qadir

قدر غدیر در معرفت ولایت و امامت

ده ها هزار نفر در مسیر حرکت بودند، آن قدر جمعیت زیاد بود که تا چشم کار می کرد آدم می دیدیم، چندین کیلومتر طول مسافت حرکت مردم بود، ابتدای جمعیت پیدا نبود، انتهای جمعیت هم پیدا نبود، هوا هم گرم، وسط تابستان دمای پنجاه شصت درجه ی غیر قابل تحمل بود…

قدر غدیر در معرفت ولایت و امامت

     ده ها هزار نفر در مسیر حرکت بودند، آن قدر جمعیت زیاد بود که تا چشم کار می کرد آدم می دیدیم، چندین کیلومتر طول مسافت حرکت مردم بود، ابتدای جمعیت پیدا نبود، انتهای جمعیت هم پیدا نبود، هوا هم گرم، وسط تابستان دمای پنجاه شصت درجه ی غیر قابل تحمل بود، هیچ امکاناتی هم نبود، نه سایبانی، نه ایستگاه صلواتی، نه خدماتی هیچ چیز! یک وقت ندا داد منادی که همه بایستند، آن هایی که جلو رفتند برگردند، پیامبر خدا حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) دستور توقف را به همه صادر کرد، حالا شما تصور بفرمایید در یک چنین شرایط سختی که مردم خسته هستند، تشنه هستند، گرسنه هستند، خستگی طول سفر آن ها را آزار می دهد، این ها همه از یک طرف، حرارت شدید تابستان هم مردم را بی تاب کرد، تصور بفرمایید یک روز که می آیید امیر بیان اردوی تابستانی، دستور از فرماندهی صادر بشود که بعد از ظهر این مجلس خیلی قشنگ و زیبایی که صبح ها برگذار می شود به عنوان صبحگاه، در زیر گرمای تابستان ساعت چهار و پنج در حیاط برگزار می شود، چه بر سر ما می آید خدا می داند؛ راه تخلف و غیبت هم که وجود ندارد، چشمه های شاهدان غیبی و حاضران موجود همه را کنترل می کند؛ دستور آمد برگردید، همه برگشتند، یک عده ناراحت بودند، یک عده اعتراض می کردند، یک عده بی تابی می کردند، آقا خبریه! چه چیزی اتفاق افتاده! مگر موضوع مهمی پیش آمده که پیامبر خدا در این گرمای تابستان دستور داده که همه باید متوقف بشوید یک کار مهم با شما دارم، سه روز طول کشید تا آن جماعتی که رفتند برگردند و نرسیده ها برسند، جمعیت صد و بیست هزار نفری تشکیل شد، یک نفر دو نفر نیست، در زیر گرمای تابستان و عشقّه ی محکم و سوزان خورشید همه مردم متحیّر که آقا چه خبر است؟! خبر این است: پیامبر خدا(صلّی الله علیه و آله) مامور است از طرف خداوند تبارک و تعالی ولایت ولیّ الله الاعظم را بر همه ی خلایق اعلام کند؛ خبر، خبر کمی نیست «اليَوم‌َ اَكمَلت‌ُ لَكُم دينَكُم و اَتمَمت‌ُ عَلَيكُم نِعمَتي» خبر، خبر بسیار بزرگی است، امروز دینتان کامل شد. امروز نعمت بر تک تک شما کامل شد، خطاب آمد پیامبر «وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَه» اگر این کار را انجام ندهید، ولایت علی را ابلاغ نکنی کانّ انگار هیچ کاری تا به حال نکردی، این همه آیه ی قرآن نازل شد، این همه زحمت کشیده شده، تمام آیات قرآن به کنار، ولایت علی بن ابی طالب(علیه السّلام) هم به کنار؛ اصلا خود علی بن ابی طالب حقیقت قرآن است، روح قرآن است.

ghadir
قدر غدیر در معرفت ولایت و امامت

     امام صادق (علیه السّلام) فرمودند «نَزَلَ الْقُرْآنُ أثْلاَثاً» قرآن بر سه قسمت نازل شد: «ثُلْثٌ فِینَا» یک سوم قرآن در مورد ما اهل بیت است، در مورد محبت ما اهل بیتی است، «ثُلْثٌ فِی عَدُوِّنَا» یک سوم قرآن راجع به دشمنان ما اهل بیت است، « و ثُلْثٌ فِی الفروع» یک سوم قرآن هم راجع به باقی فروعات دین است، وقتی یک نگاه به قرآن می اندازیم، می بینیم روح و مغز قرآن ولایت اهل بیت است، یک سوم که مدح است، یک سوم هم ذمّ دشمنان است، آن یک سوم باقی مانده که فروعات دین است فرمودند آن هم به ما بر می گردد. حضرت فرمودند: «نَحْنُ الصَّلَاةُ، نَحْنُ الصِّیَامُ، نَحْنُ الزَّکَاةُ، نَحْنُ الْحَجُّ » می خواهید بدانید فروعات دین چیست؟ ما فروعات دین هستیم، امام صادق(علیه السّلام) فرمودند: «تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام» حقیقت حج لقاء و رسیدن به امام معصوم است، پس آن فروعات یک سوم باقی مانده هم به خود اهل بیت بازگشت پیدا می کند. شما هرکجا در قرآن خطاب «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» اگر به چشمتان خورد، حضرت در تعبیرش فرمودند اشاره به ولایت امیرالمومنین دارد، اشاره به محبت و دوستان علی دارد، هر کجا «الَّذِینَ کفَرُ‌وا» دیدید، هر کجا «المُنافِقين» دیدید، هر کجا «المُشرِكينَ» دیدید، تحلیلش راجع به دشمنان امیرالمومنین است. اصلا روح قرآن، مغز قرآن با اهل بیت است. سوال پیش می آید آقا امیرالمومنین بعد از بعثت صد و بیست و چهار هزار پیامبر آمده، چطور می شود که هر کجا     «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» خطاب شده، اشاره با ولایت علی(علیه السّلام) باشد؟! پیامبران گذشته این همه آمدند این همه تلاش کردند، این همه دشمنان بر علیه ایشان کار کردند، خطابات اشاره به آن ها هم دارد، وقتی دقت می کنیم می بینیم زندگی تک تک انبیاء با امیرالمومنین همراه است، اصلا چیزی جز ولایت علی نبوده زندگی آن ها. از حضرت آدم ابو البشر شروع می کنیم تا حضرت پیغمبر محمد بن عبدالله (صلّی الله علیه و آله).

حقیقتی در این عالم بالاتر از ولایت امیرالمومنین (علیه السّلام) نیست، واقعیتی شریف تر از واقعیت محبت و ولایت علی (علیه السّلام) نیست.

     خدمت یکی از شاگردان حضرت امام رسیده بودم چندی پیش، خیلی ارادت دارد به حضرت امام، ایشان فرمودند که استادمان را در عالم رویا دیدم، به ذهنم رسید که بپرسم آقا آن دنیا چه خبر است؟  خیلی از اشخاص هستند که وقتی خواب مرده ای را می بینند از او سریع سوال می کنند که آن دنیا چه خبر است، می گوید سوال کردم آن دنیا چه خبر است؟ امام فرمودند که در عرش الهی خبری جز ولایت علی بن ابی طالب نیست، هیچ خبری به آسمان ها از زمین جز ولایت علی (علیه السّلام) نمی رسد. به آقایان بگویید وقتشان را صرف کارهای دیگر نکنند، فقط راجع به امیرالمومنین بگویند.

     یک روایت از امام صادق(علیه السّلام) برای شما بخوانم، روایت را شاید خیلی از شماها شنیده باشید، اما وقتی در این روایت تفکر می کنیم می بینیم خیلی روایت بلندی است، خیلی معنای عظیمی دارد، امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: «وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ» تمام اعمال خیر را شما در نظر بگیرید، هر چیزی که به ذهن شما می رسد از صدقه دادن، انفاق کردن، محبت کردن، خدمت به خلق، نیکی به پدر و مادر، نماز و روزه و … این ها را بگذارید کنار جهاد در راه خدا، آن جهادی که ما الان داریم روایت گری می کنیم و نتیجه اش شهدا هستند، جهاد در راه خدا به همراه تمام خوبی ها و نیکی ها در کنار امر به معروف و نهی از منکر مثل یک قطره ی آب می ماند در کنار یک دریای خروشان، یعنی اصلا قابل مقایسه نیست. آن چیزی که اهمیت دارد، امر به معروف و نهی از منکر است، آن وقت پیامبر خدا روز غدیر وقتی امیرالمومنین را روی دستشان بلند کردند، در تعبیر بعضی از روایات دارد که مدتی حضرت را روی دست بلند نگه داشته بودند، فرمودند: « إِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ» ای مسلمان ها می خواهید بدانید بالاترین درجه ی امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ «أَنْ تَنْتَهُوا إِلی قَوْلی» به ولایت علی بن ابی طالب همه ی کارهایتان را ختم کنید «وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ یَحْضُرْ» این حرف من را، این اتفاق امروز را همه ی آن هایی که در این جا حاضر نیستند برسانید، چه وظیفه ای بالاتر از این؟! چه شرفی بالاتر از این که ما نوکر امیرالمومنین هستیم. رسالت بالا و مهم ما هم ابلاغ ولایت امیرالمومنین است، ان شاءالله خدا به ما توفیق بدهد در ابلاغ این رسالت موفق بشویم. ان شاءالله خدا به ما توفیق بدهد در نوکری آقا امیرالمومنین ثابت قدم باشیم. ما خودمان را نوکر آقا امیرالمومنین می دانیم، آن چیزی که باید هدف گذاری کنیم در کارهایمان این است که ولایت امیرالمومنین را در همه ی ابعاد زندگیمان جاری کنیم. صبحگاه شعر قشنگی می خوانند رفقا؛ با آیه از قران روش ها را بگیریم  …  ما از روایت خط و فرمان را بگیریم.

qadir-ali
قدر غدیر در معرفت ولایت و امامت

     ما آمدیم اینجا خودمان را مسلح کنیم به روش های بیان، رفتیم محضر قرآن، نگاه می کنیم می بینیم قرآن هم روشمند تبلیغ کرده دین را، آن ها را سلاح خودمان قرار دادیم، صلاح ما اغنا است و انگیزه است و احساس است و رفتار است، این ها ظاهر قرآن است، آن کسی که می خواهد روش قرآن را در تبلیغش به کار ببرد، هم باید ظاهر قرآن را روشی کار کند و از ان استفاده کند و هم از روش باطن قرآن استفاده کند، ظاهر قرآن احساس و اغنا و اندیشه و رفتار و جذابیت و داستان و حکایت است، باطن قرآن هم ولایت امیرالمومنین است؛ کسی که می خواهد منبر برود، منبر کاملی برود، باید روش ها را در ظاهر منبرش استفاده کند، روح منبرش هم ولایت علی(علیه السّلام) باشد. آن منبری که چکیده و عصاره اش به ولایت امیرالمومنین ختم نشود ابتر است، فایده ندارد. حالا هزاری هم شما بگو نماز بخوان، نماز بدون ولایت امیرالمومنین هیچ ثمری ندارد. بعضی مسلمان ها شب های ماه رمضان هزار رکعت نماز می خوانند، شب تا صبح قرآن ختم می کنند، بدون ولایت علی (علیه السّلام) هیچ ثمری ندارد.

     عرض من تمام. برویم در خانه ی امیرالمومنین متوسل بشویم به خود حضرت. ما روزی چندبار قرآن می خوانیم. سوره ی توحید می خوانیم. هدیه می کنیم به آقا امیرالمومنین. اینها مایه ی توسل ما است. همین ها ان شاءالله باعث می شود آقا یک نظر مرحمتی بکند، آقا یک توجهی به ما بکند.

     یا امیرالمومنین ما آمدیم در خانه ی شما دست گدایی دراز کردیم به سمت شما، ما نوکرهای شما هستیم، یک گوشه ی چشمی هم به ما کن، علی جان ما ادعای نوکری هم نداریم. ما ادعای غلامی شما را داریم. آقاجان ما غلام شما هستیم. ما بنده ی شما هستیم. پدرم بنده ی شما است. مادرم کنیز شما است. ما کنیز زاده ایم. ما غلام زاده ایم. ما آمدیم اینجا به این سلاح بیان مسلح بشویم تا ولایت و محبت شما را در همه ی دنیا منتشر کنیم. اگر شما نظر مرحمتی نکنید ما در این کارمان موفق نمی شویم. از شما در خواست می کنیم. واسطه می کنیم «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» ها را. واسطه می کنیم عزیزانت را در پیشگاه شما. اگر خودمان آبرو نداریم، فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) عزیز شما است. شما را قسم می دهیم به پهلوی شکسته ی همسرتان فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها)، شما را قسم می دهیم به بازوی ورم کرده ی آن عزیزی که اسماء می گوید نیمه های شب دیدم فاطمه را غسل می داد. یک وقت دیدم دست از غسل کشید. سر به دیوار گذاشت و های های گریه می کند. آقاجان قسمت می دهیم اگر دست ما را نگیری ما نمی توانیم خدمت کنیم. شما را به فاطمه زهرا قسم می دهیم، شما را به آن لحظه هایی که همسرتان را میان خاک گذاشتید، رو کردید به پیامبر فرمودید «لقد استُرجِعَت الوَدیعَه» یا امیرالمومنین نظر مرحمتی بفرما، عیدی این زحماتی که در طول این دوره داریم می کشیم به ما عنایت بفرما یک عنایتی یک نظری، این اشک ها را واسطه می کنیم. شما از درگاه خداوند تبارک و تعالی ظهور امام زمان مان را بخواه.

خدایا چشم مان را به جمال امام زمانمان روشن بفرما.

قلبش را از ما خوشحال و خوشنود بگردان.

قلب آقا امیرالمومنین را با کار و تبلیغ ما راضی و خشنود بفرما.

جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *