حجت الاسلام انصاریان|عبادت سیدالشهدا(علیه السلام) خالصانه و عاشقانه بود،حتی در گودال قتلگاه

خانه / علما وسخنرانان / حجت الاسلام انصاریان|عبادت سیدالشهدا(علیه السلام) خالصانه و عاشقانه بود،حتی در گودال قتلگاه

حضرت سیدالشهدا علیه السلام مساله قانت لله بودن را از حضرت ابراهیم به ارث برد یعنی عبادت دائم، بی قطع شدن، خالص و پاک برای خدا را به ارث برده است

خداوند به تمام انسان ها استعداد داده است

خداوند به تمام انسان ها در حد خودشان لیاقت و استعداد داده و کسی را استثنا نکرده است. امام حسین علیه السلام از مکه که به عراق می آمدند اعلام کردند: من برای شما الگو و سرمشق هستم. وقتی خودشان ازهفت منبع عظیم الهی ارث برده اند، ارث بری ایشان برای ما سرمشق، پند، درس و بیدارباش و هوشیار است. پس کسی نمی تواند با توجه به آیات و معارف الهیه و این فرمایش امام بگوید من ظرفیت انتقال ارزش ها را به وجود خودم ندارم. ظرفیت هست اما بیشتر مردم ارزش ها را انتقال نمی دهند.

این را برایتان عرض می کنم تا بدانیدهیچ انسانی بی گنجایش نیست هیچ انسانی ناتوان از انتقال کمالات و ارزشها به سوی خودش نیست. یک روز ابن سینا، شیخ الرئیس این مغز متفکر و دانشمند کم نظیری که بعد از هزار سال برای علم و عالم حرف مثبت می زند، هنوز افکار درستی از خودش ارائه می دهد و در شرق و غرب عالم کتبش مورد مطالعه ی دانشمندان است، معلوم می شود انسان ویژه و فوق العاده ای بوده است.                                                                                                                                      untitled-29

فیلسوف شدن شاگرد آهنگر

ابن سینا می گوید: داشتم در بازار سرپوشیده همدان می رفتم تا به مغازه ی آهنگری رسیدم. کوره آتش روشن و شعله ور بود و کارگرش در آن می دمید و مشغول ساختن ابزار بود. یک نوجوان کهنه پوش و پابرهنه نزد او آمد و گفت: استادم مرا فرستاده یک گُل آتش ببرم تا کوره را روشن کنم. آهنگر به او گفت استادت عقلش نرسیده یک خاک اندازی به تو بدهد تا ذغال در آن بگذارم. نوجوان گفت: استادم گفت ببر من نخواستم چیزی زیر ذغال بگذارم. دستش را پر از خاکستر کرد و ذغال را روی آنها گذاشت و رفت.

ابن سینا می گوید: من به دنبال نوجوان به مغازه رفتم و به استادش گفتم ممکن است این شاگرد را به من بدهی تا به علم یاد بدهم؟ استاد گفت باید از پدرش اجازه بگیری. آن نوجوان نزد ابن سینا آمد و تعلیم دید. هوش و ظرفیتش، شاگرد آهنگری را تبدیل به یکی از فلاسفه بزرگ جهان به نام بهمنیار می شود و مهمترین کتاب فلسفه در کشور 9 جلد “اسفار” صدرالمتاهلین شیرازی است که هنوز کتابی روی دست این کتاب از نظر علمی نوشته نشده است.

مقایسه افکار ملاصدرا و انیشتین

رساله ای دارم به نام “دو فیلسوف شرق و غرب، ملاصدرا و انیشتین” این کتاب نشان دهنده معجزه علمی است، از ابتدای کتاب مقایسه شده است بین افکار 400 سال پیش ملاصدرا و انیشتین مقایسه شده ومعلوم شده که ملاصدرا در 400 سال پیش برای این زمان بوده چون تمام آراء و افکارش به انیشتین نزدیک است البته ملاصدرا در گوشه مسجد، و با تقوا و شب زنده داری و در خانه اش در کهک قم به این علم رسید و انیشتین با ابزار این علم را پیدا کرد.

و برای اینکه حرف ها و آرای خودش را نزد دانشمنادن به کرسی بنشاند از مطالب این بچه شاگرد آهنگر استناد گرفته. در دانشگاه های کانادا در بحث فلسفه شرق و غرب افکار بهمنیار تدریس می شود.

این است که پروردگار عالم در روز قیامت “نمی شد، نمی توانستم، نتوانستم، امکانش نبود” را قبول نمی کند و این حرفها مردود است. چون پروردگار عالم انسان را با استعداد، ظرفیت و توانا آفریده است. شما کار انبیاء را ببینید از لات، قاتل، غارت گر، عرق خور و چاقوکش چه انسان هایی ساخت.

ظرفیت فرزند یک مشرک؛ مصعب

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله از مردم مکه که بدترین مردم آن روزگار بودند، مصعب بن عمیر1 را ساخت که در جنگ اُحد شهید شد و حضرت درباره اش فرمود: این انسانی با عظمتی است که پروردگار دلش را برای پذیرش ایمان درجه بالا روشن کرد. پدر و مادرش بت پرست و انسان های بدی بودند اما او به مدینه مهاجرت کرد، تک پسر هم بود، پدرش برادرش را فرستاد به مدینه تا او را برگرداند. عموی مصعب نزد حضرت آمد و ماجرا را برایش تعریف کرد و خواست او را برگرداند اما مصعب گفت: عموجان من بنده ی پروردگارم، تصمیم گیری من با پروردگار است اگر بگوید بمان می مانم و اگر بگوید نزد پدر و مادر بت پرست و مشرکت برگرد بر می گردم.

جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسول الله خدای مهربان می فرماید مصعب مال من است و نگذار به دامن کفر برود. این گنجایش است! یعنی گنجایش توحید را این قدر دارد که حاضر نیست برود به خانه ی آلوده برود و می گوید هر چه پروردگار عالم برایم تصمیم بگیرد.

حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) قانت لله بودن را از حضرت ابراهیم به ارث بردuntitled-30

حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) قانت لله بودن را از حضرت ابراهیم به ارث برد                                                                                                               این مطلب را از زیارت وارث استفاده کردم که امام حسین علیه السلام جزو انسان های آدم است و وقتی این انسان گنجایش دارد معلوم می شود همه فرزندان آدم گنجایش دارند اما این ظرفیت متفاوت است.

حضرت سیدالشهدا علیه السلام مساله قانت لله بودن را از حضرت ابراهیم به ارث بردند یعنی عبادت دائم، بی قطع شدن، خالص و پاک برای خدا را به ارث برده است. آیا ما می توانیم این عبادت را در حد گنجایش خودمان به ارث ببریم؟ مگر گنجایش ما از بهمنیار کمتر است؟ مگر ظرفیت ما از بچه ی مشرک به نام مصعب کمتر است؟ خیر کمتر نیست بلکه حالمان کمتر است.

ماهم گنجایشش را داریم اما اهل لذت بیشتر و لذت گرایی هستیم اهل ضایع کردن عمر هستیم. کتاب “امالی” از شیخ طوسی را نگاه می کردم تعجب کردم.

شخصیت صفیه همسر پیامبر(صلوات الله علیه)

یکی از همسران پیغمبر صلی الله علیه و آله صفیه بود، پدرش حیی بن اخطب، از یهودیان جنگجو و شجاع خیبر بود و به جنگ با پیامبر صلی الله علیه و آله و کشتن او و حضرت علی علیه السلام بسیار اصرار داشت اما زورش نرسید و در جنگ کشته شد، شوهر، عمو و برادرش هم در جنگ کشته شدند و داغهای سنگینی دیده بود و خودش هم اسیر شد. پیامبر صلی الله علیه و آله دوست داشتند دخترانی که از خانواده های معتبر هستند احترام گذاشته شود و آنها را آزاد کنند.

صفیه به پیامبر صلی الله علیه و آله پیشنهاد ازدواج داد، قرآن هم فرموده بود اگر کسی خودش خواست با تو ازدواج کند بپذیر. خانم هایی که با پیامبر صلی الله علیه و آله ازدواج کرده بودند به غیر از حضرت خدیجه سلام الله علیها هیچ کدام دختر نبودند، یا شوهر مرده بودند یا از شوهر به خاطر شرک و کفر جدا شده بودند، همه ی آنها قبیله دار بودند و در آن روزگار غربت اسلام ازدواج های حضرت مفید بود چون قبایل تعصب طرفداری از دامادشان را داشتند.

این متن روایت است که صفیه به حضرت گفت: من خانمی هستم که غیر از خانم های شما هستم چون برادرم، پدر و عمو و شوهرم به دست کشته شدند و در راه حق بوده اما مرگ حق است بعد از وفات شما من دینم را باید از چه کسی بگیرم؟ آخرتم را با چه کسی آباد کنم؟ سعادتم را چگونه تامین کنم؟ به چه کسی رجوع کنم؟

پیامبر صلی الله علیه و آله دستشان را روی شانه علی بن ابی طالب علیه السلام گذاشتند و فرمودند: بعد از مردن من تکلیف شما در دین، دنیا و آخرت با علی علیه السلام است. این بندگی است. بندگی چه کسی را باید کرد؟

دو آیه قرآن که بسیار مهم است از سوره مومن برایتان بخوانم، آیه 64 و 65: اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ * هُوَ الْحَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ خدا [همان] كسى است كه زمين را براى شما قرارگاه ساخت و آسمان را بنايى [گردانيد] و شما را صورتگرى كرد و صورتهاى شما را نيكو نمود و از چيزهاى پاكيزه به شما روزى داد اين است‏ خدا پروردگار شما بلندمرتبه و بزرگ است‏ خدا پروردگار جهانيان. اوست [همان] زنده‏ اى كه خدايى جز او نيست پس او را در حالى كه دين [خود] را براى وى بى‏آلايش گردانيده‏ ايد بخوانيد سپاس[ها همه] ويژه خدا پروردگار جهانيان است.

زمین دور خودش و خورشید می گردد آیا شما حس می کنید؟ زمین 24 ساعت با این دریاها می چرخد چرا آبها بیرون نمی ریزد. “قرار” یعنی محل امن و مستقر، آسمان هم محکم بالای سر ما قرار گرفته. هیچ نقاشی را سراغ دارید در تاریکی بتواند تابلوی پیکاسو یا بهزاد را بکشد؟ اما خداوند قیافه ی ما را در تاریکی قبل از شکم مادر نقاشی کرده است و همه را هم خوشگل آفریده است چشم ما بیمار است که زشت می بینیم. این خدا را خالصانه عبادت کنید. تمام ستایش ها شایسته ستایش پروردگار است و باید او را عبادت کرد، “حمد” اینجا به معنای ستایش است نه شکر.

حضرت ابراهیم معرفت کامل به خدا داشتند که آنطور خدا را عبادت کرد و امام حسین علیه السلام معرفت کامل داشت که این عبادت را از حضرت ابراهیم به ارث برد؛ همه ی آن عبادت خالصانه، عاشقانه و با دوام بود حتی در گودال قتلگاه.

منبع:وارث

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *