روضه نحوه شهادت طفل شیر خوار امام حسین علیه السلام و دفن آن باب الحوائج

روضه نحوه شهادت طفل شیر خوار امام حسین علیه السلام و دفن آن باب الحوائج

خانه / ویژه نامه / ویژه نامه های مناسبتی / ویژه نامه محرم / روضه محرم / روضه نحوه شهادت طفل شیر خوار امام حسین علیه السلام و دفن آن باب الحوائج

هنگامى كه ياران و نزديكان امام حسين عليه السلام كشته شدند، او يكّه و تنها مانْد و كسى جز پسرش على زين العابدين و پسرى ديگر به نام عبد اللّه ـ كه شيرخوار بود ـ با او نبود. حسين عليه السلام به جلوى درِ خيمه آمد و گفت: «آن كودك را به من بدهيد تا با او خداحافظى كنم». آن كودك را به او دادند

روضه نحوه شهادت طفل شیر خوار امام حسین علیه السلام و دفن آن باب الحوائج

متن:

لَمّا قُتِلَ أصحابُ الحُسَينِ عليه السلام وأقارِبُهُ، وبَقِىَ وَحيداً فَريداً لَيسَ مَعَهُ إلَا ابنُهُ عَلِىٌّ زَينُ العابِدينَ عليه السلام، وَابنٌ آخَرُ فِى الرِّضاعِ اسمُهُ عَبدُ اللّه، فَتَقَدَّمَ الحُسَينُ عليه السلام إلي بابِ الخَيمَةِ فَقالَ: ناوِلونى ذلِكَ الطِّفلَ حَتّي اُوَدِّعَهُ! فَناوَلوهُ الصَّبِىَّ، فَجَعَلَ يُقَبِّلُهُ وهُوَ يَقولُ: يا بُنَيَّ، وَيلٌ لِهؤُلاءِ القَومِ إذا كانَ خَصمَهُم مُحَمَّدٌ صلي الله عليه وآله . قيلَ: فَإِذا بِسَهمٍ قَد أقبَلَ حَتّي وَقَعَ فى لَبَّةِ الصَّبِىِّ فَقَتَلَهُ، فَنَزَلَ الحُسَينُ عليه السلام عَن فَرسِهِ، وحَفَرَ لِلصَّبِىِّ بِجَفنِ سَيفِهِ، ورَمَّلَهُ بِدَمِهِ ودَفَنَهُ

ترجمه:

هنگامى كه ياران و نزديكان امام حسين عليه السلام كشته شدند، او يكّه و تنها مانْد و كسى جز پسرش على زين العابدين و پسرى ديگر به نام عبد اللّه ـ كه شيرخوار بود ـ با او نبود. حسين عليه السلام به جلوى درِ خيمه آمد و گفت: «آن كودك را به من بدهيد تا با او خداحافظى كنم». آن كودك را به او دادند. كودك را مى بوسيد و مى گفت: «پسركم ! واى بر اين مردم كه طرف دعوايشان محمّد صلى الله عليه و آله است !» گفته شده: در همين حال تيرى آمد و بر گودىِ گلوى كودك نشست و او را كُشت. امام حسين عليه السلام از اسبش فرود آمد و با قبضه شمشيرش گودالى كَند و كودك را با خون آغشته اش در آن دفن كرد.

روضه نحوه شهادت طفل شیر خوار امام حسین علیه السلام و دفن آن باب الحوائج

(غزل مرثیه)

بزرگم کرده نام تو شگفتا نام زیبایت

گرفته در دل و جانم بنازم داغ گیرایت

اگر هر دم بمیرم در میان روضه های تو

دمادم زنده خواهم شد به امداد مسیحایت

چه رازی هست در دیدار تو ای یوسف زهرا

که بینا می‌کند یعقوب را ذوق تماشایت

بخوان قرآنِ بی‌شیرازه آیات عجیبت را

هنوز از نیزه می‌آید به گوش آوای زیبایت

چه از سمّ ستوران رفته بر آن جان روحانی

چه حالی رفته بر زینب، فدای قدّ و بالایت

مگر قدری بگیرد تشنگی را از لب اصغر

دمادم می‌چکد آب حیات از مشک سقایت

چه اکسیری به عرش تشنه پاشیدی؟ چه خونی را؟

که تا صبح قیامت حل نخواهد شد معمایت

بر آمد دود آه عاشقان از خیمه های تو

ولی ای داغ اعظم کی توان دادن تسلّایت؟

شاعر: میلاد عرفان‌پور

منبع مقتل : الاحتجاج، احمد بن علی طبرسی، ج 2 ص 101

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *