مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب – فرهنگ اسلام

خانه / پیشنهاد ویژه / مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب – فرهنگ اسلام

مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب – قسمت چهارم – فرهنگ اسلام

     یکی از اهداف انبیاء، آزادسازی اسیران دربند است، حضرت موسی به فرعون گفت: «فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ» البته اگر کسی خواست از آزادی سوء استفاده کند، باید او را از کار خودش بازداشت. مخالفین حضرت شعیب به او می گفتند: چرا نمی گذاری ما در اموال خودمان آزادانه به هر نحو که می خواهیم عمل کنیم؟ آنان می خواستند با کم فروشی و ضایع کردن حق مردم و اسراف و ولخرجی و عیاشی، ثروت خود را مصرف کنند ولی حضرت شعیب مانع بود. قرآن می فرماید: «أَصَلاَتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاء»

مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب - فرهنگ اسلام

     در صدر اسلام، مردى از خودراضى و لجوج به نام سَمُرِه گاه و بیگاه بى اجازه و سرزده وارد باغ محل زندگى یكى از یاران پیامبر مى شد و مزاحم خانواده او بود. بهانه او هم این بود كه من در گوشه باغ درختى دارم و براى سر زدن به آن وارد باغ مى شوم. صاحب باغ به سمره گفت: رسیدگى به آن درخت مانعى ندارد ولى قبلًا آمدن خود را اطلاع دهید و سرزده وارد نشوید. سمره گفت: لازم نیست. صاحب باغ به نزد پیامبر آمد و از او شكایت كرد. حضرت، سمره را احضار و موعظه كرد، امّا او زیر بار نرفت، پیامبر فرمود: این درخت را با درخت دیگرى كه در مكان دیگرى است عوض كن، حاضر نشد. پیامبر صلّى الله علیه و آله فرمود: درخت خود را به صاحب باغ بفروش، ولى راضى به این كار هم نشد. حضرت فرمود: پس لااقل با اجازه وارد باغ شو. باز قبول نكرد. پیامبر فرمود: از این درخت صرف نظر كن تا من در بهشت درختى را براى تو ضمانت كنم، امّا او لجاجت كرد و نپذیرفت. پیامبر صلّى الله علیه و آله دانست كه بناى او بر لجاجت است، دستور داد درخت را از ریشه كنده و دور بیاندازند.(وسائل الشیعه، ج 17 ، ص 34) و فرمود: «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام» یعنی کسی نمی تواند به بهانه مالکیت شخصی، سبب ایجاد » و لا ضرار فی الاسلام مزاحمت و سلب آزادی دیگران شود. این جمله برای فقهاء سند محکمی برای بسیاری از فتواها و مسایل حقوقی است.

     از مهم ترین فلسفه ى بعثت انبیا علیهم السّلام، طاغوت زدایى، آزادى و رهایى انسان ها از قید بندگى دیگران است. قرآن می فرماید:«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ»

     آری دعوت به توحید و دورى از طاغوت، در رأس برنامه همه پیامبران بوده است و خداپرستى با پذیرش سلطه ى طاغوت ها و ستمگران، نمى سازد و با ایمان و عبادت و اتصال به خداوند، انسان قدرت مبارزه با طاغوت ها، پیدا مى كند.

     در قرآن مجید، بارها به مسأله ى آزادى انسان ها در انتخاب راه و عقیده اشاره شده است و فرموده: ای پیامبر تو جبار نیستی تا مردم را به اجبار به راه حق دعوت کنی. «لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ» «وَ مَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ»

     مخفی نماند که بعضی آزادی را معنای بی تفاوتی، ولنگاری و هرج و مرج معنا می کنند. در حالی که آزادی به این معنا گرچه ممکن است، موقتاً به سود افراد عیاش باشد، ولی برای اخلاق اجتماعی و آزادی اجتماعی و رشد معنوی مانع است. همانگونه که کودک دوست دارد، آزادانه هر چه را می خواهد بخورد، غافل از آنکه این آزادی در خوردن، در پیش چشم والدین کار منفی است و موجب نوعی آسیب به جسم بچه یا محروم کردن دیگران از حق خود می شود.

     چشم چرانی یک نوع آزادی است، ولی مرد چشم چران، همسر و زندگی خود را با کسانی که در خیابان دیده است، مقایسه می کند و خودش را ناراضی، اخلاقش را تند و زندگی اش را تلخ و گاهی متلاشی می کند.

جمهوری اسلامی

     در این عبارت، هم به آیه «وَ شَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ» عمل شده و هم به دستورات الهی! در جمهوری اسلامی هم عزت نهفته است، تا هر فرد در هر انتخاباتی نظر خود را بدون هیچ گونه فشار و تهدیدی، اعمال کند و هم عقلانیت و توجه به افکار عمومی و هم برابری به معنای واقعی که هر نفر فقط یک رأی دارد و رأی هیچ کس بر رأی دیگری مقدم نیست.

     در بعضی از کشورهای دنیا رأی مردم هست، ولی قانون خدا نیست. ولی در جمهوری اسلامی، ترکیب جمهوریت و اسلامیت، نخستین قله ی درخشش انقلاب است. واردکردن عنصر اراده ی ملّی به کانون مدیریّت کشور، با حضور امّت در همه ی صحنه های مدیریتی از مزایای جمهوری اسلامی است.

تقابل اسلام و استکبار

در دنیای امروز رویارویی ها بر اساس نژاد، لهجه، سرمایه، سیاست و امثال آن است. ولی در فرهنگ اسلام، رویارویی میان اسلام و کفر، اسلام و استکبار، اسلام و استثمار و استعمار، عدالت و ظلم، مشورت و استبداد است.

توجه به نعمت های خاص

بعضی از نعمت های الهی عام است، نظیر، علم و قدرت و وحدت و صنعت و سیاست و امثال آن. ولی بعضی از نعمت های الهی خاص است. در انقلاب اسلامی ما، انواع مزایای خاص دیده می شود از جمله:

1- بزرگ ترین، موفق ترین، فعال ترین، ریشه دارترین انقلاب عصر جدید، ایرانی و ملی، دینی، پیشرو و درخشان
2- مردمی ترین انقلاب عصر جدید
3- تنها انقلاب بدون خیانت به آرمان هایش پس از یک چلّه ی پرافتخار
4- صیانت کننده از کرامت خود
5- صیانت کننده از اصالت شعارهای خود
6- پدیده ای زنده
7- قدرتمند (با قدرت)
8- مهربان
9- با گذشت
10- با شکوه
11- با اراده
12- با صداقت
13- با صراحت
14- با اقتدار
15- با مروّت و جوانمرد
16- با دامنه ی عمل جهانی و منطقه ای
17- همراه مظلومان جهان
18- فاصله نگرفتن از ارزش های آمیخته با ایمان دینی مردم با هیچ بهانه ای
19- دچار نشدن به رکود و خموشی پس از نظام سازی
20- عدم ارتکاب افراط ها
21- عدم ارتکاب چپ روی ها
22- عدم شلیک اولین گلوله حتّی به امریکا و صدام
23- دفاع پس از حمله ی دشمن
24- فرودآوردن ضربت متقابل محکم بر دشمن
25- ایستادگی در برابر زورگویان و گردنکشان با صراحت و شجاعت
26- دفاع از مظلومان و مستضعفان با صراحت و شجاعت
27- انعطاف پذیر
28- آماده ی تصحیح خطاها
29- مواجهه ی ایجابی با نقدها
30- ثبات و امنیت و تمامیت ارزی و حفاظت از مرزها
31- شکسته شدن ابهت قلدران و مستکبران
32- مشارکت مردمی در مسایل سیاسی
33- گام هایی به سوی عدالت
34- بالارفتن عیار معنویت

پایان قسمت چهارم.

 

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *