این صوت را قبلا نشنیده اید | شما رهبر بشوید...

این صوت را قبلا نشنیده اید | شما رهبر بشوید…

خانه / پیشنهاد ویژه / این صوت را قبلا نشنیده اید | شما رهبر بشوید…

این فایل صوتی، حاوی سخنانی است که امام خامنه‌ای در یک محفل خصوصی، از دیدار محرمانه با حضرت امام خمینی رحمت الله در سال آخر عمر امام بیان میکنند..

این صوت را قبلا نشنیده اید | شما رهبر بشوید…

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام، دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری فایل صوتی، حاوی سخنانی است که امام خامنه‌ای در یک محفل خصوصی، از دیدار محرمانه با حضرت امام خمینی رحمت الله در سال آخر عمر امام بیان میکنند؛ جایی که امام برای اولین بار در حضور سران قوا به ایشان میگویند «شما رهبر بشوید» را در قالب نماهنگی با همین نام منتشر کرد.

حضرت امام خمینی رحمت الله در مهرماه 67، یعنی قریب به شش ماه مانده به رویدادهای فروردین 68 که به عزل آیت‌الله منتظری از رهبری آینده نظام و انقلاب انجامید، در جلسه‌ای با سران قوا (آقایان خامنه‌ای، هاشمی، موسوی، موسوی اردبیلی) و حاج سید احمد خمینی، ضمن تأکید مجدد بر کنار گذاشتن آقای منتظری، رهبری آیت‌الله خامنه‌ای را پیشنهاد داده بودند.‌

این صوت را قبلا نشنیده اید | شما رهبر بشوید...
این صوت را قبلا نشنیده اید | شما رهبر بشوید…

متن بیانات امام خامنه ای که در فیلم مشاهده می کنید:

در یک جلسه‌ی دیگر باز ایشان [عدم صلاحیّت آیت‌الله منتظری برای رهبری آینده] را مطرح کردند. من به ایشان گفتم: «آقا! ما در این مجموعه‌ی دوستان کس دیگری غیر از ایشان نداریم.»؛ ایشان گفتند: «نه، این‌جور نیست! شما رهبر بشوید.»؛ همین‌جور؛ «شما رهبر بشوید.»؛ من اصلاً این حرف را جدّی نگرفتم؛ واقعاً جدّی نگرفتم، هیچ؛ همینطور سکوت کردم و نگاه کردم. جلسه هم سکوت شد، چند لحظه‌ای گذشت. من روبروی امام نشسته بودم، حاج احمد آقا این‌طرف من نشسته بود. ایشان [خطاب به من] گفت: «بله، چطور شما میگویید کسی نیست؟ شما هستید، آقای موسوی اردبیلی هست.»؛ دوباره امام گفت: «نخیر، ایشان رهبر بشوند.»؛ شاید هم اسم آوردند و مشخّص کردند آقای خامنه‌ای. در جلسه حالت خاصّی هم تاحدودی پیش آمد، ولی من این را که ممکن است این در ذهن امام باشد واقعاً جدّی نگرفتم. [با خود] گفتم حالا به‌عنوان مثال گفتند شما رهبر باشید. اصلاً یادم نماند. بعد از چند روز بنا بود همه‌ی رفقا در دفتر من جمع بشوند. آقای هاشمی چند دقیقه‌ای زودتر آمده بود. به من گفت: «فلانی! نظر شما راجع به آن مطلبی که امام گفتند چیست؟»؛ من اصلاً یادم نیامد که ایشان چه میگوید. گفتم: «کدام مطلب؟»؛ گفت: «اینکه گفتند شما رهبر باشید.»؛ گفتم: «هیچّی!»؛ گفت: «نه، امام بی فکر قبلی این حرف را نمیزند. این حرف همین‌طوری از دهان امام نپرید. این را با فکر قبلی میگوید.»؛ گفتم: «من نمیدانم. من نمیدانم.»؛ چند ماه بعد ‌در اتاق آقای هاشمی جلسه‌ای با ایشان داشتیم. باز همین صحبت پیش آمد. گفتم: «آقای هاشمی! بدان اگر چنین چیزی برای من پیش بیاید قطعاً و یقیناً آن را قبول نخواهم کرد. این را مطمئن باشید.»؛ واقعاً هم بنایم بر همین بود و اصلاً احتمال هم نمیدادم که قضیّه به این شکل مطرح بشود. البتّه اندکی قبل از فوت امام _ همان روز و شب _ صحبت شورای رهبری جدّی شد. افرادی هم که جمع شده بودند، اسم من را به‌عنوان یک فرد می‌آوردند امّا به این شکلی که بعداً پیش آمد اصلاً به ذهن ما خطور نمیکرد.»

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *