سرنوشت پیروان دیگر ادیان در دولت کریمه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

سرنوشت پیروان دیگر ادیان در دولت کریمه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / امام زمان (عجل الله تعالی فرج الشریف) / سرنوشت پیروان دیگر ادیان در دولت کریمه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

امیرالمومنین امام على (علیه السلام)  مى فرمايند: «تمام خير در اين روزگار است؛ در آن زمان قائم ما قيام مى كند و همه را بر (محور) يك مرام و يك عقيده گرد مى آورد (ثم يجمعهم على امر واحد)».

سرنوشت پیروان دیگر ادیان در دولت کریمه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

امیرالمومنین امام على (علیه السلام)  مى فرمايند: «تمام خير در اين روزگار است؛ در آن زمان قائم ما قيام مى كند و همه را بر (محور) يك مرام و يك عقيده گرد مى آورد (ثم يجمعهم على امر واحد)».

آيا وقتى كه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور مىكنند، تمام مردم مسلمان مىشوند يا اين كه كافر و پيرو مذاهب و اديان ديگر هم وجود خواهد داشت؟

براى تشكيل جامعه واحد و فراگيرى حكومت جهانى، يك موضوع ضرورى است و آن جهان بينى واحد و اعتقاد واحد است. بايد نگرش و جهان بينى واحدى بر جامعه حاكم باشد تا انسجام و وحدتى خلل ناپذير در جامعه پديدار گردد. بر اين اساس است كه در دوران ظهور و روزگار دولت مهدوى، جهان بينى واحدى بر جهان حاكم و راه و روش و برنامه ها نيز يكى مى گردد و يكپارچگى واقعى در عقيده و مرام پديد مى آيد و مردمان همه يكدل و يك زبان به سوى سعادت و صلاح حركت مى كنند. ناسازگارى و دوگانگى در انديشه ها و عقيده ها نيست؛ چنان كه در راه و روش هاى اجتماعى نيز اختلاف و چندگانگى ديده نمى شود.

امام صادق (علیه السلام)  به صراحت به اين مطلب اشاره فرموده است: «افوالله ليرفع عن الملل و الاديان الاختلاف و يكون الدين كله واحدا كما قال جل ذكره ان الدين عندالله الاسلام» ؛ «به خدا قسم!… ناهماهنگى و اختلاف مذاهب و اديان از بين مى رود و فقط يك دين در سراسر گيتى حكومت مى كند ؛ چنان كه خداى تبارك و تعالى فرموده است: به راستى دين در نزد خدا، اسلام است[1]»

امام مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف با اين اصل اساسى و زيربنايى (وحدت عقيده) در ساختن جامعه يگانه بشرى به توفيقى بزرگ و بى مانند دست مى يابد و همه علل و عوامل ناسازگارى و برخورد و اختلاف را نفى مى كند. راه و روش او، بر قانون جاودان حق و عدل و يكتا پرستى استوار و با فطرت و سرشت انسان ها، هماهنگ و سازگار مى باشد. او وحدتى واقعى را براساس اصول توحيد و ايدئولوژى اسلامى پى مى ريزد و همه انسان ها را در زير شعار يگانه و دين واحد گرد مى آورد[2]

امام على (علیه السلام)  نيز مى فرمايند: «تمام خير در اين روزگار است؛ در آن زمان قائم ما قيام مى كند و همه را بر (محور) يك مرام و يك عقيده گرد مى آورد (ثم يجمعهم على امر واحد) [3]»

با اين حال ممكن است گفته شود: براساس بعضى از آيات و روايات، يهود و نصارا از بين نمى روند و تا قيامت باقى هستند؛ پس اين اسلام نمى تواند فراگير شود؟!

در اين رابطه بايد گفت كه ما با سه دسته از آيات و روايات رو به رو هستيم؛

1دسته اول آيات و رواياتى است كه ظاهر آنها، وجود غيرمسلمانان در دوران حكومت حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ مانند: «وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ… وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ»[4]؛ يهود گفته دست خدا بسته است… (پس)كينه و دشمنى را تاقيامت ميان آنان افكنديم«

 

مشابه اين آيه درباره مسيحيت نيز آمده است: 

«وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنّا نَصارى أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ[5]»

در اين آيات، دشمنى و كينه توزى تا قيامت در بين يهود و نصارا مطرح شده و نيز برترى نصارا بر كفار تا قيامت آمده است[6] و مقتضاى ظاهر آيات اين است كه دين يهود و نصارا تا قيامت باقى خواهند ماند.

از بعضى از روايات نيز همين مضمون استفاده مى شود: «ابى بصير مى گويد: كه به امام صادق (علیه السلام)  گفتم: در دوره حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف با اهل ذمه (يهود و نصارا) چگونه رفتار مى شود؟ فرمود: «با آنان از سرآشتى و مسالمت رفتار مى كند ؛ همان گونه كه پيامبر (صلی الله علیه وآله)  با آنان از سر مسالمت رفتار كرد (يسالمهم كم سالمهم رسول الله)»[7] به هر حال از ظاهر اينها به دست مى آيد كه يهود و نصارا نيز در عصر ظهور وجود دارند و تحت حكومت حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف زندگى مى كنند.

2دسته دوم رواياتى است كه اشاره دارد امام عجل الله تعالی فرجه الشریف در همه جا دين اسلام را برپا خواهند كرد و همه مردم مسلمان خواهند شد. هيچ خانه اى در شهر و بيابان نمى ماند مگر اين كه توحيد در آن نفوذ مى كند. اسلام به صورت يك آيين رسمى، همه جهان را فرا خواهد گرفت. حكومت به صورت يك حكومت اسلامى در مى آيد و غير از قوانين اسلام، چيزى بر جهان حكومت نخواهد داشت. در اين زمينه به چند روايت اشاره مى شود:

امام صادق (علیه السلام)  مى فرمايد: «وقتى قائم ما قيام كند. اهل هيچ دينى باقى نمى ماند مگر اين كه اظهار اسلام مى كنند و با ايمان مشهور و معروف مى گردند[8]»

«تا هر كجا كه تاريكى شب وارد شود، دين اسلام نفوذ خواهد كرد (ليدخلن هذا الدين ما دخل عليه الليل) [9]»

در آن عصر، شرك و كفر و پليدى رخت برمى بند و آموزه هاى متعالى اسلام به همه جاى جهان ابلاغ خواهد شد: «بى ترديد آيين محمد (صلی الله علیه وآله)  به هر نقطه اى كه شب و روز مى رسد، خواهد رسيد و ديگر اثرى از شرك روى زمين نمى ماند (ليبلغن دين محمد ما بلغ الليل و النهار) [10]»

در آن عصر دين برتر و مسلط اسلام خواهد بود و يهوديان، مسيحيان و… همه آن را خواهند پذيرفت: «به درستى خداوند هنگام قيام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف اسلام را بر تمامى اديان برترى خواهد داد[11]»

و نيز «هيچ يهودى و مسيحى و صاحب دينى باقى نمى ماند، مگر اين كه داخل اسلام شده باشد (لايبقى يهودى و لانصرانى و لاصاحب مله الاّ دخل فى الاسلام) [12]»

امام (علیه السلام)  چندگانگى و اختلافات دينى را بر طرف مى كند و وحدت عقيدتى در سايه اسلام به وجود مى آورد:

«يرفع المذاهب فلايبقى الاّ الدين الخالص»[13]؛ «همه اديان و مذاهب از روى زمين برداشته مى شود و جز دين خالص باقى مى ماند»

3بر اساس دسته سوم روايات، امام مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف ابتدا همگان را به دين اسلام دعوت مى كند و از آنان مى خواهد كه همگان با رغبت و بصيرت، آن را بپذيرند و در صورت سرپيچى و باقى ماندن در كفر و ضلالت، برخورد شديدى با آنان مى كند.

عبداللّه  بن بكير از امام موسى بن جعفر (علیه السلام)  در تفسير آيه «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً...»[14] فرمود: «آيه مذكور در شأن حضرت قائم نازل شده است. وقتى آن حضرت ظاهر شد، دين اسلام را بر يهود، نصارا، صائبين و كفار شرق و غرب عرضه مى دارد، پس هر كس با ميل و اختيار اسلام بياورد، به نماز و زكات و ساير واجبات امرش مى كند و هر كس از قبول اسلام امتناع ورزد، گردنش را مى زند تا اين كه در شرق و غرب زمين جز موحد و خداپرست كسى باقى نماند[15]»

امام باقر (علیه السلام)  نيز مى فرمايد: «…خدا شرق و غرب جهان را براى صاحب امر مفتوح مى كند ؛ آن قدرى مى جنگد تا اين كه جز دين محمد، دينى باقى نماند[16]»

امام صادق (علیه السلام)  فرمود: «وقتى كه قائم قيام كند، هيچ كافر و مشركى پيدا نمى شود، مگر اين كه قيام او را انكار كرده و ناپسند مى شمرد، ولى كار به جايى مى رسد كه اگر كافر و مشركى در شكم سنگى سخت پنهان شده باشند، آن سنگ مى گويد: اى مؤمن در شكم من كافر است، مرا بشكن و او را بكش[17]»

امام باقر (علیه السلام) نيز مى فرمايد: «قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف هر منافق شكاكى را به قتل مى رساند[18]»

با توجه به اين احاديث، همه مردم جهان، اسلام را مى پذيرند و البته عموم آنان با علاقه و رغبت مسلمان مى شوند و منافقان و كافران نيز با الزام حكومتى، اسلام را مى پذيرند ؛ قرآن نيز به اين مطلب اشاره فرموده است:

«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ[19]»

جمع بندى روايات:

اين چند دسته از روايات و آيات، مربوط به دوره ها و مراحل مختلف حكومت حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف است:

دسته اول اشاره به سيره و روش حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف در ابتداى ظهور دارد و دسته ديگر، اشاره به دوره تحكيم و تثبيت حاكميت آن حضرت.

توضيح اينكه امام (علیه السلام)  در ابتداى ظهور، تنها كافرانى را كه به ظلم و فساد در زمين مشغول اند، سركوب مى كند و يا ملزم به پذيرش اسلام و قوانين حيات بخش آن مى كند.

امام با كافرانى كه از ظلم و جور و فساد به دوراند و پذيراى حكومت دادگستر ايشان هستند، همانند سيره پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله)  از سرمسالمت رفتار مى كند و از آنان جزيه (ماليات مخصوص) مى گيرد و به تدريج با برقرارى عدل و فراگيرى آن در سراسر زمين و از بين بردن باطل ها و بدعت ها و آشكار شدن نشانه ها و آيات حق، حجت هاى روشن الهى بر مردم، تمام مى شود و ديگر جاى هيچ عذرى براى كفر و شرك باقى نخواهد ماند و در آن دوره مردم مسلمان خواهند شد و كفر و شرك مصداق روشن ظلم و تجاوز از حق خواهد بود كه جايى در حكومت الهى مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف ندارد و بايد از اساس حذف گردد.

حضرت صادق (علیه السلام)  در تفسير آيه«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى»[20] به فضل فرمود: «اى مفضل! اگر پيامبر بر همه دين ها غالب شده بود، از آتش پرستان، يهوديان، نصارا، ستاره پرستان و از تفرقه، نفاق و شرك اثرى نبود. اين كه خداوند فرموده «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ» مربوط به روز ظهور مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف است[21]»

وضعيت اهل كتاب (يهود و نصار):

با توجه به مطالب پيش گفته، مانعى ندارد كه بگوييم: اقليتى از يهود و نصارا در پناه حكومت حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف با شرايط اهل ذمه وجود داشته باشد.

از امام باقر (علیه السلام)  نقل شده است: «وقتى قائم قيام كند، ميان اهل تورات به تورات و ميان اهل انجيل به انجيل حكم مى كند و ميان اهل زبور به زبور و ميان اهل قرآن به قرآن…» مى توان گفت اينها مربوط به مراحل آغازين ظهور است، ولى تكامل بشر به حدى مى رسد كه همگان موحد و مسلمان مى شوند و يا حداقل آنان از عقايد شرك آلود خود (مانند تثليث و اين كه خدا پسر دارد و…) دست بر دارند تا مدتى تحت حكومت اسلامى به زندگى خود ادامه مى دهند.

درباره آيات مربوط به وجود يهود و نصارا تا قيامت مى توان گفت: منظور از ادامه زندگى، مى تواند مربوط به دوره آخرالزمان باشد و به جهت نزديكى ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و برپايى قيامت و با يك تعبير از آن ياد شده است؛ چنان كه بسيارى از علايم آخرالزمان و علايم برپايى قيامت يكسان باشد. بنابراين يهود و نصارا تا آن دوران هستند و با ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و اقتداى حضرت مسيح (علیه السلام)  به ايشان، پيروان حق طلب اديان با حق آشنا مى شوند و همه زير پرچم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مى آيند.

پی نوشت ها:

[1]. بشارة الاسلام، ص 265 ؛ بحارالانوار، ج 53، ص 4.

[2]. ر.ك: عصر زندگى، ص 111 و 112.

[3]. الغيبة نعمانى، ص 206.

[4]. مائده 5، آيه 64.

[5]. همان، آيه 14.

[6]. آل عمران3، آيه 55: «جاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ».

[7]. بحارالانوار، ج 52، ص 381.

[8]. ارشاد مفيد، ح 2، ص 384 ؛ كشف الغمه، ح 2، ص 45.

[9]. منتخب الاثر، ح 57، ص 212.

[10]. تفسير عياشى، ج 2، ص 56 ؛ بحارالانوار، ج 51، ص 55، ح 41.

[11]. كافى، ج 1، ص 433 ؛ ينابيع المودة، ج 2، ص 508.

[12]. منتخب الاثر، ص 393، ج 10 ؛ بحارالانوار، ح 52، ص 61، ح 59.

[13]. يوم الخلاص، ح 2، ص 649 ؛ بشارة الاسلام، ص 297.

[14]. آل عمران 3، آيه 83.

[15]. بحارالانوار، ج 52، ص 340.

[16]. همان، ص 390.

[17]. بحارالانوار، ج 52، ص 324.

[18]. اثبات الهداة، ج 7، ص 61 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 110.

[19]. توبه 9، آيه 33.

[20]. توبه 9، آيه 33.

[21]. بحارالانوار، ج 52، ص 330.

منبع: کتاب مهدویت و دوران ظهور

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

یک دیدگاه

  1. سلام روز بخیر
    قبلا ازتون دعوتتون کرده بودم برای عضویت در گروه جامعه وبمستران
    مهندس چرا نیومدی توی گروه
    خوشحال میشیم تشریف بیارید و
    دوستان دیگه تبادل اطلاعات داشته باشیم
    گروه جامعه وب مستر ها
    https://t.me/joinchat/DBhKUBJE3gUMxzABig66Ig

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *