سرنوشت مذاکرات وین در دولت سیزدهم | رسول سنایی راد

سرنوشت مذاکرات وین در دولت سیزدهم | رسول سنایی راد

خانه / اختصاصی هیأت / سرنوشت مذاکرات وین در دولت سیزدهم | رسول سنایی راد

 وعده درمانی آمریکا و متحدان اروپایی و سپس خروج آمریکا از برجام در دوره ترامپ، نواقص و خلأهای برجام را برملا ساخته و علی‌رغم اجرای تعهدات از سوی جمهوری اسلامی ایران، برجام به رفع تحریم‌ها منتهی نشد و اتفاقاً تله جدیدی برای مطالبه‌گری غرب پدید آورد.

سرنوشت مذاکرات وین در دولت سیزدهم | رسول سنایی راد

مذاکرات هسته‌ای در کشورمان با انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم و روی کار آمدن آقای روحانی به‌عنوان یک موضوع مهم در سپهر سیاسی کشور جانمایی شده و در پیوند با تحریم‌ها و فشار اقتصادی حتی مردم را نیز شرطی کرده‌ است.

 وعده درمانی آمریکا و متحدان اروپایی و سپس خروج آمریکا از برجام در دوره ترامپ، نواقص و خلأهای برجام را برملا ساخته و علی‌رغم اجرای تعهدات از سوی جمهوری اسلامی ایران، برجام به رفع تحریم‌ها منتهی نشد و اتفاقاً تله جدیدی برای مطالبه‌گری غرب پدید آورد.

 با شکست ترامپ دور جدیدی از مذاکرات هسته‌ای آغاز شد که طرف آمریکا با مفروضات غلط به دنبال بازگشت به برجام سخت‌تر و توسعه مذاکرات به سایر مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی ایران بوده و با استفاده از دیپلماسی هوشمند و پدید آوردن زمینه هم‌گرایی با اروپا، زمینه تحقق چنین اهدافی را فراهم می‌دید.

 اما تغییرات سیاسی در ایران، با روی کار آمدن مجلس جدید و تصویب قانون رفع تحریم‌ها و سپس به قدرت رسیدن جریان انقلابی در ریاست‌جمهوری با انتخاب آقای رئیسی از سوی مردم وضعیت جدیدی را رقم زده که می‌تواند رویه و نتیجه مذاکرات را متفاوت از قبل نماید.

مقدمه

با پیروزی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و کنار رفتن ترامپ دور جدیدی از مذاکرات هسته‌ای در وین آغاز شده که به مذاکرات وین شهرت یافته ‌است. ازآنجا که برجام در دوره ترامپ از سوی آمریکایی‌ها نقض شده بود و بایدن در شعارهای انتخاباتی از ضرورت بازگشت به برجام یاد می‌کرد، این تصور وجود داشت که در دولت جو بایدن امکان احیاء برجام فراهم بوده و گفتگوهای وین به نتیجه‌ای برسد.

اما برخلاف این تصور و تلاش دولت آقای روحانی، مدافع همیشگی و تحت هر شرایط برجام، پس‌ از شش دور مذاکرات فشرده هسته‌ای با گروه 1+4 و حضور غیرمستقیم آمریکا در حاشیه این مذاکرات، این مذاکرات به نتیجه‌ای نرسید و دوره هفتم آن نیز با اعلام نتایج انتخابات ریاست­ جمهوری در ایران و روی کار آمدن آقای رئیسی به بعد از انتقال قدرت و شکل‌گیری دولت جدید موکول شده‌ است.

البته اشتیاق آقای روحانی و دولت او برای به نتیجه رساندن مذاکرات و بازگشت به برجام حتی در این دوره نیز ادامه داشته و او در آخرین روزهای ریاست‌ جمهوری خود، با پیوند برجام و تحریم‌ها، اعلام کرد: مجلس مانع لغو تحریم‌ها و به ثمر رسیدن مذاکرات وین شد. سخنگوی دولت نیز پیش ‌از این گفته بود: شورای‌عالی امنیت ملی باعث لغو توافق اولیه حاصل‌شده در مذاکرات وین شده‌است.

 حال این‌که سرنوشت مذاکرات در دولت سیزدهم به کجا خواهد انجامید یک سئوال مطرح در محافل سیاسی و البته در میان عموم مردمی است که نسبت ‌به مذاکرات هسته‌ای و برجام شرطی شده‌اند. پاسخ به این سئوال در شرایطی که کشور دچار تنگناهای اقتصادی است، که تصور حل آن با رفع تحریم‌ها وجود دارد، اهمیت بیشتری پیدا کرده‌است.

سرنوشت مذاکرات وین در دولت سیزدهم | رسول سنایی راد
سرنوشت مذاکرات وین در دولت سیزدهم | رسول سنایی راد

الف) مشکل برجام چیست؟

امروز با مروری بر سرنوشت برجام و درس‌ها و عبرت‌های ناشی از آن می‌توان ارزیابی دقیق‌تری از آن داشت. مقام‌معظم رهبری در خصوص تجربه برجام فرموده‌اند: «بهره‌گیری از تجربه‌ها، یا دو بار از یک سوراخ گزیده شدن؛ این‌هم یک مسئله [است]. حالا در همین مسائل مواجهه ما با دشمنان خارجی مثلاً با غرب، با آمریکا، با اروپا – خوب یک قضایایی داریم دیگر، قضایای گذشته را داریم. اما این اواخر هم قضیه برجام و تعهدات این‌ها و بعد هم زدن زیر تعهدها و عدم رعایتشان، عدم ملاحظاتشان، خب این یک تجربه است. بدانیم که با این‌ها چگونه باید برخورد کنیم.»

به‌عبارتی، با نگاه به تجربه برجام و مشکلات آن می‌توان به تصحیح روندها و جبران اشتباهات پرداخت. مشکلاتی که امروز پس ‌از بازخوانی کارکرد برجام پس ‌از توافق، پس‌ از نقض برجام توسط ترامپ و چگونگی برخورد غرب با ما در دور جدید مذاکرات هسته‌ای با روی کار آمدن بایدن، بهتر قابل ‌شناسایی است. موارد زیر بخشی از این مشکلات هستند:

1- شتاب‌زدگی و تعجیل در مذاکره و توافق که موجب غفلت از بار حقوقی متن برجام شد و کفه سیاسی آن بر جنبه حقوقی فائق آمده و به ‌شدت مبهم و تفسیرپذیر است. از این‌ رو طرف غربی توانسته با بهانه‌تراشی‌های سیاسی از تعهدات خود طفره رفته و حتی قبل از نقض توسط ترامپ، فشارهای تحریمی آمریکا ادامه یافت و ایران قادر به مبادلات مالی خود با استفاده از روش‌های بین ‌بانکی نبود و پس ‌از نقض آشکار برجام توسط ترامپ هم اروپایی‌ها به تعهدات خود عمل نکردند.

2- خوش‌بینی و اعتماد به طرف آمریکایی که موجب شد برای توافق هیچ تضمین مناسبی گرفته نشود و به قول و قرارهای سیاسی و پرستیژ بین‌المللی آمریکا تکیه شود. همین مسئله موجب شد تا با جابه‌جایی قدرت در آمریکا، ترامپ از برجام خارج و به ‌راحتی آن را نقض کرده و حاکمیت آمریکا پاسخ‌گوی این توافق که بین‌المللی انگاشته شده بود، نباشد.

3- پیوند زدن مسائل داخلی به برجام و ارسال پیام ضعف به طرف مقابل که فشارهای ناشی از تحریم‌ها چاره‌ای جز پذیرش برجام باقی نگذاشته ‌است.

۴- اتخاذ مواضع منفعلانه در برابر بدعهدی‌های طرف غربی و اجرای کامل تعهدات درحالی‌که بسیاری از تعهدات کشورهای غربی در حد وعده باقی ماند و این ایران بود که تعهدات خود را با تصور نشان‌دادن حسن‌نیت، اجرا کرده بود. ایران حتی در مقابل نقض برجام توسط ترامپ، واکنش مناسبی نشان نداد و با تأخیر برخی از اقدامات جبرانی را آغاز کرد.

مجموعه مسائل فوق موجب شد چند مفروض غلط برای آمریکا و متحدان غربی آن شکل بگیرد و آنان از برجام به ‌عنوان حربه‌ای برای فشار بیشتر علیه ایران سوء استفاده نمایند. آن مفروضات غلط عبارتند از:

۱- تحریم‌های اقتصادی بر جمهوری اسلامی اثرگذار بوده و مسئولان را مجبور به پذیرش برجام کرده‌ است.

۲- ایران در شرایطی نیست که بتواند از برجام خارج و یا از تعهدات خود شانه خالی کند.

از این ‌رو حتی پس ‌از نقض برجام توسط آمریکا، آژانس انرژی اتمی همچنان نظارت‌های فوق پادمانی را حفظ و کشورهای اروپایی نیز بدون جبران بدعهدی آمریکا و همراهی کامل با اقدامات ظالمانه کاخ‌سفید، خواستار حفظ برجام بودند.

در این وضعیت رژیم صهیونیستی نیز رویکرد تهاجمی را علیه ایران اتخاذ و با اقدامات خرابکارانه و تروریستی به ‌دنبال انتقال این پیام بود که حتی ایران نمی‌تواند واکنش مناسبی در برابر مواضع غیرمنطقی و ظالمانه آمریکا و غرب داشته باشد.

ب) تغییر وضعیت برجام و شروع مذاکرات مجدد در وین

با ورود جو بایدن رییس‌جمهور دموکرات آمریکا به کاخ‌سفید که شعار بازگشت به برجام داده بود و وارث سیاست‌های اوباما در دیپلماسی محسوب می‌شد، وضعیت جدیدی برای مذاکرات هسته‌ای پدید آمد که این ‌بار بدون حضور مستقیم طرف آمریکا و در قالب 1+4 دنبال می‌شد.

آنچه طرف غربی را به انجام دوباره مذاکرات تشویق می‌کرد، شروع اقداماتی از سوی جمهوری اسلامی ایران بود که در مقابل نقض برجام به احیاء صنعت هسته‌ای رو آورده و بخشی از تعطیلی‌ها و تعلیق هایی را که در برجام پذیرفته بود، کنار گذاشته و به افزایش ذخایر اورانیوم غنی‌شده رو آورده بود.

این ‌بار غرب با تکیه ‌بر وضعیتی که ترامپ پدید آورده بود، یعنی تشدید فشارهای تحریمی و ادامه وضعیت ناشی از برجام یعنی اختلال در روند فعالیت‌های هسته‌ای در ایران به ترتیباتی می‌اندیشید که می‌توانست اهداف برجامی را تکمیل کند. اهدافی چون:

۱- طولانی‌تر کردن محدودیت‌های هسته‌ای ایران که در برجام به مدت محدود مورد قبول قرار گرفته بود و به بندهای غروب آفتاب شهرت داشت.

۲- توسعه مذاکرات هسته‌ای به موضوعات فراهسته‌ای یعنی موشکی و نفوذ منطقه‌ای که خواسته برخی دشمنان منطقه‌ای ایران نیز به حساب می‌آمد.

3- کمک به حفظ و تقویت جریان غرب‌گرای سیاسی در درون حاکمیت جمهوری اسلامی که تا پیش ‌از این ترامپ با یکدست تلقی کردن حاکمیت در ایران، هیچ جدایی بین آنان به عنوان میانه‌رو یا جریان انقلابی (که تندرو نامیده می‌شد) قائل نبود.

این‌گونه بود که دور جدیدی از مذاکرات هسته‌ای در وین شکل گرفت که تصور می‌شد تا پایان سال ۹۹ به توافق جدیدی بر روی برجام منتهی شود.

اما در ایران انتخابات مجلس به تغییراتی در عرصه قدرت انجامید و رهبری نیز با توجه به تجربه برجام و عملکرد قلدرمآبانه ترامپ و بدعهدی طرف‌های غربی که در افکار عمومی ایرانیان نیز بازتاب داشته و بی‌اعتمادی به آمریکا را تقویت و به نوعی بصیرت و آگاهی سیاسی جدید انجامیده بود، برای مذاکرات شروط واضح و شفافی اعلام فرمودند که عبارت بودند از:

 ۱- برداشتن تحریم ها و راستی آزمایی آن

۲- راستی‌آزمایی اقدامات. یعنی رهبری با ادامه مذاکرات مخالفت نکردند، اما آن را مقید به شروطی نمودند که رعایت آن می‌توانست از تکرار سرنوشت مذاکرات قبلی ممانعت به عمل آورد.

اما این‌بار هم تیم مذاکره‌کننده تحت فشار سیاست‌های دولت آقای روحانی، برای رسیدن به هر توافقی تعجیل داشت و همان منطق قبلی را در مذاکرات محور قرار داده بود. از دل چنین منطقی بود که طرح اقدام راهبردی مجلس برای رفع تحریم‌ها متولد شد که با نگاه به فلسفه اصلی پذیرش مذاکرات هسته‌ای یعنی برداشته شدن تحریم، به‌دنبال فراهم کردن شرایط و ابزار چانه‌زنی با غرب رئالیست و ایجاد پشتوانه‌ای برای تیم مذاکره‌کننده بود.

این طرح به تصویب مجلس رسیده و برای اجرا به دولت اعلام شد و اگرچه متأسفانه با واکنش منفی دولتی‌ها مواجه گردید، اما مورد تأیید رهبری و شورای‌عالی امنیت ملی قرار گرفته و زمینه عملیاتی شدن آن فراهم گردید.

احیای سایت غنی‌سازی فردو، استفاده از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته، افزایش ذخایر اورانیوم غنی‌شده، تولید اورانیوم فلزی و … از دستاوردهای این قانون بود که در ادامه ایجاد محدودیت‌ها برای نظارت آژانس بدان افزوده شد.

با تغییر وضعیت، طرف غربی که تا پیش‌از این، زمان را به نفع خود می‌دید و بر تغییر وضعیت ناشی از سیاست‌های تهاجمی ترامپ برای تحمیل ترتیبات جدید بر ایران تاکید داشت، این‌بار خواستار توجه ایران به مفاد برجام و سرعت دادن به روند مذاکرات بود، اما در عمل به همان رویه قلدری و همیشگی خود تکیه داشت.

ج) انتقال قدرت و بروز وضعیت جدید برای مذاکرات وین

با پیروزی آقای رئیسی در انتخابات ریاست‌جمهوری و قطعی شدن انتقال قدرت به جریان سیاسی دارای گرایش انقلابی و هم‌سویی بیشتر قوای مجریه و مقننه در ایران، شرایط جدیدی برای مذاکرات وین پدید آمد.

هم‌زمان با این رخداد، وجود برخی اختلاف نگاه‌ها نسبت ‌به نتایج مذاکرات وین و کشیده شدن موضوع به شورای‌عالی امنیت ملی، کمیته‌ای ویژه برای تطبیق مفاد مورد توافق ادعایی با شرایط تعیین‌شده از سوی رهبری و قانون مجلس در مورد مذاکرات هسته‌ای شکل گرفت که رئیس‌جمهور منتخب نیز نمایندگانی در این کمیته معرفی کرد.

بررسی‌های این کمیته نشان می‌داد که روند مذاکرات شرایط و نظرات جمهوری اسلامی را تامین نمی‌کند و لذا ادامه مذاکرات وین مغایر منافع ملی کشورمان می‌باشد. از این ‌رو جمع ‌بندی این شد که در مرحله انتقال قدرت و تا استقرار دولت جدید در ایران مذاکرات وین، که پیش ‌از این شش مرحله را پشت سر گذاشته بود، متوقف گردد.

این توقف به مذاق آمریکا و متحدان اروپایی‌اش خوش نیامد. “ند پرایس” سخن‌گوی وزارت‌خارجه آمریکا در روز پنجشنبه ۳۱ تیرماه در کنفرانس خبری در خصوص مذاکرات وین گفت: «همان‌طور که می‌دانید تاریخ برگزاری دور هفتم مذاکرات مشخص نشده ‌است. ما بارها و بارها اعلام کرده‌ایم که آماده پیشروی در مسیر احتمالی بازگشت به پای‌بندی مشترک به برجام هستیم و عزم لازم را داریم.» او ادامه داد: «باور داریم که دیپلماسی مؤثرترین ابزاری است که در اختیار داریم و با کمک شرکای 1+5 تلاش می‌کنیم تا بار دیگر مطمئن شویم که ایران به ‌طور دائم و قابل‌ اطمینان از دستیابی به سلاح هسته‌ای محروم خواهد ماند.» او که مجبور به پذیرش شرایط جدید بود انتظار خود برای شروع مذاکرات مجدد را این‌گونه بیان نمود: «ما می‌دانیم که دولت ایران در دوره انتقال قدرت است. آن‌ها باید تصمیم‌هایی در درون سیستم خود اتخاذ کنند. ما در خصوص این تصمیمات و تاثیر آن‌ها گمانه‌زنی نخواهیم کرد.»

همچنین صدای آمریکا به نقل از یک سخن‌گوی اتحادیه اروپا در مسائل سیاست خارجی و امنیتی مدعی شد: «فرصت دادن به دیپلماسی امری مهم است، اما گذر زمان به نفع کسی نیست.» براساس این ادعا «هماهنگ‌کننده ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا به‌عنوان هماهنگ‌کننده مذاکرات همچنان در تماس نزدیک با شرکت‌کنندگان در برجام از جمله ایران و همچنین ایالات متحده است تا اطمینان حاصل شود که مذاکرات در اسرع وقت از سر گرفته می‌شود.»

اما در این‌سو، یعنی جمهوری اسلامی ایران در جریان نشست شورای‌عالی امنیت ملی، درباره مذاکرات وین مقرر شده که پیش‌نویس دستورالعملی برای یک مذاکره خوب تعریف و ضوابط آن نیز تهیه و درباره آن تصمیم‌گیری شود تا تیم مذاکره‌کننده ایران بار دیگر با گروه 1+4 در وین دیدار و گفتگو کند.

د) سرنوشت احتمالی مذاکرات پس‌از استقرار دولت سیزدهم

آقای رئیسی در وعده‌های انتخاباتی، مذاکرات هسته‌ای را منوط به تامین منافع ملی دانسته ولی آن را نفی نکرده‌است. همانگونه که دیدارهای وی با تیم مذاکره‌کننده و تعیین نماینده در کمیته تطبیق در شورای‌عالی امنیت ملی، گویای حساسیت وی به این‌موضوع و اهمیت آن برای دولت آینده می‌باشد.

اخباری مانند حفظ دبیر فعلی شورای‌عالی امنیت ملی، تهیه پیش‌نویس دستورالعمل مذاکره خوب، و احتمال حفظ پیکره اصلی تیم مذاکرات هسته‌ای به رهبری عراقچی، از اراده آقای رئیسی برای تداوم مذاکرات اما با رویه و منطقی جدید، حکایت دارد.

آنچه آقای رئیسی را متقاعد به ادامه مذاکره می‌کند، علاوه‌بر تأمین منافع ملی، نگاه به افکار عمومی نیز می‌باشد چرا که با وجود بی‌اعتمادی مردم به آمریکا و گله‌مندی آنان از نقض برجام توسط آن کشور، اما آنان هم به عامل تحریم در بروز مشکلات معتقدند و هم خواستار ادامه مذاکرات برای احیاء برجام هستند.

بر اساس نظرسنجی مؤسسه پیو که پس ‌از انتخابات ریاست‌ جمهوری ۱۴۰۰ صورت‌گرفته، ۵۱٫۸ درصد مردم ایران خواستار ادامه مذاکرات و تلاش برای احیاء برجام بوده و در مقابل تنها ۲۲٫۷ درصد خواستار صرف ‌نظر کردن از مذاکره و خارج شدن از برجام بوده‌اند. 25.5 درصد هم گزینه نمی‌دانم را انتخاب کرده‌اند. همچنین ۲۹ درصد از پاسخ‌گویان در این نظرسنجی، مشکلات فعلی کشور را ناشی از تحریم‌های خارجی دانسته‌اند.

در این ‌میان برخی کارشناسان اقتصادی نیز عبور کشور از شرایط کنونی را منوط به تحریک تولید داخلی و ایجاد رونق می‌دانند که بدون رونق در بخش صادرات و مبادلات با بازار خارجی، نمی‌تواند توسعه و تداوم پیدا کند. چراکه بازار داخلی کشش لازم را نداشته و به‌علاوه تأمین منابع ارزی و توسعه اشتغال نیز به صادرات گره خورده ‌است.

در چنین شرایطی آقای رئیسی باید در چارچوب منافع ملی و رعایت منطق مذاکره خوب و استفاده از تجارب گذشته، مذاکرات را ادامه دهد. در این مسیر به‌ نظر می‌رسد دولت جدید برای تصحیح مفروضات غلط طرف مقابل باید چند اقدام صورت دهد:

۱- اجتناب از شتاب‌زدگی و استفاده از ظرفیت‌ها و شرایطی که می‌تواند برگه‌های قدرت و چانه‌زنی را تقویت کند.

۲- پرهیز از پیوند اقتصاد و معیشت مردم با مذاکرات هسته‌ای و شرطی‌سازی جامعه به مذاکرات هسته‌ای که وزن عوامل روانی در اقتصاد را به نفع سیاست فشار حداکثری و تحریم‌های دشمن افزایش می‌دهد.

۳ تنظیم مناسبات و روابط خارجی به نفع سیاست چرخش به شرق و ایجاد موازنه در مناسبات و روابط بین کشورهای شرقی و غربی که ضمن ایجاد دریچه‌های جدید برای تامین نیازهای اقتصادی و تجاری، نگاه انحصاری و انحصارگرایی کشورهای غربی را تعدیل نماید.

۴- حفظ و تقویت روند لغو تعهدات برجامی و افزایش ظرفیت‌های صنعت هسته‌ای کشور که شرایط به‌وجودآمده پس‌از نقض برجام و بدعهدی آمریکا و متحدان اروپایی‌اش را جبران نماید.

۵- انسداد در مسیر تکرار برجام در موضوعات موشکی و منطقه‌ای که طمع دشمن را برای استفاده از سیاست فشار برای حذف مؤلفه قدرت ایران اسلامی دور کند.

تلاش آمریکا و متحدان آن برای بازگشت سریع‌تر به مذاکرات و احیاء برجام، حاکی از این است که گذشت زمان را به نفع خود نمی‌بینند و آمریکا در شرایطی نیست که بتواند از سیاست فشار حداکثری و تحریم‌ها برای تحمیل دیدگاه‌ها و نظرات خود به ایران استفاده کند.

گرچه با ادامه مذاکرات باید زمینه هرگونه هم‌گرایی بین آمریکا و سایر کشورها علیه ایران را از بین برد و وجاهت تعامل‌گرا و منطقی جمهوری اسلامی در روابط خارجی حفظ کرد، اما باید مسیر امتیازدهی یک‌طرفه مسدود شده و جایگاه عزت‌مند کشورمان در مذاکرات تقویت گردد. واقعیت‌هایی چون فرار آمریکا از افغانستان و اعلام کاهش حضور نظامی در عراق و داشتن جدول زمانی برای خروج از این کشور، در کنار اعتراف “رابرت مالی” به شکست سیاست‌های تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران گویای این است که آمریکایی‌ها گزینه‌های زیادی روی‌میز ندارند. برخی ادعاها مربوط به طرح ترامپ در روزهای پایانی قدرت برای حمله به ایران، که به عنوان بخشی از جنگ روانی آمریکا برای استفاده در مذاکرات وین مطرح گردید نیز، در خودش این پاسخ را دارد که اگر قابلیت اجرا داشت، حتماً عملیاتی می‌شد. اما مقاومت فرماندهان عالی نظامی با این طرح حاکی از هزینه‌های سنگین چنین اشتباهاتی برای آمریکایی‌ها است.

بنابراین به‌نظر می‌رسد از میان چند سناریو: ۱- پایان مذاکرات و کنار گذاشتن برجام، ۲- تداوم مذاکرات و بازگشت به برجام، ۳- تداوم مذاکرات و اصلاح برجام، اجرای سناریوی سوم محتمل‌تر است. گرچه همین سناریو را آمریکایی‌ها هم دنبال می‌کنند، اما با تغییر وضعیت پیش‌آمده که بخشی از آن با خروج آمریکا از برجام برعهده خودشان است، امروز باید اشتباهشان را جبران نمایند. همانگونه که برخی آمریکایی‌های واقع‌گرا مثل گراهام سناتور ارشد جمهوری‌خواه آمریکایی در موضع انتقاد به وضع پیش‌آمده و با ناراحتی از سیاست‌های بایدن فریاد می‌زند: «بر خلاف توصیه‌های ارتش ما داریم از افغانستان خارج می‌شویم و در تلاش هستیم دوباره به برجام برگردیم، ایرانی‌ها در حال تهدید برای انجام غنی‌سازی ۶۰ درصد اورانیوم هستند.»

واقعیت این است که ایران در حال تهدید نیست، بلکه ریل تغییر کرده و حال این تهدیدهای آمریکا چون وجود گزینه جنگ برروی میز است که واهی بودن آن برملا شده و اعمال تهدید نیابتی توسط رژیم صهیونیستی با خراب‌کاری در نطنز، زمینه غنی‌سازی ۶۰ درصدی را رقم زده ‌است.

قانون رفع تحریم‌های اقتصادی که توسط مجلس تصویب‌ شده و بخشی از آن به اجرا درآمده است، تنها مانع یک توافق بد است، اما در صورت ترکیب با دیپلماسی هوشمند و شجاعانه و البته حساب‌شده می‌تواند مقدمه یک توافق خوب نیز به حساب آید.

دراین‌میان نقش برخی حامیان حزب‌اللهی آقای رئیسی در فهم چرایی تداوم مذاکرات هسته‌ای و چگونگی آن بیشترین اهمیت را دارد. وحدت نظر و هم‌صدایی و اجماع و اتحاد برای نیل به توافق و پذیرش منطق مذاکره ازجمله الزامات موفقیت آقای رئیسی در این عرصه می‌باشد که نباید نیروهای حزب‌اللهی از آن غفلت کنند.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *