شعر ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

شعر ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

نكرده با لب خود آشنا حرف دعا اينجا
هزارن كاروان دل در اينجا مى كند منزل
اگر اهل دلى اى دل، بيا اينجا، بيا اينجا
دل ديوانه من همچو او گمكرده اى دارد

شعر ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

بيا اينجا

محمد علی مجاهدی

اگر درمان درد خويش مى خواهى بيا اينجا
دوا اينجا، طبيب دردها اينجا
شكسته بالى ما مى دهد بال و پرى ما را
اگر از صدق دل آريم روى التجا اينجا
طلب كن با زبان بى زبانى هر چه مى خواهى
كه سر داده است گلبانگ اجابت را خدا اينجا
به گوش جان توان بشنيد لبيّك خداوندى
نكرده با لب خود آشنا حرف دعا اينجا
هزارن كاروان دل در اينجا مى كند منزل
اگر اهل دلى اى دل، بيا اينجا، بيا اينجا
دل ديوانه من همچو او گمكرده اى دارد
ز هر درد آشنا گيرد، سراغ آشنا اينجا
ز هر سو جلوه اى دل را به خود مشغول مى دارد
هزاران پرده مى بينند ارباب صفا اينجا
صداى پاى او در خاطر من نقش مى بندد
مگر مى آيد آن آرام جانها از وفا اينجا؟
به بوى يوسف گمگشته مى آيد،مشو غافل
توانى چنگ زد بر دامن خيرالنّسا اينجا
شكوه بارگاه حضرت معصومه را نازم
كه مى سايند سر بر درگه او اوليا اينجا
مشو از حرمت اين بارگه غافل كه مهدى را
زيارت كرده اند اهل بصيرت بارها اينجا
حريمش را اگر دارالشّفا خوانند،جا دارد
كه مى بخشد خدا هر دردمندى را شفا اينجا
علاج درد بى درمان كند لطف عميم او
نبايد بر زبان آورد حرفى از دوا اينجا!
حديث عشق با «پروانه» مى گوئى، نمى دانى
كه مى سوزد بسان شمع،از سر تا به پا اينجا

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *