راه قرآن ملاک است یا راه اکثریت

راه قرآن ملاک است یا راه اکثریت

خانه / قرآن و عترت / قرآن / مطالب قرآنی / راه قرآن ملاک است یا راه اکثریت

راه خدا راه علم و حکمت است و شامل احکام و قوانینی است که سعادت بشر در گرو آنهاست و این شرایع باید از ناحیه خدا اخذ شود و در آن جز به علم و یقین نمی توان تکیه داشت، اما سیر انسان در زندگی دنیویش وارتباط شئون حیاتی و اعمال او، او را مجبور به اعتماد به ظن و تخمین می نمایدبه غیر از چند نظریه کلی که اعتماد بشر در آنها به علم خالص و یقین محض می باشد، پس پیروی از اکثر مردم روی زمین در اخذ احکام و شرایع به گمراهی و ضلالت منجر می شود

راه قرآن ملاک است یا راه اکثریت

وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ (انعام 116)

تفسیر نور:

راه هدایت و راه قرآن ملاک است، نه راه مردم و اکثریّت. «و تمّت کلمة ربّک… و اِن تُطِع اکثر..
2- اکثریّت، دلیل حقانیّت نیست. ملاک، حقّ است نه عدد، پس در پیمودن راه حقّ از کمى افراد نهراسید. «اِن تُطِع اکثر...»
3- جلب نظر اکثریّت، گاهى به قیمت نابودى و انحراف خود انسان تمام مى‏شود. «اِن تطع اکثر… یضلّوک» (در راه خدا حرکت کنیم هر چند خلاف رأى اکثریّت باشد)
4- اکثریّت، چنان جلوه ‏اى دارد که خدا پیامبر را هم از تبعیّت آن بر حذر مى‏دارد. «واِن تُطِع اکثر مَن فى الارض یضلّوک» (انبیا باید تابع وحى باشند، نه آراى مردم)
5 – ریشه‏ ى ضلالت‏ها، اعتماد به حدس وگمان است. «یضلّوک – اِن‏یتّبعون الاّ الظنّ»
6- اکثریّتى که به جاى حقّ، در پى حدس و هوس باشند، قابل پیروى نیستند. «اِن تطع اکثر… یضلّوک… یخرصون»
7- در انتخاب راه، دلیل و برهان لازم است، نه حدس وگمان. «اِن یتّبعون الاّ الظنّ… یخرصون»

راه قرآن ملاک است یا راه اکثریت

تفسیر المیزان – خلاصه

آیه: وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ

ترجمه: اگر بیشتر مردم روی زمین را اطاعت نمایی ،تو را از راه خدا گمراه نمایند، آنها جز از گمان پیروی نمی کنند و جز این نیست که آنها تخمین می زنند).

راه خدا راه علم و حکمت است و شامل احکام و قوانینی است که سعادت بشر در گرو آنهاست و این شرایع باید از ناحیه خدا اخذ شود و در آن جز به علم و یقین نمی توان تکیه داشت، اما سیر انسان در زندگی دنیویش و ارتباط شئون حیاتی و اعمال او، او را مجبور به اعتماد به ظن و تخمین می نماید به غیر از چند نظریه کلی که اعتماد بشر در آنها به علم خالص و یقین محض می باشد، پس پیروی از اکثر مردم روی زمین در اخذ احکام و شرایع به گمراهی و ضلالت منجر می شود، چون اعتماد بشر در اخذ آنها بر اساس تخمین خواهد بود و ظن و تخمین هم انسان را به حقیقت نمی رساند (ان الظن لا یغنی من الحق شیئا)(یونس 36)،(همانا گمان چیزی از حق را افاده نمی کند)،در حالیکه سعادت انسان و رستگاری و نجاتش، یا به عکس خسارت دائمی و هلاکتش چیزی نیست که درخور عمل به ظن و گمان باشد و خدای سبحان به هیچ وجه، جز به علم و یقین ازبندگان راضی نمی شود و تنها، عملی را می پسندد که براساس علم و یقین باشد، خصوصادر اموری مربوط به نبوت و کتاب و حکم ،همچنان که فرموده: (ولا تقف ما لیس لک به علم)(اسراء 36)،(چیزی راکه به آن علم نداری ، پیروی نکن ). لذا چون بیشتر مردم براساس ظن و تخمین عمل می کنند، اگر انسان از آنها پیروی کند گمراه می شود، زیرا هر ظنی نتیجه جهل است و عبودیت با جهل نسبت به پروردگار تحقق نمی یابد و آنچه خدا از بنده اش می طلبد، تنها عمل بر اساس یقین و علم است، در حالیکه مردم تنها براساس تخمین و گمان حکم می دهند، لذا حکم تنها از آن خداست ، نه گمراهان و قوانین تخمینی آنان.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *