شعر چهل سال با آئینه و آفتاب

شعر چهل سال با آئینه و آفتاب

چهل سال التیام دردِ مردم
رهایی کشتی غم از تلاطم
چهل سال آمدیم و باز هستیم
که ما درهای زندان را شکستیم

شعر چهل سال با آئینه و آفتاب

شعر چهل سال با آئینه و آفتاب

چهل سال از نسیم عشق بگذشت
ز ایجادِ حریم عشق بگذشت
چهل سال آسمان گل می فشاند
بهار از دامن خود می تکاند
چهل سال آفتاب آئینه ی ماست
تجلّی در افق پیشینه ی ماست
چهل سال ابرِ باران زای عشقیم
شکوه رویش گلهای عشقیم
چهل سال انقلاب ، این است بودن
طلوع صبح را یعنی سرودن
چهل سال از امام نور گفتیم
شبیه آسمان روشن شکفتیم
چهل سال آشیان در ماه داریم
نوید عشق را همراه داریم
چهل سال اقتدار ماست بر جا
شکوه و اعتبار ماست بر جا
چهل سال اضطراب خصم دیدیم
سحر زادیم و چون صبحِ سپیدیم
چهل سال انحلال تیره گی ها
تبرّای زمین از خیره گی ها
چهل سال انهدام ظلم با ماست
که تصویرش ز قاب عشق پیداست
چهل سال التهاب و بی قراری
ز عاشورای خون آئینه داری
چهل سال افتخار و حفظ آئین
دفاع از خط دین در سنگر دین
چهل سال آرمان خواهی به میدان
شکست فتنه های اهل طغیان
چهل سال آشنایی با رشادت
شدن سیراب از جام شهادت
چهل سال استقامت ، پایبندی
شجاعت ، جان نثاری ، سربلندی
چهل سال ابتکار و سرفراری
به غیر از حق ، ز هر چه بی نیازی
چهل سال احتراز از غیر داریم
برای اهل ایمان خیر داریم
چهل سال اهتزاز پرچم عشق
تجلّی یافتن در عالم عشق
چهل سال انسجام عشق و ایمان
درخشیدیم ما با نام ایران
چهل سال اول و آخر همینیم
سعادتمند در این سرزمینیم
چهل سال انتساب نور داریم
برای اهل حق منشور داریم
چهل سال انفجار نور اینجاست
نمای بی شمار نور اینجاست
چهل سال از ولایت گفته این دل
ز خورشید هدایت گفته این دل
چهل سال آیه های نور خواندیم
درخشان تر ز هر آئینه ماندیم
چهل سال انتخاب راه با ماست
طلوع صبحِ مهر و ماه با ماست
چهل سال انعکاس آفتابیم
به هر وادی بلا را همرکابیم
چهل سال اقتباس از لاله داریم
به کف شمشیر جای ناله داریم
چهل سال انتشار عشق با ماست
به عالم اقتدار عشق با ماست
چهل سال التزام و عهد و پیمان
ز ما فرمانبری از عشق فرمان
چهل سال افتتاح باب نهضت
خریدار بلا در کوی عزّت
چهل سال التیام دردِ مردم
رهایی کشتی غم از تلاطم
چهل سال آمدیم و باز هستیم
که ما درهای زندان را شکستیم
چهل سال آمدیم و جاودانیم
بمانیم و بمانیم و بمانیم
چهل سال ایستاده ، پای بر جا
به ذلّت تن نداده ، پای بر جا
چهل سال اشتیاق و عزم پرواز
ز ایثار و شهادت کرده اعجاز
چهل سال اعتدال و عقل و بینش
عدالت خواستن یعنی گزینش
چهل سال امتداد راهِ نوریم
مقیم دائم درگاه نوریم
چهل سال از بهار عشق گفتیم
ز گل گفتیم و چون گل هم شنفتیم
چهل سال آسمان پوی زمینیم
چو ” یاسر ” آتشینِ آتشینیم

شاعر:حاج محمود تاری

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *