روایت یکی از فرماندهان از عملیات مرصاد

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / روایت یکی از فرماندهان از عملیات مرصاد

بررسی دلایل حمله منافقین در گفتگو با سيد ابوالفضل کاظمي

روایت یکی از فرماندهان از عملیات مرصاد

بررسی دلایل حمله منافقین

   در کوچه پس کوچه هاي مناطق جنوب تهران به سراغ رزمنده منطقه شوش تهران رفتيم که با کوچه نقاشهايش و تعاريف مقام معظم رهبري از اين کتاب، به نسل جوان ما معرفي شد. آنقدر فروتن و متواضع بود که با اصرار از ميزان حضورش در جبهه ها سخن گفت و تأکيد داشت که درباره اتفاقات صحبت کنيم. بزرگ ترين افتخارش را خادمي هيأت امام حسين عليهالسلام مي داند و جوانان را به حضور در هيأت توصيه مي کند. موفقيت در عمليات مرصاد را در درجه اول لطف الهي و تلاش رزمندگان مي داند و معتقد است که عهد شکني دشمنان ما پس از عمليات مرصاد در آينده دوباره تکرار خواهد شد. متن پيش رو گفت و گوي تفصيلي ما با سيد ابوالفضل کاظمي از فرمانده گردانهاي لشگر 27 محمد رسول الله صليالله عليه و اله وسلم درخصوص مختصات عمليات مرصاد است.

سید ابوالفضل کاظمی   1jpg

    لطفا کمي خودتان را معرفي کرده و بفرماييد که نحوه حضورتان در جبهه هاي جنگ چگونه بوده است؟

بسم الله الرحمن الرحيم. اينجانب سيد ابوالفضل کاظمي متولد 1335 در محله شوش تهران مي باشم. بنده در ابتداي انقلاب در ستاد استقبال از امام بوده و پس از تجاوز صدام به خاک ايران، مانند همه رزمنده ها جهت دفاع از ناموس و وطنم به نداي مرشد و رهبر انقلاب لبيک گفته و راهي جبهه‌ها شدم. حدودا 22 يا 23 ساله بودم که در کردستان وارد جبهه هاي جنگ شده و در 24 سالگي در رکاب شهيد چمران اولين تجربه جنگ هاي نامنظم را کسب نمودم.

   در دوران جنگ تحميلي نحوه پيشروي دوطرف(ايران و عراق) به طور کلي به چه صورت بوده و چه فرازو فرودهايي داشته است؟

خب کشور ما در آن سال ها هنوز در حال وهواي پيروزي انقلاب اسلامي و در حال بازسازي نظام جديد بود که چنين تجاوزي توسط عراقي ها رخ داد، طبيعتا نظام غافلگير شده و در ابتداي جنگ بسياري از مناطق را به آنها واگذار کرد. با يک خاطره اين موضوع را بهتر توضيح مي دهم، بنده چندين بار افتخار  هم رکابي با شهيد چمران را در پاوه داشتم. نحوه عمليات ها به صورتي بوده که به يکباره شهيد چمران حين دفاع در پاوه پس از کسب موفقيت نسبي، اعلام مي کردند که به جنوب برويم، چراکه عراقي ها در جنوب درحال پيشروي هستند. اين يکباره تغيير موضع دادن ها نشان دهنده حملات گسترده عراقي ها به خاک ايران بود. پيشروي عراقي ها به نحوي بوده که 13 شهر را در 2 روز تصرف کردند. در آن زمان ها، صدام تلاش هاي بسياري را انجام داد تا شهرهاي مريوان و گيلانغرب را تصرف نمايد که به لطف الهي و به مدد مردم غيور اين شهرها به هدف خود نرسيد. با اينکه ميزان پيشروي عراقي ها در ابتداي جنگ به دليل غير قابل پيش بيني بودن آن، بسيار گسترده بوده ولي با گذشت زمان و به مدد امام علي عليه‌السلام و همت همه رزمندگان که خالصانه جنگيدند، ما يکي يکي تمام شهرهاي تصرف شده را پس گرفته و حتي در مناطقي وارد خاک عراق شديم.

مرصاد   3

   باتوجه به گفته هاي شما، به مرور زمان سرعت پيشروي رزمنده هاي ما در جبهه هاي جنگ افزايش پيدا کرده بود؟

بله، حتي ما وارد خاک عراق شديم و برخي از شهرها من جمله: فاو، شلمچه، علي غربي و… را تصرف کرديم. البته در نظر داشته باشيد که شهر شلمچه مرزي بوده ميان ايران و عراق ولي اکثريت خاک آن متعلق به عراق بوده که در اختيار رزمنده هاي ما قرار گرفت. پس از پيشروي هاي متعدد سربازان نظام مقدس جمهوري اسلامي حتي برخي رزمنده ها و فرماندهان کشور به فتح بصره فکر مي کردند. در همين حين و پيشروي هاي صورت گرفته، اخباري مبني بر پذيرش قطعنامه  598 به گوش رزمنده ها رسيد و در حالي که رزمنده‌ها در شوک ناراحتي قطعنامه بودند، عمليات مرصاد و عمليات جاده اهواز، خرمشهر بر خلاف تعهدات قطعنامه، توسط عراق بر عليه ما صورت گرفت.

 سید ابوالفضل کاظمی   2

   شما به عنوان يکي از رزمندگان در لشگر 27 محمد رسول الله صليالله عليه و اله وسلم در عمليات مرصاد، به نظرتان چه عواملي باعث شده که سازمان منافقين به فکر انجام چنين عملياتي بيفتند؟

ابتدا اجازه بدهيد يک توضيح مختصر پيرامون زمان انجام عمليات مرصاد بدهم تا به دلايل سازمان منافقين جهت راه اندازي چنين عملياتي برسيم. در تيرماه 1367 جمهوري اسلامي ايران رسما قطعنامه 598 را پذيرفت و حدود يک ماه پس از آن يعني 3 مرداد 67 نيروهاي سازمان مجاهدين خلق(منافقين) به ايران تجاوزکردند. در آن مقطع زماني وقتي خبر چنين عملياتي را به من دادند، مسئول گردان ميثم بودم، شخصا چنين خبري براي من غافلگير کننده بود.

اينکه شما مي فرماييد چرا منافقين به فکر حمله افتادند به دو عامل اساسي بر مي گردد. مورد اول اينکه سازمان منافقين در شهرهاي مهران و فکه دو عمليات تجاوزکارانه با نام هاي آفتاب مهتاب و چهل چراغ را پشت سرگذاشته و سرمست و مغرور بودند و چنين تصور کردند که قادر به جنگ رو در رو با نظام مقدس جمهوري اسلامي هستند. دليل دوم وعده‌هاي صدام به سازمان منافقين بر مي‌گردد. صدام وعده حمايت هاي هوايي پس از وقوع عمليات فروغ جاويدان به زعم خود سازمان منافقين را داده بود.

مرصاد   8

   آرايش نظامي سازمان منافقين در عمليات مرصاد چگونه بود؟

آنها با 10 تيپ 1400 نفري وارد اين عمليات شدند. حالا شايد من دقيق آمارها را به ياد نداشته باشم ولي در حدود 10 تا 12 هزار نفر نيروي انساني در اين عمليات سازمان منافقين را همراهي مي کردند. در جلوي هر تيپ هر نفر يک دوشکا داشته که زمين را جهت عبور نيروها هموار مي کرد. مسعود و مريم رجوي آن چنان نسبت به اين عمليات مطمئن بودند که شخصا تا شهر تنگ کل داوود و کرند به عنوان رهبر اين عمليات جلوتر از بقيه حضور پيدا کرده بودند. نحوه حضور سازمان منافقين به اين نحو بوده که ابتدا تمام نيروها و ماشين آلات نظامي وارد کرند و از طريق جاده اسلام اباد به حسن آباد رسيدند. هدف ابتدايي وخط اول آنها منطقه کوه زران بوده که از حسن آباد قصد عزيمت به آن جا را داشتند. کوه زران در 35 کيلومتري کرمانشاه مي باشد. سازمان منافقين در منطقه حسن آباد  به دليل سازماندهي نيروهاي جديد و حضور رزمندگان لشگر 27 رسول الله ، زمين گير شدند. در بعد ظهر 4 مرداد رزمندگان لشگر سه راه اسلام آباد-کرند را قطع کرده و منافقين را از دوسمت محاصره کردند. حضور در منطقه حسن آباد حدودا 3 روز به طول انجاميد و در نهايت در روز 6 مرداد عمليات مرصاد با رمز يا علي بن  ابي طالب آغاز شده و طي چندين ساعت بسياري از منافقين به هلاک رسيده و برخي هم فرار کردند.

مرصاد   4

   به نظر شما در عمليات مرصاد سازمان منافقين چه اهدافي داشتند؟

اهداف سازمان منافقين و در رأس آن مسعود رجوي  فتح تهران بوده که هدفي بسيار رويايي به نظر مي رسيد. ما يک دوربيني از يکي از فيلمبردارهاي منافقين پيدا کرديم که در حين فيلمبرداري از پادگان اشرف بوده است. در آن فيلم مسعود رجوي شعار جهاد داده و به همه اعضاي سازمان در هر کجاي دنيا فراخوان حضور داده بود. از نکات جالب اين فيلم سخنان مسعود رجوي پيرامون عشق به امام حسين عليه‌السلام بوده که به همه اعضاي سازمان اعلام مي دارد که همگي ما به عشق امام حسين عليه‌السلام مقابل جمهوري اسلامي ايران مي ايستيم و آنها را شکست مي دهيم. چنين سخناني از مسعود رجوي حاصل همان شست و شوي مغزي و ايدوئولوژيک سازمان مي باشد. وقتي پس از عمليات مرصاد ما برخي گذرنامه هاي سازمان منافقين را بازبيني کرديم، بسياري از آنها از کشورهايي همچون سوئد، دانمارک و.. حضور پيدا کرده بودند، که چنين امري مويد همان فراخوان مسعود رجوي براي حضور در عمليات فروغ جاويدان(به زعم خود سازمان) مي باشد. شايد در نگاه ما ساده لوحانه باشد ولي به واقع مسعود رجوي قصد داشته تا پس از حضور در کرمانشاه به همدان، قزوين و سپس تهران بيايد.

 سید ابوالفضل کاظمی   3

   با توجه به سخنان شما اگر هدف فتح تهران بوده بايد برنامه ريزي هاي بلند مدتي صورت گرفته باشد؟

بله همين طور است. براي اين هدف، سازمان در حدود يک سال قبل برنامه ريزي هاي لازم را انجام داده بود. ما متوجه شده بوديم که سازمان منافقين، خانه هاي تيمي را در کرمانشاه تشکيل داده که بلافاصله پس از حضور نيروهاي مسعود رجوي در کرمانشاه اقدام به جنگ هاي خياباني و ناآرامي نمايند. مسعود پيش خود چنين مي پنداشت که اگر سازمان در عمليات فروغ جاويدان از کرمانشاه عبور کند، عبور از ساير شهرها و رسيدن به تهران آسان خواهد بود. در همان زمان سازمان منافقين طرفداراني در تهران داشتند و ما متوجه شديم که تعداد زيادي از ماشين هاي شخصي در زمان عمليات مرصاد از تهران عازم کرمانشاه هستند. در واقع افراد اين وسايل نقليه در جهت کمک به سازمان منافقين و پيوستن به آنها، عازم شده بودند. در همين حين يک سري از مردم به خاطر حضور نيروهاي نظامي و عمليات رخ داده شد، از کرند و اسلام اباد به عقب بر مي گشتند و در اين مسير شاهد ترافيک برخورد خودروهايي که از تهران به کرمانشاه آمده و خودروهايي که از کرند به عقب رفتند، بوديم.  من يک نکته جالب را اين جا خدمتتان عرض کنم و آن اينکه اعضاي سازمان آنقدر به خود مطمئن بودند که در چرک نويس هاي درون جيب هايشان وعده ديدار درکنار برج آزادي نوشته شده بود.

مرصاد   6

   به نظر شما با توجه به اين برنامه ريزي منافقين و عمليات غافلگير کننده چطور شما موفق به شکست آنها شديد؟

اول از همه عنايت پروردگار متعال بوده است. خود منافقين هم رزمنده واقعي نبودند. با اينکه در ميان ما عامل نفوذي داشته و حتي شنود انجام مي دادند ولي در طي 2 ساعت همگي يا کشته شده و يا فرار کردند. هنوز به ياد دارم که حوالي ساعت 2 و يا3 شب بوده که با نيروهاي منافقين وارد جنگ تن به تن شديم و وقتي هوا گرگ و ميش شده بود، محمود عطا در بي سيم به همه تيپ هاي سازمان منافقين اعلام کرد تا اگر جانتان را دوست داريد فرار کنيد.  جالب اين جاست که هيچ کدام از هواپيماهاي عراقي که توسط صدام به رجوي قول حمايت داده بود، وارد معرکه نشده و حمايت هوايي نکردند.

 n00106575-b

   جناب کاظمي پس از قطعنامه 598 و در حالي که رزمنده ها انتظار خاتمه جنگ را داشتند، طرف مقابل اقدام به عهدشکني کرده و طي دوعمليات به خاک ما تعرض نمودند، به نظر شما چنين عهد شکني هايي توسط دشمنان ما در آينده دوباره اتفاق مي افتد؟

طبيعتا چنين اتفاقي رخ خواهد داد. در همين مذاکرات هسته اي که در حال پيگيري مي‌باشد هم نبايد به  امريکايي‌ها اعتمادي داشته باشيم.

به نظرم به طور کلي سازمان ملل و اعوان و انصارش همگي نوکر آمريکا و سازمان سيا هستند. البته به حق همان طور که حضرت آقا فرمودند رزمنده هاي ديپلمات ما تمام تلاش خود را در جهت توافق خوب به کار گرفته اند. شما فرض بگيريد که توافق خوب انجام شده و تحريم ها نيز برداشته شود. آيا آمريکايي ها و متحدانش دست از سر ما بر مي دارند؟! طبيعتا خير. چرا که در يک زماني کشور ما توان ساختن آفتابه را نيز نداشته ولي در حال حاضر بسياري از کشورهاي منطقه نظير يمن، عراق، لبنان در سيطره ديپلماسي و تفکر نظام مقدس جمهوري اسلامي مي باشند. شما نگاه کنيد متحد اصلي آمريکا يعني رژيم منحوس صهيونيستي حتي قادر به رويارويي با حزب الله لبنان که رهبرش دست پرورده مکتب نظام مقدس جمهوري اسلامي است، نمي باشد. حال در نظر بگيريد قدرت ما در منطقه و جهان چه ميزان مي باشد.

 مرصاد   1

   و سخن آخر …

اول از همه خوشحالم از اينکه با نشريه ‌هيأت مصاحبه کرده ام و نصيحتي هم به جوانان کشور دارم. اي عزيزان من اگر دنيا و آخرت را با هم مي خواهيد به ‌هيأت ها و روضه ها رجوع کنيد. همه اين گروه هاي سياسي در کشور لقمه هاي تلاش بچه ‌هيأتي ها را مي خورند. تنها گروهي که تا آخر به پاي اين نظام و انقلاب بوده و هستند؛ همين بچه  ‌هيأتي ها مي باشند. بنده يکي از بزرگ ترين افتخاراتم اين است که مياندار ‌هيأت امام حسين هستم و هنوز که هنوزاست پس از سال ها در ‌هيأت محبان الولايه در شوش حضور پيدا مي کنم. حتي خيلي از همين مداح هايي که شما جوانان در ‌هيأت هايشان حضور پيدا مي کنيد، رزمندگان نظام مقدس جمهوري اسلامي در زمان جنگ و حتي همين عمليات مرصاد بوده اند، افرادي همچون: حاج حسين سازور، نريمان پناهي، حاج قربان، جواد زين الدين، محمود ژوليده و بسياري ديگر که شايد اسمشان را به ياد نياورده باشم. همواره ‌هيأتي باشيد و ‌هيأتي بمانيد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *