روضه و توسل مکتوب| پیرمردِ بلا کشیده منم

روضه و توسل مکتوب| پیرمردِ بلا کشیده منم

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / امام سجاد (علیه السلام) / روضه و توسل مکتوب| پیرمردِ بلا کشیده منم

روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت امام سجاد علیه السلام جهت استفاده مادحین اهل البیت علیهم السلام

روضه و توسل مکتوب| پیرمردِ بلا کشیده منم

روضه و توسل مکتوب| پیرمردِ بلا کشیده منم

پیرمردِ بلا کشیده منم

پسرِ شاهِ سر بریده منم

*من همین الان از آقام عذرخواهی کنم ، سادات پاتونو میبوسم ، بزارید من یخورده دستم باز باشه ، الان نگم کِی بگم ..*

آن که از ناقه دید بانویی

پایِ یک بوسه شد خمیده منم

آن امامی که با تنِ تب دار

عقبِ ناقه ها دوید منم …

آن که وقت فرار از خیمه

نالۀ خواهرش شنید منم …

آن که در بینِ بوریا دلِ شب …

پیکرِ یک امام چیده …

الله اکبر … نگاه کرد دید نقص عضو داره ، بدن کامل نیست … (منو نگاه) بدن کامل ، هی تو گودال میگشت … انگشت … سر و که دیدم بردن ، انگشت کجاست ؟ … ای نامرد ساربان ….*

خودم دیدم که خنجر رویِ دستش ….

حسین …

*بعضی ها هنوز دارن نگاه میکنن ، به حضرت زهرا من روضه نخوندم ، الان میگم میبینی ، اما هر کی تو این چندتا بیت چشمش بارونی نشد ، باخته …*

روضه در یک کلام ، وای از شام

دردِ بی التیام ، وای از شام

(دست و پاش میلرزید اسم شام میومد)

چقدر ناسزا به ما گفتن

همه جایِ سلام ، وای از شام

(یه بیتُ نشستم، اما هر وقت یادت اومد چشمت خیس شد ، برا این بی آبرو هم دعا کن …)

دخترِ فاطمه اذیت شد(از چی؟ تازیانه و کتک؟نه)

از نگاهِ حرام وای از شام ….

*امام سجاد فرمود سهل ساعدی ، یه خورده پول داری؟… آقا پول برا چی؟

گفت سهل ، بدم به اون نیزه دارها … اینقدر به بهونۀ سرها ، تو این مسیر خانواده مو نگاه … بگم یا جلو برن یا عقب … اینقدر تو ما رفت و آمد نکنن

حسین ……

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *