فشار قبر

قائلين به اين قول به چنين رواياتي هم استناد مي‌كنند و مي‌گويند در هم فرو رفتن استخوانهاى دنده(در اثر فشار قبر) و نيش زدن گوشت(كه به عنوان عذاب قبر ياد شده) كه در بعضي روايات است تنها با بدن عنصرى سازگارى دارد.

از هولناك‌ترين عذاب‌هاي قبر كه ميت در شب اول قبر به آن مبتلا مي شود، فشار قبر است كه مومن و كافر، كوچك و بزرگ، بايد حد طبيعي و ناگزير آن را تحمل كنند اما اين فشار تحت اعمال انسان و پرونده اي كه با اوست بسيار متغير است. ابو بصير مي‌گويد: به امام جعفر صادق(عليه‌السلام) گفتم: آيا احدى هست كه از فشار قبر نجات پيدا كند؟ فرمود: پناه بخدا مى‏بريم از فشار قبر. چقدر قليل و اندك هستند آن افرادى كه از فشار قبر نجات پيدا كنند. (بحارالانوار، ج6،ص260)

البته فشار قبر مربوط به مدفونين در زمين نيست بلكه شامل هر ميتي خواهد شد از امام صادق عليه‌السّلام پرسيدند: آيا عذاب و فشار قبر به فرد بدار آويخته مي‌رسد؟ آن حضرت فرمود: همانا پروردگار زمين، خود پروردگار هوا نيز هست. يا آن خدايى كه زمين به فرمان اوست، هوا نيز به فرمان اوست، پس خداوند عزّ و جلّ به هوا وحى مي‌فرمايد و هوا او را فشارى مي‌دهد سخت‏تر و شديدتر از قبر. (من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفارى، ج 1، ص279)

فشار قبر چيست؟

اما در مورد اينكه واقعيت فشار قبر چيست و كيفيت آن به چه شكلي است، اطلاعات دقيقي در دست نيست. برخي همچون علامه مجلسي، علامه حلي، علامه شبر و مرحوم حمصي رازي معتقد به عذاب جسد هستند. به عقيده اين بزرگان و برخي ديگر، ممكن است روح در عالم قبر، در بدن داخل شده و عذاب را تحمل كند … علامه مجلسي مي‌فرمايد: انما السوال و الضغطة فى الاجساد الاصلية …؛ سوال و تنگي و فشار قبر مربوط به جسد اصلي است.(جسد اصلي در مقابل جسد برزخي)
در نهج البلاغه آمده است… و روعات الفزع و اختلاف الاوضاع و استكاك الاسماع و ظلمة للحد …؛ (ياد كنيد از) دفعه بدفعه آمدنهاى خوف و بيم‌هاي مختلف و جابجا شدن دنده‏هاى پهلو از فشار قبر و كر گرديدن گوشها و تاريكى گور …
قائلين به اين قول به چنين رواياتي هم استناد مي‌كنند و مي‌گويند در هم فرو رفتن استخوانهاى دنده(در اثر فشار قبر) و نيش زدن گوشت(كه به عنوان عذاب قبر ياد شده) كه در بعضي روايات است تنها با بدن عنصرى سازگارى دارد.
وقتى انسان مرد، با قوه ى خيال خود را جداى از دنيا مى يابد؛ همان گونه كه در دنيا با همان صورت به واسطه ى خيال، خود را درك مى كرد، وقتى در قبر گذاشته شد، خود را با همان صورت در قبر مى يابد و با اين واسطه دردها و عقوبت ها و يا لذت ها را در مى يابد. و اين است معنى حديث: كه قبر باغى از باغ هاى بهشت يا حفره‌اى از حفره‌هاى جهنم است.


در هر حال روح با تعلق شديدي كه به جسد دارد، همواره در كنار جسد مي‌ماند و از وضعيت خوب يا بد جسد متاثر مي‌شود چه داخل در جسد و حساس به احساسات آن باشد چه نباشد. به همين جهت شايد بتوان گفت فشار قبر، مي تواند كنايه از همان فعل و انفعالات شيميايي باشد كه جنازه را از هم مي پاشد و ظرف مدت بسيار كمي، چنان تغييرات سريعي در آن ايجاد مي كند كه اگر امكان رويت جسد بعد از يك شب قبر حاصل شود، صحنه‌ي دلخراش و اندوهباري در معرض ديد قرار خواهد گرفت. از فرمايشات حضرت علي(عليه‌السلام) است كه: «فَلَوْ مَثَّلْتَهُمْ بِعَقْلِكَ، أَوْ كُشِفَ عَنْهُمْ مَحْجُوبُ الْغِطَاءِ لَكَ، وَ قَدِ ارْتَسَخَتْ أَسْمَاعُهُمْ بِالْهَوَامِّ فَاسْتَكَّتْ، وَاكْتَحَلَتْ أَبْصَارُهُمْ بِالتُّرَابِ فَخَسَفَتْ، وَ تَقَطَّعَتِ الْأَلْسِنَةُ فِي أَفْوَاهِهِمْ بَعْدَ ذَلَاقَتِهَا، وَ هَمَدَتِ الْقُلُوبُ فِي صُدُورِهِمْ بَعْدَ يَقَظَتِهَا، وَ عَاثَ فِي كُلِّ جَارِحَةٍ مِنْهُمْ جَدِيدُ بِلًى سَمَّجَهَا، وَ سَهَّلَ طُرُقَ الْآفَةِ إِلَيْهَا، مُسْتَسْلِمَاتٍ فَلَا أَيْدٍ تَدْفَعُ وَلَا قُلُوبٌ تَجْزَعُ، لَرَأَيْتَ أَشْجَانَ قُلُوبٍ وَ أَقْذَاءَ عُيُونٍ، لَهُمْ فِي كُلِّ فَظَاعَةٍ صِفَةُ حَالٍ لَا تَنْتَقِلُ، وَ غَمْرَةٌ لَا تَنْجَلِي؛ اگر آن مردگان را با (ديده) عقل و خرد بسنجى، يا پرده (خاكى) كه آنها را از تو پوشانده است كنار رود (آنها را خواهى ديد) در حالي كه گوش‌هايشان در اثر رسوخ جانوران خاكى در آنها نابود و كر گشته، و ديدگانشان از سرمه خاك (به مغز) فرو رفته، و زبان‌هايشان پس از تندى و تيزى در دهان‌ها پاره پاره گشته، و دلهاشان پس از بيدارى در سينه‏ ها مرده، و از طپش افتاده، در هر عضوى از ايشان پوسيدگى تازه كه باعث فساد و زشتى است رخداده، و راه نابودى آنها را آسان ساخته است، در حالي كه در برابر هر آسيبى تسليم‏اند، نه براى دفاع (از آلام و اسقام) دستى، و نه براى ناليدن (از سختيها) دلهايى دارند(اگر به ديده عبرت بنگرى) اندوه‌هاى دلها و خاشاك و خونابه چشمها را خواهى ديد كه براى آنها در هر يك از اين رسوائى و گرفتاريها حالتى است كه دگرگون نشود، و سختي اي است كه برطرف نگردد. (ترجمه ‏نهج‏ البلاغه انصارى، ص 625)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *