فرازی از وصیت نامه شهید سعید صادقی

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / فرازی از وصیت نامه شهید سعید صادقی

شهید صادقی در وصیت‌نامه خود آورده است: «خدايا شهادت را نصيب من كن، چون كه مشتاق ديدار حسينم. خديا! با شهادت كام من را بده و شهادت را نصيب جان من کن».

شهید «سعید صادقی» 29 آذر 1341 در استان فارس چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام هفت آبان 1361 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:

«بسم الله الرحمن الرحيم

ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص

خداوند دوستدار جنگاورانی است كه در راه او صف بسته و چون دژ نفوذناپذيرى نبرد مى‌كنند.

به نام خدايى كه به عشق او زنده‌ام، به عشق او مى‌جنگم و به عشق او مى‌ميرم. خداوندا! به روان مقدس محمد و آل محمد رحمت فرست و ما را از آرزوى دراز بركنار دار و چنان كن كه به جاى آرزوها و آرمان‌ها در اعمال صالح اخلاص ورزيم و تو را به راستى و درستى عبادت كنيم.

پروردگارا! چنان كن که شهادت مطلوب ما و محبوب ما و بهترين آرزوى ما باشد و ما را به سوى تو اى منبع لايزال وجود بازگردان، پروردگارا شربت شيرين و گواراى شهادت را در كام ما شيرين فرماى و عروس شهادت را در چشم ما مانوس جلوه‌گر ساز و ميهمانى او را براى ما خجسته و فرخنده دار.

من مى‌روم همه ما می‌رويم، من می‌روم به كربلا، می‌روم، مى‌روم به دانشگاه حسين علیه السلام، مى‌روم به مكانى كه جوانانش از همه چيز خود گذشته و خون سرخشان را در شن‌زار داغ خوزستان تقديم اسلام مى‌كنند و در زير رگبار مسلسل‌ها و توپ‌ها به نماز جماعت مى‌ايستند و شب‌هايش را به مناجات و راز و نياز با خدا مى‌پردازند و نماز شب مى‌خوانند. مى‌روم به سرزمينى كه جوانان پانزده ساله‌اش همچون شهيد محمدحسين فهميده براى نجات اسلام و يارى حسين با نارنجک به زير تانک دشمن مى‌رود و جانش را فداى اسلام و يارى حسين مى‌كند.

به جايى می‌روم كه در آن جا مى‌توان مهدى موعود را پيدا كرد و با او ديدار و پاى صحبتش نشست، به جايى می‌روم كه ياران حسين براى شهادت از هم سبقت مى‌گيرند.

من به دانشگاه حسين مى‌روم، به سرزمين كربلا و بالاخره به ديار شهيدان مى‌روم. مى‌روم تا با حسين علیه السلام و پدر بزرگوارش محمد بن عبداله صلی الله علیه و آله و سلم و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ملاقات و ديدار كنم و با شهيدان باشم شهيدانى كه چون بهشتى، رجايى، باهنر، حسين‌ بن على علیه السلام ، امام سجاد علیه السلام و نايبانشان.

دوستان برادران و ياران حسين از اين كه بدون خداحافظى به جبهه اعزام شدم و نتوانستم در لحظه‌هاى‌ آخر صورت‌هاى نورانى شماها را ببينم اميدوارم كه مرا ببخشيد و دعاگويم باشيد و از همه شماها التماس دعا دارم و اين را بدانيد كه من هرگز شماها را فراموش نخواهم كرد و در هر گوشه از خاک كربلا كه باشم شماها را دعا مى‌كنم و طلب عفو همه شماها را از خداوند مى‌خواهم.

در ضمن از شما مى‌خواهم كه امام عزيز اين ابر مرد تاريخ را فراموش نكنيد و هميشه بعد از نمازهايتان ايشان را دعا كنيد كه ما مسلمانان جهان هر چه داريم از امام عزيز داريم و از شما مى‌خواهم تا آنجايی كه امكان دارد نماز شب را فراموش نكنيد و در دعاهاى توسل و كميل و ديگر دعاها شركت كنيد و به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف توسل پيدا كنيد و پيروزى اسلام و رزمندگان طلب كنيد. بارالها! من در تمام زندگيم هيچ چيز با ارزش ندارم كه در راهت ايثار كنم و به جز جان ناقابلم را كه دوست دارم ايثارگرانه و مخلصانه تسليم راهت كنم و دوست دارم درس اسلام و شهادت را در كلاس كربلا از حسين بياموزم و شربت شيرين و گواراى شهادت را از دست عباس بنوشم و چون موجى خشمگين بر درياى كفر يورش برم و انتقام خون برادرانم را بگيرم.

اين حقير از تمامى برادران عزيز و خواهران محترم حزب‌اللهى مى‌خواهم كه پيرو ولايت فقيه باشند و امام عزيز را تنها نگذاريد و منافقين را سركوب و سرجايشان بنشانند. از پدر و مادر و دوستان و فاميلان نزديک التماس دعا دارم و از اين كه بى‌خبر اين راه را طى كردم مرا ببخشيد ولى از خداوند بزرگ راضى و خوشحالم كه آگاهانه و با ميل خود اين راه را آمدم و شايد مصلحتى در اين راه باشد و شايد در اين راه به آرزوى ديرينه‌ام برسم و بتوانم حسين‌ بن على را ملاقات كنم.

از شماها مى‌خواهم اگر من شهيد شدم برايم گريه نكنيد چون من طبق وعده‌اى كه خدا داده با او هستم و اين را بدانيد كه عاشق به معشوقش رسيده و اگر موقعى دلتان شكست رزمندگان اسلام معلولين و مجروحين را دعا كنيد و من هم همه شماها را شفيع مى‌شوم و در آخر تمام دوستان را به خداى بزرگ مى‌سپارم.

خدايا شهادت را نصيب من كن، چون كه مشتاق ديدار حسينم. خديا! با شهادت كام من را بده و شهادت را نصيب جان من کن. ضمنا نصف دارايى من هر چه هست را به فقرا بدهيد و دعا براى امام يادتان نرود. متشكرم .

در راه دوست (حق تعالى) كشته شدن افتخار ماست. دشمن اگر چه تشنه به خون گلوى ماست ما عاشقيم و كشته شدن افتخار ماست. شمشير عشق برسر لوح مزار ماست».

منبع: دفاع پرس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *