شهیدی که به مادرش وعده بهشت داد

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / شهیدی که به مادرش وعده بهشت داد

مادر شهید انصاری با اشاره به اینکه محمد همیشه از من می خواست تا برای شهادتش دعا کنم، گفت: محمد می گفت” شما سادات هستید، از جدتان بخواهید که مرا به آرزویم برساند، در عوض من هم این محبت شما را جبران خواهم کرد.”

مهین السادات طباطبایی در رابطه با دوران کودکی و نوجوانی شهید انصاری گفت: پسرم از همان دوران کودکی به مسجد و انجام فرائض دینی علاقه داشت و هر زمان که من نماز امام زمان(عج) می خواندم، می آمد و کنار من می ایستاد و مشغول خواندن می شد، در دوره نوجوانی موذن مسجد بود و پس از پایان دوران دبیرستان، در دانشگاه اصفهان پذیرفته شد.

وی در ادامه گفت: محمد پس از پیروزی انقلاب فعالیت های فرهنگی و مذهبی اش را گسترش داد و به عنوان معلم علوم تربیتی در آموزش و پرورش مشغول فعالیت شد.

وی در پاسخ به این سوال که شهید انصاری با چه هدفی قدم در این مسیر گذاشت اظهارداشت: محمد آرزوی شهادت داشت و برای رسیدن به آن تلاش فراوانی می کرد، نماز شب او به هیچ عنوان ترک نمی شد. وی پایه گذار اولین پایگاه مقاومت بسیج پیشوا بود و با همکاری دوستانش کتابخانه و نشریه سلمان را تاسیس کرد و تمام این فعالیت ها به نام او ثبت شده است.

مادر شهید انصاری با اشاره به اینکه محمد همیشه از من می خواست که برای شهادتش دعا کنم، گفت: محمد می گفت” شما سادات هستید از جدتان بخواهید که مرا به آرزویم برسانند، در عوض من هم این محبت شما را جبران خواهم کرد”، من برای رسیدن محمد به آرزویش دعا کردم و او هم به عهدش وفا کرد و پس از شهادتش به خوابم آمد و به من وعده بهشت داد.

طباطبایی مادر شهید دفاع مقدس در خصوص اخلاق و منش پسرش گفت: به شدت به من و پدرش احترام می گذاشت و حرمت خاصی برای من قائل بود و می گفت اگه من شهید شدم، یک وقت گریه نکنید، چون دشمنان خوشحال می شوند. بسیار مهربان و دست و دلباز بود.

وی افزود: جمله ای زیبا تکه کلام پسرم بود، او همیشه می گفت”ما باید بیدار باشیم و پاسداری بدهیم تا منافقین و جنایتکاران راحت نباشند”.

طباطبایی مادر شهید انصاری در پاسخ به این سوال که موافق رفتن او به جبهه بودید یا خیر اظهار داشت: بله، او از نوجوانی در فکر مبارزه و دفاع از انقلاب اسلامی بود، محمد اولین فرزند من بود و من وابستگی عجیبی به او داشتم اما نمی توانستم مانع پیشرفت او شوم.

این مادر شهید دفاع مقدس در واکنش به این سوال که اگر شهید در قید حیات بود و مشتاق رفتن به سوریه، با رفتنش موافقت می کردید یا خیر گفت: قطعاً، زیرا محمد از دوران کودکی علاقه به مبارزه و شهادت داشت و در آخر هم به آرزو و هدف خود رسید و به آغوش صاحب اصلی اش بازگشت.

گفتنی است شهید محمد انصاری دماوندی در 19 مرداد 1339 در یک خانواده مذهبی و کشاورز به دنیا آمد، از همان ابتدای کودکی در انجام فرائض دینی دقت داشت، دوران تحصیل خود را همراه با تلاش و کمک به پدر و مادر در کار های کشاورزی به پایان رساند، وی پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه شد و همزمان با پیروزی انقلاب در فعالیت های فرهنگی و جهاد سازندگی شرکت داشت. سپس وارد آموزش و پرورش شد و کار خود را در امور تربیتی آغاز نمود، با شروع جنگ تحمیلی بارها به جبهه اعزام شد و سرانجام در تاریخ 17 مرداد 1361 در عملیات رمضان به درجه رفیع شهادت نائل گشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *