درگوشـيهاي شيطاني | چيزهايي كه بايد درباره يكي از گناهان كبيره رايج بدانيد، درباره غيبت

درگوشـيهاي شيطاني | چيزهايي كه بايد درباره يكي از گناهان كبيره رايج بدانيد، درباره غيبت

خانه / اختصاصی هیأت / درگوشـيهاي شيطاني | چيزهايي كه بايد درباره يكي از گناهان كبيره رايج بدانيد، درباره غيبت

اگر كودك به سني رسيده باشد كه بفهمد از او بدگويي مي‌كنند و از اين بدگويي ناراحت شود و چنانچه از او تعريف و ستايش كنند، خوشحال ‌شود، بدگويي از او غيبت و حرام است. اما اگر آنقدر كوچك باشد كه از بدگويي‌اش ناراحت نشود. غيبت كردن فرد ديوانه هم درست مثل همين كودك است. اگر فرد ديوانه بدگويي را مي‌فهمد و ناراحت مي‌شود بدگويي در غياب او غيبت خواهد بود، در غيراين صورت غيبت نيست.

يكي از معروف‌ترين آيه‌هاي قرآن در نكوهش گناهان كبيره، آيه 21سوره مباركه حجرات است، آنجا كه خداوند متعال مي‌فرمايد:‌ «…و لا يغتب بعضكم بعضا اءيحب احدكم اءن ياءكل لحم اخيه ميتا فكرهتموه ؛… و برخي از شما از ديگري غيبت نكند. آيا هيچ‌يك از شما دوست دارد گوشت برادر مرده‌اش را بخورد؟ البته از آن كراهت داريد و…» خيلي‌ها اين آيه را در مذمت غيبت كردن شنيده‌اند. غيبت جزو گناهان كبيره است كه اين آيه به خوبي ميزان زشتي و بزرگي آن را در مقايسه با خوردن مردار نشان مي‌دهد. يك جست‌وجوي ساده اينترنتي هم انجام بدهيد به كلي روايات از پيامبرصل‌الله عليه و آله و سلم و ائمه اطهار عليهم‌السلام در نكوهش اين گناه كبيره مي‌رسيد. اما شايد خيلي از ما با جزئيات مربوط به اين موضوع آشنا نباشيم و مصداق‌هاي آن را ندانيم. يا ندانيم كه وقتي ديگران مقابل ما غيبت مي‌كنند وظيفه ديني ما چيست. در اين صفحه سعي شده اين جزئيات بيان شود.

غيبت چيست و چه شرايطي دارد؟

تعريف: غيبت يعني در غياب يك نفر، عيب پنهان او را به قصد مذمت و بيان نقص‌هايش بگوييم. جزئيات اين تعريف اهميت خاصي دارد و بايد مدنظر قرار گيرد. چون اگر شرايط گفته شده در تعريف محقق نشود، عنوان غيبت كه يك گناه كبيره است به آن گفته نخواهد شد.

نكته 1: گناه كبيره بودن غيبت بسيار اهميت دارد. چون اگر عملي از نظر اسلام جزو گناهان صغيره باشد، نه از گناهان كبيره، با يك‌بار انجام دادن آن، يك فرد از عدالت نمي‌افتد. ولي اگر بر اين گناه صغيره اصرار كند، از عدالت مي‌افتد. اما اگر عملي از گناهان كبيره باشد، با يك‌بار انجام دادن، فرد از عدالت ساقط مي‌شود. عدالت هم شرط بسياري از مسائل در احكام شرعي است. مثلا يكي از شروط امام جماعت، داشتن عدالت است.

نكته 2: كسب درآمد از راه غيبت هم جزو درآمدهاي حرام در احكام شرعي بيان شده است.

گفتن خوبي يك نفر هم غيبت است؟

در غيبت بايد عيب يك نفر گفته شود، اما آيا گفتن خوبي يك نفر با وجود راضي نبودن طرف هم غيبت محسوب مي‌شود؟ پاسخ فقها به اين سؤال اين است اين موضوع غيبت محسوب نمي‌شود. در حقيقت بيان يك ويژگي فرد كه جزو موارد خوب است، ولي پنهان بوده و گفتن آن هم باعث ناراحتي فرد مي‌شود، غيبت به‌حساب نمي‌آيد. حتي اگر يك فرد قصدش از بيان اين خوبي، مزمت شخص غايب باشد باز هم غيبت نيست. مثلا بگويد كه فلاني هر چه دارد به فقرا مي‌دهد و به همين دليل هميشه جيبش خالي است. يادتان باشد كه يك خصوصيت زماني عيب است كه از نظر شرع و عرف ناروا باشد.

چه چيزهايي در تعريف غيبت، عيب است؟

همانطور كه گفته شد اين عيب بايد مبناي عرفي و ديني داشته باشد. اگر اين مبنا وجود داشت، بيان هر نقصي از يك فرد غايب، غيبت به‌حساب مي‌آيد. حالا ممكن است اين عيب و نقص در دين او باشد يا در دنياي او، مي‌تواند خصوصيتي از او باشد يا كارهايي كه انجام مي‌دهد. حتي اين عيب مي‌تواند درخصوص حرف‌هايي كه او مي‌زند باشد. يا اينكه بدن او داراي عيبي است و آن را بيان كند. در ضمن ممكن است شما عيب متعلقات يك نفر را در غياب او بگوييد. اگر بيان اين عيب متعلق، به نوعي بيان عيب خود فرد غايب بشود غيبت خواهد بود، مثلا بگوييد كه لباس‌هاي يك نفر كثيف است و منظور هم اين باشد كه طرف فرد كثيفي است. خب اين غيبت است. اما زماني كه گفتن عيب يك متعلق، بيان عيب فرد غايب نباشد غيبت نخواهد بود.

آيا بيان چيزي كه همه مي‌دانند غيبت است؟

همانطور كه در تعريف غيبت گفته شد، بايد بيان چيزي باشد كه از ديگران پنهان است. بنابراين اگر بيان يك عيب شخص غايب طوري باشد كه همه بدانند ديگر غيبت محسوب نمي‌شود. البته ممكن است گناهان ديگري مثل مسخره كردن ديگران باشد. يك نكته مهم هم اين است كه پنهان يا ظاهر بودن اين عيب بايد عرفي باشد، نه براساس مخاطب شما. پنهان عرفي زماني است كه معمولا كسي از آن عيب خبر ندارد يا بيشتر مردم اطلاعي ندارند. ظاهر عرفي هم آن است كه مردم معمولا مي‌دانند اين شخص دچار اين عيب يا نقص است؛ اگرچه عده‌‌اي هم بي‌اطلاع باشند.

آيا تقليد لهجه شهرهاي ديگر غيبت است؟

اين هم يكي از موارد مبتلابه باشد كه زياد در زندگي روزمره با آن مواجه مي‌شويم. در پاسخ كلي به اين سؤال بايد گفت كه اين كار غيبت محسوب نمي‌شود، چون نه لهجه يك شهر از كسي پنهان است و نه اصلا براي افراد آن شهر يك عيب محسوب مي‌شود. اما تقليد از لهجه‌هاي مناطق مختلف، درصورتيكه براي تمسخر و استهزاء باشد، در حرام بودن آن هيچ شكي نيست. فرقي هم نمي‌كند كه لهجه‌ عمومي شهري را تقليد كند، يا شخص خاصي را. فقط فرقش در حلاليت طلبيدن است، يعني در تقليد لهجه يك شخص بايد فقط از همان شخص حلاليت بطلبد. اين نكته را هم بدانيد كه گاهي تقليد لهجه براي تمسخر نيست، خب در اين صورت اين كار حرام نخواهد بود.

بيان عيب فرد، بدون قصد گفتن بدي او غيبت است؟

اين هم در مواردي است كه در تعريف غيبت به آن اشاره شده است. يعني اگر شما از بيان عيب يك نفر، قصد بيان بدي او و مزمت كردنش را نداشته باشيد غيبت محسوب نمي‌شود. شايد با يك مثال بيشتر مشخص شود كه چنين چيزي چطور ممكن است. مثلا يك نفر به پدري بگويد كه فرزند تو فلان گناه را انجام مي‌دهد. اينجا قصد فرد بيان بدي آن فرزند نيست، بلكه قصد اصلاح او به كمك پدرش را دارد. يا مثلا به يك نفر اتهام انجام جنايتي داده شده است و شما مي‌گوييد كه فلاني آنقدر ترسو است كه چنين كاري نمي‌تواند انجام بدهد. شما داريد ترسو بودن فرد را به‌عنوان يك عيب بيان مي‌كنيد، اما قصدتان مزمت و بيان بدي او نيست، بلكه مي‌خواهيد او را از اين اتهام نجات دهيد.

غيبت مي‌تواند در مورد يك گروه هم باشد؟

نكته مهم در اين زمينه اين است كه شما بدانيد غيبت‌شونده بايد مشخص باشند. اگر عيبي غايبي بيان شود كه شنونده ميان چند نفر مردد باشد كه منظور چه‌كسي است، اين غيبت محسوب نمي‌شود. مثلا شما بگوييد كه يك نفر از ميان آن جمع دروغگو است. اما اگر شما عيب را به تمام آن جمع غايب نسبت دهيد اين غيبت به‌حساب مي‌آيد. مثلا بگوييد كه همه اعضاي آن خانواده دروغگو هستند.

آيا غيبت رجال سياسي جايز است؟

اگر مقصود برملا كردن عيب‌هايي در امور شخصي و خصوصي يك فرد سياسي به قصد مزمت او باشد قطعا غيبت خواهد بود. اما گاهي در مقام مشورت و نصيحت در بحث‌هاي سياسي، ما درباره رجال مختلف صحبت مي‌كنيم. اگر كسي درباره‌ امري با شما مشورت مي‌كند و اين امر مستلزم غيبت از فرد ديگري است؛ مثلا كسي در مورد خواستگار دخترش با شما مشورت مي‌كند، اگر بخواهيد به او مشورت بدهيد و نصيحت كنيد، ناچاريد از خواستگار غيبت كنيد. يا كسي مي‌خواهد با ديگري شراكت مالي داشته باشد و با شما مشورت مي‌كند. يا شخصي درنظر دارد فردي را در منصب مهمي بگمارد و با شما مشورت مي‌كند. در اينجا لازم است كه از آن شخص غيبت كنيد. درضمن غيبت كردن اگر براي اطلاع دادن به مسئولي كه مي‌تواند جلوي يك تخلف را بگيرد، جايز است. يا اگر در انتخابات، براي انتخاب اصلح اگر در مورد شخصي سؤال بكنند گفتن آن مسائلي كه مربوط و مؤثر در آن انتخاب است و مرتبط با مسئو‌ليت خواهد بود اشكالي ندارد.

آيا غيبت را بايد گفت، يعني بايد به زبان باشد ؟

در پاسخ به اين سؤال هم بايد گفت كه غيبت، ظاهر كردن عيب يك فرد غايت است، حالا يا با زبان يا با هر كار ديگر. مثلا چنانچه با اشاره دست، عيب كسي بيان شود، مثلا كم‌ عقل بودن كسي را بفهمانند؛ اين اشاره غيبت محسوب مي‌شود. يا با كاريكاتور، بخل يا سارق بودن كسي را بفهمانند يا در كتابي نوشته شود؛ هرچند اين كتاب هم‌اكنون خواننده ندارد، اما چند سال ديگر منتشر شده، خواننده پيدا مي‌كند، اين هم غيبت است. مثلا كسي كه از عيب يك نفر فيلم مي‌گيرد و آن را به ديگران نشان مي‌دهد اين هم نوعي غيبت است. يا مثلا در فضاي مجازي، عيب يك نفر را براي ديگران بيان مي‌كند كه باز هم حكم غيبت را دارد.

غيبت كودك و آدم ديوانه جايز است؟

اگر كودك به سني رسيده باشد كه بفهمد از او بدگويي مي‌كنند و از اين بدگويي ناراحت شود و چنانچه از او تعريف و ستايش كنند، خوشحال ‌شود، بدگويي از او غيبت و حرام است. اما اگر آنقدر كوچك باشد كه از بدگويي‌اش ناراحت نشود. غيبت كردن فرد ديوانه هم درست مثل همين كودك است. اگر فرد ديوانه بدگويي را مي‌فهمد و ناراحت مي‌شود بدگويي در غياب او غيبت خواهد بود، در غيراين صورت غيبت نيست.

آيا غيبت حلال هم داريم؟

پاسخ اين سؤال «بله» است، اما بحث آن بسيار مفصل خواهد بود كه شايد در آينده صفحه‌اي را به اين موضوع اختصاص دهيم. اما به‌طور كلي بدانيد كه غيبت فاسق متجاهر، يعني كسي كه ابايي نداشته باشد از اينكه مردم گناهش را ببينند يا بفهمند جايز است. اگر فردي مورد ظلم قرار گرفته هم مي‌تواند به‌عنوان مظلوم غيبت آن ظلم ظالم را بكند كه همان شكايت كردن است. يك مورد ديگر هم وجود دارد كه در اصطلاح فقهي به آن «تزاحم بين دو حكم» مي‌گويند. يعني هرگاه بين حرام بودن غيبت و حكم ديگري تداخل وجود داشته باشد، به‌گونه‌‌اي‌ كه مصلحت آن حكم مهم‌تر از مصلحت ترك غيبت، يا مهم‌تر از مفسده‌ غيبت باشد، در اينجا آن حكم اولويت دارد.

آيا غيبت غيرمسلمان را مي‌توان كرد؟

حرام بودن غيبت مربوط به غيبت مسلمانان است. پس شما اگر عيب يك فرد غيرمسلمان را بگوييد غيبت محسوب نمي‌شود. حالا شايد اين سؤال مطرح شود كه آيا گفتن عيب فرد غايبي كه سني است و شيعه نيست هم غيبت محسوب مي‌شود؟ در پاسخ به اين سؤال گفته‌اند كه غيبت مسلمان به‌طور كلي حرم است، چه شيعه 12امامي باشد يا سني و غيرامامي. البته فرقه‌هايي از ميان مسلمانان كه محكوم به كفر هستند در اين حكم استثنا شده است.

 منبع:ماهنامه هیأت رزمندگان اسلام

پايگاه اطلاع رساني هيأت رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *