شرح حدیث استاد اخلاق آیت الله آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه

شرح حدیث استاد اخلاق آیت الله آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه

خانه / پیشنهاد ویژه / شرح حدیث استاد اخلاق آیت الله آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه

رابطة دوستی با اهل بیت من، «حُبِّي‌ وَ حُبُ‌ أَهْلِ‌ بَيْتِي‌ نَافِعٌ‌ فِي‌ سَبْعَةِ مَوَاطِنَ»،در هفت موقعیّت حسّاسی که هول و هراس آن مواقف خیلی بزرگ است، سودبخش است؛ یعنی انسان در آن جایگاه‌ها روحش آرامش ندارد و در شدّت فشار قرار می‌گیرد، «فِي‌سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ»، خود ما نیز گاهی می‌گوئیم: هول کردم؛

شرح حدیث استاد اخلاق آیت الله آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه

أَقُولُ رَوَى الصَّدُوقُ فِي كِتَابِ فَضَائِلِ الشِّيعَةِ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ عَنْ آبَائِهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله‏: «حُبِّي‏ وَ حُبُ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ نَافِعٌ‏ فِي سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ وَ فِي الْقَبْرِ وَ عِنْدَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْكِتَابِ وَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ وَ عِنْدَ الصِّرَاط» بحار الانوار ج 7 ص248

 روایتی از پیغمبر‌ اکرم صلی الله علیه و آله و سلم منقول است که حضرت فرمودند:

رابطة دوستی با اهل بیت من، «حُبِّي‌ وَ حُبُ‌ أَهْلِ‌ بَيْتِي‌ نَافِعٌ‌ فِي‌ سَبْعَةِ مَوَاطِنَ»،در هفت موقعیّت حسّاسی که هول و هراس آن مواقف خیلی بزرگ است، سودبخش است؛ یعنی انسان در آن جایگاه‌ها روحش آرامش ندارد و در شدّت فشار قرار می‌گیرد، «فِي‌سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ»، خود ما نیز گاهی می‌گوئیم: هول کردم؛ «أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ»، یعنی هول بزرگ می‌کند، بعد حضرت شمارش می‌فرماید:

اوّل؛ «عِنْدَ الْوَفَاةِ»، هنگام مرگ، هنگام مرگ انسان در فشار قرار می‌گیرد، در این موقعیّت آنچه برای او نافع است، رابطه دوستی با پیغمبر و اهل بیت او است.

دوم؛ «وَ الْقَبْرِ»، آنگاه که ازهاق روح می‌شود و روح از بدن خارج می‌شود، انسان وارد برزخ می‌شود. «وَ الْقَبْرِ»، یعنی انسان در برزخ هم تحت فشار است. آنچه که از آن فشار می‌کاهد، حبّ پیغمبر و حبّ به اهل بیت پیغمبر است.

سوم؛ «وَ عِنْدَ النُّشُورِ»، آنگاه که از برزخ عبور می‌کند و به عالم قیامت وارد می‌شود، از عالم برزخ برمی‌خیزد و به عالم قیامت وارد می‌شود، خُب وارد شد.

چهارم؛ «وَ عِنْدَ الْكِتَابِ» آن‌گاه که نامة عمل را به دستش می‌دهند هم تحت فشار قرار می‌گیرد، این موقع نیز هول بزرگ دارد.

پنجم؛ «وَ عِنْدَ الْحِسَابِ»، یک وقت نامة عمل را دستش می‌دهند، یک وقت بررسی می‌کنند و اعمالی که در آن هست را به رخت می‌کشند. آنجاست که باز هم تحت فشار عظیم و بزرگی قرار می‌گیری.

ششم؛ «وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ»، هنگام سنجش اعمال، آنجا هم زیر فشار قرار می‌گیری.

و بالاخره هفتم؛ «وَ عِنْدَ الصِّرَاط»، هنگام عبور از صراط هم همین‌طور است. انسان از این عالم که می‌خواهد عبور کند و به عالم قیامت برود، به‌ قول ما تا منتهی الیه کار، هفت موطن را باید سیر کند. از اینجاها باید عبور کند که هرکدامش فشارهای بزرگ به انسان وارد می‌کند. هنگام مرگ است و قبر است و بعد هم نشر و برانگیخته شدن است و بعد موقع نامة عمل به دست دادن است و بررسی نامةحساب و بالاخره مسألة میزان و سنجش اعمال است و دست آخر عبور از صراط که ببیند به کجا می‌رسد.

همة این مواطن سخت فشار دارند. آنچه که از این فشارها می‌کاهد عبارت از حبّ به پیغمبر و حبّ به اهل بیت پیغمبر است، که اگر آن را همراه داشته باشد، برای او آرامش حاصل می‌شود.

من تقریباً روایت را ترجمه کردم، امّا یک تذکّر بدهم. در این که حبّ آن‌ها نجات بخش انسان در همة مواطن بعد از دنیا است، شکّی نیست، امّا عمده این است که بتوانی این دوستی را آن‌گاه که زیر فشار قرار گرفتی، همراه داشته باشی. مهم این است که از این محبّتجدا نشوی. اگر این محبّت باشد، این پیوند، پیوند قلبی باشد، نجات بخش است. امّا خدا نکند که این محبّت سطحی باشد و عمق نداشته باشد. لذا انسان باید کوشش کند تا این پیوند عمق پیدا کند. چه‌کار کند که عمق پیدا کند؟ معصیت نکن!

یکشنبه 11 تیر 91 – 11 شعبان 1433

روي عن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قال:
«حُبِّي وَ حُبُ أَهْلِ بَيْتِي نَافِعٌ فِي سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ وَ الْقَبْرِ وَ عِنْدَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْكِتَابِ وَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ وَ عِنْدَ الصِّرَاط»
روایتی از پیغمبر‌اکرم صلی الله علیه و آله و سلم منقول است که حضرت فرمودند:
رابطة دوستی با اهل بیت من، «حُبِّي وَ حُبُ أَهْلِ بَيْتِي نَافِعٌ فِي سَبْعَةِ مَوَاطِنَ»، در هفت موقعیّت حسّاسی که هول و هراس آن مواقف خیلی بزرگ است، سودبخش است؛ یعنی انسان در آن جایگاهها روحش آرامش ندارد و در شدّت فشار قرار میگیرد، «فِيسَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ»، خود ما نیز گاهی میگوئیم: هول کردم؛ «أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ»، یعنی هول بزرگ میکند، بعد حضرت شمارش میفرماید:
اوّل؛ «عِنْدَ الْوَفَاةِ»، هنگام مرگ، هنگام مرگ انسان در فشار قرار میگیرد، در این موقعیّت آنچه برای او نافع است، رابطه دوستی با پیغمبر و اهل بیت او است.
دوم؛ «وَ الْقَبْرِ»، آنگاه که ازهاق روح میشود و روح از بدن خارج میشود، انسان وارد برزخ میشود. «وَ الْقَبْرِ»، یعنی انسان در برزخ هم تحت فشار است. آنچه که از آن فشار میکاهد، حبّ پیغمبر و حبّ به اهل بیت پیغمبر است.
سوم؛ «وَ عِنْدَ النُّشُورِ»، آنگاه که از برزخ عبور میکند و به عالم قیامت وارد میشود، از عالم برزخ برمیخیزد و به عالم قیامت وارد میشود، خُب وارد شد.
چهارم؛ «وَ عِنْدَ الْكِتَابِ» آنگاه که نامة عمل را به دستش میدهند هم تحت فشار قرار میگیرد، این موقع نیز هول بزرگ دارد.
پنجم؛ «وَ عِنْدَ الْحِسَابِ»، یک وقت نامة عمل را دستش میدهند، یک وقت بررسی میکنند و اعمالی که در آن هست را به رخت میکشند. آنجاست که باز هم تحت فشار عظیم و بزرگی قرار میگیری.
ششم؛ «وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ»، هنگام سنجش اعمال، آنجا هم زیر فشار قرار میگیری.
و بالاخره هفتم؛ «وَ عِنْدَ الصِّرَاط»، هنگام عبور از صراط هم همینطور است. انسان از این عالم که میخواهد عبور کند و به عالم قیامت برود، به قول ما تا منتهی الیه کار، هفت موطن را باید سیر کند. از اینجاها باید عبور کند که هرکدامش فشارهای بزرگ به انسان وارد می‌کند. هنگام مرگ است و قبر است و بعد هم نشر و برانگیخته شدن است و بعد موقع نامة عمل به دست دادن است و بررسی نامةحساب و بالاخره مسألة میزان و سنجش اعمال است و دست آخر عبور از صراط که ببیند به کجا میرسد.
همة این مواطن سخت فشار دارند. آنچه که از این فشارها میکاهد عبارت از حبّ به پیغمبر و حبّ به اهل بیت پیغمبر است، که اگر آن را همراه داشته باشد، برای او آرامش حاصل میشود.
من تقریباً روایت را ترجمه کردم، امّا یک تذکّر بدهم. در این که حبّ آنها نجات بخش انسان در همة مواطن بعد از دنیا است، شکّی نیست، امّا عمده این است که بتوانی این دوستی را آنگاه که زیر فشار قرار گرفتی، همراه داشته باشی. مهم این است که از این محبّتجدا نشوی. اگر این محبّت باشد، این پیوند، پیوند قلبی باشد، نجات بخش است. امّا خدا نکند که این محبّت سطحی باشد و عمق نداشته باشد. لذا انسان باید کوشش کند تا این پیوند عمق پیدا کند. چهکار کند که عمق پیدا کند؟ معصیت نکن!
منبع: بحار الانوار ج 7 ص248

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *