شریف‌ترین و والاترین انسان‌ها در نگاه امام حسین(علیه السلام)

خانه / مطالب و رویدادها / شریف‌ترین و والاترین انسان‌ها در نگاه امام حسین(علیه السلام)

«خداوندا! اهل هدایت، توفیق و امکان یافته‌اند، و اهل تقوا عمل و اطاعت آورده‌اند، و اهل توبه دلسوزی و سوزش جان آورده‌اند و اهل صبر تصمیم، برخاسته از معرفت و عشق…»

از دیدگاه امام حسین (علیه السلام) شریف‌ترین انسانها کسی است، که با اولین دعوت و اولین سنجش یعنی، عقل باطنی و سنجیدن و در ترازو قرار دادن خود، قبل از اینکه دیگران به او هشدار دهند، درس بگیرد و به راه بیاید. القاضى نور الله المرعشى التستري، إحقاق الحق و إزهاق الباطل‏، ج11، ص590.

یکی از کارهایی که معمولا تجار و کسانی که در بازار به فعالیت مشغول هستند، انجام می دهند این است که آخر ساعات کاری هر روز به حسابرسی دخل و خرج مغازه‌ی خود می‌پردازند تا برای آنها مقدار فروش و عرضه‌ی محصولات مشخص شود. که این امر دو مزیت برای آنها داشته و دارد:

1ـ مقدار فروش هر روز برای آنها مشخص می‌شود و آگاهی می‌یابند که امروز به چه مقدار فروش داشته و چه مقدار سود و بهره برده‌اند.

2ـ حسابرسی روزانه این منفعت را هم دارد که نقاط ضعف و قوت خود را متوجه می‌شوند، که مثلا در فلان زمان آوردن این جنس به صلاح نیست و فروش نمی رود یا فلان جنس بهترین زمان برای خرید و فروش در این زمان است، همچنین کار کردن با این بنگاه و فروشگاه سود و منفعت بیشتری دارد تا فلان فروشگاه.

حال اگر یک بازاری اینکار را انجام نداده و بدون حساب و کتاب به تجارت بپردازد ضرر و زیانش را نباید به پای کسی بنویسد و مقصر اصلی کسی جز خودش نیست.

 دقیقا همین عمل در دین برای محاسبه و میزان اعمال و رفتار ما سفارش شده است، بطوریکه در روایتی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به ابوذر غفاری می‌فرمایند: «يَا أَبَاذَرٍّ، حَاسِبْ‏ نَفْسَكَ‏ قَبْلَ‏ أَنْ تُحَاسَبَ، فَإِنَّهُ أَهْوَنُ لِحِسَابِكَ غَداً، وَ زِنْ نَفْسَكَ قَبْلَ أَنْ تُوزَنَ، وَ تَجَهَّزْ لِلْعَرْضِ الْأَكْبَرِ يَوْمَ تُعْرَضُ لَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ خَافِيَة [1] اى ابوذر! پيش از آن كه حسابرسى شوى، تو خود به حساب خويش برس، كه اين كار حسابرسى فرداى [قيامت ] تو را آسان مى‌سازد؛ و پيش از آن كه اعمالت سنجيده شود، خود اعمالت را بسنج و براى آن حسابرسى بزرگ، آماده شو، روزى كه اعمالت بررسى مى‌شود و هيچ امر پوشيده اى بر خداوند پوشيده نيست».

 آدمی در خواب عادات و طبیعت‌های نفسانی و غریزه‌های خود بی‌خبر و نامطلع بوده تا آنجا که به حسابرسی این طبیعت و غرائز خود بپردازد، و با این عمل خود تمامی کارها و افعال و برخورد و بازخوردهای رفتار خود را به نقادی می‌کشاند و این امر موجبات جبران ضعف‌ها و تقویت قوتها را ایجاد می‌کند و این عمل دقیقا همان سفارش رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به ابوذر است.

لذا می توان این تذکر درونی را اولین مرحله‌ی بیداری و هوشیاری در مقابل کمبودها احساس کرد. و این همان عقل باطنی و راهنمای درونی انسان است که خداوند برای هوشیاری در درون هر فرد نهاده است.

 اگر کسی پیدا شود که نتواند از این هدیه الهی استفاده برد و موجبات محاسبه را ایجاد نکرده است، خداوند او را رها نکرده، با رسول ظاهری و پیامبر بیرون و برخورد و تلاوت آیه‌ها و یادآوری توانایی های انسان و نشان دادن اموری که مزاحمت در طی راه برای تکامل دست او را گرفته و راه را به او نشان می‌دهد.

 گاهی هستند کسانی که نه با رسول ظاهری و نه باطنی از زنجیرها رها نشده و راه را از بی‌راه تشخیص نمی‌دهند، اینجاست که خداوند از طریق بلا و آزمایش او را ادب می کند.

انسان در این دنیای پرپیچ و خم و دارای موج ها و سرعت گیرهای مزاحم باید از یکی از این عوامل عقل باطنی، عقل ظاهری، بلا و آزمایشات درس بگیرد، اما بیچاره آن کس که از این هرسه نمی‌آموزد، نه از سنجش و عقل و نه از رسول و مربی و نه از حوادث و ضربه ها و از هیچکدام سر به راه نمی‌گذارد و پند نمی‌گیرد.

 مردی از امام حسین (علیه السلام) سوال می‌کند: شریف‌ترین و والاترین مردم کیست؟

حضرت(علیه السلام) فرمودند: آنکه پیش از پند داده شدن، پند بگیرد، و جلوتر از اینکه بیدارش کنند، بیدار شود[2]

حضرت(علیه السلام) با این سخن گهربار، شرافت و بالایی انسان را در این می‌دانند، قبل از اینکه او را در مورد خطاها و اشتباهاتش پند دهند، خودش با این عقل باطنی پند گرفته و از ادامه‌ی اشتباهات جلوگیری کند.

 اما چگونه ممکن است این انسان در مقابل این نفس سرکش با خواهش‌های دم به دم و رنگ و لعابهای مختلف برای او امکان می یابد، از اشتباهاتش پند بگیرد؟

امام حسین (علیه السلام) همچنین در فرازی دیگر از سخنانشان همه‌ی این امور را بر اساس توفیق الهی و نگاه خداوند بر خود می داند.

حضرت(علیه السلام) می‌فرمایند: «خداوندا! اهل هدایت، توفیق و امکان یافته‌اند، و اهل تقوا عمل و اطاعت آورده‌اند، و اهل توبه دلسوزی و سوزش جان آورده‌اند و اهل صبر تصمیم، برخاسته از معرفت و عشق

من این همه را از تو می خواهم، تا با این همه برسم، به ترسی که جلوگیرم باشد و طاعتی که سزاوار کرامت تو است، و به دلسوزی و احساس رقتی که با ترس به سوی تو بازگردم

من با تمامی اسباب و امکانات مانده‌ام، بی امکان تو مرا رساند‌ه‌ای، من این دو تجربه را دارم و از تو می خواهم، که با آن همه عنایت به این همه کرامت راهم دهی…».[3‏]

 در نتیجه باید عنایت مستمر الهی شامل انسان شود، تا بتواند از این عقل باطنی و درونی و عقل ظاهری و با تازیانه های بلا و حوادث و امتحان به بیداری و تلنگر به خود بیاییم، امثال هانری کربن یا حتی دکتر تیجانی‌ها که از اساتید برجسته‌ی الازهر بوده و بعد از عمری تکاپو و تلاش به وسیله‌ی عقل درونی به حقانیت شیعه پی بردند و الان نویسنده‌ای تلاشگر در احقاق حقوق شیعه است و جهانگیرخان قشقاوی استاد آیت الله بروجردی و فضیل عیاض‌ها که با یک آیه تمامی بدی‌ها و زشتی‌های عمر را پشت سر نهاده و عابد و عاشق الهی شدند.

 پس اولا باید عنایت الهی شامل حال ما شود و ثانیا از فرصت هایی که خداوند با این عقل باطنی و ظاهری و امتحانات الهی برای به راه کشاندن ما قرار می دهد نهایت استفاده را انجام دهیم. که شرافت بیشتر و بالایی و رفعت، برای کسی است، که از اولین دعوت و از اولین سنجش درس می‌گیرد و به راه بیاید، همانطوری که امام حسین (علیه السلام) در مورد صفت والاترین مردم فرمودند: «مَن اتّعظ قبلَ أن يُوعظَ، و استيقظَ قبلَ أَن يوقظَ؛ آنکه پیش از پند داده شدن، پند بگیرد، و جلوتر از اینکه بیدارش کنند، بیدار شود[4]

پی نوشت ها:

[1] طوسى، محمد بن الحسن، الأمالي (للطوسي)، ص534، دار الثقافة، قم، چاپ، اول، 1414ق.

[2] حين قال له رجلٌ: مَن أشرفَ النّاسُ؟ فقال عليه السّلام: مَن اتّعظ قبلَ أن يُوعظَ، و استيقظَ قبلَ أَن يوقظَ» القاضى نور الله المرعشى التستري، إحقاق الحق و إزهاق الباطل‏، ج11، ص590، انتشارات مكتبة آية الله المرعشى النجفى‏، قم 1409.

[3] جمعى از نويسندگان/مترجم على مؤيدى‏، فرهنگ جامع سخنان امام حسين (عليه السلام)، ص855، انتشارات امير كبير، تهران، چاپ دوم، 1382ش.

[4] همان

منبع: شبستان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *