قاسم صرافان | قلب من در فضای شعر اهل بیت(علیه السلام) می‌تپد

خانه / مطالب و رویدادها / مصاحبه و گفتگو / قاسم صرافان | قلب من در فضای شعر اهل بیت(علیه السلام) می‌تپد

قاسم صرافان: من در هر زمانی که تصمیم می گرفتم شعر بنویسم موضوع اهل بیت(علیه السلام) در مقابل چشمانم از همه موضوعات پررنگ‌تر بود و در زمان نوشتن شعر بهترین حس و حال زندگی‌ام را تجربه‌ می‌کردم.

قاسم صرافان متولد سال ۱۳۵۵ در کازرون است. وی دانشگاه اصفهان کارشناسی ارشد خود را در رشته مهندسی کامپیوتر گذارند. قاسم صرافان شاعر آئینی توانایی است که علاوه بر شعر آیینی در شعر عاشقانه هم تبحر دارد. دو مجموعه شعری از این شاعر در جایزه کتاب فصل سیزدهم و بیستم برگزیده شده است. مجموعه «از آهو تا کبوتر» او در جشنواره گام اول بین ۷۰۰ کتاب شعر برنده شد. گفت‌وگو ما را با قاسم صرافان دنبال کنید.

آقای صرافان شعر سرودن را به طور جدی از چه سالی و با چه مجموعه‌ای شروع کردید؟
من در دوران دبیرستان شعر سرودن را آغاز کردم ولی به صورت جدی از سال ۸۰ شعر گفتم و سپس اولین مجموعه‌ام با عنوان «از آهو تا کبوتر» با موضوع اهل بیت (علیه السلام) در سال ۸۸ به چاپ رسید. از نظر من شاعر زمانی که کتاب را چاپ می کند علاوه بر این که به صورت جدی وارد حوزه شعر می‌شود منتقدان نیز می‌توانند درباره شعر او صحبت کنند.

چه عاملی موجب شد شما به سمت شعر بروید؟
در حقیقت چندین عامل می‌تواند مؤثر باشد مثل برخی از ویژگی‌هایی که از پدربزرگ شاعرم به ارث بردم و همچنین علاقه‌مندی زیاد من به شعر و عواطف و احساساتم بی‌تأثیر نبوده است. من همواره دوست داشتم حرفایی که در ذهن و دلم هست را در قالب یک اثر به دیگران منتقل کنم، زیرا شعر علاوه بر زیبایی‌اش تفکر فرد را بیان می‌کند و تا حد زیادی حس هنرمند را در قالب واژه به مخاط منتقل می‌کنند.

چه سبک شعری را برای خود انتخاب کردید؟
من بیشتر در سبک کلاسیک و غزل معاصر شعر می‌گویم.

شاعران امروز ما با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند؟
مشکل شاعران شاید به نسبت دیگر هنرمندان بیشتر و پررنگ‌تر باشد ضمن اینکه دیدگاه‌های هنری در کشور ما مورد بررسی مدیران قرار نمی‌گیرد و مدیریت در این زمینه نقش خود را به خوبی ایفا نمی‌کند باید مدیریت‌های فرهنگی فضاها و ساختارهایی را ایجاد کنند که شاعر بتواند با خیال راحت به آفرینش‌ هنری بپردازد.

چه راهکاری برای حل این مسئله پیشنهاد می کنید؟
در ابتدا باید به آموزش و پرورش بپردازیم و از طریق تقویت معلمان مدیران فرهنگی قوی را برای نسل‌های آینده تربیت کنیم. مدیرانی که هوشمند، خلاق و خودساخته باشند اما در این میان خلا قوانین خلا حمایت‌های هنری وجود دارد و نسل ما به جای اینکه تمایل داشته باشند کار هنری و فرهنگی انجام دهند بیشتر علاقه به دکتر و مهندس شدن دارند. این فرهنگ‌سازی باید انجام شوند تا آدم‌های خوش‌فکر و باهوش جذب شعر شوند.

شما بیشتر در حوزه شعر آیینی معطوف شده‌اید دلیل جذب شما به شعر آئینی چیست؟
شاعران هر آنچه که برایشان دغدغه باشد را به صورت شعر روی کاغذ می‌آورند روح و قلب من در ابتدای شاعرانگی‌ام در این فضا می‌تپید و همواره تحت تأثیر هرآنچه که از اهل بیت (علیه السلام) می خواندم بوده‌ام. من در هر زمانی که تصمیم می گرفتم شعر بنویسم موضوع اهل بیت(علیه السلام) در مقابل چشمانم از همه موضوعات پررنگ‌تر بود و در زمان نوشتن شعر بهترین حس و حال زندگی‌ام را تجربه‌ می‌کردم.

البته من اشعاری با مضامین عاشقانه هم دارم زیرا معتقدم همان قدر که جامعه ما نیاز به اشعار حماسی، شهدا و اهل بیت (علیه السلام) دارد نیازمند شعر عاشقانه با ظرایف عاطفی و ادبی نیز هست.

از مسیری که تا به امروز رفته‌اید راضی‌ هستید؟
با همه مشکلاتی که وجود داشت در آن مسیری حرکت کردم که استعداد و توانایی‌اش را داشتم. من در رشته کامپیوتر چند سال در دانشگاه تدریس کردم اما همه آنها را کنار گذاشتم و به ادبیات پرداختم گرچه مسیر سخت است فکر کنم کار درستی کرده‌ام.

به عنوان سؤال آخر؛ تعریف شما از شاعر چیست؟
در وهله اول شعر کسی است که عاطفه احساس و حس زیبایی‌شناسی‌اش را تقویت کرده است. شاعر کسی است که به دنیا و اطراف و حتی خودش زیباتر نگاه می‌کند و آنچه که زیبا می‌پندارد را در قالب شعر می نویسد. البته من هر نوشته‌ای را شعر و هر نویسنده‌ شعری را شاعر نمی‌دانم شاعر کسی است که زیبایی امید و نور از عالم خیال و فضا برای مردم به ارمغان می‌آورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *