حجت الاسلام رفیعی | اگر آدم عزیز باشد،دست به گناه نمیزند

خانه / پیشنهاد ویژه / حجت الاسلام رفیعی | اگر آدم عزیز باشد،دست به گناه نمیزند

 مراسم عزاداری با سخنرانی حجت الاسلام دکتر رفیعی و با مداحی حاج سید مهدی میرداماد و حاج حسین حاجی در هیئت رزمندگان اسلام قم برگزار شد.

متن سخنرانی حجت الاسلام رفیعی را در ادامه میخوانید:
عزت و ذلت نقطه مقابل هم هستند، اگر آدم عزیز باشد، یعنی خودباور و با صلابت، دست به گناه نمیزند. اگر کسی ذلیل شده یعنی خودباخته و رها شد خیلی راحت دروغ میگوید و آبرو میریزد و خیلی راحت گناه های دیگر را میکند اینها دلیلش خواری و ذلت نفس است.
اگر آدم عزیز شود کارهایی که انجام میدهد مطابق عزت نفسش است و به خود اجازه انجام کارهای ناپسند نمی دهد. لذا در نظام تربیتی این دو مورد خیلی مهم است، سعی کنید نفس خود را عزیز بار بیاورید.
دوران عزت بنی اسرائیل
قرآن کریم بیش از 700 آیه درباره بنی اسرائیل دارد. بنی اسرائیل یک دوران عزت دارند و یک دوران ذلت؛ دوران عزت آنها زمانی است که از رود نیل بیرون میایند و حضرت موسی، فرعون را آنطور با اذن خدا نابود میکند و اینها حاکم میشوند و قدرت پیدا میکنند.
قرآن میفرماید ” تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْني‏ عَلي‏ بَني‏ إِسْرائيلَ”1 همه چیز را بر بنی اسرائیل تمام کردیم. “فَضَّلتُكُم عَلَى العالَمينَ”2 آنها را بر جهانیان برتری دادیم.
چرا؟ چون آنها از ذلت فرعون آمدند بیرون و به خدایی که منشا عزت است معتقد شدند و خدا هم برایشان سنگ تمام گذشت. یک مدتی از آسمان برایشان غذا می آمد و هر دعایی میکردند به اجابت میرسید. این دوران عزتشان بود.
دوران ذلت بنی اسرائیل
یک سامری پیدا شد و از غیبت موسی بن عمران، ولی خدا، سوء استفاده کرد و اینها را گوساله پرست کرد. ” ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَةُ “3 نشان خواری و ذلت در اونها نمایان شد. 40 سال در صحرای سینا در بیابانها سرگردان بودند. چرا؟ چون رفتند پیرو گوساله سامری شدند.
مواظب باشید در زندگی اگر کسی عزیز  و خودباور باشد، رشد و ترقی میکند.
عزت در حماسه عاشورا
اباعبدالله علیه السلام فهمید که بیعت با یزید ذلت است.
گاهی بعضی از جوانان میپرسند که مگر حاکمان بعد از یزید خوب شدند که ائمه ما سکوت کردند؟ پاسخ این است که همه آنها ظالم و ستمگر و شرابخوار و عیاش بودند، چرا بقیه ائمه علیهم السلام نجنگیدند؟ تفاوتش این است که یزید پایه گذار یک بدعت شد.
غدیر امامت است، اما بخاطر کوتاهی هایی که صورت گرفت، تفکر امامت تبدیل به خلافت شد. معاویه با صلح امام حسن علیه السلام روی کار آمد، اما در زمان یزید خلافت تبدیل به سلطنت شد و او پایه گذار این بدعت بود. امام حسین علیه السلام این بدعت را زد و دیگر نیاز نبود کربلا تکرار شود؛ این کار امام حسین علیه السلام یعنی خلافای بعدی هم همگی نامشروع هستند، دیگر نیازی نیست کربلای دیگری به به وجود بیاید. اگر اباعبدالله علیه السلام با یزید بیعت میکرد فاتحه اسلام خوانده میشد. امام حسین علیه السلام بزرگترین درس یعنی درس عزت را به جامعه اسلام داد.
اقسام عزت
عزت اول عزت سیاسی است. عزت سیاسی این است که مسلمان نباید زیر پرچم کفر باشد، کافر نباید بر مسلمان تسلط داشته باشد. کافر نباید مسلمان را تحقیر کند، هرکجا دیدند دارند تحقیر میشوند باید مقاومت کنند.
دوم عزت فرهنگی است که یعنی هرکسی به فرهنگ خودش متمسک شود. باید بدانیم که ما مسلمان هستیم و نیازی به فرهنگ یونسکو و فرهنگ غرب نداریم.
امام خامنه ای فرمودند برای چه باید چندین نفر در خارج از کشور باید برای ما سند بنویسند؟ اصلا کاری به درست و غلط بودن این سند نداریم؛ وقت 6هزار آیه قرآن داریم وقتی نهج البلاغه و صحیفه سجادیه داریم چرا باید به سند غربی ها تکیه کنیم؟ مهم ترین نامه اخلاقی، نامه 31 نهج البلاغه است.
سوم عزت اجتماعی است. آدم باید در جامعه هم عزیز باشد. این یک میل طبیعی است زن دوست دارد در خانه عزیز باشد، مرد دوست دارد در خانه عزیز باشد، فرزندان دوست دارند نزد پدر و مادر عزیز باشند.
امیرالمومنین علیه السلام در یک حدیث میفرمایند خدایا از هفت مصیبت به تو پناه میبرم؛ اول اینکه عالِم بلغزد، آنهایی که لباس دین به تن دارند و کارهای دینی میکنند باید حواسشان جمع باشد. دوم عابد سست شود، یعنی یک نماز میخواهد بخواند حوصله اش سر میرود هی سر نماز دست و پایش را تکان میدهد. لذا روایت داریم که دعا را با بی حالی نخوانید.
سوم اینکه مومن برایش شبهه ایجاد شود.
چهارم اینکه امانتدار خیانت کند. وای به حال آنهایی که در بیت المال خیانت می کنند.
پنجم اینکه عزیز، ذلیل شود. دعا کنید با عزت عاقبت بخیر شوید.
شخصی نزد رسول خدا صلوات الله علیه و آله آمد و گفت یا رسول الله میخواه نزد مرم عزیز بشوم چه کنم؟ حضرت فرمودند دو کار انجام بدهی عزیز می شوی اول اینکه به مردم خدمت کنی و دوم اینکه پشت سر مردم حرف نزنی و دخالت در زندگی کسی نکنی.
مورد ششم این است که فقیر مریض شود.
آخرین مورد این که ثروتمندی که فقیر شود، یعنی کار و کاسبی ها رونق نداشته باشد و همین رکودی که وارد جامعه شده است.
عزت چهارم هم عزت اقتصادی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *