شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرصت‌ها و ناکارآمدی‌ها

خانه / مطالب و رویدادها / شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرصت‌ها و ناکارآمدی‌ها

شورای عالی انقلاب فرهنگی یا در بسیاری از حوزه‌ها ورود نمی‌کند یا توانایی اطلاع‌رسانی از تصمیمات خود را ندارد و یا ضمانتی برای اجرای آنچه تصویب می‌کند نمی‌بیند

هویت بخشی به تشکیلاتی به نام شورای عالی انقلاب فرهنگی اولین پیامی که به ایران و جهان منتقل می‌کند این است که انقلاب اسلامی برخلاف همه انقلاب‌های جهان که انقلابی برای شکم هستند، انقلابی فرهنگی است. چون در معرفت دینی و در اندیشه امام خمینی رحمة الله علیه، انسان موجودی دوبعدی است و حکومت نسبت به هر دو بعد دنیوی اخروی، یا مادی  معنوی انسان مسئول است. پس باید مجموعه‌ای اندیشه‌ورز وجود داشته باشد تا تمهیدات حوزه فرهنگی جامعه را که برخلاف انقلاب‌های کمونیستی زیربناست سامان‌دهی و به الگوسازی و ساری و جاری کردن فرهنگ اسلامی در جامعه بپردازند. ارزش و جایگاه این شورا در بین همه شوراهای کشور بی‌بدیل است. بدین معنی که در حوزه‌هایی که شورای مذکور ورود پیدا می‌کند یا مصوباتی را می‌گذراند مجلس حق ورود ندارد و ارزش مصوبات شورا هم‌تراز مصوبات مجلس شورای اسلامی است.

بااین‌وجود روند سه دهه گذشته به صورتی بوده است که نه اعضای شورا از عملکرد این شورا راضی هستند و نه بزرگان نظام و نه نخبگان فرهنگی جامعه و نه امت حزب‌الله هیچ‌یک، از شورای عالی انقلاب فرهنگی رضایت ندارند. اینک سؤال این است که علت این نارضایتی چیست؟ در پاسخ چند دلیل را می‌توان برشمرد:
1-درست است که مصوبات این شورا حکم قانون دارد اما ضمانت اجرایی برای آن وجود ندارد. دقت در چرایی آن نشان می‌دهد که اکثر اعضای حقوقی این مجموعه، مدیران دولت و دستگاه‌های مجری مصوبات هستند. به همین دلیل به بهانه‌هایی همچون ناهمسویی با سیاست‌های دستگاه یا وزیر یا نبود منابع خاص برای مصوبات مذکور از اجرای آن طفره می‌روند.

2-شورای عالی انقلاب فرهنگی و خصوصاً رأس آن با تحول در قدرت و دولت، دستخوش تغییرات نگرشی و جهت گیرانه می‌شود و مصوبات دولت قبل معمولاً یا مسکوت گذاشته می‌شود یا به سخره گرفته می‌شود. طرح تحول بنیادین آموزش‌وپرورش یا مهندسی فرهنگی نمونه‌هایی از این موارد است که با تغییر دولت‌ها به حاشیه می‌رود.
تفاوت نگرش به آموزش عالی و یا نوع نگاه به اجرای شریعت اسلامی یا احکام اجتماعی اسلام از دلایل فرصت سوزی و ناهمسویی سلسله نسل‌های شورای عالی انقلاب فرهنگی است. تأکید شخصیت‌های حقیقی شورا بر مصوبه‌ای و تصویب آن باعث می‌شود که بخش حقوقی از اجرای آن سرباز زند و بهانه آن را نبود هزینه بداند. اینجاست که اعضای حقیقی دچار رخوت و سرخوردگی می‌شوند. به‌طور مثال دولت مستقر مصوبات زیادی داشته است که رئیس دولت از ابلاغ آن‌ها خودداری می‌کند و صرفاً در حد مصوباتی بر روی کاغذ باقی می‌مانند و این مهم‌ترین دلیل ناکارآمدی این شوراست که فلسفه وجود آن را در حد «جلسه برای جلسه» تقلیل می‌دهد و در کشور اثری از تصمیمات و مصوبات شورای مذکور به چشم نمی‌خورد.

3-از نگاه بیرونی چنین برمی‌آید که این شورا صرفاً در حوزه آموزش عالی مسئولیت دارد و نماد و نمود بیرونی این حوزه نیز تصویب انتصاب روسای دانشگاه‌هاست. روسای دانشگاه‌هایی که شورای عالی انقلاب فرهنگی آنان را منصوب می‌کند نیز از قبل در محل مسئولیت خود مستقر هستند و این مصوبات نیز در حد تشریفات و در حد مشروعیت بخشی قابل‌استفاده است. چون رئیس دولت در رأس شورا است و به‌ندرت اتفاق می‌افتد که عنصری توسط وزارت علوم معرفی و در شورا مورد تأیید قرار نگیرد.
4- از مهم‌ترین دلایل عدم اجرای مصوبات این شورا، سطح و تراز مصوبات است. مصوبات معمولاً در سطح اسناد بالادستی قرار می‌گیرد به همین دلیل مرجع یا مجموعه دیگری نیست که آن را تا سطح اجرا به‌پیش ببرد و نسخه عملیاتی آن را تولید نماید. این کار به دستگاه‌های مجری سپرده می‌شود و آنان نیز راحت‌ترین راه ممکن که به رفع تکلیف منجر شود را دنبال می‌نمایند. کرسی‌های آزاداندیشی از مهم‌ترین مصوبات این شورا و از مهم‌ترین تدابیر امام خامنه ای رهبری بود که بعد از تأکید ده‌ها مرتبه‌ای معظم له نیز به اجرا درنیامد و شورای عالی انقلاب فرهنگی نتوانست هیچ مرجعی را دراین‌باره بازخواست نماید.
‌5- بسیاری از کارشناسان این شورا از بین کسانی انتخاب می‌شوند که در حوزه‌های فرهنگی مسئولیت داشته‌اند و کمتر به دانش تخصصی و نخبگان فکری تن داده می‌شود. مدیران نیز تجربه خود که معلوم نیست چقدر موفق بوده است را با چاشنی جهت‌گیری سیاسی خاص خود به کار می‌گیرند و این موضوع نیز می‌تواند به ناکارآمدی طرح‌ها و مصوبات بینجامد.

خلأهای موجود:

شورای عالی انقلاب فرهنگی یا در بسیاری از حوزه‌ها ورود نمی‌کند یا توانایی اطلاع‌رسانی از تصمیمات خود را ندارد و یا ضمانتی برای اجرای آنچه تصویب می‌کند نمی‌بیند. مسائلی مانند فرهنگ حاشیه‌نشینی و تأثیرات آن بر متن شهرها، فرهنگ دفاعی و ضعف آن در بین مدیران کشور، فرهنگ تحمل، ارتقاء منزلت معلمین، حفظ هویت و فرهنگ اقوام. پیوستگی هویت ملی – دینی در رسانه‌های ملی و سراسری، فرهنگ رسانه، فرهنگ کار، فرهنگ دفاع مقدس … ازجمله مواردی که ظهور و بروز شورا در آنان ملموس نیست. به‌طور مثال شورای مذکور درباره حفظ و نشر آثار دفاع مقدس چه می‌کند؟ در پروژه کارآمد و اثرگذار راهیان نور چه می‌گوید؟ آیا ممکن است اعضای این شورا به‌صورت جمعی و نمادین در راهیان نور حضور یابند؟ آیا اتفاق افتاده که یک‌بار باهم در فلان دانشگاه بروند و دو روز وقت بگذارند و ده‌ها مصوبه خود را درصحنه عملیات مشاهده نمایند و بازخورد آن را به شورا بیاورند و آسیب‌شناسی نمایند؟

شورای عالی انقلاب فرهنگی در سبک زندگی چه اقداماتی را انجام می‌دهد؟ برای مبارزه با کنترل جمعیت چه می‌کند؟ برای پیشگیری از مهاجرت روستائیان چه وظیفه‌ای برای خود قائل است؟ ده‌ها مسئله فرهنگی و خصوصاً فرهنگ عمومی وجود دارد که از نقش شورا در آن بی‌خبریم و نمود بیرونی آن را حس نمی‌کنیم. در ابعاد فرامرزی انقلاب اسلامی شورای مذکور چه تمهیداتی اندیشیده است؟ اگر این شورا اتاق فکر حوزه فرهنگی نظام باشد باید به همه مقولات ذکرشده بپردازد. ناکارآمدی این شورا باعث گردید امام خامنه ای رهبری آنان را تهدید به احتجاج در درگاه الهی نماید و دستور قرارگاه فرهنگی را صادر نمودند که از شکل‌گیری احتمالی و کارآمدی آن نیز خبری در دست نیست. مسئولیت این شورا را زمانی سنگین‌تر حس می‌کنیم که دشمن در هیچ عرصه‌ای به‌اندازه عرصه فرهنگ پیشروی نکرده است و ما در هیچ حوزه‌ای به‌اندازه حوزه فرهنگ پسرفت نداشته‌ایم. امید است تحول در این حوزه را با هویت انقلابی شاهد باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *