شعر شرح اندوه پیامبر صلی الله علیه و آله سلم

خانه / پیشنهاد ویژه / شعر شرح اندوه پیامبر صلی الله علیه و آله سلم

در سکوت تو ولی را ببرند
در بر خصم تو بی پروا باش
هر کجا بود علی آن جا باش
دخترم ظلم عدو در پیش است

شرح اندوه پیامبر صلی الله علیه و آله سلم

شرح اندوه پیامبر صلی الله علیه و آله سلم

دخترم گریه مکن از این داغ
تا که پژمرده نگردد این باغ
گرچه سخت است فراق و دوری
می زند شعله به جان مهجوری
هق هق ناله ی تو در گوش است
شیون حادثه ای در جوش است
بغض در حنجره را بیرون کن
پاک این آینه ی گردون کن
بعد من می شکند پهلویت
اشک اندوه چکد از رویت
ماجرایی که ز غم در پیش است
کوچه و سیل ستم در پیش است
وای از رنج و شکیبایی ها
کوچه و غربت و تنهایی ها

دخترم گریه مکن شیون بس
شعله بر پیکره ی گلشن بس
طاقت اشک تو در بابا نیست
موقع ناله ی تو حالا نیست
صبر کن تا که به فردا برسی
باید آن روز به مولا برسی
باید آن روز مهیا باشی
منشین ، گرچه تو تنها باشی
منشین تا که علی را ببرند
در سکوت تو ولی را ببرند
در بر خصم تو بی پروا باش
هر کجا بود علی آن جا باش
دخترم ظلم عدو در پیش است
قصه ی تیغ و گلو در پیش است
بستن دست و طناب و شمشیر
جلوه ی رنگ و ریا و تزویر
صحبت از بیعت حیدر گردد
وای اگر کس ز علی بر گردد

دخترم گریه مکن می آیی
تو فقط عطر گل بابایی
طاقت دوری تو در من نیست
چشم من بی رخ تو روشن نیست
تو گل باغ گل اندیش منی
زودتر از همه در پیش منی
آه و افسوس که اینها کورند
از ره معرفت من دورند
قدر تو هیج ندانند آنان
پای بر جای نمانند آنان
راه باطل همه بر می گیرند
پیش حق ، تیغ و سپر می گیرند
آتش فتنه از آنان خیزد
ظلمت از هیبت شان می ریزد
چه به گویم که چها خواهد شد
آنچه گفتیم رها خواهد شد
دخترم گریه مکن می آیی
تو جگر گوشه من زهرایی
———————–
محمود تاری “یاسر”

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *