جايگاه علمى و ويژگيهاى تدريس حضرت آيت الله العظمى بهجت

خانه / اختصاصی هیأت / جايگاه علمى و ويژگيهاى تدريس حضرت آيت الله العظمى بهجت

آيت الله مصباح در مورد روش تدريس ايشان مى گويد: ((ايشان در بيان مطالب سعى مى كردند ابتدا مساءله را از روى كتاب شيخ انصارى قدّس سرّه مطرح كنند، و بعد هر كجا مطلب قابل توجّهى از ديگران مخصوصاً از صاحب جواهر قدّس سرّه در طهارت ، و از مرحوم حاج آقا رضا همدانى و ديگران مطالب برجسته اى داشتند آن را نقل مى كردند، و بعد هر جا خود ايشان نظر خاصّى داشتند آن را بيان مى كردند. اين شيوه از يك طرف باعث اين مى شد كه انسان از نظر استادان بزرگ در يك موضوع آگاه بشود و در عين حال صرفه جويى در وقت مى شد

جايگاه علمى
گواهى استادان و هم دوره ايها و نيز شاگردان برجسته كه بخشى از آن در ذيل مى آيد نمايانگر دقّت نظر و نبوغ برجستگى علمى ايشان است :
از آن جمله گويند: روزى ايشان در درس كفايه يكى از شاگردانِ مرحوم آخوند خراسانى به نحوه تقرير مطالب آخوند خراسانى توسّط استاد اعتراض مى كند، ولى با توجه به اينكه از همه طلاب شركت كننده در درس كم سنّ و سال تر بوده در جلسه بعدى پيش از حضور استاد مورد اعتراض و انتقاد شديد شاگردان ديگر قرار مى گيرد، ولى در آن هنگام ناگهان استاد وارد مى شود و متوجّه اعتراض شاگردان به ايشان مى گردد. سپس خطاب به آنان مى فرمايد: ((با آقاى بهجت كارى نداشته باشيد.))، همه ساكت مى شوند آنگاه استاد ادامه مى دهد: ((ديشب كه تقريرات درس مرحوم آخوند را مطالعه مى كردم متوجّه شدم كه حقّ با ايشان است )) و پس از اين سخن ، از جديّت و نبوغ آيت الله بهجت تمجيد مى نمايد.
يكى از دانشمندان نجف مى گويد: ((ايشان در درس ، به مرحوم آيت الله كمپانى امان نمى داد، و پيوسته بحثها را مورد نقد قرار مى داد.))
مرحوم آيت الله حاج شيخ مرتضى حائرى نيز مى گويد: ((ايشان با اظهار نظرهاى دقيق و اشكالات مهمّ، چنان نظر استاد را جلب كرده بود كه چند روزى مجلسِ درس از حالت درس خارج شده بود، آن ايرادها براى ما هم مفيد بود؛ ولى آقاى بهجت براى گريز از شهرت ديگر به انتقاد نپرداختند و اگر ادامه مى دادند معلوم مى شد اگر بالاتر از ديگران نباشند بى شك كمتر از آنان نيستند.))(31)
مرحوم علامه محمّد تقى جعفرى مى گويد: ((آن هنگام كه در خدمت آقا شيخ كاظم شيرازى مكاسب مى خوانديم ، آيت الله بهجت نيز كه اينك در قم اقامت دارند، در درس ايشان شركت مى نمودند، خوب يادم هست كه وقتى ايشان اشكال مى كردند آقا شيخ كاظم با تمام قوا متوجّه مى شد، يعنى خيلى دقيق و عميق به اشكالات آقاى بهجت توجّه مى كرد، و همان موقع ايشان در نجف به فضل و عرفان شناخته شده بود.))(32)
آيت الله سيد محمد حسين طهرانى در كتاب انوارالملكوت مى نويسد: ((آيت الله حاج شيخ عباس قوچانى ، وصىِّ سيد على آقاى قاضى مى فرمودند: آيت الله العظمى حاج شيخ محمد تقى بهجت در فقه و اصول به درس مرحوم آيت الله العظمى حاج شيخ محمد حسين غروى اصفهانى معروف به كمپانى حاضر مى شدند و چون به حجره خود در مدرسه مرحوم سيد باز مى گشتند بعضى از طلابى كه در درس براى آنها اشكالاتى باقى مانده بود به حجره ايشان مى رفتند و اشكالشان را رفع مى نمودند. و چه بسا ايشان در حجره خواب بودند و در حال خواب از ايشان مى پرسيدند و ايشان هم مانند بيدارى جواب مى دادند جواب كافى و شافى ، و چون از خواب برمى خاستند و از قضايا و پرسشهاى در حال خواب با ايشان سخن به ميان مى آمد ابداً اطلاّع نداشتند و مى گفتند: هيچ به نظرم نمى رسد و از آنچه مى گوييد در خاطرم چيزى نيست .))(33)
آيت الله مشكينى مى گويد: ((ايشان از جهت علمى (هم در فقه و هم در اصول ) در يك مرتبه خيلى بالايى در ميان فقهاى شيعه قرار دارند.))(34)
حجة الاسلام والمسلمين امجد مى گويد: ((ايشان در علميت در افق اعلى است . فقيهى است بسيار بزرگ ، و معتقدم كه بايد مجتهدين پاى درسشان باشند تا نكته بگيرند و بفهمند، و حقّ اين است كه درس خارج را بايد امثال آيت الله بهجت بگويند نه آنهايى كه به نقل اقوال بسنده مى كنند.))
تشويق بزرگان به شركت در درس ايشان
آيت الله مصباح مى گويد:
((اوّلين چيزى كه ما را جذب كرد آن جاذبه معنوى و روحانى ايشان بود. ولى تدريجاً متوجّه شديم كه ايشان از لحاظ مقامات علمى و فقاهت هم در درجه بسيار عالى قرار دارد. اين بود كه سعى كرديم خدمت ايشان درسى داشته باشيم تا وسيله اى باشد هم از معلومات ايشان بهره اى ببريم ، و هم بهانه اى باشد كه هر روز خدمت ايشان برسيم و از كمالات روحى و معنوى آقا بهره مند شويم . كتاب طهارت را در خدمت ايشان شروع كرديم ، ابتدا در يكى از حجرات مدرسه فيضيه چند نفر از دوستان شركت مى كردند، و بعد از گذشت يك سال ، يكى دو سالى هم در حجره اى در مدرسه خان (مدرسه مرحوم آيت الله بروجردى ) خدمت ايشان درس داشتيم ، و بعدها كه ضعف مزاج ايشان بيشتر شد از آن به بعد در منزل ، خدمتشان مى رفتيم كه يك دوره طهارت را خدمت ايشان خوانديم ، و بعد يك دوره هم مكاسب و خيارات را كه تقريباً حدود 15 سال ادامه پيدا كرد. ما در درس ايشان استفاده هايى مى برديم كه در بسيارى از درسها كمتر يافت مى شد.))
شهيد بزرگوار استاد مطهرى نيز به درس ايشان عنايت خاصّى داشتند. آيت الله محمد حسين احمدى يزدى در اين رابطه مى گويد: ((آيت الله شهيد مطهرى در باره درس آيت الله بهجت به ما خيلى سفارش مى كرد و مى فرمود: حتماً در درس ايشان شركت كنيد مخصوصاً در اصول ، چون آقاى بهجت درس آقا شيخ محمد حسين اصفهانى معروف به كمپانى را ديده حتماً در درس ايشان شركت كنيد.))
استاد خسرو شاهى مى گويد: ((بنده در درس فقه خارج خيارات آيت اللّه العظمى شيخ مرتضى حايرى شركت مى كردم . ايشان در اواخر عمر مريض بودند و درسشان تعطيل شد. يك روز وقتى كه آيت الله حايرى از حرم بيرون مى آمدند، به خدمتشان رفتم و پس از سلام عرض كردم : ان شاءالله درس را شروع مى فرماييد؟ فرمودند: نه . بعد فرمودند: ((شما كه جوان هستيد من يك ضابطه اى را در اختيار شما قرار بدهم ، و آن اينكه درس كسانى شركت بكنيد كه فقط نقل اقوال نكنند، بلكه اقوال را بررسى كرده و نكاتى را در درس بيان كنند كه در فعليّت رساندن ملكه اجتهاد خيلى سودمند باشد. چون درسى براى شما مفيد است كه اين ملكه اجتهاد را از قّوه به فعليّت برساند، و تنها به نقل اقوال كفايت نكند.))
من همان جا به ايشان عرض كردم : جناب عالى كسى را با اسم براى ما معرّفى بفرماييد. فرمودند: ((من از اسم بردن معذورم .)) عرض ‍ كردم : من در درس آيت الله العظمى بهجت شركت مى كنم . ايشان اظهار رضايت نمود و تبسّم كردند و فرمودند: ((درس ايشان از نظر دقت و محتوا همين قاعده و ضابطه اى را كه به شما گفتم دارد، خوب است كه در درس ايشان شركت مى كنيد. درس ايشان از هر جهت سازنده است هم از جهت علمى هم از جهت اخلاقى ، اين درس را ادامه بدهيد.))
شيوه تدريس
آيت الله مصباح در مورد روش تدريس ايشان مى گويد: ((ايشان در بيان مطالب سعى مى كردند ابتدا مساءله را از روى كتاب شيخ انصارى قدّس سرّه مطرح كنند، و بعد هر كجا مطلب قابل توجّهى از ديگران مخصوصاً از صاحب جواهر قدّس سرّه در طهارت ، و از مرحوم حاج آقا رضا همدانى و ديگران مطالب برجسته اى داشتند آن را نقل مى كردند، و بعد هر جا خود ايشان نظر خاصّى داشتند آن را بيان مى كردند. اين شيوه از يك طرف باعث اين مى شد كه انسان از نظر استادان بزرگ در يك موضوع آگاه بشود و در عين حال صرفه جويى در وقت مى شد.
استادان ديگر هم براى تدريس شيوه هاى جالبى داشتند كه شايد براى مبتدى مفيدتر بود كه هر مطلب را از هر استاد جداگانه طرح مى كردند، ولى خوب اين باعث مى شد كه وقت بيشترى گرفته بشود و احياناً مطالبى تكرار بشود.
در ضمن تدريس ، در ميان نكته هايى كه از خود ايشان ما استفاده مى كرديم و طبعاً بعضى از اين نكته ها چيزهايى بود كه ايشان از استادانشان شفاهاً دريافت كرده بودند، به مطالب بسيار ارزنده و عميق و داراى دقتهاى كم نظيرى برمى خورديم )).
آيت الله مسعودى كه خود سالها از درس آيت الله العظمى بهجت بهره برده اند درباره ويژگى تدريس ايشان بهجت مى گويد:
((سبك درس ايشان سبك خاصّى است . معمولاً آقايان مراجع و بزرگان در درس خارج يك مساءله اى را مطرح مى كنند و اقوال ديگران را يكى يكى ذكر مى كنند، سپس يكى را نقد مى كنند و ديگرى را تاءييد، و سرانجام يكى از آن نظرات را مى پذيرند، يا نظريّه ديگرى را انتخاب مى كنند. ولى ايشان برخلاف همه ، نقل اقوال نمى كنند بلكه ابتدا مساءله را مطرح مى كنند و بعد روند استدلالش را بيان مى كنند. اگر شاگرد آراء علماء را ديده و مطالعه كرده باشد، مى فهمد كه دليلى را كه استاد ذكر مى كند چه كسى گفته است ، و اشكال يا تاءييدى را كه مى كند مى فهمد به سخن چه كسى اشكال يا قول چه كسى را تاءييد مى كند. لذا هر كس بخواهد در درس ايشان شركت كند بايد مبانى و نظرات آقايان ديگر را ديده باشد.))
آيت الله محمّد حسين احمدى فقيه يزدى درباره شيوه درس ‍ ايشان مى گويد: ((نوعاً ايشان چند مساءله اى يا فرعى را كه عنوان مى فرمودند بعد از توجّه به ظرافتهاى حديث و روايت و يا آيه شريفه اى كه دلالت بر موضوع بحث داشت ، مقايسه اى بين موضوع بحث و ساير بحثهاى مشابه مى نمودند و دقت عقلى و فكرى خاصّى در تعادل آن دو انجام مى دادند، آنگاه نتيجه مى گرفتند كه انصافاً نتيجه علمى و جديد بود. و حقيقتاً مطلبى را كه ذكر مى كردند ناشى از اوج و عظمت ديد و فكرشان بود كه از ائمه عليهم السّلام و اسلام گرفته بود. و اجتهاد صحيح نيز هم اين گونه بحث و تجزيه و تحليل كردن است .))
موعظه در درس
حجة الاسلام و المسلمين قدس امام جمعه كلاچاى كه خود سالها در درس ايشان حضور داشته است مى گويد:
((روال آيت الله العظمى بهجت اين بود كه پيش از شروعِ درس ، حدود ده دقيقه موعظه مى كرد، ولى نه به عنوان موعظه بلكه به عنوان حكايت حال بزرگان گذشته . و معلوم بود كه منظور اصلى آيت الله مصباح يزدى كه سالها در درس خارج فقه ايشان شركت مى كردند (15 سال )، علاوه بر استفاده علمى ، استفاده از روحيّه ملكوتى آقا بوده است .))
آيت الله مصباح در اين باره مى گويد: ((آيت الله بهجت گاهى داستانى را يا حديثى را نقل مى كردند كه براى ما تعجّب آور بود ايشان چه اصرارى دارند كه بر مطالب معلوم و روشن تكيه مى كنند، از جمله مطلبى كه ايشان در تذكّرات پيش از درس اصرار مى كردند امامت اميرالمؤ منين عليه السّلام بود، ما تعجب مى كرديم كه ما مگر در آن حضرت شك داريم كه ايشان اين قدر اصرار دارند كه دلائل امامت حضرت على عليه السّلام را براى ما بيان كنند. يك خورده ته دلمان گله مند بوديم كه چرا به جاى اين مطالب يك چيزهايى كه بيشتر حاجت ماست (در امور اخلاقى و معنوى ) مطالبى را نمى گويند. اما بعد از اين كه به پنجاه – شصت سالگى رسيديم ، در بسيارى از مباحث ديديم كه آن نكته هايى كه ايشان چهل سال پيشتر در درسشان درباره امامت على عليه السّلام ى فرمودند به دردمان مى خورد. گويا ايشان آن روز مى ديد كه يك مسائلى بناست در آينده مورد غفلت و تشكيك قرار بگيرد.
شايد اگر توجّه هاى ايشان نبود ما انگيزه اى نداشتيم درباره اين مسائل مطالعه اى داشته باشيم ، حتّى از نكته هايى كه ايشان چهل سال پيش بيان مى كردند امروز بنده در نوشته هايم در مورد مسائل اعتقادى يا جاهاى ديگر استفاده كرده ام .))
تاءليفات
حضرت آيت الله بهجت داراى تاءليفات متعددى در فقه و اصول هستند كه خود براى چاپ اكثر آنها اقدام نكرده اند، و گاه به كسانى كه مى خواهند آنها را حتّى با غير وجوه شرعيه چاپ كنند، اجازه نمى دهند و مى فرمايند: هنوز بسيارى از كتابهاى علماى بزرگ سالهاست كه به گونه خطى مانده است ، آنها را چاپ كنيد نوبت اينها دير نشده است .
فهرست عمده تاءليفات ايشان كه برخى نيز با اصرار و پشتكارى برخى از شاگردانشان به چاپ رسيده ، عبارتند از:
الف ) كتابهاى چاپ شده :
1- رساله توضيح المسائل (فارسى و عربى ).
2- مناسك حجّ.
دو كتاب فوق توسّط برخى از فضلا بر اساس فتاوى ايشان تاءليف و پس از تاءييد آقا به چاپ رسيده است .
3- وسيلة النجاة .
اين كتاب در بردارنده نظرات فقهى ايشان در اكثر ابواب فقه است كه در متن وسيلة النجاة آيت اللّه العظمى سيّد ابوالحسن اصفهانى قدّس سرّه گنجانده شده و نهايتاً جلد نخست آن با تاءييد ايشان به چاپ رسيده است .
4- جامع المسائل .
اين كتاب مجموعه حواشى ايشان بر كتاب ((ذخيرة العباد)) استادش ‍ آيت الله العظمى محمّد حسين غروى اصفهانى معروف به كمپانى ، و نيز تكميل آن تا آخر فقه مى باشد، كه قسمتهايى از آن ابتدا با نام ((ذخيرة العباد)) با حروفچينى نه چندان زيبا و در تعداد نسخه اندك در اختيار برخى از شاگردان و خواصّ ايشان قرار گرفت ، و بعداً جلد اوّل از اين مجموعه كه قرار است در پنج مجلّد به چاپ برسد، به خاطر كثرت فروع فقهى كه توسّط حضرت آيت اللّه بهجت بر اصل كتاب افزوده شده و جامعيّت آن ((جامعُ المسائل )) نام گرفته و به همّت برخى از شاگردان ايشان به چاپ رسيد.(35)
ب ) تاءليفات آماده چاپ و نشر:
1- جلد اوّل از كتاب صلوة .
آيت الله بهجت در اين كتاب با سبكى ويژه و تلخيص مطالب به ترتيب مباحث ((جواهر الكلام )) به بيان نظريّات نو و ابتكارى خويش ‍ پرداخته اند.
2- جلد اول از دوره اصول .
اين كتاب تقريباً به ترتيب ((كفاية الاصول )) نگارش يافته است ، و بارها توسّط ايشان مورد مداقّه و تجديدنظر قرار گرفته ، و نظريّاتى نو در بسيارى از مباحث اصول را در بردارد.
3- تعليقه بر مناسك شيخ انصارى .
اين كتاب در بردارنده نظرات ايشان درباره مناسك حجّ مى باشد.
ج ) تاءليفاتى كه هنوز اقدام به چاپ آنها نشده است :
1- بقيّه مجلّدات دوره اصول .
2- حاشيه بر مكاسب شيخ انصارى .
كه به ترتيب مكاسب شيخ انصارى قدّس سرّه از اوّل تا انجام ، و پس از اتمام آن ادامه مباحثى كه در مكاسب مطرح نشده بر اساس متن ((شرائع الاسلام )) نگارش يافته است ، ايشان در اين دوره از مباحث فقهى نظرات جديدى را ارائه داده اند.
3- دوره طهارت .
در اين كتاب نيز آيت اللّه بهجت بسان دوره ((كتاب الصلوة )) به ترتيب مباحث ((جواهر الكلام )) با تلخيص و نوآورى نظرات خويش را مطرح نموده اند.
4- بقيّه مجلّدات دوره كتاب الصلوة .
همچنين ايشان در تاءليف سفينة البحار با مرحوم حاج شيخ عباس ‍ قمى عليهاالسّلام همكارى داشته اند، و قسمت زيادى از سفينة البحار خطى ، به خط ايشان نوشته شده است .
شاگردان
با توجّه به اينكه ايشان به خاطر شهرت گريزى عمدتاً در منزل خود تدريس مى كردند، با وجود اين افراد بسيارى از محضر آن جناب استفاده كرده و مى كنند. كه برخى از آنان خود صاحب رساله و فتوى مى باشند، اينك نام بعضى ديگر از آنان را با حذف القاب ذكر مى كنيم :
1 – محمد تقى مصباح يزدى .
2 – عبدالمجيد رشيد پور.
3 – سيد مهدى روحانى .
4 – على پهلوانى تهرانى .
5 – مختار امينيان .
6 – محمّد هادى فقهى .
7 – هادى قدس .
8 – محمود امجد.
9 – محمد ايمانى .
10 – محمد حسن احمدى فقيه يزدى .
11 – محمد حسين احمدى فقيه يزدى .
12 – مسعودى خمينى .
13 – سيد رضا خسروشاهى .
14 – اسماعيل عابدى .
15 – حسن لاهوتى .
16 – عزيز عليارى .
17 – سيد محمد مؤ منى .
18 – حسين مفيدى .
19 – محمدكريم پارسا.
20 – جواد محمد زاده تهرانى .
21 – سيد صابر مازندرانى .
22 – شهيد نمازى شيرازى .
23 – مهدى هادوى .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *