فتنه ای به نام بنی صدر

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / انقلاب اسلامی / فتنه ای به نام بنی صدر

فتنه ای به نام « بنی صدر »

پیش از انقلاب 57

     بنی صدر در 2 فروردین 1312 در روستای باغچه از توابع همدان به دنیا آمد. پدرش نصرالله بنی صدر، از روحانیون بانفوذ همدان بود که با امام خمینی رحمه الله نیز ارتباط دوستانه‌ای داشت. او در دانشگاه تهران در رشته‌های اقتصاد و حقوق اسلامی تحصیل و 4 سال در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی فعالیت کرد. بنی صدر رهبری گروه کوچکی از دانشجویان مخالف رژیم شاه را به‌عهده داشت و 2 بار به خاطر فعالیت‌های سیاسی دستگیر و روانه زندان شد. پس از مجروح شدن در قیامی ناموفق علیه حکومت در خرداد1342 ، او کشور را ترک و عازم فرانسه شد. او در دانشگاه سوربن پاریس دکترای خویش را احراز نمود و به تدریس در دانشگاه پرداخت.

دوران پس از فارغ التحصیلی

     بنی صدر در دهه 70 میلادی و سال‌های پیش از پیروزی انقلاب، به عنوان یک ناسیونالیست اسلامی پرشور و اقتصاددان انقلابی با ایراد سخنرانی و چاپ و انتشار مقالات و کتب تالیفی خود، به مبارزه با حکومت شاه می‌پرداخت. به عقیده هاشمی رفسنجانی، طی این سال‌ها بنی صدر که نزدیکی بیشتری با جبهه ملی احساس می‌کرد و خود را تئوریسین انقلاب می‌دانست همواره درگیر رقابت با صادق قطب‌زاده (که او نیز در پاریس اقامت داشت) بود. در سال 57 و اندکی پیش از پیروزی انقلاب با ورود امام خمینی رحمه الله به پاریس، او جزو معدود کسانی بود که در فرودگاه به استقبال ایشان آمد و سپس به جمع همراهان امام پیوست.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی

     بعد از پیروزی انقلاب 1357 و پس از روی کار آمدن دولت موقت، بنی صدر ابتدا در تیر 58 به معاونت وزارت اقتصاد و دارایی و سپس در آبان ماه به سمت وزیر منصوب شد. بنی صدر همچنین مدتی به عضویت شورای انقلاب درآمد و سپس با بروز بحران گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران به یکی از تصمیم‌گیرندگان و مخالفان اصلی آن تبدیل شد. مدتی بعد از استعفای دولت موقت مهدی بازرگان، او با حمایت جامعه روحانیت مبارز برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شد و با توجّه به مشکلی که برای جلال الدین فارسی نامزد حزب جمهوری پیش آمد وی توانست در 5 بهمن 1358 با به دست آوردن 11 میلیون رای به عنوان اولین رئیس‌جمهور تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی انتخاب شود. او دراین انتخابات، 76 درصد آرا را کسب کرد. رقبای وی در این انتخابات آقایان حسن حبیبی، احمد مدنی، صادق طباطبایی، داریوش فروهر، صادق قطب‌زاده، کاظم سامی، محمد مکری، حسن غفوری‌فرد و حسن آیت بودند و تعداد آرای این افراد مجموعا 23 درصد آرای باقیمانده را تشکیل‌ می‌داد. به این ترتیب وی از 15 بهمن 1358 لغایت یک تیر 1360 به مدت 16 ماه مسوولیت اداره کشور را به دست گرفت.

تنفیذ حکم ریاست جمهوری بنی صدر توسط امام خمینی رضوان الله تعالی علیه

     رهبر کبیر انقلاب در 15 بهمن 1358 طی حکمی، ریاست جمهوری را به بنی صدر تنفیذ فرمودند. سخنرانی امام خمینی رحمه الله در روز تنفیذ حکم ریاست جمهوری که با حدیث «حب‌الدنیا راس کل خطیئه» آغاز شد از همان اوّل کار، نشان از اخطار و هشدار داشت و سرشار از معنا بود؛ متن حکم تنفیذ نیز حاکی از این بود که امام چند مورد را درباره بنی صدر ازجمله تخلّف بنی صدر از احکام اسلامی و قانون اساسی، وجود حسّ بدبینی بین متفکّران و اندیشمندان نسبت به بنی صدر، ایجاد تفرقه و اختلاف، نزدیک شدن عملکرد بنی صدر به اعمال طاغوت، پیش‌بینی می‌کردند.

     امام راحل در حکم تنفیذ بنی صدر چنین مرقوم فرمودند:

Imam Khomeini

بسم الله الرحمن الرحیم‏

     بر اساس آنکه ملت شریف ایران با اکثریت قاطع جناب آقای دکتر سیدابوالحسن‏‎ ‎‏بنی صدر را به ریاست جمهوری کشور جمهوری اسلامی ایران برگزیده اند، و بر حسب‏‎ ‎‏آنکه مشروعیت آن باید به نصب فقیه جامع الشرایط باشد، اینجانب به موجب این حکم،‏‎ ‎‏رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به این سمت منصوب نمودم؛ لکن تنفیذ و نصب اینجانب و‏‎ ‎‏رأی ملت مسلمان ایران محدود است به عدم تخلف ایشان از احکام مقدسۀ اسلام و‏‎ ‎‏تبعیت از قانون اساسی اسلامی ایران.‏

     از جناب ایشان می خواهم که مسئولیت خطیری که به موجب ارادۀ ملت و بر اساس‏‎ ‎‏قانون اساسی به عهدۀ ایشان گذارده شده است همچون امانتی الهی از آن پاسداری‏‎ ‎‏نمایند، و به پیمان خود در مقابل خداوند تعالی و خلق وفادار باشند، و با اعتماد به فضل‏‎ ‎‏خداوند و اعتماد ملت همچون محوری استوار برای هماهنگی نهادهای مسئول، حمایت‏‎ ‎‏از مبانی جمهوری اسلامی، در حوزۀ اختیارات و مسئولیتهای خود قرار گیرند، و در راه‏‎ ‎‏هدف ملت ـ که آن تداوم بخشیدن به انقلاب اسلامی و استقرار نظام عدل اسلامی است ـ‏‎ ‎‏با تمام توان بکوشند، و خداوند متعال را ناظر و حاضر دانند، و به وظیفۀ سنگینی که به‏‎ ‎‏عهده گرفته اند قیام کنند.‏

     و از قشرهای مختلفۀ ایران خصوصاً متفکران و دانشمندان و احزاب اسلامی و‏‎ ‎‏سیاسی و قوای انتظامی می خواهم که در این لحظات حساس که بر کشور می گذرد با‏‎ ‎‏حسن نیت از ایشان و دولت اسلامی پشتیبانی نمایند، و از تفرقه و اختلاف و کارشکنی‏ بپرهیزند؛ و تا ایشان بر محور عدل اسلامی عمل می کند و جانبدار مستمندان و‏‎ ‎‏مستضعفان هستند و از اعمال شِبه طاغوت اجتناب می کنند از همکاری و معاونت دریغ‏‎ ‎‏ننمایند.‏

از خداوند تعالی توفیق ایشان را در راه خدمت به بندگان خدا و به کشور اسلامی‏‎ ‎‏خواستارم. والسلام علی عبادالله الصالحین.‏

عید پر برکت ولادت با سعادت ختمی مرتبت ‏

‏‏15 / 11 / 58‏

‏‏17 شهر ربیع الاول 1400‏

روح الله الموسوی الخمینی‏

صحیفه امام ج 12 ص 139

     بنی صدر پس از احراز پست ریاست جمهوری، اهدافی چون دوباره‌سازی مراکز قدرت، از دور خارج‌کردن تدریجی سپاه پاسداران، دادگاه‌های انقلاب و کمیته‌ها و ادغام آنها در سایر سازمان‌های دولتی، کاستن نفوذ روحانیون و همچنین ایجاد طرحی برای بهسازی و توسعه اقتصادی کشور را در دستور کار خود قرار داده بود. برخلاف خواست حزب جمهوری اسلامی، امام خمینی به بنی صدر اجازه داد تا پیش از تشکیل مجلس، در بهمن 1358با ادای سوگند حکم ریاست جمهوری خویش را دریافت کند. او همچنین یک ماه پس از پیروزی در انتخابات، با حکم امام خمینی به ریاست شورای انقلاب ـ که هیات سیاستگذار و نظریه‌پرداز ایران محسوب می‌شد ـ منصوب شد و امام خمینی همچنین به منظور تثبیت موقعیت او، سمت فرماندهی کل قوا را نیز به او محول کرد. با این حال کوشش بنی صدر در جهت متمرکزتر کردن قدرت در دست خویش و مساله وجود مراکز چندگانه قدرت، بر فضای سیاسی کشور در دوران ریاست جمهوری او تاثیر بسیار نهاد. بنی صدر در انحلال دادگاه‌های انقلاب، سپاه پاسداران و کمیته‌ها و همچنین تحت کنترل درآوردن قوه قضاییه و رادیو و تلویزیون شکست خورد. امام خمینی شخصا مقام ریاست دیوان عالی کشور را به آیت‌الله دکتر بهشتی و دادستانی کل را به آیت‌الله موسوی اردبیلی که از اعضای بلندپایه حزب جمهوری اسلامی بودند، محوّل کرد.

     نخستین انتخابات مجلس پس از انقلاب در روز 24 اسفند 58 (و دور دوم آن 19 اردیبهشت 59) برگزار شد. با اعلام نتایج رسمی انتخابات، نامزدهای حزب جمهوری اسلامی، 130 کرسی از مجموع 241 کرسی را از آن خود کردند و نامزدهای مورد حمایت بنی صدر و بازرگان نیز هرکدام تعدادی هر چند اندک از کرسی‌ها را به خود اختصاص دادند. در اواخر فروردین 59 شورای انقلاب با تایید امام خمینی رحمه الله و با هدف تصفیه دانشگاه‌ها از استادان و دانشجویان دگراندیش، به اپوزیسیون یا گروه‌های سیاسی منتقد و مخالف نیروهای مذهبی حاکم در جمهوری اسلامی که عمدتا خاستگاه دانشجویی داشته و دانشگاه را فضای امن سیاسی و کانون فعالیت‌های خود به شمار می‌آوردند، برای تخلیه دفاتر خود در دانشگاه‌ها مهلتی 3 روزه داد.

banisadr-1

     طی این روزها درگیری و خشونت در دانشگاه‌های ایران بویژه در دانشگاه تهران به اوج خود رسیده بود و چند نفر نیز کشته و مجروح شدند و این سرآغاز رویدادی بود که ازآن به عنوان «انقلاب فرهنگی» یاد می‌شود. بنی صدر که آن هنگام از حامیان اصلی انقلاب فرهنگی بود و نیروهای چپ، اصلی‌ترین منتقدان وی محسوب می‌شدند، صبح روز 2 اردیبهشت همراه با انبوهی از مردم تهران به دانشگاه تهران رفت و با سخنرانی خود مصوبه شورای انقلاب را ابلاغ و بر ضرورت انقلاب فرهنگی تاکید کرد. بنی صدر گمان می‌کرد توانایی کنترل و هدایت‌کردن انقلاب فرهنگی را دارد، لیکن هدایت آن به دست حامیان امام خمینیره افتاد. مجلس شورای اسلامی که اکثریت آن را اعضای حزب جمهوری اسلامی تشکیل می‌دادند، کاندیداهای بنی صدر را برای احراز پست نخست‌وزیری نپذیرفت و این کشمکش حدود یک ماه ادامه یافت و حتی نخست‌وزیری مصطفی میرسلیم از اعضای حزب جمهوری نیز مورد موافقت مجلس قرار نگرفت. حزب جمهوری، محمدعلی رجایی را معرفی نمود و بر آن پافشاری می‌کرد.

     بنی صدر سرانجام از روی اکراه و تحت فشارها، رجایی را که مورد تایید او نبود در مرداد 1359 به سمت نخست‌وزیری دولت خویش انتخاب کرد و مدت کوتاهی پس از عدم قبول بنی صدر در پذیرفتن نامزدهای منتخب رجایی برای کابینه دولت، روابط این دو به تیرگی و ناسازگاری گرایید. مدتی بعد در مهر همان سال عراق به خاک ایران حمله کرد که آتش جنگی 8 ساله بین دو کشور را برافروخت. بجز اختلاف‌نظر و درگیری او با نخست‌وزیر و اعضای کابینه، بنی صدر در ابتدای جنگ به سیاست‌هایی معتقد بود که موجب مخالفت حزب جمهوری اسلامی و مجلس و دیگرانی شد که پیشتر از او حمایت کرده بودند.

     حزب، روزنامه جمهوری اسلامی را منتشر می‌کرد و بنی صدر شروع به انتشار روزنامه انقلاب اسلامی کرد. در 9 آبان، بنی صدر طی نامه‌ای رسمی به امام خمینی، وزیران کابینه نخست‌وزیر را که بی‌کفایت خطاب کرده بود، تهدیدی بزرگ تر از تجاوز عراق به خاک کشور خواند. وی همچنین در این نامه از نادیده گرفتن هشدارهایش درمورد وخیم‌تر شدن اوضاع اقتصادی و پافشاری‌هایش مبنی بر نیاز به سازماندهی مجدد نیروهای مسلح، گله کرد. این نامه و همچنین مخالفت‌های او در گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا در تهران، خشم مجلس وقت را برانگیخت.

     بنی صدر که در ماه‌های آغازین سال 1360 دیگر از حمایت امام خمینی برخوردار نبود، از آنجا که به تنهایی توان مقابله با مخالفانش را نداشت و پیشتر هیچ گاه به ایجاد یک حزب یا ائتلاف اقدام نکرده بود، با سازمان مجاهدین خلق که یک گروه ضد حکومت وقت محسوب می‌شد و قبلا از آنها بشدت انتقاد کرده بود، متّحد شد.

     نقطه عطف برخورد بنی صدر با خط امام برگزاری میتینگ 14 اسفند بود. این میتینگ به صحنه بزرگ و بی‌سابقه‌ای از صف‌آرایی و رودررویی جبهه ائتلافی ضدانقلاب، چپ‌های آمریکایی و گارد شبه‌نظامی بنی صدر با مردم و توده‌های انقلاب و مدافع خط امام تبدیل شد.

     سرانجام در 16 اسفند 1359، از سوی امام امت در پاسخ به تلگرام بسیار مهم آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی درباره حادثه پنجشنبه گذشته دانشگاه تهران که در آن «خواستار اقدام فوری و سریع ایشان، قبل از بروز فتنه‌های خطرناک و حوادث غیرقابل پیش‌بینی» شده بودند، فرمان تاریخی شناسایی و مجازات عاملان حادثه پنجشنبه صادر شد.

azl-e-banisadr-1

عزل بنی صدر

     کمی بعد در تاریخ 20 خرداد 1360 به دلیل اقدامات ناموفق و کارشکنانه بنی صدر در جبهه‌های جنگ، فرمان عزل وی از مقام فرماندهی کلّ قوا توسط امام خمینی رضوان الله تعالی علیه صادر شد. مجلس شورای اسلامی نیز 11 روز پس از برکناری بنی صدر از فرماندهی کلّ قوا، نظر خود مبنی بر نداشتن کفایت سیاسی او جهت ریاست جمهوری را به امام اعلام کرد.

     در 31/3/1360 مجلس شورای اسلامی با اکثریت 177 نفر در مقابل 12 رای ممتنع و یک رای مخالف رأی بر عدم کفایت بنی صدر داد. بعد از حوادث خونینی که در 30 خرداد 1360 با آتش‌افروزی سازمان مجاهدین خلق و به حمایت از بنی صدر رخ داد و با هشیاری مردم، نتیجه لازم برای عوامل آشوب به دست نیامد و بنی صدر و مسعود رجوی (رئیس سازمان مجاهدین خلق) از فرودگاه مهرآباد و با هواپیمایی که بهزاد معزی هدایت آن را به عهده داشت از ایران گریختند و وارد فرودگاه پاریس شدند.

     رجوی و بنی صدر همراه برخی گروه‌های دیگر، شورای ملی مقاومت را برای مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی تشکیل دادند. امام خمینی‌ پس از فرار بنی صدر در بیاناتی پدرانه خطاب به وی فرمودند: «تمام خطاهایی که از ما صادر می‌شود روی این حبّ نفس و جاه و مال و منال است، اگر این کلمه را گوش کرده بودید و هواهای نفسانی را زیر پا گذاشته بودید، این طور نمی‌شد.»

     2 ماه پس از حادثه بمبگذاری ماه تیر، در انفجار مهیب دیگری در دفتر ریاست جمهوری در 8 شهریور، رجایی و باهنر به شهادت رسیدند و حوادث خشونت‌آمیز دیگری در آن سال ادامه یافت. برآورد اشتباه مجاهدین خلق از میزان آسیب‌پذیری حکومت و اقدامات مسلحانه آنان به حذف آنان از صحنه داخلی کشور انجامید.

منابع: پرتال امام خمینی – پرتال جامع علوم انسانی

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *