ماجرای رايحه‌ دلپذيری که دشت نینوا را فرا گرفت

ماجرای رايحه‌ دلپذيری که دشت نینوا را فرا گرفت

خانه / مطالب و رویدادها / ماجرای رايحه‌ دلپذيری که دشت نینوا را فرا گرفت

بدن هر موجود زنده‌ای به ویژه انسان پس از مرگ، بسیار بد بو و غیر قابل تحمل می‌شود، اما در هنگام ورود بنی‌اسد به کربلا با اینکه چند روزی بود که پیکرها بر روی زمین رها شده بود، رایحه‌ای دل انگیز فضا را پر کرده بود و این بوی خوش از پیکر یکی از شهدای دشت کربلا به نام «جون بن حوی» به مشام می‌رسید.

ماجرای رايحه‌ دلپذيری که دشت نینوا را فرا گرفت

هیات: پس از شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش در روز دهم محرم (عاشورا) سال ۶۱ هجری قمری به علت اینکه اهل‌بیت امام علیه السلام به اسارت گرفته شده بودند، امکان دفن پیکر شهدا وجود نداشت و پیکرهای قطعه قطعه و خون آلود مطهر شهدا بر روی زمین کربلا باقی ماند. سرانجام در روز دوازدهم محرم گروهی از مردان قبیله بنی‌اسد که در آن زمان در نزدیکی کربلا سکونت داشتند با کمک امام سجاد علیه السلام شهدا را به خاک سپردند.

بدن هر موجود زنده‌ای به ویژه انسان پس از مرگ، بسیار بد بو و غیر قابل تحمل می‌شود، اما در هنگام ورود بنی‌اسد به کربلا با اینکه چند روزی بود که پیکرها بر روی زمین رها شده بود، رایحه‌ای دل انگیز فضا را پر کرده بود و این بوی خوش از پیکر یکی از شهدای دشت کربلا به نام «جون بن حوی» به مشام می‌رسید

«جون» غلام سیه چرده آفریقایی بود که امام علی علیه السلام او را از پسر عمویش «فضل بن عبّاس» خریداری نمود و به ابوذر بخشید. وی تا هنگام تبعید ابوذر و نیز در تبعیدگاه در کنار این صحابی با وفای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ماند. «جون» که از شيعيان امام علی علیه السلام بود پس از وفات ابوذر به نزد امام علی علیه السلام برگشت و تا زمان شهادت امیرالمومنین علیه السلام  در خدمت آن حضرت بود.

«جون» پس از امیرالمومنین علیه السلام همواره در کنار اهل‌بيت علیهم السلام ماند، زمانی در خدمت امام حسن علیه السلام و پس از شهادت آن حضرت با امام حسین علیه السلام بود و در سفر امام از مدينه به مکه و عراق همراه او و اهل‌بیتش بود.

روز عاشورا در میانه جنگ نزد امام حسین علیه السلام آمد و از آن حضرت اجازه رزم خواست، اما امام علیه السلام درخواست او را برای جهاد رد کردند و فرمودند: تو آزادی و از جنگ معافی، پس خودت را گرفتار مکن و برو و در سلامت زندگی کن.

ماجرای رايحه‌ دلپذيری که دشت نینوا را فرا گرفت
ماجرای رايحه‌ دلپذيری که دشت نینوا را فرا گرفت

اما از آنجا که «جون» نسبت به اهل‌بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بسیار وفادار بود به امام عرض کرد: وقتی جنگی در کار نبود، شما به من پناه دادید و از من محافظت کردید. چگونه می‌توانم شما را در زمان سختی و جنگ رها کنم. چه می‌شود که بر من لطف فرمائید و بهشت را بر من دریغ نکنید.

پس «جون» خود را بر قدم‌های امام علیه السلام انداخت و بر آن بوسه می‌زد و می‌گفت: «ای فرزند رسول خدا! من برای آسودگی خاطر خويش در گرفتاری از شما كمک می‌گرفتم، من خود می‌دانم كه بوی خوشی ندارم، خويشانم افرادی فرومايه‌اند و رنگم سياه است. اما شما به من از آن نفس بهشت‌گونه‌تان بدميد تا كه خوش بو شوم، شرافت خويشاوندی يابم، و سيمایم سفيد شود. به خدا قسم از شما جدا نخواهم شد تا اين خون تيره‌ام با خون پاكتان مخلوط گردد»

سرانجام پس از اصرار فراوان، امام حسين علیه السلام به «جون» اجازه داد که به ميدان برود و او پس از جنگی نمایان و به هلاکت رساندن عده‌ای از اشقیا به شهادت رسید.

هنگامی که این غلام سیاه از روی اسب بر زمین افتاد، خجالت کشید که امام حسین علیه السلام را صدا کند، اما امام حسین علیه السلام ارباب بی‌وفایی نیست و خود را به سرعت بر بالین غلامش رسانید و سرش را از روی زمین برداشت و به سینه چسبانید و صورت مبارکش را به صورت غلام سیاهش گذاشت و بر چهره او بوسه زد، عیناً همان رفتاری را که در لحظات آخر با فرزندش علی اکبر علیه السلام انجام داد در هنگام شهادت غلام سیه چرده‌اش نیز چنان کرد و «جون» با رویی سپید به پیشگاه معبودش شتافت.

در لحظات آخر در حالی که امام حسين علیه السلام پیکر غلامش را به آغوش می‌کشید رو به درگاه الهی عرض کرد: بارالها! رويش را سفيد، بويش را عطر آگين و او را با ابرار محشور فرما و رابطه او را با محمد و آلش برقرار کن.

پس از شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش زمانی که گروهی از بنی اسد، نزد اجساد مطهر امام علیه السلام و یارانش آمدند، بوی عطری صحرای نینوا را فرا گرفته بود، آنان از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: این بوی خوش از کجاست؟ امام فرمودند که این به خاطر دعایی است که پدرم در کنار پیکر غلامش کرد.

منبع:جهان نیوز

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *