سخنرانی مکتوب | حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – اهمیت گره‌گشایی و خیر رساندن به دیگران-2

خانه / علما وسخنرانان / سخنرانی مکتوب علما / سخنرانی مکتوب | حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – اهمیت گره‌گشایی و خیر رساندن به دیگران-2

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: اهمیت گره‌گشایی و خیر رساندن به دیگران-2
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 11-02-96

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
آسمان تکیه به دستان تو دارد عباس *** مرغ دل خانه در ایوان تو دارد عباس
در حریمت نه فقط دلشدگان حیرانند *** عشق هم دست به دامان تو دارد عباس
شب از آن لحظه که چشمان تو خاموش شدست *** رنگ گیسوی پریشان تو دارد عباس
ابر هرگاه که می‌بارد از انبوهی بغض *** شرم از تشنگی جان تو دارد عباس
تور عشق است نگاه تو به موسای دلم *** بهره از مشرب عرفان تو دارد عباس

شریعتی: سلام می‌کنیم به ابالفضل العباس. سلام می‌کنیم به همه شما دوستان خوبمان، خانم‌ها و آقایان، بیننده‌های عزیز و نازنین‌مان. شنونده‌های گرانقدرمان. تبریک من و همه همکارانم را در برنامه سمت خدا، به مناسبت میلاد پر خیر و برکت باب الحوائج ابالفضل العباس پذیرا باشید. خوشحالیم که در این روز در خدمت شما هستیم. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم خیلی خوش آمدید. عید شما مبارک باشد.
حاج آقا فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز. ایام ماه شعبان که تنها ماهی است که در این ماه وفات و شهادت نیست و همه جشن و شادی است، ماه پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه واله که از رحمت و رضوان خدا پوشیده شده است، حلول این ماه و ایام ولادت عزیزانی که ولادتشان در این ماه هست، خصوصاً امروز که روز ولادت قمر بنی هاشم حضرت ابالفضل علیه السلام است، خدمت همه عزیزان تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. انشاءالله همه از برکات این ماه بهره‌مند باشیم و دلها شاد و خرم باشد.
شریعتی: چه وقتی برای شادی بهتر از این روزهای مبارک و نورانی و این ماه معظم، این ایام ولادت و در ادامه هم عید بزرگ نیمه شعبان، حاج آقای فرحزاد چند هفته‌ای از راه‌های شاد کردن دل دیگران برای ما گفتند، نکات خوبی را شنیدیم و الحمدلله تأثیر خیلی خوبی هم داشته و پیام‌های دوستان عزیز ما سرشار از امید بود و چقدر ما را خوشحال کرد. امروز آخرین بخش از این صحبت‌ها را در مورد شاد کردن دل دیگران و راه‌های آن برای ما می‌گویند. مطلع هستید که بحث ما در ذیل بحث وصایای نبی مکرم اسلام به امیرالمؤمنان بود. بحث امروز شما را می‌شنویم.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
انشاء‌الله وعده‌ای که به بینندگان عزیز در مورد زوار اولی‌ها دادیم که برای زیارت قم می‌خواهند مشرف شوند، بعد از برنامه قرآن آدرس و جزئیات را می‌گوییم. در مورد اعمال ماه شعبان و همچنین ولادت این بزرگوار که امروز هست هم بعد از قرآن صحبت خواهیم کرد.
واقعاً آدم به قرآن و روایت مراجعه کند، چیزی مثل خدمت به بندگان خدا و شاد کردن دلها و گره گشایی از کار بندگان خدا مورد توجه قرار نگرفته است. آن طرف هم ظلم، اذیت، آزار و شکستن دلها به عنوان بدترین گناه و گناه نابخشودنی، مگر اینکه طرف رضایت بدهد یا حلالیت بطلبد یا از ما بگذرد. بنده نمونه‌هایی از روایات را انتخاب کردم. اگر بخواهم کل روایت را بخوانم چند ماه باید ادامه بدهیم.
روایت عجیبی است امام صادق علیه السلام فرمودند: «قَضآءُ حاجَةِ الْمُؤْمِنِ اَفْضَلُ مِنْ اَلْفِ حِجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ بِمَناسِكِها» (بحارالانوار/ج72/ص285) چقدر انسان‌ها آرزوی حج دارند. در عمرشان آیا یکبار موفق بشوند یا نشوند. از این مهمتر آیا حجشان قبول بشود یا نشود. امام صادق فرمود: گره گشایی از کار یک مؤمن بالاتر از هزار حج تمتعی است که قبول شده باشد و مهر قبولی خورده باشد. البته حج واجب باید رفت، هزار حج دیگر کسی باید برود ولی گره از کار بنده خدایی باز کند بالاتر است.
بعد فرمود: «وَ عِتْقِ رَقَبَةٍ لِوَجْهِ اللّهِ» گره گشایی از کار بندگان خدا، با اینکه آزاد کردن بنده هم چقدر ثواب دارد ولی اینکه آبروی کسی را حفظ کنی و یک گره‌ای باز می‌کنی، دلال خیر می‌شوی، جهازی تهیه می‌کنی، زمین خورده‌ای را بلند می‌کنی و زندانی را آزاد می‌کنی از هزار بنده آزاد کردن بالاتر است. «وَ حُمْلانِ اَلْفِ فَرَسٍ فِى سَبيْلِ اللّهِ» و از اینکه هزار مرکب و اسب در راه خدا و جهاد در راه خدا انفاق کنی، گره گشایی از کار بنده خدا بالاتر است.
حدیث بعدی هم در جلد 74 بحار صفحه 322 است. امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَنْ قَضَي لاخِيهِ الْمُومِنِ حَاجَةً قَضَي‏ اللَّهُ‏ لَهُ عزّ و جل یوم القیامه مائة الف حاجة من ذلک اولها الجنة» فرمودند: کسی گره از کار مؤمنی باز کند و مشکلش را حل کند، خدای متعال صد هزار حاجت او را روز قیامت برآورده می‌کند یکی بهشت است. یعنی اگر واقعاً کسی انسان باشد، مؤمن باشد و به خدا و پیغمبر، فقط غیر از عبادت واجب که انجام می‌دهد، بقیه سعی در گره گشایی کار دیگران بکند. دلال خیر شود، واسطه شود، کسی را هدایت کند. زبانی، لفظی، با چهره و اخلاق، هرچه می‌تواند. صبح از خواب بیدار می‌شود سعی کند فقط خیر به دیگران برساند. خیر رساندن هم از سلام و لبخند و خوش اخلاقی هست تا اینکه کسی را احیاء کند. بهترین خدمت کردن‌ها، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «رأس الایمان الاحسان الی الناس» یعنی سر ایمان، نقش سر را در بدن ببینید. عمده اعضاء ما که مدیریت حیاتی دارد با سر است. ایمان را بخواهیم تجسم کنیم، سر ایمان احسان به بندگان خداست.
مرحوم طیب که نامش سر زبان‌ها و قبرش زیارتگاه است. از لوتی‌های قدیم بود. چرا اینقدر سر زبان مانده و نامش به نکویی برده می‌شود؟ وفا و صفایی که داشته، در حالات ایشان نوشتند که ایشان داشتند از جایی رد می‌شدند، دیدند کسی در کوچه و خیابان با وسایل منزل نشسته است. گفتیم: چرا اینجا نشستی؟ می‌گوید: من مستأجر بودم. سید هم بود. نتوانستم اجاره بدهم. صاحب ملک اثاثیه مرا بیرون ریخت. من اینجا واقعاً دست مالکینی که با مستأجرینشان مدارا می‌کنند می‌بوسم. حاج آقای حسینی قمی بارها مطرح کردند که تخفیف بدهید، اجاره را زیاد نکنید، هوای مستأجر را داشته باشید. مخصوصاً مستأجری درآمد ندارد. با چنگ و دندان باید اجاره بدهد.
شریعتی: خیلی‌ها بودند که برای ما نوشته بودند ما با اینکه به پول اجاره نیاز داشتیم، مثلاً خانه‌ای کوچک داشتند اجاره دادند، خودشان خانه بزرگتر گرفتند، ولی با این حال به حرف شما ما مراعات حال مستأجرمان را کردیم.
حاج آقای فرحزاد: امام صادق فرمود: هزار، صد هزار حاجت آنها را روز قیامت اجابت می‌کند یکی بهشت است. در این بحرانی که هست هرکسی خدمت به دیگری بکند. مرحوم طیب خیلی نگران شد. گفت: من الحمدلله امکانات دارم. یک خانه‌ای ساخته بوده که خودش به آنجا نقل مکان کند. فوری به رفقایش می‌گوید: وسایل این آقا را به آن خانه ببرید. خانه خودش را به این آقا می‌دهد. حتی به اسم آن آقا می‌کند و می‌گوید: تو راحت باش! خدای من هم کریم است. این واقعاً شفاعت پیغمبر را به دنبال دارد. پیغمبر فرمود: کسی به ذریه من خدمت کند، من حتماً از او شفاعت می‌کنم. از میلیون نماز شب ثوابش بیشتر است. آنهایی که می‌توانند یک کاری بکنند و اگر هم نمی‌توانند دسته جمعی یک کاری بکنند. خدمتی بکنند.
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط وقتی فهمید مستأجرشان بچه‌دار شده، کادویی برای اینها می‌برد. آنها هم نگران می‌شوند که آقا آمده اجاره را زیاد کند. می‌فرماید: چون خدا به شما فرزند داده، خرج شما بیشتر شده است. من آمدم اجاره شما را کم کنم و این هدیه را هم برای شما آوردم. مرحوم خیاط یک باغی داشت، موقع میوه‌ها درش را باز می‌کرده تا مردم و رهگذرها بیایند استفاده کنند. برعکس بعضی‌ها که باغ دارند و کسی خبر ندارد. مشهد خانه دارند، کسی خبر ندارد مبادا کسی برود. حقیقتاً زیر آسمان آدمی که خبیث‌تر از آدم خسیس و بخیل باشد نداریم. آدم بخیل و خسیس، پیغمبر فرمود: می‌ترسم آتش تو مرا هم بگیرد. خیرش به کسی نمی‌رسد. فرمودند: اگر آدم خسیس و بخیل به همین حال از دنیا برود، خدا هیچ عملی را از او قبول نمی‌کند و او را با صورت در آتش جهنم می‌‌اندازد. امام صادق علیه السلام فرمود: «ملعونٌ» ما لعنی که چند بار تکرار شده باشد خیلی کم داریم. فرمود: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ‏ مَنْ‏ وَهَبَ‏ اللَّهُ‏ لَهُ مَالًا فَلَمْ یَتَصَدَّقْ بِهِ منه بشیء» (کنزالفوائد/ج1/ص150) خدا لعنت کند، خدا لعنت کند کسی را که به او مالی بخشیده و هیچ چیزی به کسی نمی‌دهد. این خبیث ترین آدم‌هاست. اتفاقاً از اعمال مهم ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان صدقه دادن است. «وَ لَوْ بِشِقِ‏ تَمْرَة» هم درباره‌ی ماه شعبان پیغمبر خدا فرمودند و هم درباره ماه رمضان که اگر نمی‌توانی نصف خرما بده. این نصف خرما مثال است. یعنی یک چای، یک قند می‌توانی بدهی. یک لیوان آب می‌توانی بدهی. اگر هشتاد میلیون آدم نفری صد تا تک تومانی بدهند، ببینید چقدر می‌شود؟
شریعتی: داشتم فکر می‌کردم که بدترین لحظه شاید برای ما و حساس‌ترین لحظه شب او قبر ماست. گفتند: برای شادی روح امواتتان صدقه بدهید.
حاج آقای فرحزاد: خدا روح همه اموات شما را رحمت کند. اصلاً نماز لیلة الدفن و نماز وحشت، همه اعلام می‌‌کنند، تکه قبل این نماز را نمی‌گویند. در روایت داریم کسی که از دنیا می‌رود، برای شب اول قبرش صدقه بدهید. اگر نتوانستی صدقه بدهی، به جای صدقه نماز لیلة الدفن بخوانید. اولی را نمی‌گویند. از مهمترین اعمال ماه رجب، ماه شعبان، ماه رمضان صدقه دادن است ولو نصف خرما. پیغمبر فرمودند: این نصف خرما، این صدقه کم را خدا مثل شتری که بچه‌اش را بزرگ می‌کند، مثل کوه احد بزرگ می‌شود و روز قیامت به شما تحویل می‌دهد. اینکه به فکر دیگران هستی را خدا خیلی دوست دارد. لذا مرحوم شیخ رجبعلی خیاط در باغ را باز می‌کرد، می‌گفت: بروید. بعد از مدتی دید شیطان دارد او را وسوسه می‌کند که بابا خودت، خانواده‌ات، گفت: می‌دانی چه می‌کنم؟ کاری می‌کنم که در شیطان بسوزد. به خاک سیاه بنشیند. تمام باغ را وقف کرد. گفت: من که باغ جزء لوازم زندگی‌ام نیست. ما میلیارد، میلیارد افرادی داریم که اطراف تهران شهرستان و ویلا دارند، سالی ده روز، بیست روز اگر بتوانند بروند. خدا وکیلی اگر یکی از اینها را بفروشند، چقدر گره باز می‌شود. چند نفر بیکار را می‌توانند شاغل کنند. مشکلات ازدواج و جهاز را حل کنند. عزیزان بیننده که دارید صدای مرا می‌شنوید. به خدا قسم نزد خدا مسئول هستید. فامیل، برادرزاده، خواهر زاده، قوم و خویش گرفتار شود و تو میلیاردی پول انبار کردی و استفاده هم نمی‌کنی، سالی ده روز، بیست روز یک ماه اگر استفاده کنی. خوب که چه شود؟ من می‌گویم: اضافه‌اش را، درصدش، ده درصد را یا وقف کن، یا ثلث آن را وصیت کن، یا الآن دست به کار شو، الآن برای خودت یک کاری کن. اگر واقعاً کردی برایت می‌ماند. ابدیت برای می‌ماند. واقعاً اینطور است.
روایت دیگر هم عجیب است. امام پنجم علیه السلام، یک کسی خدمت آقا نشسته بود. به حضرت فرمود: «جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ الشِّيعَةَ عِنْدَنَا كَثِيرٌ» پیش ما شیعه خیلی است. در شهر ما مسلمان و مؤمن و شیعه خیلی هست. در مقام شعار کشور ما رتبه اول جهانی است. هرچه بخواهی قشنگ شعار می‌دهیم. حضرت فرمودند: اینهایی که می‌گویی شیعه زیاد هستند، «فَهَلْ يَعْطِفُ الْغَنِيُّ عَلَي الْفَقِيرِ وَ هَلْ يَتَجَاوَزُ الْمُحْسِنُ عَنِ الْمُسِي‏ءِ وَ يَتَوَاسَوْنَ» شما که می‌گویی: ما شیعه زیاد داریم، آیا اینها اغنیاءشان به فقرا می‌رسند. به آنها محبت می‌کنند. هوای فقرا را دارند؟ نمی گویند: نماز می‌خوانند یا نه؟ می‌گوید: آیا آدم‌های خوب از آدم‌های بد گذشت می‌کنند؟ اگر گذشت باشد می‌شود در یک سال طبق آماری که می‌دهند 15 میلیون پرونده تشکیل شود؟ این برای این است یا هردو کوتاه نمی‌آیند، یا یکی کوتاه نمی‌آید. اگر یکبار خطا کرده، آبرو دارد، گذشت کنید. کوتاه بیایید. ما میلیون میلیون گناه می‌کنیم خدا می‌گذرد. خدا هم می‌گوید: تو هم بگذر. لذا حضرت می‌فرماید: خوب‌ها از بدها می‌گذرند یا نمی‌گذرند؟
یک زمان آیت الله بهاءالدینی خدا رحمتش کند. می‌فرمودند: من سابق فکر می‌کردم باید با خوب‌ها خوبی کرد و با بدها مقابله به مثل. بعد فرمودند: این برای ابتدایی ترین افراد راه است. مؤمن واقعی کسی است که بدی را با خوبی مقابله کند. کسی آبرویت را برده تو حفظش کنی. کسی مالت را خورده به خدا واگذار کن. گذشت کن. گفت:
بدی را بدی سهل باشد جزا *** اگر مردی احسن الی من عسی
حضرت اول فرمودند: مالاً خدمت می‌کنند. دوم اخلاقاً، آیا خوب‌ها از بدها می‌گذرند؟ اگر نگذرید نمی‌توانید زندگی کنید. شما خوب رانندگی می‌کنید، اما دیگران خط می‌اندازند. به آینه‌ات می‌زنند.    آنوقت باید دائم با دیگران دعوا کنیم. گذشت کن برو و به خدا واگذار کن. «يَتَجَاوَزُ الْمُحْسِنُ عَنِ الْمُسِي‏ءِ وَ يَتَوَاسَوْنَ» یعنی برادری دارند و خدمت به همدیگر می‌کنند؟ حضرت اینها را محک قرار دادند. راوی گفت: آقا از اینهایی که شما می‌گویی، خبری نیست! حضرت فرمود: «فَقُلْتُ لا فَقَالَ لَيْسَ هَولاءِ شِيعَةً» اینها شیعیان ما نیستند. شیعه یعنی پیرو، اهل‌بیت دغدغه جدی داشتند،خدمت به دیگران بکنند. بعد فرمود: «الشِّيعَةُ مَنْ يَفْعَلُ هَذَا» (كافي، ج 2، ص 173) شیعیان ما کسانی هستند که این شاخصه‌ها را داشته باشند. مواسات داشته باشند.خوب‌ها از بدها بگذرند. بخاطر خدا گذشت کنند. غنی‌ها به فقرا رسیدگی کنند.
جلد 71 بحارالانوار، صفحه 313 هم روایت عجیبی است. صدقه چقدر گناهان را از بین می‌برد. حدیثی هفته گذشته خواندیم، جوانی که غرق در گناه است. امام صادق فرمود: در گناه فرو رفته ولی سخی است. نزد من امام صادق از عابد پیرمردی که سجاده آب می‌کشد ولی بخیل است، بهتر است. در کلمه صدقه سفینة البحار است. امام صادق علیه السلام فرمودند: یک عابدی بود که دائم مشغول عبادت بود. هشتاد سال عبادت است. بعد از هشتاد سال شیطان به وسیله خانمی او را گول زد. چون انسان در معرض خطر است. به محقق اردبیلی گفتند: اگر یک وقت در معرض گناه بودی، گفت: به خدا پناه می‌برم! واقعاً اگر خدا حفظ نکند، پیرمرد هشتاد ساله هم زمین می‌خورد. بعد از هشتاد سال دامنش آلوده شد. رفت فحشا و منکر کرد. خدا هم او را عقوبت کرد و عبادت هشتاد ساله را از بین برد. هیچی! بعد از مدتی هم مریض سختی شد و رو به قبله شد و افتاد. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: در حال سکرات بود. زبانش بند آمده بود. یک سائل فقیری، در نهج‌البلاغه خواندیم، آدمی که می‌آید در خانه را می‌زند «إِنَّ الْمِسْكِينَ رَسُولُ اللَّهِ فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللَّهَ وَ مَنْ أَعْطَاهُ فَقَدْ أَعْطَى اللَّهَ» (حکمت304 نهج‌البلاغه) از طرف خدا آمده است. سائل گرسنه‌ای آمد، اظهار نیاز کرد. من گرسنه هستم. درمانده هستم. زبانش بند بود. با دست و چشم اشاره کرد. در کیسه من نان و غذا هست بیا بردار و بخور.آن شخص آمد کیسه را باز کرد و غذا خورد و دعا کرد. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: بخاطر اینکه لحظه آخر عمرش صدقه داد و انفاق کرد،خدای مهربان گناه او را بخشید و هشتاد سال عبادتش را در پرونده اعمالش برگرداند. یعنی مثل صلوات که هم پاک کن و هم مداد است. یعنی هم ثواب می‌نویسد و هم خطاها را پاک می‌کند. صدقه هم همینطور، یعنی هم گناهان را پاک می‌کند و هم برایش میلیون میلیون ثواب می‌نویسند.
شریعتی: صدقه را دست کم گرفتیم و خلاصه کردیم به انداختن پول خرد در صندوق‌های کمیته امداد.
حاج آقای فرحزاد: کمیته امداد چند وقت پیش اعلام کرد که 290 میلیارد فقط از این صندوق‌هاست. کنار همین‌ها هم انفاق کنید. اگر فقیری می‌شناسید کمک کنید. از امام صادق علیه السلام حدیث قدسی است که خدای متعال می‌فرماید: «إنّ اللّه َ تبارَكَ و تعالى يقولُ : ما مِن شَيءٍ إلاّ و قد وَكَّلتُ مَن يَقبِضُهُ غَيرِي، إلاّ الصَّدَقةَ؛ فإنّي أتَلَقَّفُها بِيَدِي تَلَقُّفا» مثل این تعبیر در هیچ روایت دیگری نداریم. امام صادق علیه السلام فرمودند: صدقه و کار خیر اینقدر مهم است که خدای مهربان می‌فرماید: همه خیرات و عبادت‌ها و کارهای خیری که مردم می‌کنند، «وَكَّلتُ مَن يَقبِضُهُ غَيرِي» فرض کنید برای یک شخصیت برجسته‌ای هدایا می‌برند. به رئیس دفتر و سرباز و مأمور می‌گوید: بروید تحویل بگیرید. اما یک هدیه‌ای است می‌گوید: دست نزنید! من خودم تحویل می‌گیرم. امام صادق فرمود: خدای مهربان می‌فرماید: تمام کارهایی که بنده‌های من می‌کنند، فرشته‌ها، مأمورها را می‌فرستیم برود تحویل بگیرد. «إلاّ الصَّدَقةَ» هروقت که کار صدقه و خیری می‌شود و انسان کار خیری می‌کند، خدا می‌فرماید: «أتَلَقَّفُها بِيَدِي» یعنی قاپیدن! یعنی گرفتن چیزی که قیمتی است و یکباره از آدم می‌قاپند! «أتَلَقَّفُها بِيَدِي» یعنی اینقدر خدا خوشحال و خشنود می‌شود که با سرعت می‌گیرد. لذا امام سجاد علیه السلام فرمود: صدقه‌ای که به فقیر می‌دادند، دست مبارکشان را می‌بوسیدند. فرمودند: چون صدقه‌ای که به نیازمند می‌دهی خود خدا می‌گیرد. می‌خواهید رزق و روزی شما زیاد شود، فرمود: «اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ‏ بِالصَّدَقَهِ‏» (كافى، ج4، ص10) می‌خواهید گناهان شما پاک شود صدقه بدهید. می‌خواهید با اهل بیت محشور شوید، صدقه بدهید. از بس که برای خدا صدقه مهم است، خود خدا می‌گیرد.
بازامام صادق فرمودند: «و لو لا الفقراء لم یستوجب الأغنیاء الجنة» (سفینة البحار/ج2/ص377) اگر فقرا نبودند هیچ غنی به بهشت نمی‌رفت. وسیله ورود به بهشت تمام ثروتمندها و اغنیاء این است که به فقرا خدمت کنند. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری که خیلی شخصیت برجسته‌ای بود، ایشان کسی بود که 15 سال مرجعیت عامه روی دوش ایشان بود. مثل امام خمینی، آیت الله مرعشی نجفی، آیت الله خوانساری،آیت الله بهاءالدینی، مرجع پرور بود. در حالات ایشان نوشتند که ایشان بعضی شب‌‌ها بدون عمامه با کلاه و بدون عبا می‌رفتند و به فقرا رسیدگی می‌کردند. گاهی پول می‌بردند و گاهی دارو و دکتر برای آنها می‌فرستادند. مرحوم آقای حائری می‌فرمودند: من درس دادیم و نماز خواندیم ولی امید من به این بیمارستانی است که برای فقرا و درماندگان ساختم که امید است این دست مرا بگیرد. درباره این آیه می‌گوید: «آیاتٌ مسجله» یعنی آیه خیلی محکمی است. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ‏ إِلَّا الْإِحْسان‏» (الرحمن/60) ذی این آیه روایت داریم شرطش خدا و اخلاص نیست. «ما أحسن مؤمنٌ و لا کافرٌ الا اصابه الله» چون اثر وضعی دارد. کافر باشد، مؤمن باشد، منافق باشد، صدقه و احسان اثر وضعی دارد.
شریعتی: مرحوم دولابی در اینطور مواقع به نظر هم می‌رسد که به تعبیر ایشان گاهی آدم مثل خدا شود، اینجا مثل خدا می‌شویم.
حاج آقای فرحزاد: تمام اساتیدی که خدمتشان بودیم، پدر مرحوم دولابی میرزا محمود، مالک بود. هرچه به ایشان رسید را انفاق کرد. لذا اینکه خدا اینقدر به او حکمت داد، مجتهدهای مسلم خدمت ایشان می‌آمدند.
شریعتی: انشاءالله آثار انفاق‌هایی که می‌کنیم، صدقه‌هایی که می‌دهیم، کمک‌هایی که می‌کنیم، گره‌گشایی که می‌کنیم، در نهایت دلهایی که شاد می‌کنیم را در زندگی‌مان ببینیم. روز میلاد حضرت ابالفضل باب الحوائج را به شما تبریک می‌گویم و زیارت کربلای معلی نصیب همه شما شود. انشاءالله. امروز صفحه 567 قرآن کریم، آیات 9 تا 35 سوره مبارکه حاقه در سمت خدای امروز تلاوت می‌شود.
«وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ «9» فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً «10» إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ‏ فِي الْجارِيَةِ «11» لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ «12» فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ «13» وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً «14» فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ «15» وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ «16» وَ الْمَلَكُ عَلى‏ أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ «17» يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى‏ مِنْكُمْ خافِيَةٌ «18» فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ «19» إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ «20» فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «21» فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ «22» قُطُوفُها دانِيَةٌ «23» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ «24» وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ «25» وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ «26» يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ «27» ما أَغْنى‏ عَنِّي مالِيَهْ «28» هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ «29» خُذُوهُ فَغُلُّوهُ «30» ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ «31» ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ «32» إِنَّهُ كانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ «33» وَ لا يَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْكِينِ «34» فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هاهُنا حَمِيمٌ «35»
ترجمه: و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند و (مردم) مناطق زير و رو شده (قوم لوط) مرتكب خطا شدند. پس فرستاده پروردگارشان را سرپيچى كردند و خداوند آنان را به قهرى فزاينده و سخت بگرفت. همانا (در زمان نوح) چون (با اراده و قهر ما) آب طغيان كرد شما را در آن كشتى روان سوار كرديم. تا آن را وسيله تذكّرى براى شما قرار دهيم و گوشى كه شنواست آن را ضبط كند. پس آنگاه كه در صور دميده شود يك دميدنى. و زمين و كوهها برگرفته و در هم كوبيده شوند، يك در هم كوبيدنى. پس در آن روز، واقعه (قيامت) به وقوع پيوندد. و آسمان بشكافد و در آن روز سست گردد. و فرشتگان در اطراف آن هستند (و منتظر فرمانند) و عرش پروردگارت را در آن روز هشت نفر (از فرشتگان يا اولياى خدا) بالاى سر خود حمل مى‏كنند. در آن روز شما (براى حساب) عرضه مى‏شويد (در حالى كه) هيچ چيز پنهانى از شما مخفى نماند. پس هر كس كه نامه عملش به دست راستش داده شود، (شادى كنان) مى‏گويد: بيائيد كتاب مرا بخوانيد. من مى‏دانستم كه با حساب خودم رو به رو خواهم شد. پس او در زندگى رضايت بخشى است. در بهشتى برين. كه ميوه‏هايش در دسترس است. به خاطر اعمالى كه در دوران گذشته انجام داده‏ايد، بخوريد و بياشاميد و گوارايتان باد. و امّا كسى كه نامه عملش به دست چپش داده شود، مى‏گويد: اى كاش نامه‏ام به من داده نشده بود. و نمى‏دانستم حسابم چيست؟ اى كاش مرگ پايان كارم بود (و ديگر زنده نمى‏شدم). دارائى من رفع نيازى از من نكرد. قدرتم از دستم برفت.(گفته مى‏شود:) او را بگيريد و در غل بكشيد. سپس او را در آتش شعله‏ور وارد بيندازيد. سپس در زنجيرى كه هفتاد ذراع باشد درآوريد. همانا او به خداى بزرگ ايمان نمى‏آورد و بر طعام دادن به نيازمندان ترغيب نمى‏كرد. پس امروز در اين جا دوستى صميمى ندارد.
شریعتی:
در های و هوی آتش شیرازه‌ی قنوتت هرگز ز هم نپاشید
تنها به دست آبی از دست آسمان رفت، ای با سحر سرشته
آیینه دار ذکرت، اینکه به بال روشن از پیکر فرشته
سلام می‌کنیم به حضرت ابالفضل العباس، چقدر خوب است ثواب تلاوت این آیات را به روح بلند حضرت عباس و مادر بزرگوارشان حضرت ام البنین هدیه کنیم. از فضیلت ذکر بلند صلوات برای ما می‌گویند.
حاج آقای فرحزاد: عزیزان اگر به مفاتیح مراجعه کنند هم از اعمال ماه شعبان و هم از اعمال ماه مبارک رمضان زیاد صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد است. «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» حداقل هم صد صلوات است.
آیه 30 تا 34 این صفحه و آیات قبلش، خدای متعال می‌فرماید: در قیامت بعضی‌ها نامه اعما را به دست راستشان می‌دهند. که اینها اهل بهشت هستند و خیلی پرونده‌شان سفید و خوب است. عده‌ای هم پناه بر خدا پرونده‌شان در دست چپ می‌دهند و اهل جهنم هستند. به اینها خطاب می‌شود «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ» اینها را بگیرید و در غل و زنجیر کنید و به طرف جحیم و جهنم ببرید. «ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ» زنجیری که هفتاد ذراع حدوداً هز ذراعی نیم متر است، به آن زنجیرها بسته می‌شوند، آنها را به طرف جهنم می‌کشانند می‌برند. چرا اینها به جهنم می‌روند؟دو شاخصه مهم داشتند. «إِنَّهُ كانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ، وَ لا يَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْكِينِ» شاخصه مهم جهنمیان این است که خدایی که همه کاره ماست، همه چیز ماست، یکی خدا را نپذیرفتند و ایمان نیاوردند. نتیجه ایمان نیاوردن به خدا این است که تشویق و اصرار و در صدقه و اطعام مسکین نداشتند. شاخصه جهنمی‌ها این است که فقط خودشان می‌خورند و خودشان استفاده می‌کنند. زقّوم درختی است در جهنم که ریشه‌ی بخل و خساست است. آنهایی که جهنمی هستند، به این می‌چسبند و به جهنم می‌روند. «وَ لا يَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْكِينِ» ترغیب و تشویق بر اطعام مسکین نمی‌کنند، نه اطعام می‌دهند و نه دیگران را تشویق می‌کنند. این شاخصه مهم جهنمی‌هاست.
شریعتی: ایام، ایام بسیار مبارکی است. ماه شعبان المعظم و ماه نبی اکرم است. انشاءالله بهترین‌ها در این ایام برای دوستان ما رقم بخورد. برای اینکه قدر این روزها را بیشتر بدانیم، حاج آقای فرحزاد از فضیلت این ماه برای ما خواهند گفت.
حاج آقای فرحزاد: ما یک وعده‌ای به عزیزانی دادیم که بحمدالله مؤسسه‌ی خیریه‌ای در قم برپا شده که مردمی هست و خیلی‌ها هستند که ماهی دو هزار تومان، ده هزار تومان می‌دهند. الحمدلله ما در طول سال، در طول هفته پذیرای زائر اولی‌هایی هستیم که تا بحال به قوم مشرف نشدند. جمکران نرفتند، از استان‌های دوردست هم بیشتر متقاضی هست. افرادی که بیشتر فقیر دارند یا فاصله‌شان زیاد است. کرایه از خودشان است و باید گروهی بیایند. عزیزان آنجایی که باید مراجعه کنند در برنامه زیرنویس می‌شود. پیامک بدهند، از ساعت ده صبح تا یک بعداز ظهر است. چون مراجعه زیاد بوده تا چند ماه دیگر پر شده است. عزیزانی که نذر می‌کنند و به دلشان حواله می‌‌شود. خیلی‌ها دلشان می‌خواهد بیایند، نمی‌توانند بیایند. کمک کنند یا کرایه بدهند یا هزینه‌های آنجا را ما برایشان مجانی می‌کنیم. یا به سمت خدا برای کمک کردن پیامک بدهند. در کانال هم شماره حساب مؤسسه را می‌گذاریم. به آن شماره حساب واریز کنند، انشاءالله سهیم باشند. هرچقدر دوست دارند می‌توانند کمک بکنند. هرکس نفری صد تک تومانی هم بدهد، میلیون تومان جمع می‌شود.
از اعمال ماه شعبان که ماه پیغمبر است. ماه را با رحمت و رضوان خودت پر کردی! پر از رحمت و خشنودی خداست. روزه گرفتن خیلی سفارش شده است. یک روز گرفتن بهشت را واجب می‌کند. مناجات شعبانیه که هم شب و هم روز می‌شود بخوانید، تنها مناجاتی است که شاید نقل شده همه امامان ما می‌خواندند. صلوات مخصوص از امام سجاد علیه السلام است، و شب نیمه شعبان یکی از نمونه‌های شب قدر در شب نیمه شعبان است و مهمترین چیزی که در روایات، پیغمبر ما فرمود: خیلی افضل است، فرمود: افضل و بهترین عبادت در ماه شعبان دو چیز است. صدقه و استغفار، اول با پولت صدقه بدهی، دوم استغفار و توبه کنی. چون ماه رمضان ماه مهمانی خداست، می‌خواهیم وارد ماه خدا شویم. روزی هفتاد مرتبه «استغفر الله و اسئله التوبه» یا « استغفر الله الذی لا اله الا هو الرحمن الرحیم الحی القیوم» در مفاتیح هست مراجعه کنند. در ماه شعبان استغفار روایت داریم هفتاد هزار برابر از ماه‌های دیگر بالاتر است. در ماه شعبان پاک شویم مهمانی ماه رمضان خیلی شیرین می‌شود. کدورت‌ها و کینه‌ها را کنار بگذاریم و ببخشیم. محسن از مصی بگذرد، مصی هم قبول کند. حلالیت بطلبد. پاک کنیم. با پاکیزگی ما را خیلی می‌پذیرند.
شریعتی: امام رضا علیه السلام فرمود: هرکسی هر کاری کرد، گناهانش بخشوده نشد، بسیار بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد که اینها گناهان را از بین می‌رود. از حضرت ابالفضل العباس علیه السلام بگویید.
حاج آقای فرحزاد: چون روز ولادت با سعادت حضرت ابالفضل است، ایشان ویژگی‌های فوق العاده‌ای دارد. همین بحثی که ما گفتیم، انفاق و ایثار و احسان واقعاً مجسمه همه خوبی‌هاست. تالی تلو معصوم است. یعنی بعد از چهارده معصوم انگشت شمار شخصیت داریم مثل علی اکبر، حضرت زینب کبری(س)، حضرت معصومه، یکی هم حضرت ابالفضل علیه السلام است. بنده اعتقاد دارم در باب الحوائجی و گره گشایی حضرت ابالفضل علیه السلام در عالم بی‌نظیر است. یعنی نذوراتی که حضرت ابالفضل دارد حتی امام حسین ندارد. آبرویی که خدا به او داده، امام سجاد علیه السلام فرمودند: «إِنَّ للعبّاس عندَاللهِ مَنزِلَةً یَغبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُهداء یَومَ القِیامَة» (بحارالانوار/ج22/ص274) برای عموی من حضرت ابالفضل منزلت و مقامی است که تمام شهداء استثناء نکردند. 72 شهید در کربلا داشتیم ولی اینکه خدا این مقام را به حضرت ابالفضل داده یک استثناء است. خط ویژه است و این منصب باب الحوائجی است. خیلی از بزرگان ما از دیرباز سفارش کردند که مشکلات مهم، گره‌های مهم حل نشدنی را توسل و نذر حضرت ابالفضل کنید. ما خدمت خیلی از شخصیت‌ها رسیدیم. فرمودند: آنهایی که خیلی مشکل حاد دارند نذر حضرت ابالفضل کنند. گوسفند می‌کشند، به زوار خدمت می‌کنند. دست سیدی را می‌گیرند، برای حضرت ابالفضل روضه خوانی می‌کنند. در دستگاه حضرت ابالفضل به عنوان عرض ادب و نوکری چیزی ثبت کنند،ما یک روز عاشورا و یک روز تاسوعا داریم. برای هیچ شهیدی روز مستق نگذاشتند، با اینکه حضرت عی اکبر و باقی شهدا هم خیلی مقام دارند. حضرت علی اصغر هم مهم است. ولی برای ایشان یک روز جدا قرار دادند. حتی در بعضی کشورها هم روز تاسوعا بیشتر از روز عاشورا عزاداری می‌کنند. مقامی است که خدا به او مرحمت کرده است. خود آقا طعم ناامیدی را چشیده است. لذا کسی را نا امید از در خانه‌اش برنمی‌گرداند. واقعاً دست یداللهی و گره گشایی فوق العاده‌ای دارد.
شاگردان خصوصی مرحوم آقای قاضی نقل کردند، از جمله مرحوم آیت الله نجابت را بنده زیارت کردم. این قضیه را ایشان برای یکی از رفقا نقل کردند که مرحوم آقا قاضی که به عنوان سید عرفا مطرح است و مرحوم بهجت شاگرد ایشان بودند، فرمودند: من سالها سیر و سلوک می‌کردم، عبادت می‌کردم و زحمت می‌کشیدم ولی به آن معرفت الهی نمی‌رسیدم که جز خدا در قلب ما چیز دیگری نباشد. یعنی تجلی کامل توحید در قلب من نمی‌شد. دیگر شاید به ناامیدی رسیدم. یک زمانی در کربلا جایی می‌رفتم. یک آدمی که سر و وضع ظاهری مرتبی نداشت به من رسید و در گوش من گفت: امروز ملجأ اولیای خدا، قمر بنی هاشم حضرت ابالفضل، اگر می‌خواهید گره کارت باز شود در خانه او برو! می‌گفت: یک حرکتی در من ایجاد کرد و تلنگری شد. در خانه حضرت ابالفضل رفتم، توسل و عرض ادب کردم. همان‌جا پرده‌ها از قلب من کنار رفت و در همه ذرات عالم تجلی خدا را دیدم. بعد فرمودند: این حالت لحظه‌ای بود و برگشت. من به منزل آمد، به پشت بام خانه رفتم، دوباره آن حالت ایجاد شد. چند بار آمد و رفت تا در وجود من مستقر شد و این زحمت‌هایی که کشیدم نتیجه‌‌اش با توسلی که به حضرت ابالفضل کردم جواب داد. واقعاً دست گره گشای ایشان خیلی فوق العاده است.
آدم بسیار نادان و جاهلی از شخصیتی، چون جواب خیلی قشنگ بود، من جوابش را خیلی لذت بردم. سؤال کرد: آیا سلمان‌ها و امثال اینها با حضرت ابالفضل یکی هستند؟ بزرگ فرمود: عجب حرف زشتی زدی! حضرت ابالفضل شخصیتی است که با یک نگاه سلمان درست می‌کند. بلکه هزارها سلمان درست می‌کند. منزلتی دارد که تمام شهداء به عظمت مقام او غبطه می‌خورند. جایگاهی که امیرالمؤمنین در کنار پیغمبر داشت چه جایگاهی بود که همه کاره بود. همانطور که نقشی که امیرالمؤمنین برای پیغمبر داشت، خودش را فدایی پیغمبر کرد، همین نقش را برای خودش فرزندی تربیت کرد که برای فرزند پیغمبر، ابی عبدالله همان نقش را داشته باشد. خودش را فدای آقا ابا عبدالله کرد.
شریعتی: نکات خوبی را شنیدیم. دل ما را راهی کربلا کرد. دعا بفرمایید و آمین بگویید.
حاج آقای فرحزاد: دوستی دارم به من گفت: من سالیان سال می‌خواستم کربلا بروم نمی‌شد. پای منبر شما بودم. مسجد اعظم روضه خواندید و گفتید: گره گشا است. همان شب توسل پیدا کردم، سحرتاسوعا کسی آمد مرا برد و شب عاشورا در حرم حضرت ابالفضل گذاشت. خدا را به حق باب الحوائج قسم می‌دهیم رفع هم و غم و مشکلات از همه عزیزان بفرماید. بحق باب الحوائج ما را از بهترین شیعیان اهل‌بیت قرار بدهد. قلب امام زمان را از ما راضی و فرجش را نزدیک بگردان. خدایا آنهایی که شغل ندارند، مریض هستند، بچه ندارند، هر مشکی دارند مشکل آنها را به حق قمر بنی هاشم برطرف بفرما. توفیق انفاق و احسان و دستگیری از دیگران به ما مرحمت بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام بر امام حسن و امام حسین علیه السلام.
شریعتی: بهترین‌ها نصیب شما شود. دلهایمان را راهی کربلا می‌کنیم. سلام می‌کنیم به امام حسن و امام حسین علیه السلام.

منبع: سمت خدا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *