بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی

خانه / آموزش / بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی

در چنین دورانی که حتی بعضاً در فرزندان و نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام افرادی پیدا می شوند که مقابل امام معصوم می ایستند، فرمان امام را نمی پذیرند. در چنین بحرانی ببینید حفظ دین، تسلیم محض بودن در شرایط بحرانی سخت است نه در شرایط عادی.

بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام

     آنچه در ادامه می آید متن سخنرانی خطیب توانا حجت الاسلام دکتر رفیعی به مناسبت گرامیداشت مقام شامخ یار و شاگرد جلیل القدر چند تن از ائمه ی معصومین سلام الله علیهم اجمعین، جناب عبدالعظیم حسنی می باشد.

بسم الله الرحمن الرحیم
این مجلس باشکوه و این محفل نورانی به یاد بود و یادکرد از محدّث خبیر، عالم بصیر، نگین درخشان شهر ری، حضرت عبدالعظیم حسنی سلام الله علیه تشکیل یافته. شخصیتی که مدح و ثنای او را امام معصوم بیان کرده و شخصیتی که در زمان خود مورد توجه ائمه اطهار علیهم السلام بوده است.
عبدالعظیم حسنی علیه السلام در زمانی زندگی می کند که موج فرقه ها، گروه ها و جریان های فکری، فراوان شده و افرادی حتی از خاندان اهل بیت علیهم السلام، از نوادگان امام مجتبی علیه السلام حتی بعضا از اصحاب و نزدیکان به اهل بیت از مسیر اهل بیت خارج شدند. در چنین زمانی ایشان تسلیم و مطیع و پیرو محض ائمه اطهار علیهم السلام است.
شما می دانید زمان امام کاظم تا امام هادی علیهماالسلام که دوران زندگی عبدالعظیم حسنی است این دوران دورانی است که بارش فرقه ها و گروه هاست. واقفیه دست از اعتقاد به امامت امام رضا علیه السلام برداشتند هفت امامی شدند، زیدیه از اعتقاد به امامت امام باقر و پذیرش امام پنجم علیهماالسلام امتناع کردند چهار امامی شدند، غلات و غالیان کسانی هستند که درباره اهل بیت علیهم السلام غلو کردند به الوهیت و نبوت اهل بیت معتقد شدند.

     در چنین بارش فکری و بحران های فکری که عده ای بالکل منکر امامت امام رضا علیه السلام به بعد هستند، عده ای ائمه را در سرحد الوهیت و خدایی بالا بردند آنها را اله می خوانند، می آیند خدمت امام رضا علیه السلام می گویند: انت الهنا انت خالقنا …(در چنین دورانی که این در واقع انحرافات فکری پیدا شده علی بن ابی حمزه بطائنی ها که سال ها در وکالت امام کاظم علیه السلام بودند، حال منکر امامت امام رضا شدند و توقف بر هفت
امام کردند.
ابوالخطاب ها،علی بن حسکه ها،علی بن محمد شلمغانی ها پیدا شدند غلو درباره ی اهل بیت می کنند.
فرقه های اعتقادی زیادی پیدا شده فرقه هایی که قائل به جبرند، قائل به سلب اختیار از بشرند.
در چنین دورانی که عرض کردم حتی بعضاً در فرزندان و نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام افرادی پیدا می شوند که مقابل امام معصوم می ایستند، فرمان امام را نمی پذیرند. در چنین بحرانی ببینید حفظ دین، تسلیم محض بودن در شرایط بحرانی سخت است نه در شرایط عادی.
در چنین دورانی عبدالعظیم حسنی محضر امام هادی، امام جواد و ائمه علیهم السلام می رسند و اعلام ولایت، اعلام دوستی، اعلام محبت، اعلام اطاعت از ائمه می کند.

بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی
بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی

حدود هشتاد حدیث از ائمه اطهار، عبدالعظیم حسنی نقل کرده است، این خیلی ذخیره با ارزشی است. بعضی ها اینها را جمع آوری کرده اند نزدیک هشتاد روایت که راوی مستقیم این روایات شخصیت بزرگوار سیدالکریم عبدالعظیم حسنی است، شخصیتی که امام معصوم، امام هادی به او می فرمایند: سلام ما را به شیعیان ما برسان.
به حماد سفارش می کند، می فرماید: اگر مشکلی برایت پیدا شد برو نزد عبدالعظیم حسنی از او بپرس، او ولی ماست، او مورد اعتماد ماست.
اینها مطالب کمی نیست با اینکه ایشان فرزند مستقیم امام نیستند با چهار واسطه به امام حسن مجتبی علیه السلام می رسند اما می بینیم این دنیای محض ولایت پذیری، تسلیم بودن، مطیع بودن، پیروی محض داشتن این شخصیت را به آنجا رسانده است که ثواب زیارتش به ثواب زیارت اباعبدالله علیه السلام تشبیه شده است. او را به آنجا رسانده که امام او را خطاب می کند: انت ولینا حقا. او را به آنجا می رساند که بسیاری از ارباب کتب تاریخی و حدیثی، کتب کهن مثل مرحوم صدوق، در من لایحضر مثل شیخ مفید اینها از بزرگانی اند که بیش از هزار سال پیش از ایشان زندگی می کردند شیخ مفید در اختصاصش شیخ صدوق در من لایحضر در منابع کهن ما وصف این شخصیت بزرگوار عبدالعظیم حسنی آمده است.
برای خدا هجرت کرد، بر ای خدا عبادت کرد، برای خدا تبلیغ کرد، برای خدا رنج و سختی را در این ری تحمل کرد، برای خدا و برای ترویج و تبلیغ ائمه اطهار علیهم السلام. به خاطر خدا همه مشکلات را پذیرفت. پس اگر این جلسه امروز به یادبود و یادکرد از آن شخصیت بزرگوار تشکیل شده جادارد شخصیتی که کرامات بسیاری از او به ظهور رسیده که اگر اینها جمع آوری شود از افواه شنیده شود، خود بنده مکرر از افراد برای خود بنده گاهی پیش آمده توسلاتی که پید ا شده و نتایجی که از این توسلات گرفته شده.
عزیزان این شخصیت و امامزادگان بزرگواری که در کنار او مدفون هستند به تعبیر مقام معظم رهبری حفظه الله ری را قبله گاه تهران قرار داده و نگین درخشانی بر این شهر و افتخاری بر مردم آن به حساب می آید .
عزیزان من اجازه می خواهم یک حدیثی که عبدالعظیم حسنی از امام رضا سلام الله علیهما نقل کرده برای شما بخوانم البته همه اش را نه، یک مقداری اش را و معنا کنم البته بعضی از رجالیون معتقدند این حدیث از امام هادی علیه السلام است ولی مرحوم حاج شیخ عباس قمی رضوان الله تعالی علیه در سفینة البحار و مرحوم شیخ مفید در اختصاص روایت را از امام رضا نقل کرده اند حتی اگر از امام هادی هم باشد امام معصوم کلامکم نور و امرکم رشد، همه شان کلامشان نورانیت دارد ولی عقیده خود بنده این است که روایت از امام رضاست امام علیه السلام در این روایت خوب عنایت بفرمایید به عبدالعظیم حسنی می فرماید: سلام ما را به مردم برسان.
آقایان،برادران،خواهران امام رضا سلام رسانده اند به شما.
یا عبدالعظیم ابلغ عنی اولیائی السلام
می روید مشهد سلام به امام رضا می دهید می گویید تسمع کلامی تشهد مقامی، آقا شما سلام مرا جواب می دهید شاهد مقام من هستید حالا آقای شما مولای شما امام رضا توسط همین شخصیتی که به یادش اینجا جمع شدیم برای شما سلام رسانده.
یا عبدالعظیم ابلغ عنی اولیائی السلام، سلام مرا به دوستانم برسان و قل لهم این چند سفارش را با آنها بکن حدود هشت سفارش است من دو سه تایش را بیشتر نمی گویم .
کلام کلام امام رضا علیه السلام ، ناقل شخصیت عبدالعظیم حسنی و عزیزان، برادران و خواهران آنچه که در این حدیث اهمیت دارد این است امام رضا در اواسط این حدیث می فرماید فإن ذلک قربةً لی، راه ارتباط با من همین هایی است که می گویم، راه قربت و نزدیک شدن و تقرب با من این هاست خیلی مهم است فإن ذلک قربةً لی، این باعث می شود شما به من نزدیک شوید،شما با من باشید،کنار من باشید،به من تقرب پید ا کنید.
خوب،جوانهای گرا می ؛
بگذارید یک کلام از امام رضا علیه السلام یاد بگیریم و یک درس اخلاقی بگیرید .

بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی

عبدالعظیم حسنی سلام مرا به شیعیان من برسان، به دوستان من برسان، به آنها بگو: یک؛ أن لایجعلوا للشیطان علی انفسهم سبیلا
مردم نخستین سفارش من امام رضا به شما آن است نگذارید، شیطان در شمار رخنه کند، نگذارید راه پیدا کند، نگذارید نفوذ کند.
اگر در چوبی موریانه نفوذ کرد کار آن چوب ساخته است،کم کم می خورد و از بین می برد. اگر توی دیواری نم و آب نفوذ کرد کار آن دیوار ساخته است، اندک اندک دیوار را فرو می ریزد. اگر یک روزنه ای، سوراخی در سدی ایجاد شود ممکن است کم کم آبش خارج شود اما سد از انتفاع ساقط است. اگر کشتی سوراخ شود هم خودش غرق می شود هم سرنشیناش را غرق می کند، تغرق و تغرق، کشتی هم خودش را در زیر آب می برد هم سرنشیناش را.
شیطان مثل این کشتی سوراخ شده اگر نفوذ کرد در دل شما هم خودش اهل آتش می شود هم شما را جهنمی می کند. أن لایجعلوا نخستین سفارش من این است که نگذارید شیطان در شما نفوذ کند. عزیزان قلب انسان تاثر می پذیرد. حالا یا از فرشته تاثر می پذیرد،تتنزل علیهم الملائکه. یا از شیطان إن الشیاطین لیوحون الی اولیائهم.
ناریان مر ناریان را جاذبند … … … نوریان مر نوریان را جاذبند.
این دل آینه است، این دل فرودگاه است یا هواپیمای شیطان در آن می نشیند یا هواپیمای فرشته اگر این دل سالم بود تتنزل علیهم الملائکه، اگر این دل ناپاک بود إن الشیاطین لیوحون الی اولیائهم.
بگذارید این بحث را یک جور دیگر وارد شوم، یک خرده ساده تر و در عین حال اخلاقی تر. روایت داریم چندجا شیطان می آید نفوذ می کند، سوال! آقا شما می گویید امام رضا فرمود نگذارید شیطان نفوذ کند، کجاها نفوذ می کند؟ من اینها را یادداشت کردم، ده_پانزده مورد است اما چند مورد را برایتان می شمارم ببینید سبیل و راه ورود شیطان به دل ما چیست. می خواهید بگویم کجاها نفوذ می کند؟ بعضی مکان ها نفوذ می کند،بعضی زمان ها نفوذ می
کند، با بعضی از صفات و ویژگی ها نفوذ می کند،اینها همه روایت دارد یک حدیث داریم: إن ابلیس یوکل الشیاطینه عندالمحتضرین حتی یشککوهم فی دینهم،الله اکبر! یکی از جاهایی که شیطان خیلی سعی می کند نفوذ کند هنگام جان دادن است، آخر کار است، هنگام احتضار است، شیاطین را آنجا وکیل می کند یشککوهم، یک کاری کند انسان با شک از دنیا برود در دینش تزلزل پیدا شود. چرا عبدالعظیم حسنی خدمت امام هادی می رسیدند می گفتند آقا دینم را ببینید کامل است یا نه. چرا عمرو بن حریث خدمت امام صادق می رسید آقا ببینید دینم درست است یا نه .
عزیزان بترسید از احتضار و پایان کار، کم نبودند و کم نمی شناسید شما بزرگانی بنام هایی، صاحبان نفوذی که بی دین از دنیا رفتند آخر کارشان ختم بخیر نشد آخر کارشان شیطان نفوذ کرد، راه یافت و بی دین از دنیا رفتند.
لایزال المومن خائفٌ من سوء عاقبته. احمدبن هلال پنجاه سفر حج رفت، از اصحاب امام عسکری علیه السلام، مورد اعتماد امام عسکری، بیست و پنج سفر حجش پیاده بوده، کم است کسی بیست و پنج سفر این مسیر را پیاده برود؟ پنجاه سفر،حج برود این همه دور خانه خدا بچرخد، آخر عمرش از خط امام عسکری خارج شد، خیانت کرد، غلوکرد و امام عسکری او را طرد کرد و فرمود از ما نیست ، خدا لعنتش کند .
چطور می شود یک کسی که پنجاه سفر حج رفته است، سالها در خانه امام عسکری بوده، حالا آخر عمر ملعون امام عسکری بشود ؟ بترسید!
چطور می شود علی بن محمد شلمغانی وکیل امام زمان است اما آخر عمرش منحرف بشود؟ علی بن ابی حمزه بطائنی منحرف بشود؟ ابوالخطاب منحرف بشود؟ علی بن حسکه، اینهایی که اسم می برم همه از افراد و اصحاب بنام ائمه هستند، در خانه ائمه یک عمری سپری کردند…
مواظب باشید عزیزان !
خیلی حواسمان جمع باشد .
چرا امام کاظم علیه السلام ا ین دعا را زیاد می خواندند؛ اللهم لا تجعلنی من المعارین، خدا! دین مان را دین عاریه ای قرار نده!
معارین یعنی همین، دین عاریه ای، چیز عاریه ای را، قرضی را شما بهترین ماشین هم از کسی شب قرض بگیرید صبح باید ببرید به او بدهید.
دین خوب است عاریه ای نباشد، دین ثابت باشد. چرا سفارش کردند بعد از نماز ا ین دعای رضیت بالله ربّاً را زیاد بخوانید؟ چر ا مرحوم حاج شیخ عباس در مفاتیح سفارش می کند دعای عدیله بخوانید؟ دعای عدیله، اصلاً عدیله یعنی چه؟ می دانید؟
که ما غالبا بالای سر محتضر می خوانیم ولی خوب است آدم خودش برای خودش چند بار این دعا را بخواند.
عدیله یعنی چه؟ یعنی عدل عند الموت…
یعنی بعضی ها هنگام مرگ عدول می کنند از ایمان، معنای عدیله این است، عدول می کنند، کافر از دنیا می روند.
فضیل میگوید رفتم بالای سر یکی از شاگردانم که تمام عمرش نزد من درس می خواند به ظاهر اهل تقوا بود، با کفر از دنیا رفت .
گفتم بگو لا اله الا الله، نگفت…
شروع کردم برا یش یس خواندن گفت نخوان از قرآن بدم می آید، با انزجار از قرآن و توحید از دنیا رفت .
شب او را در عالم رویا دیدم، چرا اینطور شدی ؟ گفت من سخن چین بودم، آبروی مردم را می ریختم، من اهل شراب بودم، گاهی مشروب می خوردم شراب خواری و سخن چینی مرا کافر از دنیا برد.
آن عالم می گوید شب در عالم رویا دیدم یک کسی که می شناختمش از همسایه ها، بالای سرش چند عالم نشسته اند مدام به او می گویند لا اله الا الله بگو، نمی گوید. آخرش یک کسی آمد به او گفت یا یهودی بمیر یا مسیحی،
تو مسلمان نیستی.
از خواب پریدم، این آقا را می شناختم، آشنا بود، اهل نماز بود، این خواب معنایش چیست؟
آمدم به کوچه همسایه ها گفتند فلانی از دنیا رفته است. تحقیق کردم، متوجه شدم تارک حج بوده، حج به گردنش بود و عمداً نرفت، و حدیث داریم کسی که تعمداً حج را ترک کند در حالی که مستطیع است یهودی یا نصرانی از دنیا می رود. خیلی حواسمان جمع باشد .
فرمود نگذارید شیطان بر شما نفوذ کند. کجا شیطان نفوذ می کند؟
اول در حال احتضار، دوم مجالسة اهل الهوی محضرة الشیطان.
اینها را خوب گوش بدهید، راه های نفوذ شیطان را ببندیم .
فرمود نشست و برخاست با آدم های معصیت کار، شرکت در مجالسی که برای هوای نفس است، گناه در آن هست. این جلسات محل حضور شیطان است.
چرا سفارش شده است در جلساتتان یاد اهل بیت علیهم السلام کنید؟ در حدیث داریم که روز قیامت مردم به یک چیز خیلی حسرت می خورند آن هم جلسات و نشست و برخاست های بیهوده است ، می گویند کاش این جلساتمان برای خدا بود .
امام باقر علیه السلام فرمودند: وقتی که سه نفر دور هم می نشینید به یاد ما اهل بیت، فرشته ها می آیند برای شما دعا می کنند.
نگذاریم شب نشینی هایمان، نشست و برخاست هایمان، میتینگ ها و پارتی ها و مهمانی هایمان با موسیقی و با سی دی های حرام و با اختلاط باشد، با اختلاط محرم و نامحرم باشد، خانه هایمان را بی فروغ نکنیم، مجالست اهل الهوی مهمانی ها و نشست و برخاست هایی که در آن گناه باشد، محل حضور شیطان است.
ببینید آقا، عزیزان من، حدیث داریم البیت الذی لایقرأ فیه القرآن، خانه ای که در آن قرآن خوانده نشود، تحضره الشیطان، شیطان در آن خانه حاضر می شود.
و لو سواد ندارید قرآن را باز کنید قل هوالله را بخوانید هرروز، بگذارید در خانه هایتان صدای قرآن برخیزد، شیطان را دور می کند، تحضره الشیطان. فرمود خانه ای که در آن قرآن خوانده نشود، مهمانی که در آن معصیت بشود، اینجا محل حضور شیطان است، محل نفوذ شیطان است.
حالا دیدید شیطان چگونه نفوذ می کند. لایجعلوا، این سفارش آقایمان است، این سفارش مو لای مان است، این سفارش آن آقایی که سالی هشت-نه میلیون جمعیت می رویم کنار قبرش عرض ارادت می کنیم. ببینید چه چیزی از ما خواست، فرمود: عبدالعظیم حسنی ، سلام مرا به اولیائم برسان، سلام مرا به دوستانم برسان بگو أن لایجعلوا للشیطان علی انفسهم سبیلا.
نگذارید قلبتان فرودگاه شیطان بشود، نگذارید خطوات و دام های شیطان شامل شما بشود، نگذارید دلتان و وجودتان صید و دام بر ای شیطان بشود.
خب، چطور شیطان نفوذ می کند؟ در حال احتضار، خانه ا ی که در آن قرآن خوانده نشود، مجلس مهمانی که در آن معصیت باشد.
دیگر چه ؟
خب اینها را گوش بدهید البته بحث چند منبر است منتهی من خلاصه می کنم.
عزیزان من، حدیث دا ریم یکی از عوامل نفوذ شیطان عبارت است از یأس.
امام رضا علیه السلام به ابی نصر بزنطی فرمود: ابی نصر، احمد بن ا بی نصر بزنطی از اصحاب امام رضا است.
آمدند خدمت آقا عرض کردند یارسول الله ! حاجتی دارم که مستجاب نمی شود. این را عنایت بفرمایید که خیلی ها این مطلب را به من می گویند .
شاید این روایت به درد آنهایی بخورد که گاهی دعاهایشان مستجاب نمی شود. گاهی یک چیزی را می خواهند عکسش می شود، گاهی یک چیزی را می خواهند نقطه مقابلش پیش می آید، مکرر به من می گویند عزیزان،یک خانمی یک وقتی با من تماس گرفته بودند از جنوب، می گفتند سالها دعا کردم، درست عکسش اتفاق افتاد حالا دیگر نماز نمی خوانم، با خدا رابطه ام را قطع کرده ام ، ارتباطم را به اصطلاح با اهل بیت قطع کرده ام، چرا آن چه که من می خواستم نشد.
آیا مگر همیشه آن چه که ما می خواهیم می شود؟
مگر خود ائمه گاهی برایشان بیماری پیش نیامده، گاهی مرگ فرزند پیش نیامده، گاهی حوادث پیش نیامده، مگر ایوب پیغمبر آن همه سختی نکشیده است؟ تا یک مصیبتی پیش می آید تا یک داغی پیش می آید تا یک حادثه ای پیش می آید دنیا دارٌ بالبلاء محفوفة است. سرطان می آید، گرفتاری می آید، فقدان می آید، فقر می آید، اصلا این دنیا پاشنه اش روی خوشی کامل نچرخیده است.
امیرالمومنین علیه السلام در خطبه صد و سیزده نهج البلاغه می فرماید: که اینجا دار الإقلاع است، یعنی خانه ی کندن و جداشدن است، کدام هواپیما روی باند می ماند؟ اگر ماند این هواپیمای مفیدی نیست خودش را جدا می کند از این دنیا باید جدا شد، دار ماندگار نیست.
خب آقا گاهی عزیزانی مثلاً مریض دارند می آیند مشهد می آیند کربلا متوسل می شوند خب خوب نمی شود ممکن است برایشان یأس پیدا شود.
به امام رضا علیه السلام عرض کرد، احمد بن ابی نصر بزنطی، یابن رسول الله! مدتی حاجتی دارم حاجتم برآورده نمی شود. اخیراً برایم یأس پیدا شده، نا امید شده ام، شک در عقایدم پیدا شده.
آقا فرمودند: بزنطی اینجا نقطه شروع نفوذ شیطان است، شیطان از همینجا شروع می کند، یأس و ناامیدی .
گناه دارید مأیوس نشوید، بیماری دارید مأیوس نشوید ، انحرافی پیدا کردید مأیوس نشوید، یکی از گناهانی که آمرزیده نمی شود یأس است، یأس صفت کافر است .
قرآن کریم می فرماید قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم.
مفسرین می گویند در این آیه هفده نکته عاطفی به کار رفته. زیباترین طرز بیان را خدا با گنهکار دارد.
قل یا عبادی الذین اسرفوا، آی بندگانی که گناه کردید! مأیوس نشوید، از رحمت خدا نبرید.
عزیزان من، یک راه نفوذ شیطان یأس است .
حدیث داریم کسی که مأیوس شد، شیطان خوشحال می شود، شادی می کند، می آید خب ببین خدا دوستت نداشته. امامت طردت کرده، اگر قرار بود حاجتت برآورده شود، برآورده می شد، نه !
به قول آن شاعر معروف گفت: آن شخص هی دعا میخواند، ثنا می خواند شیطان آمد جلویش گفت چقدر خدا خدا می کنی، یکبار جوابت را داد؟
انقدر الله الله کردی لبیک خدا را شنیدی؟ اینقدر خدا خدا کردی جوابت را داد ؟
بیا به من اقتدا کن، بیا با من سخن بگو که جوابت را بدهم . یأس برایش پیدا شد، نکند راست می گوید؟ گفت این همه دعا خواندیم، این همه نماز خواندیم، این همه روزه گرفتیم چه شد ؟
شب در عالم رویا هاتفی به او گفت، عزیز من همین که در دل شب برمی خیزی به نماز خواندن این لبیک ماست، گفت این الله تو لبیک ماست، همین قدر که توفیق داری، مسلمانی، نماز می خوانی، قرآن می خوانی، فرمود این همان لبیک ماست، این آه و سوز که تو داری، این ندای ماست، این پاسخ ماست، لبیک را نباید فقط بشنوی، همین حال خوشی که داری نشان دهنده پاسخ است.
عزیزان، یأس یک راه نفوذ شیطان است.
یک رو ایت دیگر بخوانم از این بخش خارج بشوم.
شیطان کجا دیگر نفوذ می کند در انسان؟ یکی دیگر از راه های نفوذ شیطان عُجب است.
ایاک و الاعجاب بنفسک و فانه من اوثق فرص الشیطان.
مردم بپرهیزید از عُجب و به خود بالیدن و به خود نازیدن و خود بزرگ بینی، شیطان با خود بزرگ بینی سقوط کرد، شما هم با خود بزرگ بینی به شیطان راه می دهید .
عُجب باعث می شود شیطان در شما نفوذ کند لذا امام کاظم علیه السلام این دعا را می خواندند: لاتخرجنی من التقصیر. یک کسی سوال کردند یا رسول الله لاتخرجنی من التقصیر یعنی چه ؟ امام فرمودند: لاتخرجنی من التقصیر یعنی در هر وضعیتی قرار دارید همیشه خودتان را مقصر بدانید، همیشه بگویید وظیفه ام بیشتر از این است، نماز شب می خوانید بگویید امیرالمومنین علیه السلام هزار رکعت شبانه روز گاهی نماز می خواندند.
خیلی مهم است.
به امام سجاد علیه السلام جابر بن عبدالله انصاری عرض کرد آقا شما چقدر عبادت می کنید، چقدر بندگی می کنید، فرمودند عبادت جدم امیرالمومنین را ندیده اید اگر او را می دیدید چه می گفتید.

بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی

این یک راهکار اخلاقی است، یعنی در هر وضعیتی که قرار دارید به بالاتر از خود نگاه کن . روزی یک جز قرآن می خوانید نگاه کنید به امثال حبیب بن مظاهر که شبی یک ختم قرآن می خواندند. لله درک یا حبیب.

روی قبرشان نوشته است این جمله، امام حسین علیه السلام به ایشان فرمودند: حبیب تو گاهی یک شب یک ختم قرآن می کردی، خیلی انفاق می کنی، نگاه کن به آنهایی که تمام هستی شان را انفاق کردند مثل زهرای مرضیه سلام الله علیها که نانشان را سه شب به فقر و یتیم و مسکین و اسیر دادند، خیلی اهل تقوا و تهجد هستی، می خواهی به خودت نبالی همیشه انظر الی من هو فوقک نگاه کن به آنکه از تو بالاتر است، در امور دینی، این باعث می شود که یک مقدار عُجب انسان کاهش پیدا کند، عُجب انسان ضعیف بشود. خوب می نویسی، خوب اداره می کنی، مسلم بدان مدیران و نویسندگان و سخنرانان برتر از تو هم هستند.
همین زبان با یک سکته می تواند بیانش الکن بشود همین قلم می تواند با یک سکته نگارشش بیافتد. می شناسیم و می شناسید افراد بزرگی که حافظه شان را از دست دادند، اواخر عمر، اسم خودشان را هم فراموش کردند.
عُجب به چه؟ بالیدن به چه؟ این نکته دیگری که راه نفوذ شیطان است.
یک راه دیگر را هم بگویم و جمع کنم.
ایاک و الغضب، غضب و خشم هم راه نفوذ شیطان است. خود شیطان به حضرت نوح گفت. گفت: نوح پیغمبر ،تو پیغمبر خدا هستی ، پیامبر اولوالعزم هستی ، اما یک حرف هم از من شیطان بشنو! گاهی اوقات دشمن هم ممکن است یک حرف خوبی بزند دیگر. حدیث داریم، از حرف خوب دشمن هم استفاده کنید، ممکن است اتفاقاً دشمن عیب شناس تر است، دشمن نقاط ضعف ما را بهتر می تواند بگوید، دشمن چون با دید نقادانه بررسی می کند.
در حدیث هم داریم که یکی از خوبی های انسان این است که دشمن داشته باشد یعنی نقاد داشته باشد. کشور یک حزب گروه هایی که فقط یک گروهه اداره می شوند، غالباً اینها افکار مخالف بینشان نیست رشد نمی کنند، رشد آنجایی ست که انسان نقاد داشته باشد.
جناب نوح بگذار من شیطان یک نصیحتی به تو بکنم . شیطان به حضرت نوح گفت، پیغمبر اولوالعزم الهی، گفت:سه جا من نفوذ می کنم، وقتی که عصبانی می شوی، وقتی که با نامحرم خلوت می کنی، وقتی که می خواهی قضاوت کنی. در عصبانیت. در داوری و قضاوت، در خلوت با نامحرم.
بینی و بین الله آدم خودش هم این ها را احساس می کند که تا نگاهش به یک نامحرم می افتد چه طور کشش شیطانی شروع می شود، تا یکجا می خواهد یک مشورتی بدهد یک نظری بدهد چطور شیطان دخیل می شود، تا عصبانی می شود چطور شیطان قدرت تصمیم گیری را می گیرد.
عزیزان من! گفت در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
عبدالعظیم حسنی از آقایمان امام رضا علیه السلام روایت کرد:
لایجعلوا للشیطان علی انفسهم سبیلا، نگذارید شیطان در شما نفوذ کند، هم مکان ها را شمردم هم صفات را حالا موارد دیگر را عرض نکردم.
کدام مکان ها شیطان نفوذ می کند؟
عند الاحتضار،در مجلس گناه در جایی که در واقع معصیت میشود، خانه ای که در آن قرآن خوانده نشود، عجب، کبر، حسادت، غضب، عصبانیت، یاس اینها همه راه های نفوذ شیطان است.
فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم. خدا شیطان را بر کسی مسلط نکرده است .
در کنار این نیروی بیرونی و در کنار هوای نفس درونی ده ها توانمندی به انسان داده است، عقل داده است، فطرت داده است، قرآن داده است، صد و بیست و چهارهزار پیغمبر فرستاده است.
توازن، توازن کاملاً منطقی است، اگر شیطان از بیرون می کشد ، اگر نفس از درون می کشد، از بیرون انبیاء، وحی ، کلام خدا، از درون عقل، فطرت در مقابل این دو نفوذ قرار داده شده.
سدهایی که خدا در مقابل نفوذ شیطان گذاشته کم نیستند. خود عقل کم سدی است؟ خود وحی کم سدی است؟ بله سد اگر سوراخ شد سد اگر نازک شد آب از پشتش عبور می کند.
لایجعلوا للشیطان علی انفسهم سبیلا
امید داریم که این شخصیت بزرگوار واسطه شود، نزد جد بزرگوارش امام مجتبی علیه السلام و آن حضرت از همه ما شفاعت کند.
… صلوات بر محمد و آل محمد.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *