و در تفسیر،حدیث،فقه، قرائت و لغت تسلط بسیاری داشت.والایی دانش ابان چنان بود که امام باقر علیه السلام بدو فرمود در مسجد مدینه بنشین و برای مردمان فتوی بده زیرا دوست دارم مردم چون تویی را در میان شیعیان ما ببینند.

ابان هر وقت به مدینه می آمد حلقه های درس می شکست و در مسجد جایگاه خطابه ی پیامبر را برای تدریس او خالی می کردند.

چون خبر درگذشت ابان را به امام صادق علیه السلام عرض کردند فرمود:به خدا سوگند مرگ ابان قلبم را به درد آورد.

2-«زراره »:دانشمندان شیعه میان پروردگان امام باقر و امام صادق علیهما السلام شش تن را برتر می شمرند و زراره یکی از آنهاست.امام صادق علیه السلام خود می فرمود:اگر«برید بن معویه »و«ابو بصیر»و«محمد بن مسلم »و«زراره »نمی بودند آثار پیامبری (معارف شیعه) از میان می رفت،آنان بر حلال و حرام خدا امینند.و باز می فرمود:«برید»و«زراره »و«محمد بن مسلم »و«احول »در زندگی و مرگ نزد من محبوبترین مردمانند.

زراره در دوستی امام چنان استوار بود که امام صادق علیه السلام ناگزیر شد برای حفظ جان او به عیبجویی و بدگویی او تظاهر کند و در پنهان بدو پیام داد اگر از تو بدگویی می کنم برای ایمن داشتن توست زیرا دشمنان،ما را به هر کس علاقمند ببینند به آزار او می کوشند…و تو به دوستی ما شهرت داری و من ناچارم چنین تظاهر کنم…زراره از قرائت و فقه و کلام و شعر و ادب عرب بهره ای گسترده داشت و نشانه های فضیلت و دینداری در او آشکار بود. (29)

3-«کمیت اسدی »:شاعری سر آمد بود و زبان گویایش در قالب نغز شعر در دفاع از اهل یت سخنان پر مغز می سرود،شعرش چنان کوبنده و رسواگر بود که پیوسته از طرف خلفای اموی تهدید به مرگ می شد.

باز گو کردن حقایق و به ویژه دفاع از اهل بیت پیامبر در آن زمان چنان خطرناک بود که جز مردان مرد جرات اقدام بدان نداشتند،و کمیت از قویترین چهره هایی است که در دوران حکومت اموی از مرگ نهراسید و تا آنجا که یارایش بود حق گفت و سیمای امویان را بر مردم آشکار ساخت.

کمیت در برخی از اشعار خویش امامان راستین را در برابر بنی امیه چنین معرفی می کند:

«آن راهبران دادگر همچون بنی امیه نیستند که انسانها وحیوانها را یکی بدانند،آنان همچون عبد الملک و ولید و سلیمان و هشام اموی نیستند که چون بر منبر نشینند سخنانی بگویند که خود هرگز عمل نمی کنند،امویان سخنان پیامبر را می گویند اما خود کارهای زمان جاهلیت را انجام می دهند» (30)

کمیت شیفته ی امام باقر علیه السلام بود و در راه این مهر خویشتن را فراموش می کرد،روزی در برابر امام و در مدح او اشعار شیوایی را که سروده بود می خواند،امام به کعبه رو کرد و سه بار فرمود: خدایا کمیت را رحمت کن آنگاه به کمیت فرمود صد هزار درهم از خاندانم برای تو جمع آوری کرده ام.

کمیت گفت:به خدا سوگند هرگز سیم و زر نمی خواهم،فقط یکی از پیراهنهای خود را به من عطا فرمایید.و امام پیراهن خود را به او داد.

روزی دیگر در خدمت امام باقر نشسته بود،امام به دلتنگی از زمانه این شعر بر خواند:

ذهب الذین یعاش فی اکنافهم لم یبق الا شاتم او حاسد

«رادمردانی که مردم در پناهشان زندگی می کردند رفتند و جز حسودان یا بدگویان کسی باقی نمانده است »

کمیت فورا پاسخ داد:

و بقی علی ظهر البسیطة واحد فهو المراد و انت ذاک الواحد

«اما بر روی زمین یکتن از آن بزرگمردان باقی است که هم او مراد جهانیان است و تو آن یکتن هستی.»

4-«محمد بن مسلم »:فقیه اهل بیت و از یاران راستین امام باقر و امام صادق علیهما السلام بود،چنانکه گفتیم امام صادق علیه السلام او را یکی از آن چهار تن به شمار آورده که آثار پیامبری بوجودشان پا بر جا و باقی است.

محمد کوفی بود و برای بهره گرفتن از دانش بیکران امام باقر علیه السلام به مدینه آمد و چهار سال در مدینه ماند.

«عبد الله بن ابی یعفور»می گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم گاه از من سئوالاتی می شود که پاسخ آن را نمی دانم و به شما نیز دسترسی ندارم،چه کنم؟

امام «محمد بن مسلم »را به من معرفی کرد و فرمود:چرا از او نمی پرسی

در کوفه زنی شب هنگام به خانه ی محمد بن مسلم آمد و گفت:همسر پسرم مرده است و فرزندی زنده در شکم دارد،تکلیف ما چیست؟

«محمد بن مسلم »گفت:بنابر آنچه امام باقر العلوم علیه السلام فرموده است باید شکم او را بشکافند و بچه را بیرون آورند،سپس مرده را دفن کنند.

آنگاه از زن پرسید مرا از کجا یافتی؟

زن گفت:این مساله را به نزد«ابو حنیفه »بردم و او گفت در این باره چیزی نمی دانم ولی به نزد محمد بن مسلم برو و اگر فتوایی داد مرا آگاه ساز…

دیگر روز محمد بن مسلم در مسجد کوفه «ابو حنیفه »را دید که در جمع اصحاب خویش همان مساله را طرح کرده می خواهد پاسخ را به نام خود به آنان بگوید!

«محمد»به طعنه سرفه یی کرد و ابو حنیفه دریافت و گفت «خدایت بیامرزد بگذار زندگی کنیم

پی نوشت ها:

1 مسند احمد 2/14، صحیح مسلم 7/122، سنن الترمذی 2/308، تاریخ البغدادی 8/443، مصابیح السنة 2/ .204

2 ما ضل صاحبکم و ما غوی*و ما ینطق عن الهوی*ان هو الا وحی یوحی*علمه شدید القوی

النجم/5 .2

3 قرانا عربیا غیر ذی عوج لعلهم یتقون

الزمر/ .28

4 انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا

الاحزاب/ .33

5 منه آیات محکمات هن أم الکتاب و اخر متشابهات.

.آل عمران/ .7

6 فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون

النحل/ .43

7 و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون

النحل/ .44

8 ان ههنا لعلما جما لو اصبت له حمله.نهج البلاغه.

9 بحار 11/ .83

10 اعیان الشیعة 4 ق، 2/28، ائمتنا 1/ .332

11 مناقب، ابن شهر آشوب 4/ .211

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *