شعر ای انیس رسول الله به مناسبت وفات حضرت خدیجه کبری

خانه / پیشنهاد ویژه / شعر ای انیس رسول الله به مناسبت وفات حضرت خدیجه کبری

شعر ای انیس رسول الله به مناسبت وفات حضرت خدیجه کبری

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام، به مناسبت سالروز وفات  ام المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها مادر ام ابیها حضرت زهرا سلام الله علیها جناب آقای مهدی مقیمی شاعر گرانقدر اهل علیهم السلام سروده ای در همین راستا گفته اند که در ادامه می توانید مشاهده نمائید :

 

شعر ای انیس رسول الله به مناسبت وفات حضرت خدیجه کبری
شعر ای انیس رسول الله به مناسبت وفات حضرت خدیجه کبری

الا ای دلت خانه کبریا
الا ای انیس رسول خدا
تو،گل نه که از هرگلی بهتری
تو باغ گل ازبهر پیغمبری
توئی آنکه حق بود در نیتش
براه خدا هدیه شد ثروتش
جوان بودی وثروت بی شمار
و صاحب کقامان تورا خواستکار
فقط بود کافی که لب تر کنی
زسر تا به پایت پراز زر کنی
ولیکن خدا وند در آن میان
خدای زمین وخدای زمان
به قلب تو نور دگر داده بود
برای رسولش پسندیده بود
تو هم با دلی غرق نور جلی
به پیغمبر عشق گفتی بلی
چودادی به دست خدا وند دست
از آن پس حسودان دنیا پرست
تورا طعنه در آن میان می زدند
به کار تو زخم زبان می زدند
ولی تکیه گاه تو دادار بود
خداوند عالم تورا یار بود
به نور خدا هرکه طاقت نداشت
که هر مادری قابلیت نداشت
الا ای فروزنده تر زآفتاب
تورا کرده ذات خدا انتخاب
که سر چشمه آب کوثر شوی
به زهرای مرضیه مادر شوی
گلت را همیشه به بر داشتی
که اورا زجان دوست تر داشتی
ولی حیف عمرت نداده کفاف
که اورا ببینی به شام زفاف
به اسما چنین گفتی ای با وفا
که من نیستم لیک محض خدا
تو می باش ای مهربان جای من
بیا مادری کن به زهرای من

اى داده بعصمت شرف و نام خديجه
اى بسته بطوفت فلك احرام خديجه‏
اى همسر پيغمبر اسلام خديجه‏
اى عصمت حق فاطمه را مام خديجه‏
اى ختم رسل را ز شرف نور دو ديده
پيش از شب بعثت به مُحمّد گرويده

اى بر تو سلام آمده از داور هستى‏
بگذشته در آئين نبى از سر هستى‏
دل داده و دل برده ز پيغمبر هستى‏
زيبد كه بخوانند ترا مادر هستى‏
الحق كه خدا دولت حق را به تو داده
اُمّ النجباء فاطمه زهرا به تو داده

اسلام ز اموال تو سرمايه گرفته‏
دين در كنف عزّت تو سايه گرفته‏
توحيد ز اخلاص تو پيرايه گرفته‏
اخلاص ز حسن عملت پايه گرفته‏
همت سر تسليم به ديوار تو سوده
پيش از تو زنى لب به شهادت نگشوده

تو در دل سختى به پيمبر گرويدى‏
هر بار بلا را به سر دوش كشيدى‏
بر يارى اسلام بهر سوى دويدى‏
بس زخم زبانها كه ز كفّار شنيدى‏
اى قامت مردان جهان خم به سجودت
اى تكيه كه ختم رسل نخل وجودت

اى مكه ز خاك قدمت خلد مخلد
از عصمت معبود و اميد دل احمد
اسلام بپا خاست و گرديد مؤيد
از ثروت تو، تيغ على، خُلق مُحمّد
تا حشر خلايق كه خدا را بپرستند
مرهون فداكارى و ايثار تو هستند

آن روز كه پيغمبر اسلام شبان بود
در سينه او سر خداوند نهان بود
پيش از همه پيغمبريش بر تو عيان بود
ايمان تو پروانه آن شمع جهان بود
حق بر همه زنهاى جهان سروريت داد
با خواجه عالم شرف همسريت داد

زين واقعه زنهاى قريش از تو بريدند
يكباره ز بيت الشرفت پاى كشيدند
با چشم حقارت به مقامت نگريدند
قدر و شرف و عزّت و جاه تو نديدند
چشم و دلشان بود به سوى زر و سيمى
گفتند خديجه شده مشتاق يتيمى

تنها نشدى همسر و دلدار مُحمّد
در سخت‏ترين روز شدى يار مُحمّد
در شدت غم گشته‏اى غمخوار

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *