حجت الاسلام و المسلمین ماندگاری _ شب هفدهم ماه رمضان 95

خانه / علما وسخنرانان / سخنرانان مرتبط با هیات / حجت الاسلام محمد مهدی ماندگاری / حجت الاسلام و المسلمین ماندگاری _ شب هفدهم ماه رمضان 95

خدا خلقت را مدیریت کرده است، عالم کُون و مکان، زمین و آسمان و کرات را مدیریت کرده است. یک مدیریت کوچک خدا را برای شما می گویم، می دانید سال چه طور تحویل می شود؟ وقتی که زمین یک دور به دور خورشید می چرخد، مسافت آن چقدر است؟

«بسم الله الرحمن الرحیم»

“مدبرّ”

بحثمان در این حرم نورانی در مجاورت امام زادگان واجب التعظیم این حرم، ارتباط با اسماء الهی بود. اولین اسمی که از حضرت حق تعالی با استغفار با او ارتباط برقرار کردیم، اسم “غفار الذنوب” حضرت حق بود. غفار الذنوب خدا از آن اسامی است که انشاءالله دست همه ی ما را بگیرد. دومین اسمی که از اسامی حضرت حق تعالی بحث کردیم، اسم “رازق” بود، رزاق بودن حضرت حق. سومین اسمی که بحث کردیم اسم  “ربوبیت” خدا بود، رب العالمین بود. و چهارمین اسمی که بحث کردیم اسم “ولیّ” بودن خدا بود، خدا ولیّ است.

امشب یکی از آن اسامی حضرت حق را انشاءالله می خواهیم بحث کنیم که خیلی توجه آن برای ما مفید است. در دعای تحویل سال می گوییم «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ» یکی از اسامی قشنگ حضرت حق که در این دعا می آوریم “مدبرّ” است. مدبّر یعنی تدبیر کننده، یعنی برنامه ریزی کننده.

معمولا این بحث را آن هایی که اهل رشته ی مدیریت هستند خوب متوجه می شوند؛ خدای تبارک و تعالی یکی از اسامیش این است که برنامه ریزی می کند. حالا خدا چه برنامه ریزی کرده است؟ چندتا از برنامه ریزی های خدا را بگوییم، هر کسی می آید می خواهد کار ما را مدیریت کند، می گوییم ببخشید یک سابقه ی کاری تان را برای ما بیاورید. بیاید از خدای تبارک و تعالی بپرسیم قربانت بشوم می شود بگویید سابقه ی مدیریت شما چی است؟ خدای تبارک و تعالی یک سابقه ی مدیریت دارد، مدیریت کرده است عالم خلقت را، انقدر خلقت منظم و هوشمند است که واقعا من و شما سال های سال هم بنشینیم در خلقت خدا فکر کنیم به کُنه نظم قشنگش نمی رسیم.

خدا خلقت را مدیریت کرده است، عالم کُون و مکان، زمین و آسمان و کرات را مدیریت کرده است. یک مدیریت کوچک خدا را برای شما می گویم، می دانید سال چه طور تحویل می شود؟ وقتی که زمین یک دور به دور خورشید می چرخد، مسافت آن چقدر است؟ میلیون ها کیلومتر است، اما شما امسال تحویل سال را چه ساعتی داشتید؟ ساعت هشت و دوازده ثانیه، ما الان از قم می خواهیم برویم تهران با تمام امکانات جدید، نمی توانیم بگوییم دقیقا چه ساعتی می رسیم، چه دقیقه ای می رسیم، چه ثانیه ای می رسیم، خدا طوری حرکت زمین را دور کره ی خورشید تنظیم کرده است که من و شما ساعت و دقیقه و ثانیه ی آن را می توانیم در بیاوریم، نه تنها برای امسال بلکه برای چند سال آینده را هم در آوردند که چه ساعتی سال تحویل می شود. حالا یک سوالی می خواهم بکنم، خدایی که اینطوری حرکت کره ی زمین را دور خورشید اینطوری برنامه ریزی کرده است، به نظر شما برای زندگی کوچک ما نمی تواند برنامه ریزی کند! که ما باید برویم از دیگران بپرسیم که چطور زندگی کنیم! خدایی که خلقت حیوانات را، ما هنوز نمی دانیم آمار موجودات زنده ی عالم چقدر است، ما آمار انسان ها را می توانیم بگوییم ولی کسی می تواند آمار مثلا موجودات دریایی را بگوید چقدر است! موجودات هوایی چقدر است! موجودات زمینی چقدر است! هیچ کسی نمی تواند بگوید، ولی خدا آمار همه ی این ها را که دارد، همه آن ها را هم تنظیم کرده است. فخر رازی امام المشککین اهل سنت، مفسر اهل سنت است، در کتاب تفسیر کبیرش این داستان را آورده است: خدا یک حیوان عظیم الجثه ای را ته اقیانوس ها دارد، این حیوان گوشت خوار است، غذایش را که می خورد، گوشت ها لای دندانش می ماند، این حیوان می آید لب آب دهانش را باز می کند اکسیژن بیشتر بگیرد، دست که ندارد گوشت های لای دندانش را در بیاورد، خدا یک پرنده ای از بخش آسمان مامور کرده است بیاید بشیند در دهان این گوشت های لای دندان این را بخورد، این خلال دندان بکند و آن هم سیر بشود. بعضی وقت ها ما انسان ها، (حیوانات هم از این جهت شبیه ما هستند و ما هم شبیه آن ها هستیم) بعد از سیری می خواهیم لقمه ی پنج سیری بخوریم، سیر هستیم ولی می خواهیم شکم شُل بازی در بیاوریم؛ خدا یک تدبیری هم اینجا کرده است، این پرنده می آید در دهان این ماهی می نشیند گوشت ها را بخورد، یک تیغ خدا گذاشته است روی سر این پرنده که اگر این ماهی خواست شکم شُلی کند و دهانش را ببندد و این پرنده را هم بخورد، آن تیغ فرو برود در سقف دهان او که از این غلط ها نکند. خدایی که اینطوری برنامه ی موجودات آسمانی را با دریایی تدبیر کرده است، کنار هم چیده است، نمی تواند زندگی فردی و اجتماعی من و شما را تدبیر کند؟!

مویرگ های بدن ما چقدر است؟ رگ های بدن ما چقدر است؟ سلول های بدن ما چقدر است؟ هیچ کسی نمی داند؛ خدایی که سیستم بدن ما را چنان تدبیر کرده است که انقدر علم پیشرفت کرده است، کلیه ی کوچک، قلوه ای که در وجود من و شما است، یک مشابه آن را که بیرون ساختن دستگاه دیالیز است! همه کاری که دستگاه دیالیز با نقصش می کند، کلیه با کمالش انجام می دهد در بدن؛ این خدا بلد نیست سیستم بهداشت درمان ما را تدبیر بکند؟! اقتصاد ما را تدبیر کند؟! سیاست ما را تدبیر کند؟! ما باورش نداریم.

«یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ»

«یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ»، بیاییم امشب که یکی از شب های قشنگ ماه مبارک رمضان است، در این ساعت از شب، در این حرم نورانی، بیاییم با تدبیر خدا ببینیم چه کار کرده است برای ما. خدایی که بلد است انقدر لباس زیبا به طبیعت بپوشاند، فصل بهار، طبیعت لباس سبز می پوشد، فصل زمستان لباس سفید می پوشد، فصل تابستان لباس رنگارنگ می پوشد، فصل پاییز لباس زرد می پوشد، خدایی که به این قشنگی تن طبیعت لباس می پوشاند، بلد نیست برای لباس زن و مرد ما برنامه ریزی کند که حالا خودمان می خواهیم برنامه ریزی کنیم! خدا بلد نیست لباس خوشگل به ما بدهد؟! خودمان به هوای خوشگل سازی می خواهیم بی حیایی کنیم! خدایی که اینطوری دارد سیستم عالم خلقت را به این نظم و زیبایی، ما انسان ها اکسیژن می خوریم، دی اکسید کربن پس می دهیم، خدا از تعداد ما انسان ها بالاتر درخت گذاشته است که کم نیاید، آن ها دی اکسید کربن بخورند، اکسیژن پس بدهند که یک وقت اکسیژن کم نباشد در عالم؛ اگر هم هوا را آلوده می کنیم بی تدبیری های ما است و الا خدا سیستم قشنگی برای تهویه ی عالم گذاشته است. این خدایی که به این زیبایی می تواند تدبیر بکند، بلد نیست ادارات ما را تدبیر کند؟! برنامه ای برای ادارات ما بدهد که در ادارات ما مردم اذیت نشوند! بلد نیست برنامه ای برای بازار ما بدهد که هم بازاری ما پولدار بشود و هم به کسی ظلم نشود! بلد نیست برای رابطه ی کارگر و کارفرما برنامه ای بدهد که نه ظلم به کارگر شود و نه کارفرما مست بشود! این خدا بلد نیست؟! این خدایی که صد و بیست و چهار هزار پیامبر را برای هدایت ماها فرستاده است و… بعد این خدایی که انقدر قشنگ تکوین را تدبیر کرده است، هیچ کسی را شما پیدا نمی کنید در عالم که به برنامه ریزی تکوینی خدا ایراد بگیرد. قیافه ی من و شما را که تدبیر کرده است، زیباترین جایی که می شد چشم ها را بگذارند اینجا است، اگر این چشم ها یکیش اینجا بود و یکی از آن ها پشت سر بود ما چطور می دیدیم! اگر این گوش ما یکیش بالای سرمان بود، یکیش زیر چونه مان بود، همیشه باید یک دست می گرفتیم که چیزی در گوش ما نرود. اگر خدا به جای این آب که رفع عطش می کند، سنگ ریزه می گذاشت برای رفع عطش، ما باید سنگ می خوردیم تا تشنگی مان برطرف شود. هیچ کسی به نظام برنامه ریزی خدا در عالم تکوین اشکال نگرفته است. انسان را انقدر قشنگ برنامه ریزی کرده است، طبیعت را انقدر قشنگ برنامه ریزی کرده است، حیوانات را انقدر قشنگ برنامه ریزی کرده است، موجودات مختلف را انقدر زیبا برنامه ریزی کرده است، شب و روز را انقدر قشنگ برنامه ریزی کرده است، ابر و باد و مه و خورشید و فلک را به این زیبایی برنامه ریزی کرده است، به این می گویند برنامه تکوینی خدا؛ خدایی که انقدر قشنگ برنامه ریزی کرده است چرا به برنامه ریزی تشریعی آن ایراد می گیریم و دبه در می آوریم! همان خدایی که شب و روز را به این قشنگی گذاشته است، برای پنج وعده هم نماز گذاشته است، به شب و روز خدا ایراد نمی گیریم، به نمازهایش ایراد می گیریم.

از یک جوانی پرسیدند این فلسفه ی نماز صبح چیست؟ گفت هرچه فکر کردم چیزی غیر از مردم آزاری نفهمیدم! این خدایی که به این زیبایی همه را برنامه ریزی کرده است، چرا به ماه روزه اش ایراد می گیرید! خب این هم برنامه ریزی همان خدا است. نماز برنامه ریزی همان خدا است، روزه برنامه ریزی همان خدا است، همان خدایی که صورت شما خانم و آقا را به این جامعی و کاملی، وجود انسان را به این جامعی و کاملی، عالم را به این جامعی و کاملی خلق کرده است، همان خدا گفته است امر به معروف و نهی از منکر مایه ی قوام شما است، همان خدا گفته است با امر به معروف و نهی از منکر مراقب هم باشید، بی قرار هم باشید، همان خدا گفته است حجاب، همان خدا گفته است حیا، همان خدا گفته است حلال خوری.

 حرف من این است امشب می خواهم با این اسم خدا رابطه بزنیم، با آیه ی 96 سوره ی اعراف، ما اگر بخواهیم یک کاری را خوب برنامه ریزی کنیم، یک نفر می آید می خواهد مدیریت کند، بخواهد مدیریت کند دنبال سه عنصر می گردد: 1- انگیزه کامل 2- داشتن برنامه 3- امکانات

 1- می گوید انگیزه ات باید کامل باشد، می خواهی ورزشکار بشوی باید انگیزه ی ورزشکار شدن داشته باشی، انگیزه ی قهرمانی و مدال آوری داشته باشی. می خواهی درس خوان بشوی باید انگیزه ی دکترا و فوق لیسانس و لیسانس را داشته باشی. هر کاری می خواهی بکنی باید انگیزه داشته باشی. باید انگیزه داشته باشی تا به نتیجه برسی.

2- یک برنامه هم باید داشته باشی، یک چهارچوبی داشته باشی. این ساختمان را که می خواستند بسازند اول انگیزه داشتند که اینجا حرم بسازند، دور این سه قبر مطهر، بعد یک برنامه ای داشتند، یک نقشه ای داشتند، بعد هم رفتند سراغ امکانات؛ الان هر کسی در کارهایش موفق نشود می گوید امکانات نبود، اما خدایی که مدبّر الامور است به من و شما با این آیه ی 96 سوره ی اعراف می گوید که شما بیاید انگیزه هایتان را با من خدا تنظیم کنید، برنامه هایتان را هم با من خدا تنظیم کنید، مشکل امکانات نداشته باشید خودم شما را تامین می کنم «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ» خدا می گوید اگر مردم شهر و روستا:

 1-باور کردن مُدَبِّرَ الْاُمُور. «آمَنُواْ» همچنانکه برنامه ریزی من را، هنر من را در خلقت باور کردید، بیایید من را در مکتب الشریعه هم باور کنید، همچنانکه شما را ساختم، به مدیریتم گفتید احسن الخالقین، بیایید به اینکه من یک مکتبی، یک قرآنی، یک کتابی گذاشتم به نام قرآن و عترت جلوی شما، به این هم بگویید احسن القصص، احسن الکتاب، احسن برنامه ها. «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ» یعنی به این مُدَبِّرَ الْاُمُورِ اطمینان کنید. کجای عالم دیدید من کم گذاشته باشم!

 2- وقتی به من ایمان آوردید کارهایتان را با من تنظیم می کنید، می گویید می خواهم خدایی انجام شود. الان بعضی ها کارهای قشنگ می کنند ولی خدایی نیست.

کارها چهار دسته هستند:

  • گاهی وقت ها پولکی است. شما گاهی وقت ها کنار خیابان به تاکسی یک مسیر می گویید سوارتان نمی کند، بلند می گویی ده هزار تومان، سریع نمی زند روی ترمز! این پولوکی است. خیلی ها پولکی کار می کنند. الان بعضی ها مادر پیرشان، یا مادر شوهر پیرشان را جمع نمی کنند ولی اگر یک همسایه ای بگوید مادر پیری داریم ماهی یک میلیون تومان می دهیم بیا روزی دو ساعت از او پرستاری کن می روند، این مدارا می کند با پیرزن ولی مدارای با پیرزن او پولکی است. یک عده مردم کار می کنند با انگیزه ی پول، می شود پولکی.
  • یک عده کار می کنند به انگیزه ی زور، می شود زورکی. بعضی از پادگان ها اگر سربازها خوب کار می کنند، زورکی است، زور بالای سرش است، چون اگر نکند اضافه خدمت می خورد.
  • یک عده کار می کنند کلکی است، کلک می زنند.
  • یک عده هم کار می کنند، خدایی. خدا گفته بیاید با من ببندید، نه با پول ببندید، نه با زور ببندید و نه با کلک.

«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ» هر کسی کارهایش را با مُدَبِّرَ الْاُمُورِ ببند، چون هیچ کس به اندازه ی خدا امتحان پس داده نیست، خدا امتحانش را خیلی قشنگ پس داده است، اصلا اشکال است در این جمله که برویم خدا را امتحان کنیم. خدا در قرآن می گوید بروید آن هایی را که با من معامله کردند را ببینید «فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ» هم عاقبت متقین را ببینید و هم عاقبت کافرین را ببینید. متقین آن هایی هستند که با خدا قرارداد بستند، کافرین آن هایی هستند که با خدا قرارداد نبستند.

«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ» 1- بیایید مُدَبِّرَ الْاُمُور را باور کنیم 2- «وَاتَّقَواْ» آن برنامه ای که را که من می گویم بچینید در زندگیتان. این می شود تقوا. تقوا یعنی اجرای برنامه ی خدا. یعنی برای پوششت آن چیزی را که خدا گفته است انجام بده، نه آن چیزی که غربی ها می گویند، ماهواره می گوید. الان یک مُدی در فیلم ها، سایت ها، ماهواره ها می آید، یک دفعه می بینی فردا در خیابان است، خب بیا خدا را باور کن، مُدی که خدا گفته است را انجام بده، مُد خدا خیلی قشنگ است، حیا و عفت است. آی بازاری ها بیایید برنامه ای را که خدا گفته است، خدا نمی گوید برو جنست را با نور افشانی برای مردم زیبا جلوه بده، بگو جنس من راست و حسینی همین است، قسم هم نخور، بگو جنس من این است و قیمتش هم این است، نه دروغ بگو، نه قسم بخور، برنامه ی خدای مُدَبِّرَ الْاُمُور را در کاسبی ات داشته باش. آی مدیران، مسئولین، بیاید برنامه ی خدا در مدیریتتان اجرا کنید.

در روایت داریم، مردم در آخرالزمان شب هایشان مثل سگ ها می شود، تا پاسی از شب بیدار هستند، سحر که باید بیدار باشند می خوابند. ماه رمضان استثنا است و شما تا سحر بیدار هستید. اما خدا می گوید بیا خوابت را هم با من تنظیم کن. لذا یک جوانی می گفت حاج آقا این نماز صبح چرا نصفه شب است؟! گفتم مثل آدمیزاد سر شب بخواب، نماز صبح، صبح است، تو سیستم خدا را می خواهی بهم بزنی.

آی دخترها و پسرها بیایید برنامه تان را با خدا تنظیم کنیم، دخترها شما نمی خواهد ادای پسرها را در بیاورید، پسرها شما نمی خواهد ادای دخترها را در بیاورید، خدا تو را پسر خلق کرده است و آن را هم دختر خلق کرده است، برای هر کدام از شما هم یک برنامه ای داده است. بیایید برنامه خدا را قبول کنید. الان بعضی از دخترها می خواهند با پسرها مسابقه بدهند، تازه می خواهند روی پسرها را هم کم کنند! این دخالت در کار خدا است. خب خدا بلد بود تو را پسر کند و او را هم دختر کند. پسرها هم می روند آرایش می کنند! زمان ما می رفتند این پشت لبشان را با زغال سیاه می کردند که بگویند ما سبیل داریم که بگویند ما مرد هستیم ولی الان بعضی ها می روند زیر ابرو بر می دارند! خدا عاقبتمان را بخیر کند.

 3- خدا می گوید اگر من را باور کردی به عنوان مُدَبِّرَ الْاُمُور، اگر برنامه ی من را در تمام زندگی قبول کردی، حالا غصه ی امکانات را نخورید «لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» از آسمان و زمین برای شما برکت می جوشانم؛ اما ادامه ی آیه خدا یک روضه ای را می خواند برای خودش، خدا می گوید «وَلَـكِن كَذَّبُواْ» مردم من را تکذیب می کنند، قبول ندارند «فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ» خدا می گوید مردم من را تکذیب می کنند، من هم آن ها را مبتلا می کنم به همان برنامه هایی که دارند انجام می دهند. برنامه های دیگران را اگر انجام بدهیم نتیجه اش کلاف سر در گم شدن زندگیمان است، نتیجه اش اضطراب ها است، بد بینی ها است، دشمنی ها است، کینه ها است. بیایید با مُدَبِّرَ الْاُمُور برنامه ریزی کنیم، او را قبول کنیم.

حالا اگر بخواهیم با مُدَبِّرَ الْاُمُور برنامه ریزی کنیم باید چه کار کنیم؟ سه گام باید برداریم:

  • هر کاری خواستیم از مدیر برنامه مان که خدا است بپرسیم. خدا کتابش است، دستور نامه اش هم است. از قرآن بپرسیم. برنامه ی خدا را برای هر امر مان بپرسیم. جوان می خواهی خوش تیپ راه بروی اشکالی ندارد فقط بیا بپرس که خوش تیپی که خدا گفته است چیست، با همان خوش تیپی راه برو.
  • عمل کنیم .
  • استقامت کنیم .

خدا گفته است برنامه ی من را بپرسید، عمل هم بکنید، استقامت هم بکنید. من از آسمان و زمین در دنیا برای شما برکت می ریزیم، از آسمان برای شما حمایت کننده می فرستم، بهشت را هم به شما می دهم.

امشب آمدیم با این اسم خدا یا مدبرالیل و النهار. خدا برای کوچکترین مسئله ی عالم برنامه ریزی کرده است، می شود برای موفقیت من و شما برنامه ریزی نکرده باشد؟! می شود برای سیاست جامعه ی ما برنامه ریزی نکرده باشد؟! می شود برای اقتصاد ما برنامه ریزی نکرده باشد؟! برای هر امری خدا یک برنامه ریزی کرده است، برنامه ریزی خدا را قبول کنیم. هر کسی هم می خواهد بداند برنامه ریزی خدا چقدر قشنگ است به عالم خلقت نگاه کند، ببیند برنامه ریزی خدا در عالم خلقت چقدر قشنگ است، بهار و تابستان و پاییز و زمستان، این همه موجودات زنده، این همه هماهنگی، چقدر هماهنگی در عالم است، این همه هماهنگی تدبیر کننده اش خدا است، برنامه ریز آن خدا است.  بعضی ها مدیریت برای ده نفر را بلد نیستند، ادعا دارند می خواهند برای زندگی ما برنامه بدهند؛ خدا برای خلق اولین و آخرین برنامه داده است و موفق هم بوده است. خدا هم بارها فرموده است که هر کسی برنامه ی من را قبول کند «أُولئِکَ عَلي هُديً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»، یک جای دیگری می فرماید «أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ»، یک جای دیگری می فرماید «هُمُ الْغَالِبُونَ»، هم رستگار می شوند، هم سعادتمند می شوند، هم پیروز می شوند؛ دیگر چه می خواهیم.

گفت:

     صد بار بدی کردم و دیدم ثمرش را             خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردم؟!

دنبال هر برنامه ریزی رفتم، سرم را کلاه گذاشت، برای چه دنبال خدا نمی روم؟! یا مُدَبِّرَ الْاُمُور، یعنی ای جوان می خواهی پول دار بشوی بیا با برنامه ریزی خدا پولدار بشو. می خواهی مشهور هم بشوی بیا با برنامه ریزی خدا مشهور بشو. تو هر چه می خواهی خدا به تو می دهد. این آیه ی 20 سوره ی شوری معرکه است «مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا» تو دنیا هم می خواهی خدا به تو می دهد، ولی «مَن کانَ یرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ» تو موفقیت در هر چیزی بخواهی خدا به تو می دهد.

خدایا به آبروی پیامبر و آل پیامبر قسمت می دهیم توفیق ارتباط با مُدَبِّرَ الْاُمُور به همه ی ما عنایت بفرما.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *