حضرت عیسی بن مریم سلام الله علیهما | بخش دوم

خانه / مطالب و رویدادها / حضرت عیسی بن مریم سلام الله علیهما | بخش دوم

حضرت عیسی بن مریم سلام الله علیهما | بخش دوم

هدف از بعثت حضرت عیسی علیه السّلام

     کلمه ی مسیح به قدرت سیاسی اجتماعی مسیح اشاره دارد و در فرهنگ یهودیان، مسیح یعنی کسی که برای بدست گرفتن قدرت اجتماعی آماده شده و این لفظ برای طالوت، داود و حضرت سلیمان علیهم السّلام نیز بکار رفته است و در معنای لغوی یعنی کسی که با روغن مقدّس، تعمید یافته است؛ و داستان آن از این قرار است که: وقتی خواستند طالوت را به عنوان حاکم برای یهودیان انتخاب کنند، سموئیل نبی ایشان را با روغن مقدّس تعمید داد و بعد از ایشان داود را و… غسل تعمید دادند، پس تعمید دادن با روغن مقدّس برای بدست گرفتن قدرت است. حضرت عیسی هم اگر مسیح نامیده می شود چون ایشان برای ایجاد حکومت اقدام کرده است. متاسّفانه مسیحیان برای رسیدن به اهداف خود از ایشان چهره ای معرّفی می کنند که گویا ایشان با حکومت و کارهای اجتماعی کاری نداشت و فردی گوشه گیر و منزوی بود! در حالیکه حضرت مسیح هم مثل سایر انبیاء الهی می خواستند احکام الهی را اجرا کنند و لفظ مسیح اشاره به این دارد که آن حضرت هم می خواسته حکومتی بر قرار کند و اتّفاقا این مبارزه را هم شروع کردند و اوّلین درگیری ایشان با کاهنان معبد حضرت سلیمان بود، حکومت داخلی یهودی ها را بزرگان بنی اسرائیل به عهده داشتند و آن حضرت با کاهنان درگیر می شوند که چرا احکام شریعت را خوب اجرا نمی کنند.

بعثت مسیح

     در قرآن درباره ی دوره ی قبل از بعثت ایشان مطلب خاصّی نداریم و مهم ترین مطلبی که درباره ی این دوره گفته شده است، مسأله ی سخن گفتن در گهواره است که ایشان در گهواره سخن می گوید و خودش را بنده ی خدا معرّفی می کند بیش از این درباره ی دوره ی کودکی ایشان به طور صریح مطلبی نداریم و از اناجیل هم گزارش دقیق و واضحی درباره ی کودکی ایشان به ما نرسیده است.

      امّا وقتی ایشان به بعثت می رسند قرآن چهر ه ای از اعمال و تکالیف ایشان معرّفی می کند که ایشان چه کارهایی را انجام می دادند و چه تعالیمی داشته اند؛ اوّلین کارهایی که قرآن از ایشان خبر می دهد، معجزاتی است که از ایشان سر زده است مانند شفای بیماران،؛ شفای کور مادر زاد؛ شفای کسی که مبتلا به پیسی شده است؛ زنده کردن مردگان؛ ساختن پرنده از گل و دمیدن روح در او به اذن الهی و تاکید هم می شود که همه ی این ها به اذن الهی است در سوره مائده می فرماید: «إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکرْ نِعْمَتی عَلَیْک وَ عَلی والِدَتِک إِذْ أَیَّدْتُک بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُک الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنی فَتَنْفُخُ فیها فَتَکونُ طَیْراً بِإِذْنی وَ تُبْرِئُ الْأَکمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنی وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتی بِإِذْنی وَ إِذْ کفَفْتُ بَنی إِسْرائیلَ عَنْک إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَقالَ الَّذینَ کفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبینٌ» [یاد کن‏] هنگامی را که خدا فرمود: ای عیسی پسر مریم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور، آن گاه که تو را به روح القدس تأیید کردم که در گهواره‏[به اعجاز] و در میانسالی‏[به وحی‏] با مردم سخن گفتی؛ و آن گاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم؛ و آن گاه که به اذن من، از گِل[چیزی‏] به شکل پرنده می‏ ساختی، پس در آن می‏ دمیدی، و به اذن من پرنده‏ای می‏ شد، و کور مادرزاد و پیس را به اذن من شفا می‏ دادی؛ و آن گاه که مردگان را به اذن من‏[زنده از قبر] بیرون می ‏آوردی؛ و آن گاه که‏[آسیب‏] بنی اسرائیل را-هنگامی که برای آنان حجّت های آشکار آورده بودی- از تو باز داشتم. پس کسانی از آنان که کافر شده بودند گفتند: این‏[ها چیزی‏] جز افسونی آشکار نیست.»(مائده،110) که اکثر معجزات مسیح در این آیه آمده است و در اناجیل هم به این معجزات اشاره شده است بجز سخن گفتن در گهواره و ساختن پرنده که این دو را در اناجیل نداریم؛ امّا تعجّب اینجاست که در انجیل یوحنّا اوّلین معجزه ی ایشان را ساختن شراب می دادند.[4]

 عبادت و نماز

     در اوصاف ایشان نماز و عبادت ذکر شده است که «وَ جَعَلَنی مُبارَکاً أَیْنَ ما کنْتُ وَ أَوْصانی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا» و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته، و تا زنده‏ ام به نماز و زکات سفارش کرده است(مریم،31) تصریحا به نماز و زکات اشاره می کند که ایشان از عابدان و زاهدان بوده اند و هیچ گاه شریعت را کنار نگذاشته اند.

     تناقض گویی که مسیحیت دچار آن می باشد این است که چرا مسیحیان به شریعت عمل نمی کنند و باید به این سؤال جواب دهند که چطور بود که حضرت عیسی علیه السّلام اعمال عبادی اش را انجام می داد، ولی مسیحیان از عیسی تبعیت نمی کنند؛ از منظر قرآن، ایشان شریعت داشته و خودش هم به شریعت عمل می کرده است و دیگران را هم دعوت به آن شریعت کرده است و از نظر اخلاقی هم ایشان بسیار انسان نیکوکاری بوده اند «وَ بَرًّا بِوالِدَتی وَ لَمْ یَجْعَلْنی جَبَّاراً شَقِیًّا» خدا به من وصیّت کرده است که به مادرم نیکی کنم و جبّار و شقیّ نباشم(مریم،32) برخلاف انجیل یوحنّا که چهره ای پرخاشگر نسبت به مادر از ایشان نشان می دهد در همان انجیل یوحنّا در «داستان شراب» وقتی مادرش به او می گوید، شراب ندارم، عیسی می گوید: «ای زن مرا با تو چکار است.»[5] و یک حالت پرخاشگری دارد بر خلاف قرآن که او را نسبت به مادر بسیار نیکو کار می شمارد و همچنین چهره ی عیسی در قرآن به عنوان شخصی مبارک مطرح می شود که «وَ جَعَلَنی مُبارَکا» و انسانی صالح معرّفی می گردد «وَ زَکرِیَّا وَ یَحْیی وَ عیسی وَ إِلْیاسَ کلٌّ مِنَ الصَّالِحینَ»(الأنعام، 85) و اینها همه نشان می دهد که اسلام چه چهره ی عالی از مسیح معرّفی می کند و اناجیل سعی می کنند که عیسی را از آن مقام بلند بکاهند.

مناظره حضرت رضا علیه السّلام با دانشمند مسیحی

     مسیحیت، حضرت عیسی را به عنوان پسر یکی از اقانیم سه گانه [6]معرّفی می کنند و در مناظره ای که امام رضا علیه السّلام با یکی از مسیحیان داشتند، حضرت خطاب به ایشان می گویند که حضرت عیسی اشکال بزرگی داشت و آن هم این بود که اصلا عبادت نمی کرد. آن عالم مسیحی ناراحت می شود و می گوید: «خیر ایشان شب و روز نماز می خواند» و بر صحبت خود نیز خیلی تاکید می کند در این وقت حضرت می فرمایند این مطلب که ایشان اهل عبادت بوده اند دلیل بر این مطلب است که ایشان خدا نیست و بنده ی خدا بوده اند.[7] و این همه تاکید در اناجیل بر عبادت کردن ایشان دلیل بر همین مطلب است و قرآن هم او را به عنوان یک پیامبر معرّفی می کند.[8]

آموزه های مسیح

     قرآن بر دو نکته تاکید می کند یکی اینکه حضرت عیسی تایید کننده تورات بوده است «مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ» و این مطلب در اناجیل هم آمده است که «من نیامده ام که تورات را نسخ کنم بلکه آمده ا م آن را کامل کنم». حضرت عیسی علیه السّلام خود شریعت داشته و تکمیل کننده شریعت موسی بوده است و در ادامه ی همین آیه، جنبه ی بشیر بودن ایشان را مطرح می کند که بشارت دهنده به رسالت حضرت محمّد صلّی الله علیه وآله است «وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ»(صف، 6) در اناجیل، نکته ی دوم را نگفته اند مگر انجیل «برنابا» که بشارت دادن را آورده است و مسیحیان آن انجیل را قبول دارند.

 اصحاب و حواریّون

     حواریّون، استمرار دهندگان نهضت مسیح هستند و در اناجیل اربعة در بخش اعمال رسولان به حواریّون پرداخته است. قرآن حواریّون را انسان هایی پاکیزه، مومن و خوش قلب معرّفی می کند[9]. و چهره ی وجیهی از ایشان بیان می کند و وصیّ حضرت عیسی هم از بین آنها بوده اند، امّا در اناجیل اینگونه نیست بلکه چهره های نامناسب و زشتی از آنان معرّفی می کند که ایشان افرادی کم فهم و سست دل و بی ایمان بوده اند و خیلی در اجتماع تاثیر گذار نبوده اند؛[10] بر خلاف اسلام که ایشان را مومن و وارسته می داند. اناجیل اربعة چهره ای از مسیح معرّفی می کنند که هرچند گزارش کاملی هم نمی دهند ولی با وجود همه اینها آن چهره ای که اناجیل از ایشان ترسیم می کنند غیر از آن چهره ای است که مسیحیان به آن توجّه دارند. حضرت عیسی آمده بود تا قوانین شریعت و الهی را اجرا بکند و نیامده بود تنها خودش و چند نفر را نجات بدهد، آن حضرت اهل کوشش و جهاد بودند؛ در «لوقا» آمده است «من آمده ام تا آتشی در زمین بپا افروزم پس آن چه می خواهم الان در گرفته است»[11] پس معلوم می شود که حضرت عیسی علیه السّلام برای مبارزه آمده است و حتّی یارانش را دعوت می کند تا شمشیر و ادوات جنگی تهیّه کنند تا بتواند مبارزه کنند و کسی که شمشیر ندارد جامه ی خود را فروخته و آن را بخرد. این که نسبت به مسیح می گویند: به سیاست کاری نداشته است اینگونه نبوده است بلکه مستقیما به پادشاه حمله می کند، مسیحیان می گویند که آن حضرت سکولار بود اصلاً اینگونه نیست، ایشان فردی سیاسی و مبارز و قوی بوده است و سیاست او عین دیانت او و دیانت او عین سیاست او بوده است.

صلیب یا عروج حضرت عیسی علیه السّلام

     در مورد سرنوشت مسیح ، همه ی اناجیل گزارش تقریبا واحدی دارند که بر اساس آن، بزرگان معبد سلیمان جمع شدند و توطئه ای چیدند و حضرت را دستگیر کردند و تحویل حاکم رومی دادند و حاکم رومی هم ابتدا نمی خواست ایشان را اعدام کند و در آخر تحت فشار یهودیان ایشان را به مکان اعدام مجرمین بردند و در کنار دو نفر دیگر ایشان را به صلیب کشیدند، حضرت هم در آنجا جان داد و ایشان را در قبری گذاشتند و بعد از مدّتی دیدند در قبر نیست و از میان مردگان بر خواسته است و به آسمان رفته است. ولی قرآن این مطلب را قبول ندارد [12] و تصریح می کند که حضرت مسیح زنده است و او را به صلیب نکشیده اند، بلکه فردی را اشتباهی که مجرم هم بود به صلیب کشیدند. در برخی متون دیگر اسلامی آمده است که آن حضرت هنگام ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف به زمین بازخواهند گشت.

پی نوشت :

[4] انجیل یوحنا باب دوم.

[5] همان.

[6] توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 150. سلیمانی، عبدالرحیم، سیری در ادیان زنده جهان.

[7] پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان.مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج5، ص119.

[8] مائدة، آیه 75.

[9] آل عمران، 52-53.

[10] انجیل متی، باب 20 آیه 17؛ لوقا باب 25 آیه

[11] لوقا» باب12، آیه 49 تا 53.

[12] نساء، آیه157

پایگاه حوزه

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *