شب میلاد امام سجاد(ع) – حسینیه شهدای بسیج – خرداد 94

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / امام سجاد (علیه السلام) / شب میلاد امام سجاد(ع) – حسینیه شهدای بسیج – خرداد 94

مراسم جشن شب ولادت امام سجاد علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام حسینی قمی و مداحی ذاکرین اهل بیت علیه السلام حاج سید مهدی میرداماد و حاج صادق آهنگران در حسینیه شهدا بسیج برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام حسینی قمی را می خوانید:

امشب شما به یاد سید الساجدین علی بن حسین علیه السلام و یاد سید الشهدا علیه السلام ، علمدار کربلا و یاد همه شهدای دفاع مقدس به ویژه شهدای سوم خرداد گرامی داشتید. کار امشب شما ادامه حرکت سید الساجدین علیه السلام بود و امام سجاد علیه السلام سی و پنج سال ابلاغ کردند گاهی با اشک چشمشان، گاهی با سخنرانی و خطبه خواندنشان، گاهی با اقامه مجالس سید الشهدا علیه السلام،گاهی با دعوت مردم به زیارت شهیدان کربلا، یادشان را گرامی داشتند. شما نیز با پیروی از سید الساجدین علیه السلام یاد شهیدانتان را گرامی داشته اید.

شخصی در حضور وجود مقدس خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله نشسته بود و دعایی کرد، (یک دعای استثنایی) عرض داشت: الهی من نمی گویم چه چیزی به ما بده ، خلق اول و آخر از آدم تا خاتم بهترین چیزی که از تو خواستن چیست؟ آن بهترین را در حق من مستجاب کن.” پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این سوال را شنیدند و گفتند:” متوجه شدی از خدا چه چیزی خواستی؟ عرض داشت: نه، یا رسول الله من که حاجتم را معین نکردم !”پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر این دعا مستجاب شود خونت را در راه خدا به زمین خواهند ریخت. شهدای سوم خرداد و تمام شهدای اسلام این دعایشان مستجاب شد.

همه ما سوال شب اول قبر داریم و به یکسری سلسه از سوالات باید جواب بدهیم ؛ امّا شهدا این سوالات را ندارند.

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سوال کردند: یا رسول خدا صلی الله علیه و آله چرا شهدا سوال شب اول قبر ندارند؟ حضرت صلوات الله علیه فرمود: شهدا زیر برق شمشیر دشمن به سؤالات خدا جواب داده اند. شهدا به سؤالات خودشان جواب دادند ما باید برای آن سؤالاتی که از ما می پرسند جوابی آماده کردیم.

زمانی که جناب آقای آهنگران در ضمن این دوره مداحی می کردند و نوحه های دفاع مقدس را می خواندند من نگاهم به جوان بود و می دیدم چطور احساسات خود را با این اشعار و نوحه های دفاع مقدس نشان می‌دهند و چه رابطه ای دارند. این ها که نسل دوم و سوم هستند و دفاع مقدس و حاج صادق آهنگران را در عملیات دفاع مقدس ندیدند و نه به دنیا آمده بودند اما این جور ابراز احساسات می‌کنند. رسانه‌ی ملی در برابر این احساسات چه کرده اید؟

این جمله را از مراجع بزرگوار تقلید عرض می کنم، می فرمایند: دوران دفاع مقدس آن موضوعی که جوانان ما را به خط مقدم برد و حاضر شدند جان خود را تقدیم کنند اشعار؛ ” ای لشگر صاحب زمان آماده باش، آماده باش این نوحه ها بود ، نه ای مرز پر گوهر ” ما نمی گوییم از وطن اسلامی نباید دفاع کرد و نمی گوییم ، سرود های حماسی و وطنی و ملی نباشد. امّا آن چیزی که آن ها را برد ” ای لشگر صاحب زمان ، آماده باش و آماده باش ” بود.

امروز ما چقدر برای انتقال این ارزش های دینی تلاش می کنیم؟

ما چه جوابی برای سؤالات شب اول قبرمان آماده کرده ایم؟ آن ارزش هایی که شهدا به خاطر آن ارزش ها جان عزیزشان را تقدیم کردند کمرنگ نشده در جامعه دینی ما؟

این نهج البلاغه امیرالمؤمنان علیه السلام است که حضرت علیه السلام می فرمودند :”در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ما می جنگیدیم و گاهی ما پیروز می شدیم و گاهی شکست می خوردیم ولی زمانی که خدا صداقت ما را دید دشمن ما را ذلیل کرد و ما را پیروز کرد و این سنت همیشگی پروردگار است.” ان الله لا یغیر بقوم حتی یغیر به انفسهم ” قانون الهی پیروزی و نصرت کسانی است که با صداقت به میدان می‌آیند امروز هرچقدر صداقت در زندگی ما باشد به همان اندازه پیروز خواهیم شد.

در تاریخ آمده است داستان کربلا تمام شد و جانی ها برگشتند و قاتلان و جلادان به کوفه بازگشتند و به جنایاتی که مرتکب می شدند، افتخار می‌کردند و یک به یک از جنایاتشان می‌ گفتند از یکی پرسیدند: تو چه کسی را کشتی؟ جواب داد: من مشخصات کسی را که کشته ام را می گویم شما بگویید چه کسی است؟ ادامه داد، من مرد جوانی را کشتم که قد بلند و خوش اندامی بود و جدا از این توصیفات در پیشانی اش جای سجده بود. ( مراد حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام است)

من فراموش نمی کنم در عملّیات مقدماتی والفجر در منطقه دلیجان یک عزیزی مجروحی را که به طرف اتاق عمل می بردند و باید چندین عمل جراحی انجام می داد گفت: من را نگه دارید تا یک سؤال و یک مسئله شرعی بپرسم. او را نگه داشتند و در همان تختی که بود پرسید : من دارم به اتاق عمل می روم و نمی دانم چقدر طول خواهد کشید در این ساعات نمازم را چطور باید بخوانم، تکلیف نمازم چه خواهد شد؟ آنها راست می گفتند آنها با صداقت و برای دین رفتند این همان حرفی بود که راجع به قمر بنی هاشم علیه السلام زدند که جای سجده بر پیشانه اش بود.

امشب شما برای امامی مجلس جشن گرفته اید که عبادت اش ضرب المثل است . حضرت آیت الله شوشتری نوشته اند : صبح روز عاشورا سید الشهدا علیه السلام برای نماز آماده شدند مؤذنی داشتند که از میانه راه کربلا به این کاروان پیوسته بود و در کربلا هم به شهادت رسید. نام اش، حجاج بن مسروق بود.برای خواندن اذان ، قیام کرد امّا سیدالشهدا علیه السلام گفتند:” امروز شما اذان نگویید،” ایشان نشستند. امام فرمودندبه حضرت علی اکبر علیه السلام فرمودند اذان بگوید. این مؤذن صبح روز عاشورا بود امّا اذان ظهر را به حضرت علی اکبر علیه السلام هم ندادند و خودشان مؤذن ظهر عاشورا شدند.

یادمان باشد آن کسانی که در کربلا ایستادند و در سوم خرداد آن راه را ادامه دادند صادقانه به میدان آمدند و خدا یاری شان کرد ما راست بگوییم و صادقانه به میدان بیاییم تا خدا ما را یاری می کندمردی چهل سال همسایه آیت الله بهجت بود؛ از ایشان پرسیدند : آیا خاطره ای از آیت الله بهجت دارید؟ جواب دادند : خانم من از دنیا رفت آقا آمدند و فرمودند تشییع جنازه چه زمانی است؟ جواب دادم : ما راضی نیستیم شما برای چه بیایید؟ دعا کنید. فرمودند: باید بیایم و من تا خاک سپاری می آیممن شنیدم این مرد بزرگ تنها دو مورد تا خاکسپاری رفتند این دومین موردش بود . مرد همسایه از آیت الله بهجت سؤال کرد: چرا شما آنقدر اصرار داشتید و این همه راه زحمت کشیدید برای چه ما راضی نبودیم. فرمودند : به دلیل اینکه این زن از زنان بهشتی بود و با شهدا محشور می شود.

میدان نبرد نیست اما محشور شدن با شهدا است و این راه باز است. سوال کردند : شما از کجا آنقدر محکم می فرمایید و از زندگی ایشان چه خبر دارید؟ فرمودند: به دلیل آنکه ما چهل سال است همسایه شما هستیم و تنها یک دیوار دو متری با هم فاصله داریم در این چهل سال من یکبار صدای این زن به گوشم نرسید.

ارزش هایی که شهدا برای این ارزش ها جنگیدند و جانشان را تقدیم کردند بهترین راه برای تداوم راه سوم خرداد و شهدای دفاع مقدس است.






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *