در کار فرهنگی یک پله عقب هستیم

خانه / تازه ها / در کار فرهنگی یک پله عقب هستیم

اگر افرادی دلسوز و متخصص از منظر نقد به شرایط فرهنگی کشور توجه کنند شاید اولین سوالی که برایشان مطرح شود این است که مسئولین جامعه می دانند در حال جنگ هستیم؟!

عده ای باور ندارند که کشور در شدیدترین جنگ یا به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب ناتوی فرهنگی قرار گرفته است و دشمن روز به روز از ما تلفات می گیرد. جنگی که از اوایل انقلاب زمزمه هایش شنیده شد ، دردهه هفتاد آغاز شد ، در دهه هشتاد قوت گرفت و هم اکنون به بار نشسته است ، یک جنگ تمام عیار است با تمام ادوات مخصوص به خود. از ماهواره و شبکه های اجتماعی گرفته تا پوشش و مد و غیره. و عده ای از مسئولین فرهنگی کشور نیز مهم ترین دغدغه شان لغو شدن یا نشدن فلان کنسرت  شده است و عده ای در خواب عمیقی فرورفته اند که بیدارشدنشان با خداست. اگر عده ای متوجه بودند که دشمن چندین پله جلوتر از ما کارفرهنگی می کند و سبک زندگی دلخواه خود را که بر محور اومانیسم ذاتی بنا نهاده شده است ترویج می کند شاید به خودشان می آمدند و کاری می کردند که زود دیر می شود و آن وقت مجروحین این جنگ نفسگیر چشمگیر خواهد شد. سرداران فرهنگی ما کجایند تا الله اکبر گویان دشمنی که تا خرمشهر که نه تا قلب پایتخت آمده است به عقب برانند؟ کجایند آنهایی که بی ادعا با اتکا به سنت و وحی چشمشان به بیان رهبری باشد؟
حکایت دشمن ما و کار فرهنگی او یا بهتر است بگوییم  کار ضد فرهنگی او حکایت آن شخصی است که بر تبل بی صدایش می کوبید و رهگذری به خنده گفت که از برای چه می کوبی که صدایی ندارد؟و آن شخص با اطمینانی گفت حال نمی شنوی اما بعدا صدایش به گوشت می رسد!
آن زمان که رهبر مقتدرمان فریاد می زدند که دشمن شبیخون فرهنگی می زند شاید منظور آقا را نمی فهمیدیم اما حال که در خیابان هایمان سیگاری در دست دختر جوانی شعله می کشد منظورشان کاملا واضح است.
و ای کاش هزار خرمشهرمان سقوط می کرد اما فرهنگمان نه !

که شهر را می توان نجات داد اما عقیده را نه و این تنها نیمه خالی لیوان است که نیمه پر را دیدن از برای انگیزه گرفتن مفید خواهد بود و جز این مایه رخوت خواهد شد.
چه جوان هایی که در رمضانی که در پیش است شب ها را با مناجات به صبح می رسانند ؛ و چه جوان هایی که خلوصشان را باید در اعتکاف هرسالیشان ببینی و اینهایند که مایه دلگرمی می شوند و خدا را شکر که هستند.
خدا را شکر که محرم و صفر که می آید کل شهر حسینیه می شود و در و دیوار سیاه پوش.

و شکر خدا را که دین در گوشت و پوست و استخوان مردمان این سرزمین نقش بسته است و اگر حرف یا گلایه ای هست از برای نگرانی است چرا که خون ها ریخته شده است تا این نهال تنومند شود و این ما هستیم نگهبانان اصلی دین و انقلاب و کشور و انشا الله که قله های فرهنگی را بار دیگر فتح خواهیم کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *