شعر ویژه ولادت امیرالمومنین علیه السلام | اين جانِ جهان است فدا باد جهانش

شعر ویژه ولادت امیرالمومنین علیه السلام | اين جانِ جهان است فدا باد جهانش

خانه / ویژه نامه / ویژه نامه های اهل بیت / ویژه نامه ولادت امام علی (علیه السلام) / اشعار ویژه ولادت امام علی (ع) / شعر ویژه ولادت امیرالمومنین علیه السلام | اين جانِ جهان است فدا باد جهانش

ای بندگیِ درگه تو روح سيادت
ای مهر تو امضایِ قبولی عبادت
خوبان جهان را به درت رویِ ارادت
توحيد به توحيد تو داده است شهادت

شعر ویژه ولادت امیرالمومنین علیه السلام | اين جانِ جهان است فدا باد جهانش
صحرای حجاز آمده رشک ارم امشب
عالم همه گرديده محيط كرم امشب
تكبير بگویيد حرم شد حرم امشب
بیش از همه شب گشت حرم محترم امشب
در خانه زده صاحب‌خانه قدم امشب
بت‌ها همه گشتند به تعظيم خم امشب
در سيزده ماه رجب ماه مبارک
ميلاد علي در حرم‌الله مبارک
اين جانِ جهان است فدا باد جهانش
در قلب رسل چار كتاب است به شأنش
داده است خداوند به هر عصر نشانش
ريزد دُر توحيد و نبوّت ز دهانش
پيوسته بود نام محمد به زبانش
ای كعبه در آغوش به بر گیر چو جانش
گلبوسه بزن صورت الله صمد را
تبريک بگو فاطمة بنت اسد را
اركان حرم راست به سر شور ولايت
بت‌ها همه گشتند به توحيد هدايت
زمزم به دوصد زمزمه كرده است روايت
كامشب به حرم نور علی گشته عنايت
نوری كه نه مبدأ بود آن را نه نهايت
كز نور الهی كند اين نور حكايت
اين نور همان  است  كه  پيش  از گِل آدم
تابيد ز حُسن ازلی در دِل آدم
اين نور فروغ بصر آدم و حوّاست
اين نور همان راهبر نوح به درياست
اين نور تجلای خدا در دل سيناست
اين نور عيان جلوه حق در يَد بيضاست
اين نور همان معجزه فيض مسيحاست
اين نور خطابی است كه در طور به موساست
اين نور فروغي است كه در غيب نهان بود
اين نور چراغی است كه در عرش عيان بود
ای بحر تجلایِ اَزَل، اين گهر تواست
ای معجزه صُنع خدا، اين اثر تواست
ای روح‌الامين مرشد تو راهبر تواست
ای بيت، جمال اَحدِ دادگر تواست
ای آدم پاكيزه سرشت اين پدر تواست
ای فاطمه بنت اسد اين پسر تواست
بر رویِ دو دست تو يدالله مبارک
ديدار جمال اسدالله مبارک
آغوش گشوده است ز هم بيت‌الاهش
كعبه، حرم امن خدا شد به پناهش
اركان حرم تشنۀ یک نيم نگاهش
مادر شده محو شرف و عزّت و جاهش
در پاکی و در زهد، خداوند گواهش
پيغمبر اسلام بود چشم به راهش
تا بار دگر روح شريفش به تن آيد
بر ياری او حيدر خيبر شكن آيد
افتاده نفس در دل خلقت به شماره
از چشم سماوات روان گشته ستاره
مَه خندد و خورشيد شده محو نظاره
جبريل به ديوار حرم كرده اشاره
وز شوق گريبان حرم گشته دوپاره
تا جلوه كند رویِ خداوند دوباره
ای اهل حرم باز حرم محترم آمد
تكبير بگویيد علی از حرم آمد
اين است كه دیدند به هر عصر عیانش
اين است كه پيوسته زمان هاست زمانش
اين است كه برتر ز مكان هاست مكانش
آيات خدا ريخته از دُرج دهانش
پيوسته بود نام محمد به زبانش
بگرفته به بر خواجۀ لولاک چو جانش
لب هاش گل انداخته از بوسۀ احمد
انگار كه قرآن شده نازل به محمد
اين است كه سر تا به قدم جان رسول است
شمشير خدا، شير خروشان رسول است
چون خرمن گل زينت دامان رسول است
از كودکیِ خويش نگهبان رسول است
قدر و نبأ و فاطر و فرقان رسول است
قدرش بشناسيد كه قرآن رسول است
قرآن كه ز آغاز به احمد شده نازل
بر قلب وی، از قلب محمد شده نازل
ای بندگیِ درگه تو روح سيادت
ای مهر تو امضایِ قبولی عبادت
خوبان جهان را به درت رویِ ارادت
توحيد به توحيد تو داده است شهادت
بی دوستی ات خلق نگرديده سعادت
از يمن قدوم تو حرم يافت ولادت
تو شير خدایی و محمد به تو نازد
و الله قسم خالق سرمد به تو نازد
ما مهر تو با شير گرفتيم ز مادر
بی مهر تو ما را نبُوَد روح به پيكر
جایی كه بود پایِ تو بر دوش پيمبر
كس را نبود گفتن مدح تو ميسّر
اوصاف تو را گفته خداوند مكرّر
گيرم كه ببارد ز دهان همه گوهر
با هيچ زبان گفتن مدح تو نشايد
ميثم چه بگويد چه بخواند چه سرايد؟
غلامرضا سازگار

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *