شهیدی که خانواده‌اش، گمنامی‌اش را انتخاب کردند

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / شهیدی که خانواده‌اش، گمنامی‌اش را انتخاب کردند

«داود سرلک» در فتنه 88 بر اثر مسمومیت به شهادت رسید اما طبق خواسته خانواده نام وی جزو شهدا قرار نگرفت. قدیر راه برادر را ادامه داده و در دفاع از حرمین آل الله در سوریه به شهادت رسید.

عشق به انقلاب و حفظ آرمان‌های انقلابی، دو برادر را راهی پایگاه بسیج می‌کند. هر سال که می‌گذشت بیش از پیش فعالیت‌های خود را سامان‌دهی می‌کردند تا اینکه واقعه تلخی در فتنه 88 برای «داود» برادر کوچک‌تر رقم می‌خورد. «قدیر» و «داوود» در پایگاه مقاومت خبر می‌دهند که به خیمه اباعبدالله در میدان فلسطین بی‌حرمتی شده است. این دو برادر و جمعی از بچه‌های مسجد به سمت میدان فلسطین می‌روند.

قدیر در آن حادثه از ناحیه دست و انگشت مجروح می‌شود اما برادر کوچک‌تر توسط گازی نامشخص مسموم می‌شود. داوود بر اثر مسمومیت پلاکت خونش را از دست می‌دهد. پزشکان نتوانستند تشخیص بدهند که چه نوع میکروبی وارد بدن وی شده است. پلاکت‌های خون داوود روز به روز کاهش می‌یافت تا اینکه سرانجام در 22 اسفند ماه 89 به شهادت می‌رسد اما به درخواست خانواده نام وی به عنوان شهدای بیولوژیک ثبت نمی‌شود. با شهادت داوود جهاد در خانواده سرلک متوقف نمی‌شود بلکه توسط برادر بزرگ‌تر ادامه می‌یابد تا جایی که وی پا را فراتر از مرزها گذاشته و به عنوان نیروهای داوطلب راهی سوریه می‌شود.

در روزهای پایانی ماه مهر 94؛ روح الله قربانی، قدیر سرلک، محمدحسین محمدخانی و میثم مدواری جهت عملیات مستشاری راهی سوریه می‌شوند. روح الله و قدیر در 13 آبان ماه به شهادت رسیدند. سه روز بعد، حین عملیات که حدود 15 کیلومتر از خط پیشروی کرده بودند به مقر داعش نزدیک می‌شوند. محمدحسین حین درگیری به شهادت می‌رسد و میثم پیکر وی را در آغوش می‌گیرد تا به عقب بیاورد که تیربار دشمن سر وی را هدف می‌گیرد. از این رو چهار همرزم و دوست به فاصله سه روز از یکدیگر به شهادت می‌رسند.

مادر این شهید بزرگوار در روایت آخرین ماموریت شهید قدیر سرلک، گفته است که در یکی از ماموریت‌هایش مشکل آپاندیس پیدا کرده و عمل می‌کند. نذر کرده بودم که وی را به حرم امام رضا علیه السلام ببرم اما قدیر از من یک فرصت دو هفته‌ای خواست تا به ماموریت برود و بازگردد. زمانی که مکان ماموریت را جویا شدم گفت که به سمنان می‌رود. چند روز بعد از آغاز ماموریت طی تماس تلفنی به ما خبر داد که ماموریتش هشت تا 10 هفته خواهد بود. 9 هفته از آغاز ماموریتش گذشت اما خبری از بازگشت نبود.

روزی یکی از آشنایان به منزل ما آمد و اعلام کرد که قدیر را در سوریه دیده است. ابتدا باور نمی‌کردم که قدیر به سوریه رفته باشد. اما مدتی بعد یک به یک اقوام به خانه ما آمدند و شهادت قدیر را تسلیت گفتند. قدیر به گفته‌اش پایبند بود. پیکرش درست 10 هفته بعد از رفتنش، بازگشت.

پیش از شهادت «قدیر سرلک»، کم تر کسی می‌دانست که «داوود سرلک» برادر کوچک‌تر وی در فتنه 88 ترور بیولوژیکی شده است.

منبع: دفاع پرس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *