کلیه مراسمات برگذار شده توسط هیات رزمندگان اسلام در سال 1397:

سرگذشت هایی ویژه از شهدا| شهید مدافع حرم امین کریمی

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / شهدا / مدافعان حرم / سرگذشت هایی ویژه از شهدا| شهید مدافع حرم امین کریمی

نخبه مدافع حرمی که اصالتاً مراغه‌ای است‌ و ساکن تهران. متولد یکم فروردین سال ۶۵ و فارغ التحصیل رشته کامپیوتر و دانشجوی کارشناسی الکترونیک و ورزشکار حرفه‌ای در ۴ رشته ورزشی.

سرگذشت هایی ویژه از شهدا| شهید مدافع حرم امین کریمی

کلیه مراسمات برگذار شده توسط هیات رزمندگان اسلام در سال 1397:

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز هم می خواهیم با هم گوشه ای از زندگی کوتاه ولی درخشان یکی از جوانهای امروزی که خاری در چشم دشمنان هستند جوانهایی که با بصیرت و شجاع در مقابل دشمنان ایستادگی می کنند. شهیدی که متخصص فضای مجازی بود ولی دنیای رنگارنگ و دامهای دشمنان نتوانست او را از مسیر حق و ولایت جدا کند مثل خیلی از جوانهای خوب امروز کشورمان. شهیدی که در دومین سالگرد ازدواجش بدون حضورش برگزار شد. شهید ورزشکار و مدافع حرم شهید امین کریمی. شهیدی که تخصصش را در رشته ی کامپیوتر و الکترونیک در  دانشگاه گرفته بود و بعدا هم توانست در میدان مبارزه از آنها برای نابودی داعش استفاده کند. شهیدی که هم خودش ورزشکار بود هم همسرش اهل ورزش حرفه ای و مبارزه بود. همسر شهید که خودش ورزشکار است می گوید دوست داشتم که همسرم هم ورزشکار باشه برای همین وقتی امین به خواستگاری من اومد از ورزش از او پرسیدم برایم جالب بود که هر رشته ای که علاقه داشتم و اسم می بردم می دیدم امین هم تا ته آن رشته را رفته است. در چهار رشته ی ورزشی جودو، کونگفو، کاراته، کیپکونسینگ در همه مقام کشوری داشت آن هم یا مقام اول یا دوم. در همه ی این رشته ها کمربند مشکی گرفته بود. خانمش میگه فکر می کردم با توجه به اینکه امین هم نظامیه هم ورزش رزمی می کند باید آدم بی احساسی باشه ولی کمی بعد از اینی که باهاش زندگی کردم دیدم نه؛ برخلاف تصورم امین خیلی هم احساسی و بامحبت است تا جایی که وقتی رفتیم لباس عروسیمون رو بگیریم مزون دار گفت هنوز لباس آماده نیست نگینهاش مونده تا بچسبانم. امین از او خواست اگه مشکلی نداره خودش این کار را بکنه بعد وسایل را گرفت و حدود 8 ساعت با حوصله و عشق نگینها و گلهای لباس عروس را خودش چسباند. یکی از همکارای شهید کریمی می گوید زمانی که به عنوان گروه چک و خنثی همراه یکی از مسؤولین به زنجان رفته بودیم بچه سرایدار محل استقرارمون برگه ای را دست امین داد که به دست آن مسؤول برساند که در آن برگه از آن مسؤول درخواست کرده بود که به او یک تب لت بدهد. امین نامه را بین دوستان مطرح کرد چون حدس می زد در آن شلوغی این نامه به دست مسؤول نرسه برای همین هم تصمیم گرفت خودش و دوستاش آروزی این بچه را برآورده کنند. خودش رفت تب لتی خرید و به او هدیه داد.

امینی که عشقش به شهید و شهادت آنقدر زیاد بود که حتی شب خواستگاریش با پدرخانمش شروع کرد از شهدا گفتن و از شهدا حرف زدن بالاخره صبح هشتم محرم مثل بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها از ناحیه ی پهلو تیر خورد و خودش را به قافله شهدای مدافع حرم رساند

روحشان شاد و راهشان پررهرو باد

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *