حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی – سخنرانی در جمع زیارت اولی‌های مشهد مقدس

سخنرانی مکتوب حجت الاسلام و المسلمین حسینی قمی | سخنرانی در جمع زیارت اولی‌های مشهد مقدس

خانه / علما وسخنرانان / سخنرانی مکتوب علما / سخنرانی مکتوب حجت الاسلام و المسلمین حسینی قمی | سخنرانی در جمع زیارت اولی‌های مشهد مقدس

مرحوم کلینی در کافی شریف نقل کردند،عده‌ای از شیعیان امام صادق علیه السلام محضر حضرت رسیدند. چقدر لطیف است. امام حجت خداست، تا جمع شیعیانشان را دیدند، فرمودند: «مرحبا،مرحبا» خوش آمدید! چهره‌هایی که به ما علاقه دارند، ما به شما علاقه داریم.

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سخنرانی در جمع زیارت اولی‌های مشهد مقدس
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 23-09-96
بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شریعتی: سلام می‌کنم به همه شما دوستان خوبم، بیننده‌ها و شنونده‌های نازنین‌مان. خدا را شکر که امروز هم در کنار شما هستیم و در این ماه ربیع الاول، ماه نبی مکرم اسلام، پنج‌شنبه‌های ما امام رضایی شده است. ابتدای برنامه امروز یک شعر حمیدرضا برقعی بخوانم.

همیشه قبل از حرفی برایت شعر می‌خوانم *** قبولم کن من آداب زیارت را نمی‌دانم
نمی‌دانم چرا اینقدر با من مهربان هستی *** نمی‌دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم
نگاهم روبروی تو بلا تکلیف می‌ماند *** که از لبخند لبریزم که از گریه فراوانم
به دریا می‌زنم، دریا ضریح توست غرقم کن *** در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم
سکوت هرچه آیینه نمازم را  طمأنینه *** بریز آرامشی در سینه پریشانم
تماشا می‌شوی آیه به آیه در قنوت من *** تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم
اگر سلطان تویی دیگر اِبایی نیست می‌گویم *** که من یک شاعر درباری‌ام مداح سلطانم

«السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا» این هفته یک جمع دیگری از هموطنان عزیز ما، کسانی که به هر دلیل نتوانسته بودند تا به حال به مشهد مقدس بروند. با همت و همکاری و مساعدت شما و همکاران عزیز ما، برنامه سمت خدا و سازمان و اوقاف و امور خیریه همه دست به دست هم دادند تا این عزیزان چشمشان به صحن و سرای امام رضا علیه السلام روشن شود. حاج آقای حسینی عزیز این هفته در جمع این عزیزان صحبت کردند. از همه دوستان عزیز که این تصاویر را ثبت و ضبط کردند هم تشکر می‌کنیم.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله والسلام و الصلاة علی نبینا ابوالقاسم محمد. «اللهم صلی علی علی بن موسی الرضا المرتضی الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری الصدیق الشهید، صلاة کثیرة تامة زاکیة متواصلة متواترة مترادفه کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک» تقدیم به روح مقدس و مطهر ثامن الحجج ابالحسن، علی بن موسی الرضا صلواتی هدیه کنید.
اگرچه امام رئوف به همه زائرینش نظر رأفت و مهربانی دارند ولی علی القاعده به زائرانی که دهها سال چشم انتظار زیارت این بارگاه ملکوتی بودند، صدها و هزاران بار با دیدن تصاویر حرم نورانی امام رضا علیه السلام اشک ریختند، دلهایشان شکسته و به عنوان اولین زیارت به پابوس امام رضا علیه السلام مشرف می‌شوند، حتماً حضرت یک نظر و توجه ویژه‌ای به آنها دارد. در عین حال که برای من جداً یک سعادت و افتخار بزرگی است در جمع شما بزرگواران حضور پیدا کنند ولی یک التماس دعای ویژه هم به دلهای شکسته شما و اشک‌های ریزان شما و قلب‌های آماده شما دارند، مخصوصاً عرض کردم مهمانی که اولین بار با آن شوق و علاقه به پابوسی حضرت می‌رسد حتماً نگاه ویژه حضرت را جلب می‌کند به نیابت از همه آنهایی که دلشان می‌خواهد دلشان به پنجره فولاد امام رضا گره بخورد و از نزدیک زیارت کنند، به نیابت آنها سلام کنید، به نیابت از آنها زیارت کنید. به نیابت از آنهایی که در آن آرزو ماندند و از این دنیا رفتند.
در روایت بسیار نورانی از امام رضا علیه السلام هست که فرمود: «لَا يَتِمُ‏ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ» (تحف‏العقول، ص443) مسلمان خردش به کمال نمی‌رسد مگر اینکه ده ویژگی در او باشد، اولین ویژگی که امام رضا علیه السلام فرمودند، این است که «الْخَيْرُ مِنْهُ‏ مَأْمُولٌ» مسلمانی می‌تواند بگوید: عقل من کامل است، ما مسلمانی را می‌توانیم خردش را کامل بدانیم که این ده ویژگی در او باشد. اولینش اینکه دیگران به خیر او امیدوار باشند. اگر کسی به خیر شما امیدوار بود، به شما مراجعه کرد، کاری داشت. شما می‌توانستید خدمتی به او انجام بدهید، نا امیدش نکنید. در همین خراسان در مصادر قدیمی ما آمدهاست، در کتاب عیون الاخبار الرضا شیخ صدوق هست، این سالهای که حضرت در خراسان بودند، بارندگی کم شد. داستان باران و نماز باران امام رضا را زیاد شنیده‌اید. آقا علی بن موسی الرضا آمدند و نماز باران خواندند و دعا کردند. باران مفصلی آمد، فردا مرم برای تشکر از امام رضا خانه‌ی حضرت آمدند. امام رضا فرمود: آمدید از من تشکر کنید. آمدید شکر خدا را به جای آورید. «لَا تَشْكُرُونَ اللَّهَ تَعَالَى بِشَيْ‏ءٍ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ وَ بَعْدَ الِاعْتِرَافِ بِحُقُوقِ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ» (عیون الاخبار الرضا/ج2/ص169) بالاترین تشکر بعد از ایمان به خدا و اعتراف به حقوق اولیای خدا از این تشکری بالاتر نداریم «أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ مُعَاوَنَتِكُمْ لِإِخْوَانِكُمُ الْمُؤْمِنِينَ» اگر شکر خدا را می‌خواهید به جا آورید به برادران ایمانی‌تان کمک کنید. امام رضا نماز باران خوانده است. باران الهی نازل شده و مردم برای تشکر آمدند، فرمود: بالاترین تشکر این است که به برادران ایمانی‌تان خدمت کنید.
در همین خراسان مرحوم طبرسی(ره) در احتجاج می‌نویسد، در همین خراسان عده‌ای از راه دور زیارت امام رضا علیه السلام آمدند. حضرت آنها را نپذیرفت. مدتی معطل شدند. بعد از چند روزی حضرت آنها را پذیرفت، روز آخر به امام رضا پیام دادند: آبروی ما رفت. ما چند روز اینجا هستیم، شما اذن ملاقات به ما نمی‌دهید. ما داریم برمی‌گردیم. ولی به شهر خودمان هم نمی‌توانیم برگردیم. مردم شهر ما خبردار شوند که ما مشهد آمدیم و امام رضا ما را نپذیرفته است، به ما چه می‌گویند؟ دیگر به شهر خودمان هم برنمی‌گردیم و به شهر دیگری می‌رویم زندگی کنیم. ما چه جرمی مرتکب شدیم؟ علی بن موسی الرضا آنها را پذیرفت و فرمود: یکی از اشکالات شما این است «و تتهاونون بعظیم حقوق إخوانکم فی الله» فرمود: من خبر دارم. شما نسبت به حقوق برادران ایمانی‌تان سستی و کوتاهی می‌کنید. امام رضا علیه السلام نمی‌پذیرد زائری که از راه دور آمده است، چرا؟ چون در حق برادران ایمانی‌اش کوتاهی کرده است. مشکلات جامعه و گرفتاری عده‌ای از مؤمنین را دیده اما کوتاهی کرده و رسیدگی نکرده است.
داستانی را مرحوم ابن شهر آشوب در کتاب مناقب می‌نویسد. یکی از کتاب‌های قدیمی ماست و برای هفتصد سال پیش است. کسی خدمت امام رضا علیه السلام آمد. سالهایی که حضرت در مدینه بودند. گفت: من از حج برمی‌گردم. آمدم مدینه مشکلی برایم پیش آمده است. تمام پولی که همراه داشتم را گم کردم. دیگر پولی ندارم به شهر خودم برگردم. نیازمند نیستم فقط درمانده هستم و در راه ماندم. مبلغی به من کمک کنید، قول می‌دهم وقتی به شهرم رفتم از طرف شما آن مبلغ را صدقه بدهم. من مستحق صدقه نیستم، کمک کنید در راه مانده‌ام! روایت این است. امام رضا از جایشان بلند شدند. به اتاقشان رفتند و برگشتند. ولی دیگر در آن جمعی که این حاجی در راه مانده از امام رضا کمک می‌خواست، نیامدند. در را بستند و از بالای در یک کیسه‌ای که داخلش دویست دینار بود، فرمودند: این دویست دینار را بگیر. مشکلت را برطرف کن. لازم نیست برگشتی شهرت به نیابت از من صدقه بدهی. ولی تا قبل از اینکه من این در را باز کنم، و داخل این اتاق بیایم برو. نه من تو را ببینم و نه تو مرا ببینی! پول را گرفت و رفت. حضرت وارد شدند. اصحابی که محضر حضرت بودند، گفتند: چرا این کار را کردید؟ این ادب کمک به دیگران است. امام رضا فرمود: «مَخَافَةَ أَنْ‏ أَرَي ذُلَّ السُّؤالِ فِي وَجْهِهِ» نخواستم وقتی این پول را به او می‌دهم در چهره‌اش یک خجالتی ببینم. نگاه نکنم! «أَ مَا سَمِعْتَ حَدِيثَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَجَّةً» به اصحابش فرمود: پیامبر فرمودند کسی که کار خوبی انجام بدهد ولی بپوشاند، به کسی نگوید. علنی نکند،آبروداری کند، ثواب هفتاد حج خانه خدا و زیارت بیت الله الحرام را دارد.
مرحوم کلینی در کافی شریف نقل کردند،عده‌ای از شیعیان امام صادق علیه السلام محضر حضرت رسیدند. چقدر لطیف است. امام حجت خداست، تا جمع شیعیانشان را دیدند، فرمودند: «مرحبا،مرحبا» خوش آمدید! چهره‌هایی که به ما علاقه دارند، ما به شما علاقه داریم. «جعلکم الله معنا فی الدنیا و الآخره» خدا شما را در دنیا و آخرت با ما قرار بدهد. این دعای امام صادق علیه السلام است. کسی از میان علاقمندان و شیعیان امام صادق به حضرت گفت: من سؤالی دارم. «انی رجل موثر» من یک آدمی هستم که وضع مالی خوبی دارم، توانگر هستم. حضرت فرمود: خدا به زندگی و مال تو برکت بدهد. گفت: سؤالی دارم. افراد به من مراجعه می‌کنند که یک کمک مالی به ما بکن. من اهل کار خیر هستم و فصل زکات که می‌رسد از زکات مالم به نیازمندان می‌دهم اما گاهی قبل از رسیدن فصل زکات به من مراجعه می‌کنند. حضرت فرمودند: چه مانعی دارد؟ اگر وضعت خوب است چه مانعی دارد؟ تو به عنوان قرض بده. فصل زکاتت که رسید بابت زکات حساب کن. نیازی نیست از نظر فقهی به طرف بگوییم. الآن به او قرض بده، فصل زکات که رسید نیت کن بابت زکات. به او هم بگو: تو دیگر به من بدهکار نیستی. شاید هم این جمله حضرت است. فرمود: مگر نمی‌دانی «َالقَرضُ بِثَمانِيَة عَشَر» (کافی/ج4/ص10) قرض هجده ثواب دارد ولی صدقه ده ثواب دارد. تو به ثواب قرض می‌رسی. بعد حضرت این جمله نورانی را فرمود. فرمود: مواظب باش! نکند کسی به تو مراجعه کند و دست رد به سینه‌اش بزنی. دست رد به سینه نیازمند زدن نزد خدا بزرگ است. اگر می‌دانستی مؤمن نزد خدا چه جایگاهی دارد دست رد به سینه کسی نمی‌زدی. بعد فرمود: «مَنْ‏ أَدْخَلَ‏ عَلَي‏ مُومِنٍ‏ سُرُوراً فقد أدخل علی رسول الله» کسی یک مؤمنی را خوشحال کند، پیامبر را خوشحال کرده است.
کسی طواف بیت الله الحرام می‌کرد، مرحوم شیخ بهایی این حدیث را نقل کردند. وارد حرم که می‌شویم، دیدید اول مردم سر قبر این عالم بزرگ شیخ بهایی می‌ایستند و فاتحه می‌خوانند. کتابی دارد می‌نویسد: کسی دور کعبه طواف می‌کرد، خدا را قسم می‌داد و می‌گفت: خدایا به حق این کعبه حاجت مرا برآورده کن. رسول خدا صدایش را شنید و فرمود: مؤمن این چطور دعا کردنی است؟ عرض کرد: یا رسول الله! خدا را به حق کعبه قسم دادم. فرمود: چرا به حق کعبه قسم می‌دهی؟ به حق بالاتر از کعبه قسم بده. عرض کرد: از کعبه بالاتر چیست؟ فرمود: مؤمن است. خودت یک مؤمن هستی. بگو: الهی بحقی علیک! خدایا به حقی که من مؤمن دارم. خدا را به حق مؤمنین قسم بده. مؤمن از کعبه بالاتر است.
در یک روایت دیگری شیخ طوسی در أمالی نقل می‌کنند. اصحاب خدمت امام صادق بودند. حضرت زیاد نام سلمان را می‌بردند. کسی به امام صادق عرض کرد: «ما اکثر» چقدر زیاد نام سلمان را می‌برید؟ مگر سلمان چه ویژگی دارد؟ حضرت فرمود: دو سه ویژگی دارد. یکی «حبه للفقراء» سلمان فقرا را دوست داشت. در نهج‌البلاغه علی علیه السلام ، حکمت 304 حضرت فرمود: «إِنَ‏ الْمِسْكِينَ‏ رَسُولُ اللَّهِ» (نهج‏البلاغه، حكمت 304) نیازمندی که به شما مراجعه می‌کند فرستاده‌ی خداست. «فمن منعه منع الله و من اعطاه اعطی الله» اگر کسی این فرستاده خدا را رد کند، خدا را رد کرده است. اگر کسی کمک کند به خدا کمک کرده است. شما تعبیرات قرآنی را ببینید. «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ‏ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً» نمی‌گوید: به این آقا قرض دادی، می‌گوید: به خدا قرض دادی. مسکین هم همین است. می‌فرماید: فرستاده‌ی خداست. اگر به او کمک کردی به خدا کمک کردی. مگر خدا نیازمند کمک‌های ماست؟ باز امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه جواب دادند و فرمودند: «له‏ خزائن‏ السماوات و الارض‏» همه خزائن آسمان و زمین برای خداست ولی به شما گفته کمک کنید، چرا؟ «انما اراد ان يبلوكم‏» می‌خواهد شما را امتحان کند. آزمون شماست و الا خدا نیازمند نیست. خدا می‌تواند خدایی که همه عالم خزائن اوست، خودش از خزائن غیبش، از خزینه غیبش همه را بی‌نیاز کند ولی دنیا دار ابتلاء و دار امتحان است.
باز امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه حکمت 425 نقل می‌کند. این یک هشدار است. عزیزانی که دستتان می‌رسد، توانگری و توانایی مالی دارید، می‌توانید به فریاد کسی برسید و می‌توانید دلی را شاد کنید و قلبی را به پنجره فولاد امام رضا گره بزنید. می‌توانید کسی که آرزو دارد یکبار حرم نورانی امام رضا را ببیند، مشهدی کنید. می‌توانید کسی را که آرزو دارد در عمرش یکبار قبر شش گوشه سیدالشهداء را ببیند، کربلایی کنید. می‌توانید مشکلات جامعه را برطرف کنید. حضرت علی فرمود: «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً يَخْتَصُّهُمْ بِالنِّعَمِ» خدا بندگی دارد، نعمت‌ها را به آنها داده است. «لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ، فَيُقِرُّهَافِي أَيْدِيهِمْ مَا بَذَلُوهَا» تا وقتی که دست دهنده دارند خدا به آنها می‌دهد، «فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ، ثُمَّ حَوَّلَهَا إِلَى غَيْرِهِمْ» اگر در راه خدا خرج نکردند، خدا نعمت را از اینها می‌گیرد. اگر ثروتی داری، اگر قدرتی داری، اگر آبرویی داری، اگر موقعیتی داری، و از آن ثروت و قدرت و آبرویت برای گره گشایی دیگران استفاده کردی، خدا این نعمت را در اختیارت نگه می‌دارد اگر نه، امیرالمؤمنین در حکمت 425 فرمود: اگر حاضر نشدی از آبرو و قدرت و ثروتت گره گشایی کنی، خدا از تو می‌گیرد به کسی می‌دهد که این کار را انجام دهد. قدرت امانت است، ثروت امانت است. آبرو امانت است. پستی داری، مقام و جایگاهی داری، اینها امانت است. مخصوصاً کسانی که مسئولیتی دارند خیلی مواظب باشند.
این حدیث را شهید ثانی کتابی به نام «کشف الریبه» دارند. آنجا نقل کردند. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله احمدی میانجی در مکاتیب الائمه این نامه را نقل کردند. کسی استاندار اهواز شده بود. فرماندارها، بخشدارها، مسئولین، رؤسا، آقایی که امضای شما امروز می‌تواند گره‌ای را باز کند. آقایی که یک تلفن شما،تلاش ما، قدم و پیگیری شما می‌تواند مشکل از کسی برطرف کند. استاندار اهواز به امام صادق علیه السلام در مدینه نامه نوشت. «انّی بلیت بولایة الاهواز» من مبتلا شدم، من استاندار اهواز شدم. این یک آزمون و ابتلاست. پست‌ها در نگاه دینی به تعبیر امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه، فرمود: «لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَة» اینها طعمه نیست. این نیست که فقط خودت و زندگی خودت و اطرافیانت را آباد کنی. این امانت در گردن توست. به امام صادق گفت: من مبتلا شدم، یک امتحان سنگین است. استاندار اهواز شدم. امام صادق در جوابش فرمودند: من از اینکه تو این مسئولیت را گرفتی از یک جهت خوشحال شدم و از یک جهت ناراحت شدم. مسئولین و هرکسی در هرجایی میزی در اختیار شما هست! امام صادق فرمود: خوشحال شدم و ناراحت شدم! خوشحال شدم بلکه با این پستی که داری، غم و غصه کسی را برطرف کنی و به دست تو گره‌ای باز شود. اما ناراحت شدم کمترین نگرانی که من دارم این است که نکند یک شیعه و مسلمانی به تو مراجعه کند و به جای اینکه مشکل او را برطرف کنی، سر او داد بزنی و فریاد بزنی. اگر چنین کردی، بوی بهشت به مشام تو نمی‌رسد.
الآن نزدیک یک ماه از حادثه زلزله کرمانشاه گذشت. در تیتر بعضی روزنامه‌ها دیدم که جمع قابل توجهی از آسیب دیدگان هنوز در چادر زندگی می‌کنند. در سرمای سخت مناطق غربی کشور، شما در خانه‌هایتان چه می‌کنید، مسئولین، استاندارها، رؤسا در خانه‌هایتان چه می‌کنید؟ بخاری روشن و درها را بستید، مواظب بچه‌ها و خانواده هستید. در چادر می‌شود زندگی کرد؟ باید بیش از اینها به فکرشان باشیم. آقایان مسئولین با زن و فرزندشان یک شب در این چادرها بروند ببینند می‌شود در چادر زندگی کرد؟ مردم کمک کنند. آنهایی که خانه خالی دارند کمک کنند.
در کافی مرحوم کلینی(ره) هست. کسی خدمت امام صادق علیه السلام آمد. در حرم امام رضا هستیم، کمی مراقب باشیم. امام رضا به فرزندشان امام جواد نامه نوشتند، سالهایی که در خراسان بودند، به امام جواد نامه نوشتند: عزیزم، پسرم، جوادم! «اسئلکَ بحقی علیک» تو را به حقی که من امام رضا بر تو دارم، وقتی از خانه بیرون می‌آیی از مسیری بیا که گرفتارها و نیازمندان تو را ببینند. پول همراهت باشد و به فقرا رسیدگی کن. دلم می‌خواهد خدا تو را بالا ببرد. عزت و عظمت تو در این است که به گرفتارها رسیدگی کنی. خدمت امام صادق علیه السلام آمد و گفت: من به کسی بدهکار هستم. از او بخواهید به من یک مهلتی بدهد. الآن دستم بسته است. به من تخفیف بدهد و بعد از مدتی پولش را می‌دهم. هزار دینار از من طلب دارد. امام صادق دنبال طلبکار فرستادند و آمد. فرمود: تو از اوضاع فلانی خبر داری، به ما مراجعه کرده و ما را واسطه قرار داده است. این پولی که به تو بدهکار است، هزینه خوشگذرانی نکرده است. عیاشی نکرده است. این هم از یک عده دیگر طلب دارد. خسارتی به او رسیده، به او مهلت بده. به امام صادق عرض کرد: منظور شما این است که اگر من به او مهلتی بدهم، خداوند از حسنات او و از کارهای خیر او برمی‌دارد و به من می‌دهد. امام صادق فرمود: نه! من کی این حرف را زدم؟ خدا کرمش بیش از این حرف‌هاست. این بنده خدا در روزهای گرم تابستان، روزه گرفته و عبادت کرده است. فقط تقاضا کرده بود مهلت بده. به امام صادق عرض کرد: آقا، از خیر هزار دینار گذشتم. حلالش کردم!
می‌شود ما هم که اینجا هستیم و از سیره امام رضا و سخن امام رضا و سخن امام صادق می‌شنویم    ، اگر کسی به ما بدهکار است، ما از کسی طلب داریم، زنگ بزنیم و بگوییم: گذشتیم. اگر نمی‌گذریم حداقل مهلتی بدهیم، فرصتی بدهیم. این تعبیر قرآن است که ما باور داریم. «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ‏ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» (بقره/261) یک درهم در راه خدا انفاق کنی، هفتصد درهم و باز هم بیشتر، «يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيم‏» اگر انفاق هم نکنی و قرض بدهی. این تأثیر حرم امام رضا و تأثیر کلام امام رضاست. جان عالم به فدایت ابالحسن،علی بن موسی الرضا! خودتان فرمودید به مردم کلمات ما را بگویید. اگر مردم بشنوند و زیبایی‌های کلام ما را بدانند، شما از ما بگویید. این تأثیر کلام امام رضاست. یکوقتی من در برنامه این حدیث را خواندم که کسی خدمت حضرت آمد، گفت: «قرضٌ الی میسَره» قرضی به من بدهید، هروقت دستم باز شد به شما پس می‌دهم. حضرت فرمود: کی پول مرا پس می‌دهی؟ «الی تجارة، الی غلة» تجارتی داری، پولی بدست تو می‌آید؟ عرض کرد: نه! الی غلة تدرک» کشاورزی داری که به ثمر برسد؟ فرمود: والله نه! امام فرمود: ملکی داری که بفروشی و پول مرا بدهی؟ گفت: نه! حضرت فرمود: تو نمی‌توانی پول مرا بدهی. چرا می‌گویی: قرض بده؟ تو نه تجارتی داری که قرضت را بدهی نه کشاورزی و ملکی داری. تو از آنهایی هستی که خدا در مال من حق تو را قرار داده است. «فِي أَمْوالِهِمْ‏ حَقٌ‏ مَعْلُوم‏، لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُوم‏» (معارج/24 و25) فرمود: حق تو پیش من است. چرا قرض بدهم؟ بیا حقت را بگیر و ببر. بلا عوض باید به تو بدهم.
عزیزان من بچه‌های خردسال ما وقتی قرآن را یاد می‌گیرند جزء اولین سوره‌هایی که یاد می‌گیرند، سوره مبارکه ماعون است. «أَ رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ‏ بِالدِّين‏، فَذلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ، وَ لا يَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْكِينِ، فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» (ماعون/1-4) تفسیر این آیه را ببینید. انسانی که قیامت را تکذیب می‌کند، یتیم را از خودش می‌راند. با مساکین کاری ندارد. مرحوم علامه طباطبایی ذیل این سوره مبارکه در تفسیر می‌نویسد، «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ، الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ، الَّذِينَ هُمْ يُراؤُنَ، وَ يَمْنَعُونَ الْماعُون‏» امام صادق در تفسیر این آیه فرمود: یعنی همسایه‌ و برادر دینی‌اش به او مراجعه می‌کند و کمک او نمی‌کند. مرحوم علامه ذیل این آیه فرمود: «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» یعنی چه؟ اگر خدا را قبول ندارد، دیگر نماز چیست؟ گاهی ما نمازخوان‌ها، نماز می‌خوانیم اما چه نمازی؟ این مکذب عملی است ولو به زبان «لا اله الا الله» بگوید. عملاً دارد دین را تکذیب می‌کند. عملاً خدا را قبول ندارد. به تعبیر علامه طباطبایی منافق است. اگر کسی «يَدُعُّ الْيَتِيمَ، وَ لا يَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْكِينِ» باشد، اگر با یتیم و مسکین کار نداشته باشم، اگر «یمنعون الماعون» گرفتارها به من مراجعه کنند، دست رد به سینه آنها می‌زنم، اگر نماز را گاهی می‌خوانم و گاهی نمی‌خوانم، این «يُكَذِّبُ‏ بِالدِّين» است. عملاً دین را تکذیب می‌کند. چه مسلمانی است که با مسکین و یتیم و گرفتاری گرفتارها کاری ندارد. نمازش مرتب نیست. «أَ رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ‏ بِالدِّين»
امام صادق علیه السلام در حدیث دیگری فرمود. در ثواب الاعمال شیخ صدوق است. کسی به کسی قرض داد با او کنار بیاید. امروزه در این اوضاع اقتصادی، به کسی قرض دادی، زمانش رسیده است، با او مدارا کنی. یا ما این روایت‌ها را باور داریم، خیلی باید وضع جامعه ما بهتر از این باشد. یا خدای نکرده ایمان‌ها ضعیف شده است. کسی به کسی قرض بدهد و با او کنار بیاید، به او مهلت بدهد، به او خطاب می‌شود: چه ثوابی از این بالاتر؟ حجاج بیت الله الحرام آن همه زحمت می‌کشند برای اینکه عصر روز عرفه خدا به آنها خطاب کند حاجی از نو شروع کن. گذشته‌ات را بخشیدم. می‌شود اینجا ما به برکت حرم حضرت رضا و نگاه به گنبد نورانی حضرت و حضور در اینجا بگوییم: ما هم از شما طلبی داشتیم. به احترام امام رضا کاری ندارم. می‌خواهم تمام گناهان من بخشیده شود. با تو کنار آمدم. چقدر من خوشحال شدم.
با یک حدیث امام رضا و یک نگاه به حرم امام رضا چقدر انسان‌ها دنبال کارهای خیر هستند. انشاءالله برسیم روزی که در کشورمان نشنویم و نبینیم نسبت به زیارت اولی‌ها عرض می‌کنم، هنوز بسیاری از عزیزان ما هستند که به حرم امام رضا نرفتند. خدایا به حق محمد و آل محمد به همه ما توفیق آشنایی با معارف اهل‌بیت و عمل به آن را عنایت بفرما. از همه عزیزانی که این برنامه را برگزار کردند تشکر می‌کنم. از برنامه سمت خدا، عزیزان در آستان قدس رضوی، تبلیغات آستان قدس رضوی، همه قسمت‌ها تشکر می‌کنم. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏»
شریعتی: مثل همیشه زیبا و شیوا سخن گفتند. دلتنگ حضور ایشان در برنامه هستیم. انشاءالله باز هم بتوانیم به صورت مستمر از حضور ایشان در برنامه استفاده کنیم. امروز صفحه 168 قرآن کریم، آیات 144 تا 149 سوره مبارکه اعراف در برنامه سمت خدا تلاوت می‌شود.
«قالَ‏ يا مُوسى‏ إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ «144» وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها سَأُرِيكُمْ دارَ الْفاسِقِينَ «145» سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ إِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِها وَ إِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَ إِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ كانُوا عَنْها غافِلِينَ «146» وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ «147» وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى‏ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُمْ وَ لا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَ كانُوا ظالِمِينَ «148» وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ «149»
ترجمه: (خداوند) فرمود: اى موسى! من تو را بر مردم با پيام‏هايم و سخنم برگزيده‏ام، پس آنچه (از الواح و تورات) به تو دادم بگير و از سپاسگزاران باش. و در الواح (تورات) براى موسى، در هر موردى پندى و براى هر چيز تفصيلى نوشتيم. (اى موسى!) آنها را با قوّت بگير و به قوم خود فرمان بده كه بهترين آنها (مثلًا از ميان عفو و قصاص، عفو) را بگيرند. به زودى جايگاه فاسقان را به شما نشان مى‏دهم. به زودى كسانى را كه بناحقّ در زمين تكبّر مى‏ورزند، از (ايمان به) آيات خود منصرف مى‏سازم، (به گونه‏اى كه) اگر هر نشانه‏اى (از قدرت ما را) ببينند، ايمان نمى‏آورند و اگر راه رشد را ببينند، آن را برنمى‏گزينند و اگر راه انحراف را ببينند، آن را راه خود گيرند. اين بدان جهت است كه آنان آيات ما را تكذيب كردند و همواره از آنها غافل بودند. و كسانى كه آيات ما و ديدار قيامت را تكذيب كردند، اعمالشان نابود است، آيا جز آنچه عمل مى‏كردند، مجازات خواهند شد؟ و قوم موسى پس از (رفتن) او (به كوه طور) از زيورهاى خود مجسّمه‏ى گوساله‏اى (ساختند و به پرستش) گرفتند كه صداى گاو داشت، آيا نديدند كه آن (گوساله) با آنان سخن نمى‏گويد و به راهى هدايتشان نمى‏كند؟ آن را (به پرستش) گرفتند در حالى كه ستمكار بودند. و چون (ارزش گوساله‏پرستى) در نزدشان سقوط كرد (و پشيمان شدند) و ديدند كه قطعاً گمراه شده‏اند، گفتند: البتّه اگر پروردگارمان به ما رحم‏نكند و ما را نبخشايد، ما از زيانكاران خواهيم بود.
شریعتی: بهترین‌ها را برای شما آرزو می‌کنم.

                                                                                                         برای مشاهده صوت سخنرانی اینجا کلیک کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *