سند ۲۰۳۰ سربازی برای بیگانه

خانه / با ولایت / امام خامنه ای / سند ۲۰۳۰ سربازی برای بیگانه

۲۰۳۰ ، سربازی برای بیگانه

     در آستانه سالگرد شهادت استاد شهید علّامه مرتضی مطهّری و هفته ی گرامیداشت مقام معلّم، رهبر عزیز انقلاب امام خامنه ای أدام الله ظلَّه، همچون سال های پیشین، بیانات مهمّی را در جمع معلّمان و جامعه ی فرهنگیان کشور ایراد فرمودند.

گزیده ای از فرمایشات ایشان را از نظر می گذرانیم.

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

     خیلی خوش‌آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، جمع بسیار محترم و معزّز. تبریک عرض میکنم روز معلّم را یا هفته‌ی معلّم را به همه‌ی شما عزیزانی که [حاضر] هستید. مسئولین محترم آموزش و پرورش، معلّمین عزیز، کارکنان عزیز، وزیر محترم- و به همه‌ی معلّمان سراسر کشور.

     این جلسه از جهات مختلفی اهمّیّت دارد از نظر این حقیر: یکی اینکه درباره‌ِی مهم‌ترین موضوع تمدّنی ما یعنی تعلیم و تربیت است؛ یکی اینکه اساساً روز معلّم به نام شهید و به نام شهادت است؛ و جهات مختلف گوناگونی که در ضمن صحبت عرض خواهم کرد. شهید عزیز ما، مرحوم آقای مطهّری (رضوان ‌الله ‌تعالی‌ علیه) به معنای واقعی کلمه یک معلّم دلسوز بود، خوب فکر می کرد، خوب بیان می کرد، خوب دنبال می کرد؛ صِرف اینکه حرفی بزنیم و تکلیفی اداء کنیم نبود. ما از نزدیک می دیدیم که چگونه دلسوزانه، رسوخ اندیشه‌های عمیق اسلامی خود را در ذهن جوان های آن دوره -با همه‌ی محدودیّت هایی که وجود داشت- دنبال می کرد و در این راه شهید شد؛ این مهم است؛ این شهادت، امضای قطعی حقّ متعال پای کارنامه‌ی این شهید عزیز است.

     خب، قشر معلّم واقعاً یک قشر شریف و محترمی است؛ علّت هم این است که برای یک کشور، برای یک تمدّن، برای یک ملّت، مهم‌تر از همه‌ی سرمایه‌ها، سرمایه‌ی انسانی است؛ یعنی اگر شما پول داشته باشید امّا سرمایه‌ی انسانی درست و حسابی نداشته باشید، به جایی نمی رسید؛ مثل همین کشورهای پول‌داری که می‌بینید پول هایشان کجاها خرج می شود، دست چه کسانی می رود؛ جیب های گشاد پُرپولشان به صورت بسیار سفاهت‌آمیز در اختیار دست های خائن به بشریّت قرار می گیرد؛ خب این در نتیجه‌ی چیست؟ [چون] پول دارند، انسان ندارند؛ پول دارند، اندیشه‌ورز ندارند، نیروی انسانی ندارند، سرمایه‌ی انسانی‌شان ضعیف است. اگر منابع زیرزمینی فراوانی داشته باشیم، [امّا] نیروی انسانی نداشته باشیم، فایده‌ای ندارد. کشور ما روی دریای نفت خوابیده بود؛ [ولی] نه خبر داشتیم، نه بلد بودیم. نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که آنهایی که خبر داشتند و بلد بودند، آمدند مسلّط شدند به نفت ما. نفت ما را می بردند، تمدّن خودشان را می ساختند، کارخانه‌های خودشان را راه می‌انداختند و در دوران جنگی که بود، از این نفت برای پیروزی خودشان استفاده می کردند و یک چیز مختصری هم به ما می دادند؛ زمان طاغوت این جوری بود؛ [این] نتیجه‌ی سرمایه‌گذاری نکردن بر روی منابع انسانی است. خب، این منابع انسانی را شما الان دارید تولید می کنید؛ ببینید اهمّیّت کار کجا است! شما دارید پرورشش می دهید، شما دارید [آن را] پردازش می کنید.

     بنده اهل تعارف نیستم؛ آنچه بنده سال های متمادی درباره‌ی نقش معلّم و دانشجومعلّم و آموزش و پرورش اظهار کرده‌ام، برخاسته‌ی از این احساس است؛ برخاسته‌ی از این باور است که معلّم یک چنین نقشی دارد. در واقع، پایه‌ریز تمدّن نوین، شما هستید؛ چون نیروی انسانیِ شایسته اگر نباشد، تمدّنی به وجود نخواهد آمد. شما جهادگرانی در میدان کارزار با جهل و بی‌سوادی هستید. ببینید! یک جوان را، یک کودک را، یک نوجوان را شما از وادی بی‌سوادی و ظلمات می‌آورید به وادی نور و علم، با جهاد؛ کار سختی هم هست. شما در واقع هویّت‌سازی فرهنگی میکنید. هویّت‌سازی خیلی مهم است؛ هویّت‌سازی برای انسانها در یک جامعه خیلی مهم است؛ [انسانها باید] احساس هویّت کنند. هویّت انسان به فرهنگ او است، به دانسته‌های او است، به سبک زندگی او است. تمدّن، متّکی به فرهنگ است؛ اگر فرهنگ قوی و غنی وجود نداشته باشد، تمدّن به معنای مصطلح و رایجِ خودش به وجود نمی‌آید. فرهنگ چیست؟ مجموعه‌ی عناصر سازنده‌ی فکر و عمل انسان؛ این فرهنگ است. این از کجا ناشی میشود؟ فرهنگ به نوبه‌ی خود متّکی است به فکر، اندیشه و جهان‌بینی؛ [یعنی] نوع تلقّی انسان و مجموعه‌ی انسانی از جهان و عالم وجود و هستی و آفرینش و مانند اینها؛ این است که پایه‌ی اصلی فرهنگ است و پایه‌ی اصلی تمدّن است.

2030

     عزیزان من! درست توجّه کنید؛ مخصوصاً مسئولین عزیز و محترمی که تشریف دارند، توجّه کنند. اینجا است که اهمّیّت سند ۲۰۳۰ معلوم می شود. لُبّ کلام و جان کلام در این سند ۲۰۳۰ که فصل مهمّی مربوط به آموزش و پرورش دارد، این است که نظام آموزشی باید سبک زندگی را و فلسفه‌ی حیات را بر اساس مبانی غربی به کودک بیاموزد؛ این آن لُبّ کلام در سند ۲۰۳۰ است. یعنی چه؟ یعنی جنابعالی، انسان متدیّن و علاقه‌مند به کشورتان، علاقه‌مند به آینده‌تان، در کلاس درستان سرباز برای غرب درست کنید. این که روی سند ۲۰۳۰ این قدر اصرار دارند و کار می کنند، آشکار و غیر آشکار سعی می کنند این را تحکیم کنند بر مناسبات کشورها از جمله کشور ما، این معنایش این است؛ چون دستورات و توصیه‌ها و نکات اصلی موجود در این سند برای آموزش و پرورش این است که آموزش و پرورش باید جوری مناسبات فکری شاگردان را تنظیم کند که فلسفه‌ی زندگی‌شان، اساس زندگی‌شان، مفهوم حیات در نظرشان، طبق تفکّر غربی باشد. همین که عرض کردم؛ شما اینجا بنشینید سرباز درست کنید برای انگلیس و فرانسه و آمریکا و بقیّه‌ی این وحشی‌های کراوات‌زده‌ی ادکلن‌زده‌ی ظاهرساز؛ همین هایی که آدم می کشند بدون اینکه خم به ابرو بیاورند، به آدمکش کمک می کنند بدون اینکه خم به ابرو بیاورند؛ می گویند آقا چرا شما به سعودی کمک می کنید؟ می گویند ما به پولش احتیاج داریم؛ می دانند که در یمن چه ‌کار دارد می کند، در عین حال کمکش می کنند. اینها بنشینند آنجا، ما برای اینها در ایران و در کشورهای آسیا و غرب آسیا و کشورهای اسلامی و مانند اینها، سرباز و پشتیبان و رعیّت تربیت کنیم؛[سند] ۲۰۳۰ این است.

     خب من چند تذکّر بدهم؛ تذکّر اوّل راجع ‌به سند تحوّل است که آقای وزیر محترم گزارشی دادند. گزارش مکتوب هم به ما رسید و دیدیم. عزیزان من! سند تحوّل، یک ریل‌گذاری است؛ سند تحوّل می تواند آموزش و پرورش را به آن سرمنزل مورد نظر برساند؛ ما باید کاری کنیم که این اتّفاق بیفتد. خب گفتند ابلاغ کردیم، درست هم هست ابلاغ شده لکن ابلاغ کافی نیست، ابلاغ قدم اوّل است؛ باید کاری کنیم که این سند محقّق بشود. من پارسال گفتم جوری عمل کنید که بدنه‌ی آموزش و پرورش این سند را بخواند، بشناسد، بنیوشد، بفهمند که چه کار بنا است در آموزش و پرورش انجام بگیرد؛ سند، سند بسیار خوبی است؛ این دنبالگیری می خواهد، کار می خواهد. اوّلین چیزی که لازم است و نیاز اصلی این حرکت است، روحیه‌ی انقلابی است. خداوند نخواهد گذشت از آن کسانی که با قلمشان، با بیانشان سعی می کنند روحیه‌ی انقلابی را در بین مردم ما و جوان های ما تضعیف کنند؛ خدا از اینها نمی گذرد. این انقلاب به وسیله‌ی جان های مردمِ همین کشور تحقّق پیدا کرد؛ این انقلاب بود که توانست کشور را از زیر سلطه و بار حکومتی که به وسیله‌ی بیگانگان در این کشور بر سرِ کار آمده بود و برای بیگانگان کار می کرد، خارج کند. عزیزانِ من؛ حکومت پهلوی‌ای که به وسیله‌ی انقلاب بَرافتاد، دو پادشاه داشت: رضا و محمّدرضا؛ رضا را انگلیس‌ها سرِ کار آوردند، محمّدرضا را هم انگلیس‌ها و آمریکایی‌ها. خب شما ببینید این حکومتی که به وسیله‌ی دست های بیگانه سرِ کار بیاید، برای مردم خودش چه نسبتی خواهد داشت، برای آن بیگانه چه نسبتی خواهد داشت. رضای پهلوی -رضاخان- به وسیله‌ی انگلیس‌ها آمد سرِ کار، بعد در دوران شروع جنگ به خاطر هیاهوهایی که هیتلر می کرد و مانند اینها، [چون] طبیعتش، طبیعت هیتلری بود، یک مقداری علاقه‌مند به طرف آلمان ها شد و گرایش به آلمان ها پیدا کرد؛ معمار آلمانی بیاید، مهندس آلمانی بیاید؛ اینها انگلیس‌ها را عصبانی کرد؛ آنها خودشان او را سرِ کار آورده بودند، خودشان [هم] به او گفتند برو؛ و رفت. خب برای یک کشور، برای یک ملّت بیش از این سرافکندگی که در رأس کشور یک کسی باشد که حکومت انگلیس او را بیاورد سرِ کار، بعد که نپسندید و بر خلاف میلش شد، بگوید برو؛ او هم مجبور باشد برود! خیلی خب انگلیس‌ها پیغام دادند که باید تو بروی! تو اگر مَردی، اگر انسانی، اگر غیرتی در وجود تو هست، اگر یک جو غیرت داری، بگو نمی روم؛ بگذار تو را بکشند؛ نخیر، بلند شد رفت خانه‌ی محمّدعلی فروغی که دلّال و عامل انگلیس‌ها بود و واسطه بود، گفت که بله، بنده آماده هستم بروم؛ ماشین در اختیارش گذاشتند، رفت اصفهان و از طریق راه‌های مختلف رفت تا دَم دریا و سوار کشتی‌اش کردند و بردند. برای یک ملّت، ننگ از این بالاتر؟ انقلاب آمد این حکومت را سرنگون کرد، انقلاب آمد کشور را از زیر پای این انسان های حقیر و پست و ظالم بیرون کشید. روحیه‌ی انقلابی جان این ملّت است، روح این ملّت است. آن وقت آن قلمی که این روحیه را در مردم تضعیف کند و تشکیک کند در انقلاب، این را خدا خواهد بخشید؟

     برای تحوّل آموزش و پرورش روحیه‌ی انقلابی لازم است. روحیه‌ی انقلابی یعنی ترس نداشته باشید، ملاحظه‌کاری نداشته باشید، محافظه‌کاری نداشته باشید؛ وقتی تشخیص دادید، عمل کنید، اقدام کنید؛ پیش بروید، به توقّف راضی نشوید؛ کارها را تزیینی انجام ندهید. گاهی انسان یک کاری انجام می دهد، حالت تزیینی و تشریفاتی دارد؛ اینها سَم است؛ نخیر، کار را جدّی انجام بدهید؛ اینها تحوّل را عملی می کند، ممکن می کند، تحقّق پیدا می کند. البتّه معنای اینکه من می گویم توقّف نکنید، بروید، حرکت کنید، اقدام کنید، این نیست که اگر نقد عالمانه‌ای به شما شد، گوش نکنید؛ نخیر؛ یکی از حرکت های انقلابی هم همین است؛ نقد عالمانه را به گوش بگیرید، قدر بدانید، از ناقد و نقّاد استقبال کنید. این یک نکته‌ی اوّلی که عرض کردم.

     نکته‌ی دوّم؛ در آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی قلب آموزش و پرورش است، این قلب را گرامی بدارید، اهمّیّت بدهید و حفظ کنید؛ برنامه‌ریزی آموزشی خیلی چیز مهمّی است. متون آموزشی‌ای که در این مرکز، در این سازمان تولید می شود، باید با شیوه‌نامه‌ی همین تحوّل منطبق باشد؛ این کار لازمی است؛ البتّه شنیده‌ام که مشغول شده‌اند؛ گزارش گرفته‌ام، این کار را دارند می کنند منتها باید با سرعت و جدّیّت انجام بگیرد. دوازده سال زمانْ معیّن شده آن طور که به من گزارش کردند؛ نه! دوازده سال قابل قبول نیست. متون آموزشی دوازده سال دیگر با سند تحوّل تطبیق پیدا کند؟ نه! امروز روزی است که «ساعت ها» در پیشرفت جوامع نقش دارند، ساعت! دوازده سال؟ نه! زمان معیّن کنید، زمان کوتاه؛ تلاش را، جدّیّت را بیشتر کنید.

moallem

     آن وقت این متون بایستی جوان را همان‌ جور که عرض کردم بار بیاورد. یکی از چیزهایی که در این متون باید حتماً مورد توجّه قرار بگیرد این است که پیام های انقلاب و معارف انقلاب در این متون باید گنجانده بشود. معارف انقلاب فقط در کتاب معارف دینی و مانند اینها نیست، یا در کتاب مثلاً ادبیّات و امثال اینها؛ در همه‌ی متون می شود به مناسبت‌هایی معارف انقلاب را، اشاره‌های انقلاب را،‌ درس های انقلاب را گنجاند. بنده مکرّر گفته‌ام؛ گاهی یک معلّم ریاضی، یک معلّم فیزیک، سرِ کلاس یک کلمه ممکن است بگوید که از یک ساعت سخنرانیِ این حقیر تأثیرش در آن دانش‌آموز بیشتر باشد، این‌ جوری است؛ معارف انقلاب گنجانده بشود؛ این هم یک موضوع. بنابراین مسئله‌ی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی را جدّی بگیرید، به آن اهمّیّت بدهید، آنجا را غنی کنید از لحاظ انسان های دانا و آگاه و خوش‌فکر و متدیّن و انقلابی.

     یک موضوع دیگر و نکته‌ی دیگر، مسأله‌ی نشاط و سرزنده بودن در محیط دانش‌آموزی است. بنده این حرف را زیاد تکرار کرده‌ام -چه برای دانشجوها، چه برای عموم جوان های کشور، چه برای دانش‌آموزها- که بایستی محیطشان محیط نشاط باشد. این را خیلی‌ها بد می فهمند. خیال می کنند وقتی می گوییم «نشاط»، یعنی باید آنجا بزن و بکوب و رقّاصی و [امثال اینها باشد]! نشاط این نیست؛ نشاط یعنی جوان سرزنده باشد، پژمرده نشود؛ با ورزش، با فوق‌برنامه‌های آموزنده و جذّاب، با این چیزها، نه با آن کارهایی که شنیده‌ام در بعضی از مدارس می شود، البتّه اینها را باید شماها مراقبت کنید، دنبال بکنید؛ یعنی مسئولیت مستقیمش به عهده‌ی خود آموزش و پرورش است. شنیده‌ام بعضی از مدارس از این جهت وضع خوبی ندارند؛ به اسم «نشاط» [کارهایی می کنند]. «نشاط» این است که شما کاری کنید که این جوان، سرحال، سرزنده، باامید، باانگیزه، آماده‌ی به کار، پُرانرژی مشغول کار بشود، درس بخواند.

     گاهی اوقات فشارهای درسی، ضدّ نشاط است؛ در بعضی از مدارس، آن قدر روی این نوجوان و جوان فشار درسی می‌آورند که آدم می بیند این پژمرده شد، افسرده شد. حالا البتّه نیّتشان ان‌شاءالله خیر است امّا بعضی‌ها می گویند اینها برای این است که [آن] آموزشگاه در کنکور اسم پیدا کند؛ [یعنی] به فکرِ این جوان نیستند، به فکر آموزشگاهند تا بگویند ما فلان قدر در کنکور مثلاً فرض کنید که قبولی داشتیم یا نمره‌ی زیر ۱۰۰ داشتیم و از این قبیل؛ فشار می‌آورند روی جوان و نوجوان، برای نام خودشان. به نظرم باید بنشینید روی اینها فکر کنید؛ همه‌ی اینها چیزهایی است که احتیاج دارد به کار کردن، فکر کردن و بعد دنبال کردن. این هم یک نکته که حائز اهمّیّت است.

     من آخرین مطلبی که می خواهم به شما عزیزان عرض بکنم، این است که توجّه بکنید، امروز دشمنِ ما از همه‌ی اطراف مشغول تهاجم است؛ از لحاظ اقتصادی که می‌بینید؛ از لحاظ اطّلاعاتی، مشغول برنامه‌ریزی‌اند که نفوذ اطّلاعاتی کنند؛ از لحاظ فضای مجازی، دارند برنامه‌ریزی می کنند برای اینکه از این طریق به کشور ضربه بزنند. دشمن است دیگر! دشمن در درجه‌ی‌ِ اوّل یعنی آمریکا و صهیونیسم؛ مخصوص این حکومتِ فعلیِ آمریکا هم نیست، قبلی‌ها هم همین جور بودند، منتها با شکل های مختلف. کمکی که این شخصی که حالا سرِ کار است به ما کرده -که باید ممنون باشیم- این است که آمریکا را عریان نشان می دهد. قبلی‌ها آن طور که من گفته بودم، دست چدنی را داخل دستکش مخملی می کردند. خیلی‌ها نمی دیدند، اشتباه می کردند؛ [امّا] این بی‌عقلها چدن را کشیدند بیرون، دارند به همه نشان می دهند. حرکتشان، حرکت آشکار است. از همه طرف دشمن وارد شده. مسئولین کشور و آحاد توانا و آحاد مردم باید در مقابله‌ی با این دشمن هر کاری که میتوانند [انجام دهند]. در هر بخشی، در هر رشته‌ای که میتوانند، بایستی خودشان را آماده کنند، وارد میدان باشند. احساس مسئولیّت کنند. آرایش دشمن آرایش جنگی است؛ از لحاظ اقتصادی آرایش جنگی گرفته؛ از لحاظ سیاسی آرایش جنگی گرفته؛ فقط از لحاظ نظامی علی‌الظّاهر آرایش جنگی ندارد که آن هم البتّه حواس نظامی‌های ما جمع است؛ همان‌ طور که عرض کردم از لحاظ فضای مجازی آرایش جنگی گرفته؛ در مقابل این دشمنی که آرایش جنگی در مقابل ملّت ایران گرفته، ملّت ایران بایستی آرایش مناسب بگیرد، باید خودش را آماده کند در همه‌ی بخش های مختلف.

     و یکی از اساسی‌ترین کارها حفظ اتّحاد و وحدت کلمه است. آحاد ملّت مراقب باشند به خاطر اختلاف نظرهای کوچک و اختلاف سلیقه‌های کوچک، در مقابل هم قرار نگیرند. بدانند که قدرت این ملّت در اتّحاد است؛ اتّحاد آحاد مردم، اتّحاد گروه‌های اجتماعی گوناگون، اتّحاد اقوام مختلفی که در کشور زندگی می کنند، اتّحاد مسئولین کشور با مردم، مردم با مسئولین کشور؛ این است که به این کشور اقتدار می بخشد و تا حالا اقتدار بخشیده و بحمدالله این اقتدار هست؛ این [اقتدار] را حفظ کنند. و بدانند به توفیق الهی این توطئه‌هایی که دشمن دارد انجام می دهد، همه‌ی این تدبیرهایی که علیه ملّت ایران دارند انجام می دهند، با وجود تبلیغات وسیعی که برای مشوب کردن ذهن ها و مخلوط کردن صحنه دارند، به ضرر خود او تمام خواهد شد.

     شما جوان های عزیز به توفیق الهی شکست آمریکا را خواهید دید؛ به توفیق الهی به زانو در‌آمدن صهیونیسم را خواهید دید؛ به توفیق الهی عظمت و عزّت نهایی ملّت ایران را مشاهده خواهید کرد. رحمت خدا بر امام بزرگوارمان، رحمت خدا بر شهدای عزیزمان، رحمت خدا بر همه‌ی مجاهدان راه حق.

والسّلام علیکم و‌ رحمة‌الله و‌ برکاته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *